فراتاب: «لیلای بی مجنون» کنسرت نمایشی به کارگردانی پیمان خازنی و نویسندگی محمود توسلیان، حکایت عشق است و شیدایی، شور و رسوایی و کیست که نداند عشق به همین تا ابد رسوا شدن اش می ارزد.
مهمترین ویژگی آثار اقتباس شده از منظومههای ادبی، ملموس شدن روایت و قابل پذیرش بودن آن در نزد مخاطب، در ساعت و امکانات محدود صحنهی نمایش است و لیلای بیمجنون هم در ستیز با اقتباسهای گوناگون پیش از خود، از داستان لیلی و مجنون نظامی، هم در جدال با تمام محدودیتها، توانسته یکبار دیگر از عشق بگوید اینبار زنانهتر. از شیدایی بگوید با لیلابی بیپرواتر.
اینبار لیلا با قلم محمود توسلیان فرصت عاشقی یافته و قرار است با تمام بایدها و نبایدهای اجتماعی بجنگد تا از عشق خود پاسداری کند و این آزادی در بروز احساسات همگام با پررنگ شدن نقش زنان در جامعه قابل اعتناست. لیلا خویشتندار نیست فاش پرده از اسرار دل بر میدارد.
گاه مورد حسد و گاه طعنه و شماتت قرار میگیرد بیآنکه برایش مهم باشد. آنقدر آشکارتر از مجنون، بیتاب عشق است که مجنون مدام در نگاه مخاطب کمرنگتر میشود و البته که ضعفهای اجرای مجنون بر این کمرنگی نقش میافزاید.
از دیگر نکات مهم این کنسرت نمایش، حضور پررنگ زنان است از اجرای نقش راوی توسط «عاطفه رضوی» تا خوانندگی زهره فیروزی و سنتور نوازی ملینا فرجی همگی به پررنگ تر شدن هویت زنانهی اثر یاری رساندهاند و کاش حضور عاطفه رضوی با اجرایی قدرتمند به خدمت این کار آمده بود. با این حال شنیده شدن صدای زنان و بهرهگیری از موسیقی زنده و آواز بر غنای کار افزوده است.
در ساحت زبان، نمایشنامه به ریتم هم اتکا دارد. و ضربآهنگ کار بالاست. خلق شخصیتهای جدید به دراماتیکتر شدن کار کمک شایانی داشته است قصه با همان توالی تاریخی روایت میشود، با اندک تفاوتهایی از اصل داستان. در این اثر هم به مانند کار نخست نویسنده بخشهایی از روایت از ادبیات عامه گردآوری شده است و همهی ابیات مربوط به نظامی نیست.
«ناکجاآباد» نخستین کار محمود توسلیان بر اساس ادبیات عامه بود داستان «ترکه و تبر». ملک سلیم شاه سرزمین، عاشق پریچهر دختر شاه پریان میشد و در این مسیر داستان ادامه مییافت.
و سخن آخر
مهمترین ویژگی قابل تقدیر تمام آثاری که با اقتباس و وفاداری به متون کلاسیک بر روی صحنه میروند، علاوه بر معرفی منظومههای کهن به مخاطب امروز، بالا بردن سطح آگاهی اجتماعی ست که به غایت نیاز امروز ادبیات و هنر است. طبیعی است در اجراهایی چنین عوامل مؤثر زیادی باعث ضعف تولیدند اما آنچه قابل احترام است به عرصهی نمایش بردن لیلایی است که میتوان با نگاهی معاصر دوباره براندازش کرد. میتوان از دل ادبیات کلاسیک این سرزمین هزاران زن نامدار و روایت ملموس با زیستی آگاهانه را به نمایش گذاشت و این اتفاقی میمون و مبارک است.
نویسنده: لیلا درخش، دکترای ادبیات فارسی و منتقد فرهنگی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است