فراتاب ـ گروه سیاسی/ محمدرئوف قادری*: وضعیت توسعه نیافته اورامانات را نمی توان جدای از دیگر مناطق کردنشین تحلیل کرد، یعنی هر آنچه عامل عقب افتادگی این مناطق است، عامل توسعه نیافتگی اورامانات نیز می باشد، اما تفاوت در آن جاست که اورامانات توام با تبعیض ملی حاکم بر دیگر مناطق کردنشین از تبعیض دیگری نیز در رنج است، که تبعیض محلی می باشد.
مناطق کردنشین ایران خصوصاً اورامانات در عین حال که از نظر پتانسیلها و ظرفیتهای بالقوه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی انسانی یکی از سرزمینهای بسیار غنی میباشند، در همان حال از نظر اقتصادی و محروم از توسعه متوازن و پایدار نیز یکی از مناطق بسیار فقیر کشور است و این سرزمین بسیار زیبا، دلفریب با مردمان سختکوش و فعال در همه عرصههای اجتماعی و اقتصادی، متاسفانه هیچگاه نتوانسته از مواهب توسعه پایدار و همه جانبه برخوردار باشد.
فقر، این گره ناگشوده سالهای درد و رنج مردم؛ و غنا و توسعه، این رؤیای تعبیرناشده مردمان دیار فراموش شده این مناطق ریشه در کجا دارد؟ مطالعات اقتصادی و آمایش سرزمینی نشان میدهد که این سرزمین و مناطق (غرب کشور) از مواهب بسیار غنی اقتصادی از جمله منابع و ذخایر طبیعی مثل: نفت، گاز، سنگهای معدنی مختلف، آبهای روان و زیرزمینی و زمینهای حاصلخیز کشاورزی و منابع طبیعی و استعداد بسیار بالای بازرگانی و تجاری برخوردارند و با توجه به مرز مشترک طولانی با عراق و منطقه اقلیم و موقعیتهای بسیار گرانبها و مناسب گردشگری خصوصاً نیروی انسانی کارآمد و تحصیل کرده، میتواند به قطب صنعتی، کشاورزی و بازرگانی غرب کشور تبدیل شود و ضمن توسعه همه جانبه،موجبات تقویت دیگر مناطق کشور را نیز فراهم نماید. اما متاسفانه این منطقه به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح و سوءمدیریتها و سوءتدبیرها و عدم جذب و بکارگیری سرمایهگذاریهای مناسب داخلی و خارجی به فراموشی سپرده شده و در گذر سیاستهای انقباضی و نگاههای امنیتی برخی جریانات از قافله رشد و پیشرفت و توسعه متوازن عقب مانده است.
سئوال اصلی این است که درحقیقت پیششرط های توسعه متوازن در اورامانات و دیگر مناطق کردنشین چیست؟ توسعه در معنا و مفهوم آن به رشد و بالندگی در همه عرصههای زندگی انسانی اتلاق میشود و نتیجه آن پیشرفت، به سوی رفاه اجتماعی و آرامش، آسایش و امنیت روانی جامعه و در نهایت کاهش فقر، بیکاری و نابرابریها و برخورداری از عدالت میباشد. به طور کلی توسعه جریانی است که همه زوایای متفاوت نظام اقتصادی و اجتماعی را دربر میگیرد و تلقی ما از مفهوم آن معطوف به همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه بعنوان لازم و ملزوم یکدیگر میباشد.
در یک بررسی اجمالی، پیش شرطهای توسعه این منطقه با اشاره به موانع و راهکارهای توسعه پایدار، به شرح ذیل ارائه می شود:
1- اولین پیش شرط توسعه در هر منطقه خصوصاً مناطق کردنشین، تعریف و یا باز تعریف سیاستهای استراتژیک نظام سیاسی درخصوص چرائی و چگونگی توسعه در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این مناطق است و به نظر میرسد دولت برنامهای مدون و استراتژیک برای رشد و تعالی این مناطق یا ندارد و یا در اجرای آن دچار نوعی محدودیت است.
سالها نگاه سیاسی و امنیتی بر زوایای مختلف فعالیت در این مناطق سایه انداخته و مانع از سرمایهگذاریهای اساسی و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی به آن شده است.
لذا برای جبران آن فقط یک راه وجود دارد و آن سرمایهگذاری ویژه دولتی و ایجاد یک بستر مناسب سهل و آسان برای سرمایهگذاری بخش خصوصی از طرف دولت و حذف نگاه سیاسی و امنیتی غالب بر فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی بر این مناطق و به اعتبار دیگر سخن تا زمانی که در مورد یک جامعه سیاسی، تعریف مشخصی در روابط حاکم بر مردمان وجود نداشته باشد و در ضوابط اجرائی جائی برای تفاوتهای قومی و مذهبی در نظر گرفته نشود، چیزی بنام مسئله طرح نمیشود تا کسی نیز در اندیشه حل آن باشد. از این رو در نگاه (سیاسی و امنیتی) و (محرومیت و عقبماندگی) یک رابطه علل و معلولی وجود دارد.
2- یکی دیگر از پیش شرطهای توسعه، ایجاد و تقویت زیرساختهای مناسب با نیازهای مناطق کردنشین میباشد. ضروری است زیرساختهای اقتصادی آن در بخشهای مختلف صنعتی، کشاورزی و بازرگانی مانند راههای مواصلاتی زمینی و هوائی، جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی و ایجاد تسهیلات لازم برای حضور سرمایهگذاران و به کار گرفتن سرمایههای کوچک محلی خصوصاً سرازیر کردن سرمایهگذاریهای ویژه دولتی به جبران سالهای محرومیت این مناطق از این سهم عظیم ملی و همچنین ایجاد منطقه آزاد تجاری و صنعتی در شهرستانهای مرزی این مناطق و ایجاد تسهیلات اداری و دولتی مانند بخشودگی و معافیتهای مالیاتی و گمرکی 10 و یا شاید 20 ساله به منظور تشویق سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف صنعتی، کشاورزی و تولیدی یکی از ضروریات بسیار مهم برای توسعه این مناطق میباشد.
3- عدم مشارکت و حضور نخبگان و تحصیلکردگان این مناطق در ساختار سیاسی قدرت و ثروت؛ سهم ساکنان این خطه در مدیریتهای کلان کشور و استان به منظور مشارکت در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها بسیار اندک و یا حتی در حد صفر است و این مهم یکی از عوامل عقبافتادگی و محرومیت این مناطق میباشد. بدیهی است یکی از بزرگترین مشکلات مردمان این دیار عدم توسعهیافتگی مناسب و متوازن فراخور استعدادهای انسانی آن و بیکاری بسیار بالا و سرخوردگی جوانان بخصوص تحصیلکردگان آن است که تبدیل به یکی از چالشها و معضلات کهنه و قدیمی آن شده و حتی در بعضی از مناطق آن از جمله اورامانات این معضل (بیکاری) به بیش از ۴۲٪ رسیده و میتواند منشأ بخش عظیمی از بحرانهای اجتماعی و خانودگی و حتی سیاسی باشد.
اما باید بدانیم چه ساختار و قاعدهای قادر خواهد بود توسعه همه جانبه را به مناطق کردنشین از جمله اورامانات سرازیر کند؟
ایجاد، دوام و پایداری توسعه در هر جامعهای مستلزم دو شرط اساسی است:
نخست: تقویت زیرساختهای توسعه و گسترش ظرفیتهای مادی و معنوی نظام اقتصادی – اجتماعی آن جامعه به جبران کاستیها و کمبود سرمایهگذاریهای گذشته در یک فرایند عدالت محور با رویکرد تبعیض مثبت به جهت تقویت بنیانهای اقتصادی و اجتماعی مناطق کردنشین می باشد.
به استناد و تایید آمار رسمی مناطق کردنشین ایران (کردستان، کرمانشاه، ایلام و آذربایجان غربی) و اورامانات در استان کرمانشاه جزء فقیرترین و محرومترین مناطق ایران از لحاظ سرمایهگذاریهای اقتصادی و صنعتی میباشند و بدلایل مختلف از جمله سیاستهای دوگانه قبل از انقلاب و شرایط خاص بعد از انقلاب مانند جنگ تحمیلی و ناامنیهای اوایل انقلاب و به تبع آن نگاه سیاسی و امنیتی، سرمایه گذاری اساسی در این مناطق صورت نگرفته و سهم سرانه اقتصادی و صنعتی در آن به نسبت دیگر استانها همچون تهران، اصفهان، خراسان، کرمان، یزد و..... بسیار اندک و پایین است و به تبع آن، درآمد سرانه آن نیز به نسبت استانهای برخوردار در ردههای آخر کشور قرار دارد، زیرا مجموعه صنایع هر استان و منطقه منبع اصلی کارآفرینی و تولید سرمایه و درآمد سرانه ناخالص ملی میباشد.
دوم: آنکه دورنمای فرایند توسعه براساس نیاز آن جامعه باید محسوس، متصور و قابل ارزیابی و بازبینی باشد. آمارها و حقایق موجود نشان میدهد که مناطق کردنشین و اورامانات با توجه به کلیه شاخصها و علیرغم امکانات و استعدادهای بالقوه اقتصادی از محرومیت و عقبافتادگی ناخواستهای رنج میبرد که البته این توسعهنیافتگی یک بلا و یا تقدیر آسمانی نیست بلکه زایده عملکرد انسانها، نادرستی سیاستها و ناتوانی مدیریتهاست و تا زمانی که نتوانیم جایگاه استانهای کردنشین را در کشور و اورامانات را دراستان در فرایند توسعه تعریف کنیم. چگونه میتوانیم راههای رسیدن به این ناکجاآباد را مشخص کنیم؟
شاید این تحلیل به ذائقه بعضی ها خوش نباشد و بگویند امروز کشور در شرایط حساس تحریم و تورم اقتصادی است. با این شرایط چگونه قادر خواهیم بود به توسعه بیاندیشیم؟
اولاً: توسعه یک فرایندی تدریجی و زمانبر است پس اندیشیدن و برنامهریزی کردن برای آن منحصر به زمان و مکان خاصی از جمله دوران تحریم و تورم نیست.
ثانیاً: توسعه یک فرایند نسبی با توجه به شرایط سیاسی کشور و امکانات اقتصادی و زیرساختها و بنیانهای بالقوه و پتانسیلهای انسانی آن است. لذا انتظار و توقع جامعه کردنشین ایران و مردم اورامانات از نظام سیاسی و دولتمردان، توسعه عدالت محور متوازن با دیگر مناطق کشور است و طبیعی است همچنان که در تمام دورانها از جمله انقلاب، جنگ تحمیلی و دوران تحریم و رکود اقتصادی شریک هزینههای کشور بودهاند. بدیهی است این حق و توقع را دارند به نسبت توان اقتصادی ومالی و امکانات کشور نیز از امکان توسعه متوازن و پایدار برخوردار باشند.
*نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی از منطقه اورامانات