فراتاب: ادبیات دراماتیک غنی کُردستان میراث ماندگاری است که میتواند جامعه تئاتری پرجنب و جوشی را ایجاد کند و به چالش بکشاند. با توجه به این پشتوانهی غنی، تئاتر را قائدهمند میکند که واقعیتهای پنهان در بستر زیرین حیات جمعی را به سطح آورده و آشکار کند. ملزوم آن خلاقیت، اشتیاق و سختکوشی بازیگران و نمایشنامهنویسان و پژوهشگران و همه کسانی است که در این عرصه فعالیت میکنند تا از این طریق مرزها را درنوردند و هویت و تاریخ یک ملت را به جهانیان بشناسانند. در همین رابطه «لارنس اولیوی» میگوید: «در یک شهر بزرگ، یا حتی در یک شهر کوچک یا یک روستا، یک تئاتر بزرگ نشانه ظاهر و آشکار یک فرهنگ درونی و محتمل است.» کتاب «ناسیونالیسم بر روی صحنه: نمایش، سیاست و مقاومت» نوشتهی دکتر ماری رستمی، اثری پژوهشی در حوزه مطالعات کُردی است که از سوی انتشارات آی.بی.توروس در سال 2019 به چاپ رسیده و امتیاز آن توسط انتشارات بلومزبری خریداری شده است. این پژوهش، که نتیجهی تز دکترای نویسنده در حوزهی تئاتر در کُردستان است، نخستین کتابی است که به زبان انگلیسی به موضوع تئاتر در کُردستان میپردازد و همچنین نخستین پژوهشی است که در سطحی آکادمیک، از منظر ناسیونالیسم و مقاومت سیاسی، تاریخ نمایش در این منطقه را مورد بررسی قرار داده است. در مصاحبه ای که با خانم دکتر ماری انجام شد، سعی بر آن بود تا از منظر ایشان نگاهی بر سیر تحول «تاریخ تئاتر کُردی» بیاندازیم. مشروح این گفتوگو در ادامه خواهد آمد:
فراتاب - به عنوان نخستین سوال بفرمایید آیا میتوان تاریخ و دورهی خاصی را برای عنوانی بنام «تاریخ تئاتر کُردی» در نظر گرفت؟ (منظور نه در عهد جدید بلکه در گذشتههای دور است)
ماری رستمی: فرهنگ بازی، قصه گویی و نمایش در اغلب جوامع ازجمله درمیان کُردها وجود داشته است. قصهگو ها را به نام بهیتبێژ، شاعر، حکواتی، نقال و اسامی دیگر در میان مردم خاورمیانه میشناسیم. علاوه برقصهگویی، در میان کُردها سنتهای نمایشی جالبی از قدیم الایام وجود داشته است؛ از مهمترین آنها میتوان به میرنوروزی یا میرمیران اشاره کرد. اغلب این سنتها به مرور زمان از میان رفته و یا جای خود را به سنتهای جدید دیگری داده است. اما تئاتر به معنای غربی آن که در سالنی خاص و بر اساس متن دراماتیک نوشتاری به اجرا درآید درمیان مردم خاورمیانه رواج نداشته و تنها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به عنوان هنری جدید به این منطقه راه پیدا کرده است. اولین نمایشنامهی کُردی در سال ۱۹۱۹ میلادی در نشریهی ژین در استانبول به چاپ رسید. این نمایشنامه «مهمێئاڵان» نام داشت و توسط عبدالرحیم رحمی حکاری نوشته شده بود.
فراتاب - روند تاریخی شکلگیری هنری به نام تئاتر کُردی چگونه بوده است؟ و درکدام بخشهای کُردستانات شاهد آن بودهایم؟
ماری رستمی: به دلیل از همگسستگی جغرافیایی کُردها میان چند کشور، تاریخ تئاتر کُردی را نمیتوان به صورت کلی نوشت و باید آن را با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی هر کشور، به صورت جداگانه مدنظر گرفت، کما اینکه سیر تحول تئاترکُردی در هریک از این کشورها متفاوت بوده است. مثلا در حالی که کُردهای ترکیه از بدو تأسیس کشور ترکیه تا سالها اجازه فعالیت به زبان کُردی را نداشتند، همزبانانشان در ارمنستان و گرجستان گروههای نمایشی دائر کرده بودند و فعالیتهای قابل توجهی داشتند. بعد از رفع ممانعت از زبان کُردی در ترکیه، این کشور بهخصوص از سال ۲۰۰۰ به این سو به مرکز مهمی برای نشر و اجرای آثار نمایشی تبدیل شده است و هنرمندان برجستهای در این زمینه فعالیتهای درخشانی داشتهاند. در سوریه هم که محدودیتهای سیاسی مانع فعالیت فرهنگی کُردی شده بود، خودمختاری حاصل از جنگ داخلی سوریه دروازهای را به سوی فعالیتهای فرهنگیبه زبان کُردی از جمله، هنر نمایش، گشود که متأسفانه حملات ترکیه به شمال سوریه تداوم حیات فرهنگی کُردی در این منطقه را به خطر انداخته است. کُردهای عراق هم با اینکه از دههی ۱۹۲۰ میلادی دست به کار نوشتن و اجرای متون نمایشی شده بودند، اما جنگهای ممتد با دولت عراق شرایط رشد این هنر را تا سالها محدود کرد تا اینکه از دهه ۱۹۷۰ به بعد و با دایر شدن دانشگاهها و گروههای تئاتر شاهد شکوفایی این هنر مخصوصاً در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ بودهایم. در ایران با اینکه محدودیتهای قانونی همانند آنچه که در ترکیه وجود داشت شایع نبود، ولی مسایل اقتصادی، جنگ، مسایل سیاسی و عدم توجه به هنر و زیر ساختهای لازم آن مانع رشد درخور تئاتر کُردی در ایران شده است. بنابراین، تئاتر کُردی مانند تاریخ معاصرکُردها سیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است.
فراتاب –در شکل دادن به تاریخ تئاتر کُردی چه مولفهها، فاکتورها و مسائلی دخیل بودهاند؟
ماری رستمی: در شکل دادن به تاریخ تئاتر کُردی، هم افراد و هم اوضاع سیاسی نقش مهمی داشتهاند. تئاترکُردی مدیون کسانی است که بدون حمایت دولتها و حتی به رغم دولتهای سرکوبگر و یا بیتفاوتی جامعه، با هزینههای شخصی به رشد و اعتلای تئاتر کمک کردهاند. در عراق، معلمانی که در بغداد تحصیل کرده بودند و در آنجا برای اولین بار نمایشهای تئاتر را به چشم دیده بودند تبدیل به بنیانگذاران تئاتر در کُردستان عراق شدند. نقش فرهیختگانی مانند شاعر بزرگ کُرد «توفیق محمود حمزه یا حاجی توفیق بیگ» (زاده۱۸۶7- درگذشته۱۹۵۰) ملقب به پیرمرد «پیرهمێرد» شاعر، نویسنده و روزنامهنگار اهل سلیمانیه در کردستان عراق که به کُردی و فارسی شعر میسرود و نقش حمایت مردمی را نیز نباید از نظر دور داشت. در ارمنستان نقش هنرمندان و نویسندگان ارمنی در رشد تئاتر کُردی بسیار مهم بوده. در ترکیه نیز، افراد علاقهمند به هنر نمایش، خطرات فعالیت به زبان کُردی را پذیرفتند تا این هنر در سالهای پس از ۱۹۹۱ کمکم رونق گیرد. «کاوه نهمر» از جمله افرادی است که با ترجمه آثاری مانند هملت و اقتباس نمایشی «مهم و زین» از اثر شاعر قرن ۱۷ کُرد، احمد خانی، خدمات ارزندهای به ادبیات نمایش کُردی کرده است.
فراتاب - قصهها و افسانهها و نمادهای اساطیری و بطور کلی فولکلور در ادبیات کُردی چه بازنمایی در تئاتر کُردی داشتهاند؟
ماری رستمی: افسانههای کُردی از همان آغاز نقش مهمی در رشد تئاتر کُردی داشتهاند و منبع الهام نویسندگان بودهاند. بسیاری از اولین نمایشهای کُردی بر اساس ادبیات شفاهی و داستانهای عاشقانهای مانند «مەموزین» بوده و از این لحاظ نقش مهمی در حفظ و ترویج فولکلور کُردی بازی کردهاند. داستانهای حماسی با قهرمانان محلی که در مقابل حاکمان زورگو ایستادند و یا جان خود را فدای آرمانهایشان کردند منبع الهام نمایشنامهنویسان کُردی بودند که در زیر تیغ سانسور حکومت بعث مینوشتند. از میان این داستانها میتوان به «قهلای دمدم» اشاره کرد، نبرد قلعهی دمدم میان امیرخان لپ زرین با حکومت صفوی میپردازد. پیشتر هم «پیرهمێرد» به عنوان یکی از نخستین نمایشنامهنویسان کُرد، نمایشنامههای «محمودآقاشێوهکهل» و «شهریفههمهوهند» را بر اساس داستانهای فولکلور منطقه نوشته بود. داستان کاوهی آهنگر هم از جمله داستانهایی است که در دههی چهل میلادی هر ساله در ایام نوروز در کویه به اجرا در میآمده است.
فراتاب - در عصر مدرنتر که شاهد شکلگیری و دستهبندی تئاتر به عنوان یک هنر نمایشی هستیم، و با توجه به اینکه بیشتر جوامع خاورمیانهای گویی متاثر از این مقوله وارد این دوران تازهتر شده اند؛ چه زمانی کُردها نیز وارد این عرصه میشوند؟
ماری رستمی: همانطور که اشاره شد، سابقهی اولین نمایشنامهی چاپ شدهی کُردی به ۱۹۱۹ برمیگردد. در عراق، سابقهی اجرای نمایش به معلمانی برمیگردد که در دههی۱۹۲۰م، از فروختن بلیط نمایش برای کمک به دانشآموزان و مدارس خود در سلیمانیه استفاده میکردند. این اجراهای دانشآموزی با استقبال خوب مردم مواجه میشد و «پیرهمێرد» نیز اولین نمایشنامههای چاپ شدهی این منطقه را برای اجرای دانشآموزان و معلمانشان نوشت و در چاپخانهی خود به چاپ رساند. «مهم و زین» او در سال ۱۹۳۴ به چاپ رسید. در دههی ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ تئاتر کُردی در تفلیس و مناطق کُردنشین ارمنستان ظهور کرد. اولین نمایشنامههای چاپ شدهی کُردی در دههی ۱۹۳۰ در ارمنستان به چاپ رسیدند و اولین گروه رسمی تئاتر کُردی نیز توسط کُردهای ایزدی و با همکاری هنرمندان و نویسندگان ارمنی در سال 1937 در ارمنستان دایر شد.
فراتاب - درمیان شخصیتها و هنرمندان کُرد چه افرادی تاثیری خاص در گسترش یا پیشرفت تئاتر کُردی به ترتیب زمانی و تاریخی داشتهاند؟
ماری رستمی: از پیشروان تئاتر کُردی در ارمنستان «احمد میرازی»، «حهجی جهندی»، «امین اودال»، «جاسم جلیل»، «سمند سیابندف»، «عسکر بوییک»، و «عزیز گردنزری» و در گرجستان هم «میراز اوزو» را میتوان نام برد. در ترکیه «موسی آنتر» معروف به (آپه موساApe Musa به معنایواقعی کلمه عمو موسی) یکی از اولین نمایشنامههای کُردی را در زندان نوشت که در سال ۱۹۶۵ به چاپ رسید. در عراق اولین نسل فارغالتحصیلان رشته تئاتر در بغداد نقش مهمی در رشد تئاترکُردی در عصر طلایی آن در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ داشتند. از جمله آنان میتوان به «فرهاد شریف»، «طلعت سامان»، «احمد سالار» و «بدیعه دارتاش» اشاره کرد.
فراتاب - شما رسالهی دکتریتان در رابطه با تاریخ تئاتر کُردی بوده است، میتوانم محور اصلی آن و مهمترین نتیجهاش را بپرسم؟
ماری رستمی: رسالهی من بیشتر به تاریخ تئاتر معاصر کُردی در کُردستان عراق میپردازد. فصلهای اصلی این رساله که به صورت کتاب به چاپ درآمده است به نمایشنامههای موفق دو هنرمند بزرگ، «احمد سالار» و «طلعت سامان»، در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی میپردازد. اهمیت این دوران که به عصر طلایی تئاتر کُردی در این منطقه شهرت دارد به نقش مهم تئاتر به عنوان ابزار مقاومت کُردها در مقابل حکومت بعث بر میگردد.
فراتاب - برگردیم به زمان نزدیکتر به امروز، در دههها و سالهای اخیر، وضعیت هنر نمایش و تئاتر کُردی را چگونه ارزیابی می کنید؟
ماری رستمی: متأسفانه به دلیل دور بودن از کُردستان صلاحیت این را در خود نمیبینم که در مورد وضعیت کنونی تئاتر در منطقه نظر بدهم. اما آخرین بار که در فستیوال بینالمللی تئاتر در اربیل شرکت کردم متأسفانه کیفیت کارها را در سطحی پایین دیدم که با توجه به هزینهی قابل توجهی که مسئولان در راهاندازی این فستیوال و حضور گروههای خارجی در آن صرف کرده بودند، جای تأسف داشت. کیفیت تئاتر رابطهی مستقیمی با اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورها دارد. کیفیت دانشگاهها و وضعیت ترجمه و نشر آثار مهم ادبی و تشویق کار فرهنگی و هنری توسط دولت و اختصاص بودجه برای زیرساختهای لازم، و نه اتلاف آن برای فستیوالهای سالانه، از جمله نکاتی است که به مسئولانی دلسوز و دولتی پاسخگو نیاز دارد.
فراتاب - بطور کل اگر بخواهیم نقاط عطف و نقطه تمایزی در هنر تئاتر کُردی با تئاتر در دیگر ملل بخصوص در خاورمیانه بیابیم، آن نکات و نقاط عطف و تمایز چه هستند؟
ماری رستمی: تئاتر کُردی همواره از همسایگان خود تأثیر پذیرفته و این را میتوان در تأثیر نمایشهای عربی در تئاتر کردستان عراق دید. اولین نمایشهای اجرا شده در کردستان عراق اقتباسهای کُردی از نمایشنامههای عربی بودند. در دههی ۵۰ میلادی بسیاری از نمایشنامههای غربی، از زبان عربی به کُردی ترجمه شد و در کُردستان به اجرا درآمد. تأثیر جریانات سیاسی حاکم بر کشورها، مثلا دغدغههای اجتماعی که در اوج گرایشات چپ گرایانه در خاورمیانه در آثار نویسندگانی چون «یوسف العانی» نمود پیدا کرد تأثیر بسزایی بر تئاتر کُردی گذاشت. اما تئاتر کُردی تاریخ خاص خود را دارد که متأثر از فرهنگ کُردی و همینطور جنبشهای ناسیونالیستی کُردی بوده است. این را میتوان در تئاتر «دایکی نیشتمان» که در سال ۱۹۴۵ در مهاباد به اجرا درآمد دید و یا در نمایشهایی که هر ساله در ایام نوروز توسط کُردهای سوریه و عراق به اجرا در میآمدهاند. از تفاوتهای دیگر تئاتر کُردی با ملل دیگر را میتوان در اجرای تئاتر توسط چریکهای کُردی در کوهستانهای کُردستان در خلال مبارزاتشان با حکومت بعث و یا در فعالیتهای هنرمندان تئاتر در کمپهای آوارگان دید. این علاقه به فعالیتهای هنری- نمایشی در اوج مبارزات سیاسی و در شرایط دشوار جنگی را شاید کمتر گروههایی در منطقه و یا حتی جهان بتوان یافت.
فراتاب - چشم انداز تئاتر کُردی را چگونه میبینید؟
ماری رستمی: تئاتر و به طور کل هنر و ادبیات نیازمند بستر مناسب است و این بستر مناسب نیازمند حمایت مادی و معنوی حکومتهاست. در جامعهای که اغلب مردم نگران تامین مایحتاج اولیه زندگی باشند و طبقهی متوسط هر روز کوچک وکوچکتر شود، کسی به سالنهای تئاتر نخواهد رفت. اکنون با وجود شبکههای متعدد تلویزیونی، ماهوارهای و اینترنتی، هنرمندان تئاتر بیش از پیش به حمایت دولتی نیازمندند. در ایران علاوه بر ضعف زیرساختهای حوزه تئاتر (حتی در تهران) هنرمندان با چالش ممیزی هم دست به گریبان هستند. در این میان تئاتر کُردی با معضل عدم وجود دولتی مستقل مواجه است که دغدغهی ترویج هنر کُردی را داشته باشد.تاکنون تنها اقلیم کُردستان این امکان را داشته است که بعنوان حکومتی خودمختار به ترویج و رشد تئاتر کُردی کمک کند که حداقل از لحاظ چاپ آثار کُردی میتوان گفت تا اندازهای موفق عمل کرده کما اینکه خود من هم رسالهام را مدیون کتابهایی هستم که در اقلیم کردستان به چاپ درآمدهاند.
گفتوگو از کوهستان عبدالهی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است