فراتاب - سرویس بین الملل: در کشوری که وهابیان اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند، سختگیری بسیاری در شعائر مذهبی مینمایند و بسیاری از مناسک تشیع را بدعت میخوانند، طبعاً اقلیت شیعی ساکن در مرکز، استانهای شرقی و نقاط مرزی با یمن را هم بهشدت سرکوب خواهند کرد. در مقابل شیعیان نیز همواره جنبشهای سیاسی و آزادیخواهانهای را در عربستان برای احقاق حقوقشان به راه خواهند انداخت. در تشریح این جنبشها ابتدا باید اشاره کرد که عربستان از جهت مذهبی دارای اهمیت بیمانندی در دنیای اسلام است. شهر مکه به علت وجود خانه کعبه، منا و عرفات، غار حرا و دیگر بناهای مقدس و مدینه به علت قرار گرفتن آرامگاه پیغمبر؛ مسجدالنبی و قبرستان بقیع دارای ارزش عظیم مذهبی است. اما ازآنجاکه خانواده سعودی حاکم بر عربستان پیرو آیین وهابیت است، این موضوع تنش سهمگینی را میان این کشور و پیروان آیین تشیع در سراسر جهان ایجاد میکند.
پس از انقلاب اسلامی و سرنگونی شاه ایران، راهبرد دو ستونی نیکسون رئیسجمهور آمریکا در منطقه خاورمیانه از هم فروپاشید و این امر ضربه سختی بر پیکر عربستان وارد آورد. همچنین تحت تأثیر انقلاب اسلامی بهسرعت ناآرامیهایی از سوی شیعیان ساکن شرق عربستان رخ داد و حمله رهبران انقلابی ایران بر فساد و پیوند با غرب به ریشه ثبات این کشور ضرباتی زد.اما چرا این ناآرامیها بروز کرد؟ از نظر تاریخی شیعه در کشور عربستان در حاشیه نظام سیاسی قرار دارد. شیعیان این کشور پس از عراق، بزرگترین جامعه شیعی عرب را در خاورمیانه تشکیل میدهند؛ اما نهتنها از تبعیضهای قانونی رنج میبرند، بلکه از اظهار علنی آیین مذهبی خویش محروماند.
پس از وقوع انقلاب اسلامی، شیعیان عربستان در حوزههای ذیل از آن متأثر شدند 1- هویتیابی و خودآگاهی، 2- شکلگیری و تقویت سازمانهای شیعی، 3- تمایلات عاطفی- سیاسی نسبت به انقلاب اسلامی، نقشآفرینی آنان در سیاست کشور نیز بدین گونه بود که بهمحض پیروزی انقلاب ایران، شورشی در میان شیعیان ایالات شرقی و در میدانهای نفتی آغاز شد و مردم با پخش اعلامیههایی در مساجد به خانواده سلطنتی حمله کردند و آشکارا به مخالفت با آن پرداختند. آنان مراسم روز عاشورا را که در عربستان ممنوع است، برگزار کردند و تظاهراتی در شهرهای نفتی این کشور سازمان دادند. این مناطق از آن روی اهمیت داشتند که ظهران مرکز نفتی بسیار مهم عربستان در آنجا قرار داشت. پس از این وقایع سازمان انقلاب اسلامی شیعیان شبهجزیره عربستان تشکیل شد و جنبش الرسالیه که منبعث از انقلاب اسلامی بود، به رهبری شیخ صفار تا مدتها شیعیان را رهبری نمود. جریان دیگر که از رهبرانی همچون برادران شیخ حسین و شیخ حسن الراضی، سید هاشم الشخص، شیخ حسین عایش و حسن النمر تشکیل میشد، دراینباره قابلذکر است. این افراد در قم تحصیل کرده و محیط سیاسی حوزههای آن را درک نموده بودند، بنابراین پس از مدتی تشکلهایی را در حجاز ایجاد کرده و به دنبال ترویج الگوی انقلابی ایران برآمدند. در عرصه خارجی با وقوع حج خونین و اختلال در روابط سیاسی ایران و عربستان، وضعیت سیاسی شیعیان این کشور نیز رو به وخامت گذاشت و حکومت سعودی فشارهای مضاعفی بر اینان وارد ساخت. این روابط پرتنش در دوران سازندگی تا حدی التیام گرفت و با برقراری مجدد روابط بین دو کشور و مذاکره مستقیم پادشاه سعودی و ریاست جمهوری ایران، وضعیت شیعیان عربستان تا حدودی بهبود یافت.
در دوره معاصر با اصلاحات نیز شیعیان مطالباتشان را از طریق مجامع حقوق بشری و افشای جنایات آل سعود برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی جهانیان دنبال نمودند. پس از سال 2010 که انقلابهای عربی به وجود آمدند، جریان جدید اسلامگرایی و آزادیخواهی شیعه و حتی سنی شکل گرفت که خواستار تغییرات و حاکمیت دموکراسی در چارچوب موازین اسلامی و تجدیدنظر در دکترین رسمی وهابیت بودند. این جریان در میان اقلیت شیعه ندای دموکراسی و حفظ اصالت مذهبی آن را سر میدادند. شیخ نمر هم رهبر این جریان و فعال حقوق بشری بود که در همین اعتراضات دستگیر شد و پس از چند سال حبس، به شهادت رسید. نکتهای که لازم به ذکر است، اینکه هرچند حکومت آل سعود سلطنتی است و اجازه هیچگونه اصلاحاتی را در ساختار سیاسی و حقوقی این کشور نمیدهد، اما آسیبپذیری عربستان در شرق این کشور و در میادین نفتی غیرقابل انکار است. حتی در گذشته حکومتهای شیعی در این مناطق فرمان میراندند؛ بنابراین اعاده حقوق سیاسی، اجتماعی و مذهبی شیعیان چندان دور از تصور نخواهد بود و بهنوعی پاشنه آشیل عربستان را در سیاست داخلی این کشور رقم میزند.
هادی طلوعی (دانشجوی دکترای علوم سياسی دانشگاه تربيت مدرس)