به گزارش فراتاب، با گذشت کمتر از دو ماه از بالا گرفتن جنجال کمال تبریزی علیه مسعود فراستی و برنامه هفت به بهانه فیلم موهن «دونده زمین» این فیلمساز از ساخت فیلم دیگری با همان مضمون و رویکرد، اما این بار به زبان طنز سخن گفته است. کمال تبریزی در یک گفتوگوی تفصیلی با «مهر» میگوید: اگر امروز میخواست فیلمی مانند دونده زمین که به گفته خودش تصویری از جامعه در دولت قبل است، بسازد، سراغ فیلمنامهای طنز میرفت.
جالب است که تبریزی مجدداً از همان ادبیات و نگاه از بالا درباره مردم سخن میگوید و اصرار دارد که قصد دارد با فیلمهایش مردم را آگاه کند. تبریزی در جریان جنجالسازی علیه برنامه سینمایی هفت مدعی شده بود که مسعود فراستی، منتقد این برنامه با به کار بردن واژه دیاثت فرهنگی به او توهین کرده است. او پیشتر مدعی شده بود، فیلم دونده زمین را در نقد دولت دهم ساخته است، اما منتقد برنامه هفت به این نکته اشاره کرده بود که فیلم او هیچ ربطی به دولت دهم ندارد و علیه مردم ساخته شده است. ظاهراً برای کمال تبریزی، در همچنان بر همان پاشنه میچرخد؛ چرا که او قصد دارد فیلمی دیگر با همان گرایش بسازد.
این فیلمساز در پاسخ به این سؤال که فیلم «دونده زمین» به شش سال پیش تعلق دارد، فکر میکنید اگر شما به همان زمان برگردید، باز هم این فیلم را با همین شرایط و ویژگیها میساختید، میگوید: «اگر الآن بخواهم درباره آن زمان فیلمی بسازم، راستش را بخواهید؛ خیر اینگونه نمیساختم. اکنون از نظر روحی و روانی و کنترل اعصاب (میخندد) حال و هوای دیگری دارم و مسلماً مدل دیگری فیلم خواهم ساخت. اکنون دیگر باید راجع به آن دوران فیلمهای طنز نوشت و اتفاقاً فیلمنامهای هم دارم که فرزاد فخریزاده آن را به نگارش درآورده است و اگر شرایط فراهم شود، این فیلمنامه را که «لوک خوششانس» نام دارد، خواهم ساخت.»
او میافزاید: «این فیلم با نگاهی به سیاستگذاریهای آن دوران ساخته میشود و درباره فردی است که بسیار خوششانس است. مردم هم شانس او را باور میکنند و معتقد هستند که او هر چه بخواهد، همان عملی میشود.» تبریزی اولین سینماگری نیست که با موضع بالا و شبه روشنفکرانه سعی دارد با آثارش به مردمی که از نظر او ناآگاه و بیسواد هستند، آگاهی ببخشد. کارنامه شبه روشنفکران ایرانی به ویژه در عرصه هنر و ادبیات پر است از توهین و تحقیر مردمی که در فضایی مغایر با فضای شبه روشنفکران نفس میکشند.
این رویکرد ضد مردمی که از سوی طیفی از شبه روشنفکران در کشورهای دیگر نیز به چشم میخورد، از سوی روانشناسان نوعی رفتار انتقامجویانه از مردم تفسیر شده است. تبریزی پا را از تحقیر مردم فراتر میگذارد و در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه معلم در فیلم او نقشی تعیینکننده دارد، توضیح میدهد: «همانطور که ملتها همیشه به معلمها احتیاج دارند و همیشه باید معلمی وجود داشته باشد تا بتواند سررشته هدایت امور را برعهده بگیرد؛ به همین دلیل من شخصیت اصلی فیلم را یک معلم انتخاب کردم. چون معلم اشتباه کرده است یا سررشته امور به دست شخص دیگری افتاده است، جوامع و مردم دچار مشکل شدهاند. حدیثی وجود دارد، با این مضمون «الناس علی دین ملوکهم» و فکر میکنم معلم هم همین نقش را دارد.»
تبریزی البته به این اشاره نمیکند که کلید فیلم او که به همه قفلها میخورد، سوغات یک خارجی است.
به اعتقاد تبریزی این تنها امت نبودهاند که در مقطعی اشتباه کردهاند و چون معلم جامعه نیز آنطور که او میپسندیده عمل نکرده پس سر رشته امور به دست دیگران افتاده است.
تبریزی میافزاید: «این یکدستی در وجود مشکلات و رخوت و انفعال در تمام طول فیلم دیده میشود و بعد شما یکباره کلیدی را پیدا میکنید که میتواند به همه قفلها بخورد.»
تبریزی در یک تناقضگویی آشکار درباره نسبت مردم ایران و بیگانگان، که او در دونده زمین آن را کاملاً به نفع بیگانگان و در جهت تحقیر ملت ایران نشان داده است، میگوید: «ما میخواهیم این نکته را نشان دهیم که ارتباط معلم با بچهها برقرار نمیشود، به دلیل همان مثل معروف که میگوید: «مرغ همسایه غاز است.» ما نمیتوانیم آن گوهری را که در درون خود داریم، کشف کنیم در حالیکه همیشه فکر میکنیم یک اتفاق در جای دیگری از دنیا بهتر از اتفاقی است که در کشور خود ما رخ میدهد. حواس ما به داشتههای خودمان نیست و سعی میکنیم از طریق دیگری حقیقت را بپذیریم. در حالی که حقیقت را در درون خود داریم و به راحتی میتوانیم آن را استخراج کنیم.» تبریزی جایی از مصاحبه به این هم اشاره کرده که اکنون به لحاظ روحی و روانی و کنترل اعصاب حال و هوای دیگری دارد، ولی با مطالعه مصاحبه او هر مخاطب منصفی متوجه میشود که وضعیت روحی و روانی این فیلمساز نسبت به قبل بهتر نشده، بلکه تا حدودی بغرنجتر شده است.
منبع: روزنامه جوان