فراتاب- فاطمه جلیلیان: کتاب "در میان ویرانهها: گذشته و حال سوریه" کتابی ارزشمند برای پیوند میان امروز و گذشته سوریه است و به ریشه یابی بروز تنش ها علیه رژیم حاضر سوریه می پردازد. نویسنده کتاب، کریستین ساهنر، دانش آموخته مطالعات بیزانس، عرب و صدر اسلام در دانشگاه پرینستون ،کتاب خود را در زمان اقامت خود در سالهای 2008 تا 2010 در دمشق و 2011تا2013 در بیروت نوشته است. در واقع این نوشتار ترکیبی از تجارب زندگی روزمره، دیدار با سوری هایی با مذاهب و گرایش های سیاسی مختلف، سفر به اماکن تاریخی و درکی عمیق برای همدردی با مردم سوریه برخلاف دید گهگاه تیره است. این کتاب دیدی عمیق به تاریخ و هویت سوریه فراهم کرده و زمینه های چندگانه برای فهم تحولات جاری ارائه می کند. درواقع کتاب ساهنر بر پنج محور اصلی گردش دارد: نقش مسیحیت در جامعه سوری، ورود اسلام، ظهور فرقه گرایی و رقابت اقلیت ها، ظهور حزب بعث و جنگ داخلی کنونی سوریه.
در فصل اول با عنوان "دوران امپراطوری: اسلام در سوریه"، نویسنده به عصر اموی می پردازد، تاریخی که به عصر طلایی دولت سازی اسلامی معروف است. در قرن هفتم میلادی سوریه به عنوان باثبات ترین، قدرتمند ترین، و پرنفوذ ترین ولایت اسلام ظهور کرد و به مرکز جهان اسلام در حال گسترش تبدیل شد. اما سوریه در آن زمان با تفاوت های زبانی، مذهبی و فرقه ای از گروه ای مختلف از مسیحیان تقسیم شده بود. مسلمانان تلاش داشتند تا مسیحیان را به حاشیه برانند و سمبل این جریان نیز از میان رفتن کلیسایی از عهد بیزانس و جایگزینی مسجد اموی به جای آن در میدان مرکزی دمشق است. وی همچنین در این فصل به کشاکش های صدر اسلام در عهد اموی نیز اشاره دارد.
تاریخ 2 هزارساله مسیحیت در سوریه با بررسی 15 کلیسا از مذاهب مختلف مسیحی در باب توما در همسایگی دمشق در فصل دوم با عنوان" زمانی سرزمینمان: مسیحیت در سوریه" نشان داده می شود. ساهنر می گوید تنش میان جریان اصلی ارتدکس در کلیسای قسطنطنیه طرفدارانی از فرق مختلف مسیحی را در مبارزه طولانی میان ارتدکسی و الحاد، به سوریه آورد. از طرف دیگر ورود اسلام به سوریه جنگ داخلی مسیحی را آرام و باعث ارتقا پیوندهای داخلی آنان شد. در عین حال یک تحول پویای فرهنگی گسترش یافت که در آن مسلمانان و مسیحیان در دنیاهای یکدیگر درگیر می شدند. درمیان ابعاد مثبت حکومت زمان ، حمایت از اقلیت های مختلف دینی نیز وجود داشت. البته با وجود اینکه این همکاری امروزه در میان مسیحیان و مسلمانان سوریه مشهود است، اما گاه سوری های مسلمان، مسیحیان را به عنوان سوری های بی خیال می دانند، و این مسئله منعکس کننده غضب اکثریت نسبت به اقلیتی است که گمان می کنند، مخالف فرهنگ جریان اصلی هستند.
در فصل سوم این کتاب با عنوان "غیرخودی ها خودی می شوند: فرقه گرایی در سوریه"آمده است که پشتیبانی بعثی ها از مسیحیان اقلیت بر اساس ریشه های فرقه ای خود آنها بود. در واقع با برآمدن از میان علویان قرداحه و ارائه شکل خاصی از شیعیسم، خانواده اسدتوانست در دوران ناسیونالیسم عربی که سراسر خاورمیانه را درگیر کرده بود، قدرت را به دست بگیرد. به واقع ترویج پان عربیسم به معنای مقابله با فرقه گرایی سیاسی و مذهبی بود. اما از سویی جهان بینی سکولار بعثی که در برابر سوءظن اکثریت سنی برآمده بود نمی توانست این واقعیت را پنهان کند که اقلیت علوی ادعای حاکمیت بر اکثریت سنی را داردکه با آنها ناسازگار است. نویسنده معتقد است که بعث، یک بروکراسی شوروی گونه را بوجود آورد و از این روی بود که موجب ویرانی جامعه مدنی شد و در نتیجه گروه های مخالف اسد با تمایلات بنیادگرایی افزایش یافت. همچنین نویسنده تاکید می کند که حکومت بعث سوریه از اسرائیل و آرمان فلسطین برای انحراف توجهات مردم به جوامع مدنی و اختلافات فرقه ای وابزاری و حفظ تمامیت استفاده کرده است.
نکته جالب توجه ای که ساهنر در فصل چهارم یعنی، "محافظان میهن: دولت و جامعه در سوریه"مورد ارزیابی قرار می دهد، برخورد دوگانه مسلمانان سوریه با غرب است. از یک سو بزرگترین ترس مسلمانان سنی به نظر می رسد از هژمونی فرهنگی آمریکا در منطقه، واژگونی جوامع سنتی مسلمان و جایگزینی آن با مصرف گرایی افسارگسیخته باشد. در عین حال در برابر غرب موجب نوعی شیفتگی شده است. شاید نقطه ضعف کتاب در همین جا باشد که برای طور مثال به یازده سپتامبر اشاره می کند و آن را پاردوکسی از حس شیفتگی تروریست های آن و احساس مغلوب شدن در برابر غرب بیان می کند.
در فصل پنجم کتاب از تجارب روزمره خود و دیدار با مسیحیان و مسلمانان از مذاهب مختلف به سمت ریشه های تاریخی فرقه گرایی سوری می رود. در این فصل نویسنده با تعقیب تاریخ منطقه از بیزانس مسیحی و فتوحات اسلامی در قرن هفتم تا اختلافات فرقه ای، قادر است تا یک پرتره پیچیده و پویا ارائه کند، از ملتی که در خطر از دست دادن میراث تاریخی و فرهنگی خود است اما زمانی که جنگ به پایان برسد می تواند همچون ققنوس از ویرانه ها سر برآورد.
در خاتمه نویسنده امیدوار است تا سنت تاریخی همزیستی مسالمت آمیز میان مردمی با پیش زمینه های مذهبی متفاوت، دوباره برآید و بر خشونت مذهبی غالب شود. موقعیت او به عنوان بیننده ای که عمیقاً به درون فرهنگ و زندگی سوری رفته است موجب شده تا ساهنر این کتاب را از نگاهی غیر جانبدارانه به نگارش درآورد. در واقع وی در این کتاب پلی می زند میان گذشته و امروز سوریه و به نوعی معتقد است ایجاد خیزش ها علیه رژیم اسد ریشه در رویکرد حزب بعث دارد. او می گوید اینکه ریشه اختلافات مذهبی را تنها به بعد از بهار عربی محدود کنیم نادرست است و نیاز به تجزیه و تحلیل تاریخی دارد و به شیوه جالبی نشان می دهد که تاریخ طلایی عهد اموی چگونه هویت ملی امروز مسلمانان سوری را شکل می دهد.
او مدتی را قبل از جنگ سوریه در این کشور گذرانده بود و بعد از بروز آن به لبنان رفت. وی در پایان بهترین جمله را برای حوادث آتی می نویسد :" این جاده سنگلاخ به تغییراتی مثبت یا منفی می رسد، تغییراتی که ما اکنون به درستی نمی دانیم اما در نهایت ژرف خواهند بود".
کتاب "در میان ویرانه ها: گذشته و حال سوریه"، با عنوان انگلیسی "AMONG the RUINS: SYRIA PAST AND PRESENT" توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در سال 2014 به چاپ رسیده است و مشتمل بر 223 صفحه است.