کد خبر: 12701
تاریخ انتشار: 21 اسفند 1403 - 21:34
جهان مدرن یعنی ندیدن‌ها، گذر کردن‌ها و پرسە زدن در هیاهو؛ او مشق سکوت می‌کند تا راز تنهایی را دریابد ... این کتاب شما را به غوطه‌وری در زندگی می‌برد تا نشان دهد که در این دنیای پر از اضطراب، سکوت چیزی بیشتر از یک لحظه‌ی بی‌صدا است. سکوت یک مفهوم است؛ در ل

فراتاب: وقتی دنیا شما را در خودش گم می‌کند، زمانی که هر لحظه از زندگی‌تان پر از هیاهو و صداست، شاید تنها چیزی که به آن نیاز دارید یک لحظه تنهایی است. در کتاب "پیاده‌روی؛ و سکوت، در زمان هیاهو" نوشته ارلینگ کاگه، شما به سفری باورنکردنی می‌روید که در آن آرامش درونی و فهم عمیق‌تری از زندگی را پیدا خواهید کرد. کاگه، در این کتاب، سکوت را نه به‌عنوان یک خالی بودن یا نبودن، بلکه به‌عنوان یک مفهوم شگرف برای ورزیدگی ذهن و لذت از روزمرەگی ها معرفی می‌کند. در اصل راە دوست داشتن زندگی را بە ما نشان می‌دهد. در دنیای پر سر و صدا و شلوغی که همه به دنبال یافتن پاسخ‌های فوری برای سوالات بزرگ زندگی هستند، کاگه به ما می‌آموزد که هیچ پاسخی آماده یا قطعی برای این پرسش‌ها وجود ندارد. ما با قدم‌های خودمان بایستی در جستجوی این پاسخ‌ها باشیم.

شخصیت اصلی کتاب

کاگه، در این کتاب، بیشتر از آنکه یک نویسنده باشد، راهنمایی است که از تجربیات شخصی خود می‌گوید. او از سفرهایش به قطب شمال، قطب جنوب و اورست سخن می‌گوید تا به ما نشان دهد که آنچه در پی آن هستیم، به‌جای بیرون، در درون خودمان است. او می‌گوید هر کدام از ما می‌توانیم در سفر درونی‌مان، همانطور که در سفرهای واقعی این دنیای پر از اضطراب قدم می‌زنیم، آرامش و درک جدیدی پیدا کنیم. کاگه به ما می‌آموزد که صدا فقط صدا نیست.

معرفی کتاب

«پیاده‌روی؛ و سکوت، در زمانه‌ی هیاهو» نوشته‌ی ارلینگ کاگه یک جستجوی فلسفی است برای کشف مفهومی که در دنیای مدرن به سختی پیدا می‌شود: سکوت.

این کتاب به کوشش قابل ارج نشر گمان و قلم ریزبین و جامع‌نگر شادی نیک رفعت به چاپ بیست و چهارم رسیده است، تجربه‌های خود از سفرهایش به نقاطی سخت گذر چون قطب شمال و اورست را با ما در میان می‌گذارد تا به ما نشان دهد که سکوت فقط یک خلأ فیزیکی نیست بلکه نیرویی است که می‌تواند ذهن ما را آرام کند و به ما این امکان را بدهد که خود را از بین هیاهو و سر و صدای دنیای بیرون پیدا کنیم.

او بە ما زاویەهایی ظریف از زندگی را نشان می‌دهد کە سرعت و گذر سبب غفلت از آن شدە است. لحظەهایی کە باید تنها و تنها در جزئیات بە دنبالش گشت. کاگە بە ما یاد می‌دهد که به کند بودن، غیرپیچیدگی‌ها و ناپیداها اعتبار ببخشیم و لذت‌های کوچک را دریابیم. در سکوت، نه تنها آرامش بیابیم بلکه زندگی را با دیدی بازتر و با مسئولیت بیشتری تجربه کنیم. او در جایی از کتاب در مورد قطب جنوب می‌گوید: قطب جنوب هنوز برای آدم‌ها ناشناخته و دور افتاده است. راه می‌روم و آرزو می‌کنم اینجا همینطور بکر و دورافتاده بماند. نه اینکه نخواهم دیگران تجربه‌اش کنند. بلکه چون ذات این سرزمین ناشناخته بودن است.

نویسنده کتاب

ارلینگ کاگە (Erling Kagge) کاوشگر، ناشر و نویسندەی نروژی است. در سال ١٩٩٠ ارلینگ کاگە و بورگ اوسلند اولین کسانی بودند کە بدون پشتیبانی معمول از قطب شمال عبور کردند. حدود ٨٠٠ کیلومتر را با اسکی طی کردند و لوازم خود را روی سورتمەها کشیدند، کمتر از سە سال بعد کاگە اولین لشکرکشی بدون پشتوانە و انفرادی بە قطب جنوب را بە پایان رساند. طی مدت ۵۰ روز در این سفر هیچ ارتباط رادیویی با جهان خارج نداشت.

مترجم

شادی نیک رفعت، دانش آموختەی رشتەی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاە فردوسی مشهد و مدرس رسمی کانون زبان ایران و از اعضا هیئت تحریریە نشر گمان است.. چند مورد از ترجمەهای وی عبارتند از: «فلسفەی تنهایی» (نشر گمان،۱۳۹۸)، «فلسفەی دوستی» (نشر گمان،١٤٠٠)

دربارە نشر گمان

تاسیس: پاییز ١٣٩١

چاپخش نخستین کتاب: خرداد ١٣٩٣ برای تحقق یک ایدە شکل گرفت: انتشار کتاب‌هایی کە نیازشان حس می‌شود و در نبودشان ناچاریم کتاب‌های دیگری بخوانیم.

درباره محتوای کتاب

این کتاب در دو فصل: سکوت؛ در زمانەی هیاهو و پیادەروی بە رشتە تحریر درآمدە است.

 این کتاب فلسفە را سادە نمی‌کند بلکە از ابهت هراس‌آور فلسفە می‌کاهد. خوانندە ممکن است خواندن را بە امید یافتن پاسخ‌های روشن آغاز کند: پاسخی برای مسئلەی تنهایی‌اش،چرایی مرگ، منشا ملال و دل‌زدگی و... اما انتظار اینکە کتابی یا کسی در چند صفحە بە ما بگوید چطور زندگی کنیم و چگونە خوشبخت شویم، در واقع یک جور انکار مسئولیت شخصی انسان است چون پاسخی قطعی و ابدی وجود ندارد. نویسنده و کاوشگر نروژی، این کتاب را با استفاده از تجربیات خود از سفر به نقاط مختلف جهان نوشته است. او به دنبال کشف عمیق‌تری از معنای زندگی و سکوت است. در این جستجو، او به ما می‌آموزد که زندگی نه در جواب‌های فوری بلکه در پرسش‌های بزرگ و جستجوی شخصی‌مان معنا پیدا می‌کند.

برداشت من از کتاب

با کاگە یاد گرفتم وقتی در دل سکوتم دنیا ناپدید و محو شود، احساسات را باید پروراند، درنگ باید کرد درنگ، برای هوشیار شدن، برای پر و بال دادن افکار، این همان وقفەی میانِ توالی‌هاست. باید بگذاریم اسیر ملال شویم تا همین بی‌قراری مارا بە مسیر بهتری سوق دهد. سکوت رفتن بە ذات و درون کارهایی است کە می‌کنیم، تجربە کردن است بجای زیادی فکر کردن، هرلحظە را تا آخرین حد دریافتن است. از دنیا فاصلە بگیریم. بە وقت دویدن، غذا پختن، مطالعە، گپ و گفت، کار، خواندن یا رقصیدن برای خود سکوت بسازیم. زمانە زمانەی هیاهواست و سکوت در آستانەی انقراض.

نویسنده: ژوان صالح‌پور از اعضای کلاس آموزش روزنامه‌نگاری و برندسازی فراتاب – دوره 15

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار