فراتاب: مرزهای سیاسی ایران طی پنج قرن اخیر همواره دستخوش تغییر و عمدتا کوچکشدن بوده است، در تاریخ پانصد ساله گذشته از عصر صفوی تا دوران معاصر در قرن بیستم هربار ایران دستخوش طمعورزی همسایگانش واقع شده است. در گزارش پیشرو به بررسی معاهداتی که طی 500 سال گذشته هریک باعث جدایی بخشی از کشور به دلیل ضعف حکومتهای وقت ایران در مقابل رقبای خارجی شدهاند خواهم پرداخت.
1514م؛ جنگ چالدران میان ایران و عثمانی؛ جدایی بخشهای غربی کردستان و عراق از ایران
به روایت تاریخنگاران تغییر مذهب کشور از اهل سنت به مذهب شیعه در عصر صفوی که با هدف انجسام داخلی و با هدفی سیاسی توسط شاه اسماعیل صفوی انجام گرفته بود، سبب واکنشهایی از سوی ازبکان و عثمانیها که همسایگان سنی مذهب او بودند شد. عثمانی که ایران را رقیب جدی خود میپنداشت، توانست در جنگی خونین ایران را شکست و بسیاری از مناطق کُردنشین از جمله دیاربکر را به تصرف خود درآورد و عملا مناطق کردستان غربی (در ترکیه، عراق و سوریهی فعلی) از ایران جدا شدند هرچند بعدها شاه عباس توانست بخشهایی از آن را پس بگیرد. در این جنگها بسیاری از خوانین و امرای کُرد که بر مذهب اهل سنت خود تاکید داشتند در کنار سلطان عثمانی ایستادند.
1639م؛ عهدنامه زهاب میان ایران و عثمانی؛ جدایی بخشهایی از کردستان عراق
عاقبت معاهده زُهاب به جنگهای بلند مدت این دو کشور پایان داد، از طرفی صلحی نسبی را قریب به هشتاد سال به دنبال داشت و از سوی دیگر به موجب این عهدنامه بغداد و برخی مناطق عراق عتبات عالیات و بصره و به طور کلی بینالنهرین ضمیمه قلمرو عثمانی شد. ناگفته نماند در این پیمان حاکمیت ایران بر برخی مناطق گرجستان و آذربایجان تثبیت شد .
1813م؛ عهدنامه گلستان میان ایران و روسیه
معاهده گُلستان پس از پایان جنگ ده ساله میان ایران و روسیه تزاری در اکتبر ۱۸۱۳م با وساطت سفیر انگلیس در ایران تنظیم و درقریه گلستان به امضای دولتین رسید. نکته قابل تامل این است که تقریبا هر ۱۱ بند آن بدون درنظر گرفتن تخلفات طرفین اساسا به ضرر طرف شکست خورده و به نفع طرف پیروز نگاشته شده و بدین ترتیب مناطقی از خاک ایران جدا شد که قرهباغ، گنجه، خانات موشکی، شیروان، قبه، باکو، دربند گرجستان و هرجا از ولایات طالش که بالفعل در تصرف روسیه بود را در برگرفت.
1828؛ معاهده ترکمنچای میان ایران و روسیه
پس از گذشت سیزده سال از قرارداد گلستان، ایران به صورت خودخواسته با حمایت و نفوذ علمای روحانی وقت و فضای اعتقادی دربار قاجار وارد جنگی دیگر با روسیه اینبار به اسم جهاد با «نماد کفر» شد که نتیجهاش به مراتب فاجعه بارتر از قبل رقم خورد. در پی جنگ سه ساله عاقبت معاهدهای بین دولتین به امضا رسید که در آن ایران سه ایالت ایروان، نخجوان و بخشهای دیگری از طالش را به روسیه واگذار کرد و حاکمیتش از دریای خرز نیز محدودتر از قبل شد.
1847م؛ معاهده ارزروم میان ایران و عثمانی
پس از مذاکرات طولانی عاقبت در ۳۱ می ۱۸۴۷ میلادی «عهدنامه ارزروم دو» میان دو کشور منعقد شد که طبق آن ایران پذیرفت که از ادعایش بر مناطق غربی ذهاب (مندلی، خانقیین و نفتخانه) دست کشد و حاکمیت عثمانی را بر سلیمانیه به رسمیت بشناسد و دیگر ادعایی نسبت به آن نداشته باشد، در عوض عثمانی نیز حق کشتیرانی ایران بر اروندرود را قبول و منطقه محمره به عنوان بخشی از خاک ایران به رسمیت بشناسد. این معاهده بر این بنا شد که حدود مرزهای دو کشور تعیین شود اما با وجود چندین نشست توافقی قطعی حاصل نشد شایان ذکر است بدانیم نماینده دولت ایران در این قرار داد «امیرکبیر» بود.
1857م؛ معاهده پاریس میان ایران و بریتانیا؛ جدایی هرات از ایران
هرات در دوران صفوی یکی از مهمترین شهرها مرکز خراسان به شمار میآمد حتی شاه عباس در این شهر چشم به جهان گشود. پس از سقوط صفوی به دست نادرشاه افتاد و پس از مرگش در تسلط افغانها بود تا اینکه نیروهای ناصرالدین شاه این شهرها را محاصره و پس گرفتند. متاسفانه دخالتهای مغرضانه بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و انگلیس منجر به نوشتن عهدنامهایی تحت عنوان پاریس شد که به موجب آن نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج و ایران نیز سپاهیانش را از هرات که خاک خودش بود، فراخوانده و استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد. همچنین در صورت هرگونه مناقشه با افغانستان فقط انگلستان را به عنوان میانجی بپذیرند.
1881م؛ معاهده آخال میان ایران و روسیه؛ جدایی بخشهایی از آسیای میانه از ایران
پیمان آخال از دیگر قراردادهای ننگین ایران است که از سوی استعمار روس به این کشور تحمیل شد. هدف تعیین مرزهای دوکشور در شرق دریای خزر بود. ضعف و ناتوانی قاجار در کنترل غلبه بر ترکمنها که به نوعی دارای یک خودمختاری خاص بودند زمینه را برای روسیه فراهم کرد تا ازاین فرصت استفاده کند و با انعقاد پیمان آخال این منطقه را از ایران جدا و ضمیمه خاک خود کند.
1931؛ توافق با ترکیه و جدایی آرارات از ایران
در زمانیکه بحران و نابسامانی عمومی به واسطه جنگهای جهانی اول و دوم دنیا را در برگرفته بود انگلیس و غرب برای اینکه شوروی را در حلقه محاصره خود داشته باشند پیمان دوستی و عدمتجاوز را بین ایران و ترکیه و افغانستان و عراق منعقد کردند که به موجب آن این کشورها سیاست هماهنگ داشته و بدون مداخله در امور داخلی یکدیگر با هر خطری که هرکدام را تهدید می کند مقابله کنند. ایران در بنبست فشارهای داخلی و خارجی مجبور به امضای عهدنامهایی شد که کلیت آن به نفع انگلیس و سه کشور دیگر تمام شد، ترکیه قسمتی از ارتفاعات آرارات را بدست آورد منابع نفتی غرب و اداره اروندرود به عراق داده شد و افغانستان هم از بازگرداندن بابت مناطق تاجیک نشین به ایران در امان ماند. با وقوع جنگ جهانی دوم نیز هیچکدام از طرفین معاهده نه تنها به یاری ایران نیامدند بلکه دولت عراق کشورش را در اختیار انگلیسیها برای حمله به ایران قرار داد این توافق در زمان رضا شاه پهلوی به امضا رسیده بود.
1970توافق ایران و بریتانیا؛ جدایی بحرین در قبال جزایر سهگانهی تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی
بحرین اغلب حکومت خودمختار و محلی داشت. با بیرون رفتن آل خلیفه، توسط امپراطوری بریتانیا اداره میشد در دوران قاجار و اوایل پهلوی انگلیس تبعیت بحرین را به ایران واگذار کرد و ایران تا سال ۱۲۹۹ یازده بار تلاش کرد بحرین را رسما به عنوان چهاردهمین استان ایران، تحت حاکمیت خود درآورد. اینبار مداخله عربستان و توافقش با حاکم بحرین و از طرف دیگر ورود کردن سازمان ملل به موضوع با برگزار نظرسنجی میان مردم بحرین دست به دست هم داد تا ایران از ادعایش بر بحرین صرفنظر کرده و در قبال واگذاری سه جزیره تنب کوچک و تنب بزرگ و ابوموسی به او استقلال بحرین را به رسمیت بشناسد .
معاهده ۱۹۷۵ الجزایر؛ ایران و عراق
این عهدنامه که با فشار دولت آمریکا بر عراق امضا شد و در سازمان ملل به ثبت رسید چهارسال بعد با تحریض و تشویق همان دولت توسط عراق ملغی و نقض شد، هدف دولت وقت ایران از امضای این قرارداد رفع دایمی اختلافات مرزی و ایجاد صلحی پایدار میان کشورهای همسایه بود اما عراق آن را فرصتی برای تجدید قوای سیاسی و نظامی خود میدانست و البته نقش کشورهایی چون آمریکا و روسیه در استفاده ابزاری از این رویداد و نقض آن در ایجاد آشوب و روند سلطهگری آنها روشنگر بسیاری از مسایل گذشته و حال ایران است بطوریکه آتش خانمانسوز نبرد هشت ساله دو کشور ار تبعات نقض آن به شمار می آید.
این عهدنامه ۳ پروتکل و یک الحاقیه ضمیمه داشت که عبارت بود از علامت گذاری مجدد مرز زمینی ایران و عراق / تعیین مرز رودخانهایی بین دو کشور / تعهد به حفظ امنیت مرزها و مقررات مربوط به کشتیرانی در اروندرود / استفاده صحیح از رودخانههای مرزی / تعلیف احشام/ و کلانتری مرزی. در اصل بر اساس این عهدنامه محمدرضا شاه پهلوی به متحدینش یعنی کُردهای عراق پشت کرد این پیمان به طور چشمگیری روابط بین دو دوکشور را بهبود بخشید که بعدها از آن به آرامش قبل از طوفان یاد شد .
قطعنامه ۵۹۸؛ ایران و عراق
جنگی که شروع و پایانش پس از چهل سال هنوز سرشار از ناگفتههاست. فاجعهایی که هشت سال طول کشید و خسارت جبران ناپذیر انسانی و مالی را متوجه دو کشور ایران و عراق کرد اما عاقبت با صدور قطعنامهایی از سوی شورای امنیت به پایان رسید در این قطع نامه دولتها متعهد شدند که تمامیت ارضی ایران حفظ شود و از سوی دیگر عراق دوباره به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر پایبند شود و آن را به رسمیت بشناسد.
جنگ تمام شد با وجود تمام صدمات مادی و معنوی که بر چند نسل سایه افکند، شورای امنیت و سازمان ملل هم مثل همیشه بانی صلح منطقه شدند، هر چند ایران ناچار شد قبل از «تعیین متجاوز » بر اساس اصل مسولیت منازعه، پای این تعهدنامه را امضا کند، اما بعدها «تعیین متجاوز» با حمله عراق به کویت و از دستدادن حمایت غرب از جانب شورای امنیت اعلام شد و صدام توسط نیروهای امریکایی در عملیات سپیدهدم دستگیر و به همراه یارانش در دادگاه ای اس تی عراق به اتهام جنایات جنگی محکوم و اعدام شدند .
گزارش از هلاله مسعود، پژوهشگر حقوق بینالملل و از اعضای کلاس روزنامهنگاری و برندسازی فراتاب – دوره 15.
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.