
فراتاب: خورشید صبحگاهی بر سطح ترکخورده دریاچه میتابد. کشتیها که زمانی بر آبهای شور تلو تلو میخوردند، حالا در نمک زمینگیر شدهاند. انگار کشتیها میدانند که دیر یا زود، ساکنان اطراف با رودههایی پر از نمک، زمینگیر خواهند شد.
با گذشت چندین سال از کاهش سطح آب دریاچه ارومیه، عوامل انسانی مانند ساخت بیرویه سدها، حفر چاههای غیرمجاز، توسعه زمینهای کشاورزی و ساخت شهرکهای صنعتی در اطراف دریاچه، باعث تشدید بحران شدهاند. این خشکی پیامدهای گستردهای بر محیط زیست، اقتصاد و زندگی اجتماعی مردم منطقه داشته است.
سوءمدیریت دلیل اصلی فاجعه
کارشناسان محیط زیست معتقدند که سهم تغییرات اقلیمی در بحران دریاچه ارومیه بسیار کمتر از نقش انسان است. یوسف مرادی، کارشناس محیط زیست، میگوید: «تنها حدود ۳۰ درصد خشکی دریاچه به تغییرات اقلیمی مربوط میشود و نزدیک به ۷۰ درصد آن ناشی از سوءمدیریت وزارت نیرو است؛ از جمله ساخت سدهای متعدد و توسعه بیرویه باغات در اطراف دریاچه.» به باور او، اگر مدیریت منابع آب اصولی انجام میشد، امروز دریاچه ارومیه نفسگیر نمیشد.
خشکسالی بهانه است
بسیاری از فعالان محیط زیست معتقدند که خشکسالی تنها یک پوشش برای پنهان کردن واقعیت است. محمد درویش، پژوهشگر و کنشگر محیط زیست، میگوید: «خشکسالی عامل اصلی نیست؛ چون حتی در سالهایی که بارشها بالاتر از میانگین بود، دریاچه ارومیه به شکل جدی احیا نشد. مشکل، سوءمدیریت و نبود اراده برای تخصیص حقآبه زیستمحیطی است.» به گفته او، وقتی سدها آب رودخانهها را میبلعند و توسعه کشاورزی ناپایدار ادامه دارد، حتی بارانهای پُربرکت هم نمیتوانند دریاچه را نجات دهند.
دریاچه خشک نشد، خشکانده شد
عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی پیشین و رئیس سابق سازمان محیط زیست، معتقد است که بحران ارومیه نتیجه طبیعی خشکسالی نیست، بلکه پیامد مستقیم سیاستهای نادرست انسانی است. او میگوید: «دریاچه خشک نشد، خشکانده شد.» به باور او، سدسازی بیرویه، توسعه ناپایدار کشاورزی و تخصیص ندادن حقآبه محیط زیستی، پیکر دریاچه را از هم پاشاند. کلانتری هشدار میدهد که با تبخیر باقیمانده آب، بستر نمکی به طوفانهای نمک و فلزات سنگین بدل خواهد شد؛ بحرانی که میتواند سلامت، کشاورزی و حتی حیات اجتماعی میلیونها نفر را تهدید کند.
گرد و غبار نمک، خطر جدی برای مردم و محیط زیست
با خشک شدن بستر دریاچه ارومیه، میلیاردها تُن نمک و رسوبات آلوده به فلزات سنگین و مواد شیمیایی کشاورزی در معرض باد قرار گرفتهاند. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی مدیریت بحران و خشکسالی، میگوید: «آنچه امروز از دریاچه باقی مانده چیزی جز نمک و گردوغبار نیست. این رسوبات با هر وزش باد، وارد ریههای مردم خواهند شد.» خطر تنها محدود به سواحل دریاچه نیست، بلکه گرد و غبار میتواند صدها کیلومتر دورتر نیز گسترش یافته و سلامت و محیط زیست مناطق وسیعی از کشور را به خطر بیندازد.
تأثیر خشک شدن دریاچه ارومیه در سطح جهانی
خشک شدن دریاچه ارومیه تنها یک بحران محلی نیست، بلکه پیامدهای آن میتواند منطقهای و جهانی باشد. مطالعهای منتشر شده در مجله Nature (2022) نشان میدهد که نابودی این دریاچه باعث کاهش تولید مواد غذایی، افزایش بیکاری در بخش کشاورزی و مهاجرت اجباری روستاییان شده و احتمال بیثباتی اجتماعی در منطقه را افزایش میدهد. همچنین گرد و غبار نمکی و رسوبات آلوده، با حرکت باد، میتوانند سلامت انسانها و اکوسیستمها را در کشورهای همسایه تحت تأثیر قرار دهند. پژوهشگران Nature هشدار میدهند که اگر بحران مدیریت منابع آب ادامه یابد، ارومیه میتواند الگویی از فجایع زیستمحیطی آینده در خاورمیانه باشد.
از خشکاندن عمدی تا نابودی فلامینگوها و آرتمیا
در همایشی که در تبریز برگزار شد، کارشناسان پیشنهاداتی مانند انتقال آب به رود ارس یا افزایش سدها مطرح کردند؛ اما این تصمیمات نادرست، به مرور باعث خشکی کامل دریاچه ارومیه شد. محمد درویش، کارشناس محیط زیست، میگوید: «ما به دست خودمان این بلا را سر دریاچه آوردیم.» خشکی دریاچه باعث نابودی گونههای منحصر به فرد مانند فلامینگوها و آرتمیا شده و اکوسیستم حساس دریاچه را به شدت تهدید کرده است.
خورشید به غروب میرود و نور قرمز و نارنجیاش بر سطح کویر ارومیه میتابد، خشم خونین طبیعت را به تصویر میکشد؛ خشمی که در پی سوءمدیریت مسئولین، فلامینگوها را به کام مرگ کشاند. اما خشخش نمک در نسیم گرم دریاچه، این بار انتقام خود را نه از فلامینگوها، بلکه از انسانها خواهد گرفت.
 
گزارش از مهران ایرانسرشت از اعضای مدرسه روزنامهنگاری فراتاب – دوره 16.
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.
 
             
        