
فراتاب: صبح زود که خبر بمباران شیمیایی به شهر رسید، هوگر و خانوادهاش به همراه همسایهها سراسیمه تمام زندگیشان را رها کردند و به کوهستان پناه بردند. تپهها پر شد از مردمی که به سوی سلیمانیه میگریختند. اما نیروهای بعثی همه را دستگیر و به مراکز تجمع منتقل کردند. نامشان را ثبت کردند، وسایلشان را غارت کردند و شناسنامههایشان را گرفتند. سپس زنان و مردان را جدا کردند. از آن روز به بعد هیچ خبری از بازگشتشان نشد؛ گویی در تاریخ گم شدند.
پس از جنگ جهانی اول، قدرتهای غربی بدون توجه به فرهنگ، زبان و مذهب کُردهای امپراتوری عثمانی را میان کشورهای عراق، ترکیه و سوریه تقسیم کردند تا در کنار کردستان ایران عملا به چهار قسمت تقسیم شوند. اما کردها همواره خواهان احقاق حقوق خود بودند و دولت بغداد با شدیدترین اشکال خشونت آنها را سرکوب میکرد. این چرخهی ستم و مقاومت سرانجام در سال ۱۹۸۸ با اجرای «عملیات انفال» به تاریکترین نقطه رسید. این گزارش چرایی تعلل سازمان ملل و دولت عراق در شناسایی انفال به عنوان نسلکشی را بررسی میکند.
انفال؛ رمز فاجعهای برای نسلکشی
«انفال»، نامی برگرفته از قرآن که به نماد نسلکشی کُردها توسط رژیم بعث بدل شد. این جنایت غیرانسانی در هشت ماه و هشت مرحله با هدف نابودی کامل کردها و تعریبسازی کردستان انجام شد. بعث برای توجیه جنایات خود مسئله سیاسی کردهای مسلمان را مذهبی جلوه داد، آنها را کافر نامید و حکم نابودیشان را صادر کرد. این جنایات بیسابقه توسط افراد معتمد صدام از جمله عموزادهاش «علی حسن المجید» معروف به «علی شیمیایی» عملیاتی شد. یکی از مهمترین عملیاتهای انفاق در حلبچه روی داد علی حسن با حمایت چند کشور غربی و خرید سلاحهای شیمیایی موفق به اجرای این جنایت شد.
کارنامه انفال و پیامدهای ویرانگر آن
عملیاتهای انفال، جنایتی هولناک با پیامدهایی ویرانگر بود که از جمله؛ منجر به مرگ دستکم ۱۸۲ هزار غیرنظامی، تخریب ۴ هزار روستا و ۱۲ شهرک بزرگ از جمله حلبچه، و نابودی زیرساختهای حیاتی مانند مساجد، مدارس و بیمارستانها شد. همچنین بعث با اقداماتی چون ریختن بتون در چشمهها، غارت خانهها و کوچ اجباری مردم به مناطق غیرکُرد، چهرهی منطقه را دگرگون ساخت. اعدامهای دستهجمعی، دفن اجساد با بلدوزر، به اسارت گرفتن زنان، کودکان و سالمندان، تجاوز به زنان و گرسنگی دادن به کودکان و سالمندان، ابعاد جنایت را آشکارتر کرد.
موانع شناسایی رسمی نسلکشی انفال
اگرچه انفال توسط برخی پارلمانها مثل بریتانیا، سوئد، نروژ، هلند، پارلمان کردستان عراق و حتی دادگاه عالی عراق به رسمیت شناخته شده اما سازمان ملل متحد هنوز هیچ قطعنامه الزامآوری صادر نکرده است. دلایل این تأخیر شامل؛ چالشهای حقوقی اثبات «قصد نابودی»، فقدان دادگاه بینالمللی ویژه برای عراق، ملاحظات ژئوپلیتیکی مانند حمایت غرب از عراق در جنگ ایران و عراق، و نگرانی کشورهای منطقه درباره تاثیر آن بر ایجاد حس همگرایی بیشتر میان کُردها و پررنگتر شدن خواست استقلال است. در حالی که نسلکشیهایی چون هولوکاست، رواندا و سربرنیتسا شناسایی جهانی دارند اما انفال همچنان در سطح بینالمللی با سکوت و تعلل روبهروست.
پیگیریهای قضایی و دادخواهی عاملان انفال
پس از سقوط رژیم بعث، صدام حسین، دیکتاتور اصلی عملیات نسلکشی انفال، در تاریخ ١٣ دسامبر (۲٠٠٣) توسط نیروهای آمریکایی در یک عملیات ویژه به نام «سپیدهدم سرخ» در نزدیکی تکریت دستگیر شد. او پس از محاکمهای پرحاشیه به اتهام جنایت علیه بشریت، در سال ۲۰۰۶ اعدام شد.
علی حسن مجید نیز به عنوان عامل دوم انفال و فرمانده بمبارانهای شیمیایی علیه کردها که پیش از انفال نیز در دادگاههای عراق به اعدام محکوم شده بود، در سال ٢٠١٠ اعدام شد.
اخیراً نیز «عجاج احمد حردان» در ١ آگوست (٢٠٢٥) رئیس زندان نوگره سلمان و مسئول کشتار گسترده کردها، پس از سالها فرار در استان صلاحالدین دستگیر شده و منتظر محاکمه است.
از بغداد تا سازمان ملل متحد: مطالبه عدالت برای قربانیان انفال
در سالهای اخیر، خواست شناسایی رسمی انفال به عنوان نسلکشی، هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی شدت گرفته است. عبداللطیف رشید، رئیسجمهور عراق، در پیامی رسمی ضمن گرامیداشت سالگرد این جنایت، بر ضرورت تصویب قانون جبران خسارت بازماندگان تأکید کرد و از جامعه جهانی خواست این نسلکشی را به رسمیت بشناسد.
در عرصه بینالمللی نیز، دیپلماتها و نمایندگان پارلمانی در حال رایزنی برای جلب حمایت جهانی هستند، اما موانع سیاسی و ژئوپلیتیکی همچنان مانع صدور قطعنامه الزامآور سازمان ملل متحد شده است.
 
نویسنده: کوهستان منبری پژوهشگر حقوق بینالملل و از اعضای مدرسه روزنامهنگاری فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.
 
             
        