کد خبر: 12356
تاریخ انتشار: 9 بهمن 1402 - 12:54
چه زمانی و چگونه هنر نمایش و به تعبیری دیگر تتاتر در ایران شکل گرفت؟

فراتاب: نمایش یا تئاتر واژه‌ای است به زبان یونان باستان که درلغت به معنای چیزی که به آن نگاه می‌کنند. نمایش از دل اسطوره‌ها و آیین‌ها درآمده و متحول شده است. وقتی برای آیین‌ها متنی نوشته شد، تئاتر آنگاه متولد شد. تئاتر یکی از شاخه‌های هنرهای نمایشی است که داستانی را در برابر تماشاگران نمایش می‌دهد.به جز نوع معیار گفتار دراماتیک، از انواع دیگر آن مانند اپرا، باله، کابوکی، موزیکال، خیمه‌شب‌بازی، پانتومیم، تئاتر خیابانی می‌توان نام برد. در گزارش پیش‌رو سیر تحولات تاریخی رفته بر هنر تئاتر در ایران بررسی می‌شود:

 

1000-641 ق.م؛ پیشینه تئاتر در ایران

 تئاتر در ایرن به دوران باستان و حدود 1000- 641ق.م بر می‌گردد. شروع اولین تئاتر و پدیده‌های بازیگری مردم این سرزمین را می‌توان در مراسم و تشریفاتی جستجو کرد که در آنها به ستودن قهرمان‌های افسانه‌ای و ملی و تحقیر دشمنان می‌پرداختند. از این دسته می‌توان به سوگ سیاوش و روایات نمایش از تاریخ داستان‌های اساطیری و عشقی که توسط هرودوت و گزفون گزارش شده، اشاره کرد. بعدتر سبک‌های ویژه نمایشی مانند سیاه‌بازی، خیمه شب بازی، روحوضی و تعزیه نیز شکل گرفتند.

 

ورود تئاتر مدرن به ایران

سفرهای ناصرالدین شاه قاجار به فرنگ و دیدن تئاتر اروپایی از جمله تحولات موثر بر ورود تاتر مدرن به ایران بود، چون وقتی به ایران بازگشت اولین اقدام آن ساخت تکیه دولت برای مراسمات آیینی و تعزیه‌خوانی بود. معماری آن برگرفته از تماشاخانه‌ها و آمفی تئاترهای غربی بود.اشاعه تئاتر به وسیله روشنفکرانی که به فرنگستان عزیمت کرده بودند و با شرح مشاهدات و برداشت‌های خود با این هنر غریبه آشنا شدند و آن را در اختیار اهل سواد قرار دادند، صورت گرفت. چندین نمایش کوچک که موضوع آنها، اوضاع اجتماعی ایران بود از قلم میرزا ملکم خان تراوش کرد و نیز ترجمه‌های مشهور وزیر خان لنکران، حکایت دزد خرس افکن، که اصل ترکی آنها را فتح‌علی آخوندزاده نوشته بود.

 

1230؛ گشایش مدرسه دارالفنون

دارالفنون مؤسسه‌ای که در ششم دی ماه 1230 با همت میرزاتقی خان امیرکبیر تاسیس شد، گام بلندی در شکل‌گیری نمایش و ادبیات نمایشی در ایران بود. در دارالفنون زیر نظرمیرزا علی اکبر مزین الدوله نقاش، تئاتری دایر گردید. اجرای تئاتر به معنای اروپایی آن در ایران اولین بار در آنجا، به اجرا درآمد.

پایه‌گذاران تئاتر ایران

سید علی نصر (1274- 1340 تهران) نمایش‌نامه‌نویس، نویسنده و مترجم از بنیان‌گذاران هنر نمایش است؛ در آغاز مشروطیت به کار نمایش و تئاتر روی آورد. او به پدر تئاتر ایران نیز شناخته می‌شود. برای آموختن فن تئاتر به اروپا رفت؛ پس از بازگشت در سال 1304 «کمدی ایران» را به سبک اروپایی به راه انداخت و هنرستان هنرپیشگی را در سال 1318 بنا نهاد.

 

1320؛ آغاز تئاترمدرن و علمی در ایران

عبدالحسین نوشین (21 بهمن1285- 12اردیبهشت1350) نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر و شاهنامه‌پژوه از نخستین افرادی بود که دستاوردهای تئاتر غرب را با خود به ایران آورد. با باز شدن فضای فرهنگی آن زمان نوشین زمینه‌های هموارتری برای عرضه نمایش‌های خود پیدا کرد و گام‌های بلندی در آشنایی جامعه ایران با تئاتر جهانی برداشت. نسلی را آموزش داد که باقیمانده‌های آنها نسل‌های  بعد تئاتر را تربیت کردند.

 

دوران طلایی تئاتر ایران

به عقیده بسیاری دوره طلایی تئاتر ایران حدفاصل 1320 تا 1331 محسوب می‌شود که دوره‌ی ورود زنان به تئاتر نیز هست همچون مادام تریان و ملوک حسینی. سال‌های نخستین آن به سبب گستردگی اجرا و رشد تئاتر، را دوران صحنه می‌نامند. با باز شدن تئاتر نوین ایران و باز شدن فضای فرهنگی آثار شکسپیر، آشیل، چخوف، سارتر، کامو و دیگران ترجمه شد. عبدالحسین نوشین، صادق چوبک و صادق هدایت به نمایشنامه‌نویسی پرداختند. تاسیس وزارت فرهنگ و هنر، افتتاح تالار دولتی سنگلج، تشکیل کارگاه نمایش و تاسیس مراکز آموزشی هنر از دهه بیست تا دهه چهل از زمره‌ی این فعالیت‌ها در زمینه تئاتر به شمار می‌آیند. تا دهه پنجاه نیز اوج فعالیت‌های تئاتری و فضای پررونق هنر و ادبیات ایران بود. در همین دوره نمایشنامه‌نویسان و کارگردانانی چون حمید سمندریان، علی نصیریان، بیژن مفید، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی و افراد مستعد دیگری نیز پا به عرصه ظهورگذاشتند.

1357؛ تئاتر پس از انقلاب57

در سال‌های نخست انقلاب اسلامی، تئاتر نیز همچون دیگر فعالیت‌های هنری  به خاطر شرایط  سیاسی اجتماعی آن روزها دچار تغییرات شد و به دلیل عدم برنامه‌های مشخص با رکود همراه بود. از سال 61 با روی کار آمدن مسئولان جدید و سیاستگذاری‌های مرکز هنرهای نمایشی، تولیدات تئاتری انجام شد. جشنواره سراسری تئاتر فجر که در این سال نخستین دوره فعالیت خود را آغاز کرد. اجرای نمایش‌ها با مضامین انقلاب و جنگ و بازتاب مسائل اجتماعی آن روزها محدود بود.

 

آثار نمایشی بعد از جنگ                

بعد از جنگ یعنی از دهه 70 به‌ تدریج موضوعات دیگری نیز وارد نمایشنامه‌ها شد. تئاتر کودک، تئاتر خیابانی و نمایش‌های سنتی و بومی نیز در صحنه‌ها به اجرا درآمد. برگزاری جشنواره‌های استانی و منطقه‌ای، راهیابی آثار برتر به جشنواره جهت قوی و غنی‌تر ساختن آن. همچنین مرکز هنرهای نمایشی جشنواره تئاتر عروسکی را راه‌اندازی کرد. برگزاری جشنواره تئاتر فجر به شکل بین‌المللی حضور کارگردانان و صاحب‌نظرانی چون ژان کلود کاریر، آلن گرومبک، روبرتو چولیو و گروه‌های سرشناس تئاتر جهان در جشنواره‌های تئاتر تهران در این زمان اوج گرفت.

 

1390تا 1380؛ رونق تئاتر کمدی

مخاطب برای دور شدن از مشکلات، نگرانی‌ها، درگیری های روزمره و نیاز کم به شناخت زبان و نظام‌های نشانه‌ای او راغب می‌کرد به دیدن نمایش‌های کمدی برود و همین نیز باعث رونق نمایش‌های کمدی  می‌شد. در سطحی هنرمندانه یا روشنفکرانه کمدی‌های خوب زیادی در دهه 80 به صحنه سالن‌های تئاتر رفتند. کارگردانانی چون حمید پورآذری، حسن معجونی، کوروش نریمانی و فرهاد آئیش این عرصه را آزمودند. در نتیجه با اقبال تماشاچیان و هنرمندان تئاتر، تئاترکمدی خوب و روبه رشد بود.

 

تئاتر و خصوصی سازی

در این برهه «اهالی تئاتر» به این نتیجه رسیدند که روند مسئله‌آمیز اقتصادی – اجتماعی دو دهه اخیرایران مخصوصاً دهه 90 در میدان نمایش موجب تأسیس تماشاخانه‌های خصوصی به جای تئاتر خصوصی برنامه‌ریزی شده است. مدیریت تئاتر یا مدیریت در درونِ نهاد و میدان تئاتر با چهار آسیب جدی دوره های مدیریتی کوتاه مدت، کمتر توجهی به تخصص درسطوح مختلف مدیریتی، کاهش حمایت مالی از تئاتر و شکل‌گیری بدون برنامه‌ریزی شده و هدفمند تئاتر خصوصی مواجه بوده است.

 

1390؛ گیشه

 آنچه تئاتر خصوصی نامیده می‌شود، معلول روندهای اقتصادی کلان حاکم بر کشور و رویه‌های اقتصادی حاکم بر تئاتر بوده و علت ایجاد جایگاه کاذب برای سلبریتی‌ها، شکل‌گیری تئاتر لاکچری، وجود بلیت‌های گران، تضعیف مؤلفه‌های هنری تئاترها و کمرنگ شدن حضور عوامل هنری خالق مانند کارگردان، نویسنده و طراح صحنه شده است. در واقع ضعف در طرح‌ریزی اقتصاد سیاسی منسجم، پایدار و کارآمد در سطح سیاست‌گذاری کلان کشور، در سطح خرده نظام فرهنگی- هنری تئاتر نیز نمود پیدا کرده است. چنانچه نبود ساز و کار اقتصادی قاعده‌مند به ویژه در حوزه به اصطلاح تئاتر خصوصی، مؤلفه‌های هنری تئاتر و ذائقة در مخاطب را تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، کمتر توجهی نهاد تئاتر به موضوع آموزش و افزایش سواد هنری و تئاتری لایه‌های مختلف مخاطبان و کنشگران، باعث شده است که امروزه مخاطبانِ گذری و غیرحرفه‌ای تئاتر نتوانند به درستی تشخیص دهند که در میان نمایش‌های متعدد کدام یک را انتخاب کنند. در عرصه سیاسی هم تئاتر به حاشیه رانده شده است. تجربه‌ای که اقتصاد و خصوصی‌سازی را وارد تئاتر می‌کند که شکل عامیانه آن گیشه نام دارد و کیفیت و خلاقیت را در لایه‌های تئاتر پنهان می‌کند.

 

تئاتر ضرورت است، یک چیزی شبیه نان                                                 

هنر همواره در جوامعی رشد می‌کند که دارای ثبات دراز مدت باشند. عمده دلایلی که  تئاتر در ایران همچون فعالیت سازمان یافته و منضبطی معرفی نشده و نبود امکان اینکه تئاتر حرفه‌ای را در سطح جامعه بدل به یک نهاد فرهنگی سازند، تحولات سریع اجتماعی در ایران معاصر، اختلاف شدید فرهنگی میان اجراکنندگان تئاتر و قشرهای مردم از یکسو وجود اختناق و سانسور از سویی دیگر موجب شد که تئاتر ایران نتواند مسیری هموار و پیوسته و هماهنگ با نیاز جامعه بیابد. برای پیشبرد و صدور تئاتر جهانی باید خود آن را ساخته و پرداخته کنیم از برخی مشکلات فرهنگی خود عبور داده و آن را پاک و پالوده کنیم؛ زمینه مستحکم فرهنگی داشته باشیم و نمایش را با همه ابعاد فرهنگی، هنری، سیاسی و اقتصادی آن رونق ببخشیم. 

 

گزارش از کوهستان عبدالهی                                                                                                         

نظرات
آخرین اخبار