فراتاب: خوشحال از بدنیا آمدنش، شادمان از اینکه اجاق خانهیشان روشن خواهد ماند او را بە سینە گرفت، آرام در آغوش مادرش به خواب رفت، خوابی عمیق که گویا خیال بیدار شدن نداشت اما انگار تقدیر سرنوشت دیگری برایش رقم زده بود، برای حفظ اصالت تاریخ و تمدن دیار و ملتش، رسالتی بس عظیمتر داشت. شرایط اقلیمی، عوامل طبیعی و جغرافیایی دست به دست هم دادند تا این رسالت را به نحو احسن به انجام برساند. در پی کاوشهای باستانی لایههای غربت و بیتوجهی را از چهرهاش زدودند و اینک گور سنگیاش زیر خروارها خاک و سنگ با قدمتی بیش از 2800 سال برگی زرین از تاریخ و تمدن مانایی را با خود به ارمغان آورده تا اجاق دیار ملتش روشن بماند.
تپه قالایچی (قەڵایچی) در 8 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بوکان واقع شدە است کە در چند دهە اخیر مورد کاوشهای باستانی قرار گرفتە است. طی این کاوشها بقایای معماری، کتیبههای سنگی، آجرهای لعابدار و همچنین گورستان باستانی شناسایی شده است که قدمت آنها به بیش از 2800 سال و به تمدن مانایی بر میگردد.
پادشاهی مانایی که از اوسط قرن 9 قبل از میلاد تا اواسط قرن 6 قبل از میلاد در بخش جنوبی دریاچه ارومیه حضور داشتند با آثار فرهنگی و هنری مختص به خود یکی از قدرتهای بزرگ آن دوران محسوب میشوند.
بوکان بخش اصلی سرزمین مانایی بشمار میرود و تپه قالایچی (قەڵایچی) مهمترین بخش این دیار و به عنوان پایتخت مانایی شناخته شده است، که برای اولین بار در سال 1355 توسط پروفسور ولفرام کلایس باستان شناس آلمانی کشف، معرفی و کروکی دستی از آن منتشر کرد که مورد توجه باستان شناسان ایرانی و خارجی قرار گرفت و سرانجام در سال 1364 کاوشهای جدی و علمی توسط اسماعیل یغمایی باستانشناس ایرانی شروع و بمدت 3 ماە ادامە یافت، در پی این کاوشها بقایای معماری، استل سنگی و تعدادی آجر لعابدار شناسایی شد.
بقایای معماری شامل تالار ستوندار با ابعاد 35 × 19 متر مکانی محتملا مذهبی و شامل چند فضا و اتاق دیگر میباشد کە با مجموعەای ساختمان با واحدهای مستقل در مرکز دژ شناسایی شدند.
اسماعیل یغمایی این تالار ستوندار را ارگ تپە قالایچی یا قلب ایزیرتو پایتخت ماناها معرفی کردە و آنرا ارزشمندترین یافته کاوشی خود دانسته است همچنین آجرهای لعابدار که مهمترین عناصر معماری قالایچی بشمار میروند با اشکال و نقوش متنوع و مضامین اسطورهای، حیوانات با جنبهی باروری و اعتقادی و میش مرغ میباشد، شایان ذکر است، که میش مرغ بزرگترین پرنده پروازی جهان و گونهای در حال انقراض است که زیستگاه اصلی آن در 10 کیلومتری پایتخت ماناها در بوکان میباشد.
در جریان این کاوشها استل سنگی 13 سطری و به خط آرامی یافت شد که بیش از یک تن وزن دارد و به بلندای 178س، عرض 60س و ضخامت 30 سانتیمتر میباشد، قسمت پایینی آن متعلق به ماناها بوده و اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با شناخت آداب و رسوم، سنتها و ایدئولوژی جوامع مانایی را در بر میگیرد.
این استل سنگی ارزشمند توسط رسول بشاش کنزق باستان شناس و زبان شناس و دکتر پانوسی متخصص خطوط ترجمه گردیده است، به گفته بشاش این کتیبه به فرمانروایی ولص (اولوسونو) پادشاه مقتدر سرزمین مانا از 716 قبل از میلاد به بعد مربوط میشود.
کاوشهای جدیدتر
بعد از 14 سال وقفه از سال 1378 تا سال 1386 به سرپرستی بهمن کارگر باستانشناس ایرانی کاوش و نجات بخشی دوباره از سر گرفته شد که در سه مرحله بخش ساختمانی در آن شناسایی شد. این بنا دارای اتاقک کوچک با دیواره چینهای که سطح و بدنه آن با نقاشیهایی دارای مضامین گیاهی، هندسی، جانورشناسی و انسانی مزین گشته و در مرکز تپه قرار دارد.
سرانجام از 3 خرداد سال 1403 نجات بخشی گورستان قالایچی توسط باستان شناسان بومی بوکان از جمله وریا سلیمی، هیمن خزیده، سوران مصطفیپور به سرپرستی دکتر یوسف حسنزاده رئیس مرکز پژوهش موزه ملی تهران و با مجوز پژوهشکده وزارتخانه دوباره از سر گرفته شد طی این کاوشها گور سنگی کودکی زیر یک سال به همراه اسکلت سر حیوانی ذبح شده که همزمان با او دفن شده بود و روی آنرا با سنگ پوشانده بودند کشف شد به گفته دکتر یوسفزاده اسکلتها مربوط به دوره مانایی بوده و گوشهای از آیین قربانی آن دوران را به تصویر میکشد که در تاریخ 23 خرداد سال جاری (1403) به موزه استاد حقیقی منتقل شده است.
استرداد آجرهای به یغما رفته
در این بین ناگفته نماند که در دهه 1360 خورشیدی تعداد 51 عدد آجر لعابدار از قالایچی به یغما رفته و از کشور خارج شد این آجرها در بندر چیاسو نزدیک مرز سوئیس و ایتالیا توسط خانوادهای ایرانی در انباری نگهداری و برای فروش گذاشته شد. در تاریخ 17 مهر 1370 جان کرتیس در مقام موزهدار بریتانیا از این آجرها بازدید میکند که طی مطالعات موزهای متوجه میشود که این آجرها متعلق به ایران است، لذا اطلاعرسانی کرده و کشور سوئیس آنها را مصادره و نهایتا در سال 1399 به موزه ملی ایران باز میگردانند، این آجرهای باستانی در تاریخ یکم تیرماه 1400 بهمدت یک ماه در موزه مفاخر بوکان به معرض نمایش درآمده و بعدا به موزه ارومیه منتقل و پس از چند هفته وقفه به موزه ملی تهران ارجاع داده شدند.
گزارش از منیره عبدالهپور
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.