فراتاب – گروه بین الملل: حسن دانایی فر سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در بغداد به شمار می رود، فردی که در یک دوره طولانی ماموریتی حساس را در این کشور برعهده داشت، آن هم درست در زمانی که عراق جدید از یکسو بدنبال تثبیت نظام جدید و استقرار امنیت بود و از سوی دیگر یکی از کانون های پربحران و بی ثبات خاورمیانه. این دیپلمات ارشد که ارتباطات گسترده و خوبی هم با اعراب شیعی و هم کُردها داشته و به هردو زبان کُردی و عربی مسلط است همچنان در زمینه مسائل عراق و بخصوص کُردها یکی از افراد پرنفوذ و صاحب نظر در این حوزه است، آنچه بدنبال می آید متن سخنرانی ایشان در نشست بررسی چالشها و مسائل داخلی و خارجی پیش روی عراق پس از داعش است.
قبل از ورود به بحث اصلی لازم است به موضوع اصول سیاست خارجی کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره ای کنم. پس شکست های سنگین و خورد کننده ایران از روسیه و پذیرش دو پیمان نامه ننگین ترکمانچای و گلستان توسط فتحعلی شاه قاجار و متعاقب آن دخالت های آشکار و مستقیم روسیه در امور ایران و همچنین حضور و ظهور انگلیس در جنوب کشور و دخالت های گستاخانه در امور داخلی کشورمان، شرایطی را در کشور پدید آورد تا حاکمان کشور تلاش هایی جهت کاهش و تنظیم تداخلات آنان فراهم نمایند. و استراتژی های موازنه مثبت و یا منفی در دستور کار آنان قرار می گیرد.
صرف نظر از تاثیر و نتایج اینگونه موازنه ها، شرایط مذکور گویا حضور موثر و تاثیر گذار اجنبی در داخل کشور بود و عملا حضور بیگانگان پذیرفته شد یود. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بخصوص با اتمام جنگ تحمیلی و سقوط صدام در سال 1382، استراتژی حضور در بیرون از مرزهای کشور با بهره برداری از امتدادهای عمیق تاریخی، فرهنگی، دینی و مذهبی در روابط با کشورهای پیرامونی به عنوان مولفه های قدرت ساز و تکمیل کننده دیگر ابزار های سیاست خارجی، بمنظور حفظ سیادت، استقلال و رفع تهدیدات در بیرون از مرزها، بعنوان یک قدرت منطقه ای موثر و تاثیرگذار در دستورکار سیاست خارجی کشور قرار می گیرد.
عراق یکی از همسایگان مهم و راهبردی پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، کشوری است که طی سده های گذشته بخصوص از اوايل قرن بیستم و شکل گیری حکومت عراق پس از عثمانی بعلت در هم تنیدگی های تاریخی، فرهنگی، دینی، مذهبی و حتی قومی در سیاست خارجی کشورمان جایگاه ویژه و ممتازی داشته است. بیش از 1400 کیلومتر مشترک که بیشترین مرز از میان دیگر مرزها را با کشور ما بخود اختصاص داده، جمعیتی بالغ بر 34 میلیون، کشوری مسلمان (اکثریت شیعه)، با ترکیب جمعیتی متنوع (عرب، کرد، ترکمان) و اقلیت های قومی و مذهبی مختلف (آشوری، مسیحی، شبک، ایزدی و ...)، حدود چهار دهه جنگ و درگیری داخلی و خارجی، دارای دومین و یا سومین دخیره نفتی دنیا، دارای بافت متنوع اجتماعی از نظر جایگاه ویژه عشایری و قبیلةای، گسترش جغرافیای انسانی در قسمت های شرقی عراق و همجوار با مرزهای کشورمان بگونه ای که باعث پیوندهای عشیره ای و خانوادگی زیادی در دو سوی مرزها بوجود اورده است.
وجود عتبات عالیات در شهرهای سامرا، کاظمین، کربلا و نجف اشرف شرایطی را فراهم کرده که طی قرن ها موجب رفت و آمد های مردم کشورمان به عراق گردد. شرایط ژئوپلیتکی، پیوندها و درهم تنیدگیهای فرهنگی بین دو کشور باعث گردیده تا حوادث و مسایل محدثه در هریک از سرزمینها در محیط پیرامونی دیگری خود نمايی نماید.در مجموع عراق را بعنوان کشوری باید قلمداد کرد که به دلایل ذیل جایگاه منحصر بفردی در سیاست خارجی کشورمان دارد.
الف – پیشنه تاثیرگذاری عراق بر امنیت ملی کشورمان
با نگاهی اجمالی و تحلیلی تاریخی از روابط دو کشور حداقل در پانصد سال گذشته بیشترین حوادث، تعارضات، جنگ ها، مذاکرات و توافقنامه ها از دروه صفویه، نادر شاه، کریم خان زند، قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی بین این دو سرزمین یعنی ایران و عراق( فعلی) صورت پذیرفته است. ورود نیروی های اشغالگر انگلیسی در جنگ دوم جهانی به ایران، جنگ هشت ساله تحمیلی و همزمان حضور ضد انقلاب و تقویت جریانات واگر، تجزیه طلب توسط صدام را شاهد هستیم. ما در مقایسه با دیگر همسایگان چنین وضعیتی را مشاهده نمی کنیم و به این نتیجه می رسیم که عراق دولت و کشوری است که به گواه تاریخ همیشه بر امنیت و منافع ملی ما تاثیر داشته، و به همین سبب در تمام شرایط در دستگاه سیاست خارجی ما جایگاه ویژه و ممتازی را به خود اختصاص داده است.
ب – پیوندها و همپوشانی عمیق تاریخی، فرهنگی، دینی، مذهبی و قومی
وجود عتبات عالیات، حوزه های علوم دینی مشترک و دین و مذهب مشترک بعنوان عواملی تعیین کننده در درهم تنیدگی های تاریخی و فرهنگی بین مردمان دو کشور تبدیل و به ایجاد روابطی عمیق با همپوشانی های فراوان بین دو کشور و دو ملت در طول تاریخ منجر گردد. شواهد تاریخی همانند قضایای نهضت نتباکو، نهضت مشروطه و دیگرحوادث، از آن سرزمین (عراق فعلی) به ایران منتقل شد. مسافرت میلیون ها زائر بین دو کشوربمنظور زیارت عتبات، بعنوان مثال در شرایط کنونی سالیانه بیش از پنج میلیون زائر بین دو کشور در تردد هستند. طبق آمارهای ارایه شده توسط مسئولين در عراق بيش از پنجاه و پنج در صد مسافرت های انجام شده به خارج از عراق به مقصد ایران بوده است. روابط اجنماعی، قبیله ای و گسترش جغرافیای انسانی به سمت بخش های شرقی در عراق موجب پیوندهای خانوادگی، عشیره ای و اجتماعی وسیعی گردد. حضور ایرانیان با قدمت کهن در آن سرزمین را نباید فراموش کرد. علیرغم تلاش های گسترده حزب بعث جهت قطع علاقات بین دو ملت و اخراج مواطنین عراقی ایرانی الاصل، باز ما شاهد پیوندهای مستمر و گسترده ای از شمال تا جنوب عراق هستیم و طی سال های اخیر در مراسم اربعین جلوه و خاستگاه ویژه ای به خود گرفته است. وجود پیوندهای مذکور، باعث گردیده تا در حوادث و تهدیدهای مشترک اخیر در عراق و سوریه که توسط سلفی ها و دواعش صورت گرفت. جوانان دو کشور در کنار هم و با هم به دفع شر شرارات های آنان اقدام و خود را در یک جبهه واحد احساس نمایند. همه این عوامل باعث گردیده تا در بین آحادی از مردم و اندیشمندان عراقی (عرب –کرد) این جمله مشهور که (ایران عمق استراتژی) ماست رائج گردد. این موضوعات نیز بیان کننده امتدادهای حوزه فرهنگی و دینی جمهوری اسلامی ایران و عراق می باشد و در شرایط کنونی بخصوص دوره پساداعش، حفظ و توسعه روابط از اهمیت ویژه و راهبردی در سیاست خارجی کشورمان محسوب می گردد.
ج – عراق به عنوان دروازه و مسیر ارتباط با جهان عرب
با توجه به اینکه عراق در بخش شرقی سرزمین های بهم پیوسته کشورهای عربی قرار دارد. می توان عراق را بعنوان مرزدار فرهنگی، قومی و دروازه شرقی جهان عرب نامید. و از آنجائیکه، یکی از ابزارهای سیاست خارجی کشورمان بهره برداری از ظرفیت ها و مولفه های فرهنگی و تبلیغی در بیرون از مرزهای کشور بخصوص در جهان عرب می باشد. از این دروازه و گذرگاه بمنظور ارتباط و تبادل فرهنگی در سطح جهان عرب به عنوان یک ظرفیت راهبردی می توان بهره برداری کرد.
د – تاثیر مستقیم (منفی یا مثبت) روابط بین جمهوری اسلامی ایران و عراق بر روند جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران
1 – رابطه جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی بخصوص مرحله پساداعش می تواند از شکل گیری هژمونی و سلطه کامل امریکا جلوگیری و بر هم زننده آن در منطقه باشد. و به همین سبب امریکا طی سالهای پس از سقوط صدام تا کنون بدنبال برهم زدن این روابط متین و رو به گسترش فیمابین دو کشور بوده است. سیاست های اعمالی وزارت خارجه امریکا در ادوار پس از اشغال عراق بخصوص در دوره خانم هیلاری کلینتون و آقای تیلرسون، بر ایجاد فاصله و کاهش در روابط دو کشور بوده و همچنان ادامه دارد.
2 –روابط با عراق توانسته، در وضعیت بغرنج و پیچیده پرونده های مفتوح منطقه ای(یمن، سوریه، لبنان و ادامه مراحل پساداعش) موجبات تعادل و توازن راهبردی، پایداری در روابط با دیگر بازیگران و کنشگران منطقه ای، به سود ما رقم بزند. و به همین دلیل تلاش های جدی و مستمری توسط بازیگران منطقه ای (ترکیه و سعودی) برای بر زدن روابط راهبردی بین دو کشور و یا لااقل کاهش آن صورت می پذیرد. سعودیها پس از دوازه سال از سقوط صدام، و پیگیری سیاست ایجاد ناامنی و تلاش در جهت سرنگونی دولت عراق، بناچار از اواخر سال میلادی 2014 با تغییر رویکرد ، سیاست برسمیت شناختن تغییرات و پذیرش دولت فعلی درعراق را در دستورکار خود قرار دهند. تا بلکه با ورود به صحنه سیاسی عراق و کسب جایگاه تاثیرگذاری، بتواند فضای روابط بین عراق و ایران را تحت شعاع و موازنه موجود منطقه ای را تغییر دهند. و در حال حاضر با افتتاح کنسولگری در بصره و پیگیری برای راه اندازی کنسولگری در نجف اشرف ، برگزاری نمایشگاههای بازرگانی و اعزام هئيت های اقتصادی به استانهای مختلف عراق و قول مساعد برای اعطاء وام در نشست کویت و همچنین تلاش گسترده برای تاثیرگذاری در انتخابات پارلمانی 2018 عراق را می توان در این راستا برشمرد.
3 – از طرفی عراق پناسیل تهدید نظامی، امنیتی و اقتصادی(در قضیه صادرات نفت) را برای جمهوری اسلامی نیز دارست و بعنوان نیروی سایشی و تحلیل برنده قدرت ایران در منطقه می تواند تبدیل گردد. کما اینکه در دهه های پنجاه، شصت و هفتاد هجری شمسی چنین بود.(قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن).
4-عراق می تواند بعنوان نیرویی همافزا در زمینه های اقتصادی(موضوع نفت)، مسایل حقوقی و مجامع بین المللی در رابطه با جمهوری اسلامی ایران نقش ایفاء نماید. و همچنین رابطه دو کشور از نوع رابطه تکاملی و نه تقابلی در سطح منطقه و جهان باشد.
ه – عراق بعنوان یک فرصت اقتصادی در دوره بازسازی و پساداعش:
عراق کشوری با دارا بودن رتبه دوم و یا سوم از نظر ذخائر نفتی جهان، که در حال حاضر بیش از یک میلیارد بشکه فروش نفت سالیانه را در بازارهای جهانی به خود اختصاص داده و این رقم بزودی افزایش چشم گیری پیدا خواهد کرد، اقتصادش کاملا وابسته به نفت، میزان حجم بالای روان آبها (رودخانه دجله و فرات)، ظرفیت درآمد های کلان از محل گردشگر دینی، نیروی کار مستعد و ارزان، از طرفی پس از چهار دهه جنگ و درگیریهای داخلی و خارجی بخصوص در دوره نبرد برای پاکسازی داعش، باعث ویرانی تاسيسات و زیر ساخت های اقتصادی و تولیدی در اقصی نقاط آن کشور گردیده و عراق را به یک بازار مصرفی و تماما وارداتی تبدیل نماید. فساد موجود در دستگاههای دولتی نیز یکی از مشکلات جدی فرآوری جامعه کنونی عراق می باشد. ذخیره ارزی بیش از هشتاد میلیارد دلاری عراق در دوره قبل داعش به ذخیره ارزی کمتر از چهل میلیارد دلار در دوره پساداعش رسیده است. حسب برآورده های انجام شده برای بازسازی، نوسازی و توسعه آن کشور بیش از سیصد میلیارد دلار و برآورد نیاز مالی مناطق آسیب دیده از نبرد با داعش حدود هشتاد و هشت میلیارد دلار می باشد.
روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی در چهار بخش، بخش بازرگانی حدود شش و نیم میلیارد دلار در سال. بخش گردشگردی زیارتی حدود دو ونیم میلیون نفر عراقی در سال به ایران سفر می کنند، که حدود هفده(17) درصد از آنان را باید جزء گردشگر سلامت حساب کرد(سالیانه حدود چهارصد هزار نفر). در دوره قبل از داعش حجم قراردادهای بخش خدمات فنی و مهندسی تا مبلغ چهار میلیارد و چهارصد میلیون دلار بالغ شد اما پس از حمله داعش و توقف پروژه ها در عراق تقریبا کارها متوقف گردید. (در شرایط پساداعش می توان پروژه های قبلی را مجددا احیاء کرد). در بخش صادرات انرژی به عراق چهار خط برق رسانی به ظرفیت هزار و سیصد و پنجاه مگاوات به شبکه سرتاسری عراق متصل می باشد.(البته این ظرفیت اسمی بوده و همیشه این ظرفیت در حال انتقال نیست).دو خط صادرات گاز هر کدام به ظرفیت بیست و پنج میلیون متر مکعب. خط جنوب به بصره که هنوز این پروژه بهره برداری نشده و خط نفت خانه به بغداد که در حال حاضر مورد بهره برداری قرار گرفته است. با توجه به ظرفیت های بازرگانی، خدمات فنی و مهندسی موجود در کشورمان و در سایه روابط راهبردی بین دو کشور انتظار می رود در دوره پساداعش افزایش چشم گیری در بازار عراق در کلیه زمینه بخصوص بازرگانی و خدمات وفنی و مهندسی داشته باشیم. البته اینکار نیازمند اراده ای جدی در دو طرف و برنامه ریزی و مدیریت دارد تا بتوان حضوری شایسته در خور روابط و ظرفیت های طرفین در دوره پسا داعش باشیم.
در پایان با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه روابط بین دو کشور بخصوص دوره پساداعش، و تلاش های مستمر بدخواهان روابط بین دو کشور، ضروریست با دقت هر چه تمامتر ضمن پایش رفتارهای رقباء، از تمام ظرفیت های خود در جهت حفظ و توسعه روابط در چهار چوبه سیاست های کلی نظام و بهره برداری از امتدادهای فرهنگی و دینی در دوره پساداعش اقدام نمود. و آینده ای همراه با پیشرفت و ترقی برای دو کشور و دو ملت داشته باشیم.
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است