کد خبر: 1927
تاریخ انتشار: 31 اردیبهشت 1395 - 04:55
مشروح کامل دهمین نشست تلگرامی فراتاب:
هیات تحریریه فراتاب دهمین نشست تلگرامی را در ارتباط با بررسی آخرین وضعیت جبهه های نبرد در سوریه از روی نقشه های جغرافیایی و شهری را برگزار نمود.

فراتاب: هیات تحریریه فراتاب دهمین نشست تلگرامی خود را با عنوان: «از محاصره رقه تا درگیری‌ها در شهرک خان طومان» با حضور متخصصان حوزه مسائل خاورمیانه و سوریه برگزار نمود.

کارشناس اول: وفا ولی زاده پژوهشگر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، دانش آموخته مطالعات خاورمیانه از دانشگاه تهران، از اعضای هیات تحریریه فراتاب که تاکنون مقالات و مطالب چندی را در این حوزه به رشته تحریر درآورده اند

 

کارشناس دوم: یحیی زرین نرگس کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه از دانشگاه شهید بهشتی، بورسیه دکتری روابط بین الملل دانشگاه بهشتی. عنوان پایان نامه: بررسی چرایی ناکامی دولت سازی در عراق جدید: ارائه الگویی جدید در زمینه دولت سازی در کشورهای در دست منازعه. نویسنده مقالاتی در حوزه خاورمیانه با تاکید بر سوریه، عراق و ترکیه

 

مدیر نشست: اردشیر پشنگ

 

 

اردشیر پشنگ

پیش از آغاز بحث کارشناسان برای ورود به موضوع مقدمه‌ای را در ارتباط با آخرین تحولات میدانی سوریه ایراد خواهیم نمود.

بحران سوریه در یک نگاه

 

در پنجمین سال پس از آغاز بحران سوریه، جنگ و درگیری در نقاط مختلف این کشور همچنان ادامه دارد، حضور گروههای مختلف داخلی و خارجی و تبدیل شدن این بحران در گام اول به بحرانی منطقه ای و سپس فرامنطقه ای باعث کشانده شدن هرچه بیشتر پای بازیگران مختلف و متعدد دیگری شده است که همین امر بر افزایش پیچیدگی ها و تعمیق بحران و در نتیجه افزایش تلفات، آوارگی، ویرانی و نامیدی هرچه بیشتر تاثیر مستقیمی داشته است.

در دهمین نشست امشب سعی می شود از زاویه دیگری به بررسی هرچه دقیق و بهتر تحولات میدانی که در روزهای اخیر بسیار خبرساز بوده اند، پرداخته شود، از یکسو نیروهای کُرد وابسته به حزب اتحاد دموکراتیک گفته می شود نوار شمال شرقی تا غربی پایتخت خلافت خودخوانده حکومت اسلامی (داعش) را محاصره کرده اند و در این شهر نیز وضعیت فوق العاده اعلام شده است و از سوی دیگر نبردهای خیابانی و محله به محله در حلب روندی دیگر یافته و گروههای رادیکالی و تروریستی نظیر جبهه النصره تا حدی موفق شده اند از پیشروی چند هفته اخیر نیروهای ارتش سوریه، حزب الله و نظامیان ایرانی (ارتش و سپاه) جلوگیری کنند که اوج آن در شهرک خان طومان اتفاق افتاده است. اما در کل به نظر می رسد روال رو به ضعف نیروهای وابسته به داعش به مانند سال 2015 ادامه دارد،

از دست دادن پالمیرا و پیروزی های دیگر نیروهای حامی بشار اسد با حمایت روسیه از جمله دلایل اثبات این مدعاست، همچنین روند از دست دادن متصرفات مناطق شمالی (عمدتاً کردنشین) داعش در قبال کردها ادامه دارد و بیشتر این مناطق اینک آزاد شده اند.

امشب برای بررسی هرچه بهتر این تحولات میدانی با روشی نقشه پژوهانه میزبان دو پژوهشگر مسائل خاورمیانه خواهیم بود. در گام اول از جناب آقای وفا ولی زاده درخواست دارم که بحث خود را تحت عنوان «بررسی نقشه نبردها در جبهه شمالی» را آغاز کنند.

 

وفا ولی زاده:
به نام خدا ، با سلام و درود خدمت همراهان گرامی و فرهیختگان ارجمند.
در ابتدای بحث این نشست به موضوع نیروها ی اصلی حاضر در محور شمال حلب پرداخته خواهد شد و در ادامه آخرین وضعیت و شرایط جبهه ی جنگ در استان الرقه پایتخت خلافت اسلامی داعش در سوریه را بررسی خواهیم نمود.

 

روند تحولات چند ماه اخیر در شمال سوریه به گونه ای بوده است که می توان فرسایشی شدن جبهه های نبرد و گسترش دامنه درگیری میان نیروهای معارض را پیش بینی نمود.

در شمال سوریه اکثر نیروهای فعال میدانی در حال آماده سازی برای پیشروی علیه داعش هستند. طرف‌های درگیر با سرنوشت‌سازترین جنگ‌های خود در استراتژیک‌ترین مناطق دست و پنجه نرم می‌کنند. جبهه شمال سوریه به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین جبهه‌های موجود در سوریه به شمار میرود، این موضوع به عوامل متعددی بر می‌گردد که از جمله آنها تناقض در منافع منطقه‌ای و بین‌المللی در این منطقه، حضور قدرتمند  کردها، داعش و دیگر گروه های درگیر در بحران سوریه و هم چنین  هم مرز بودن با ترکیه است.

 

نقشه استان حلب

مناطق تحت سلطه گروه های مخالف اسلام گرا و بخش کوچکی از ارتش آزاد:(رنگ سیز در نقشه بالا)

کریدور تحت کنترل مخالفان مابین حلب و ترکیه تنها با 5 تا 15 کیلومتر وسعت، نیروهای داعش در شرق و کانتون کردی «عفرین» در غرب را از یکدیگر جدا می کند.مناطق مهمی که این گرو ها درآن حضور دارند شامل اعزاز و مارع و گذرگاه باب السلامه میباشد هر چند این گرو ها توانسته بودند برای مدتی باریکه مرزی با ترکیه در مناطق تحت سلطه داعش یعنی راعی را که یک گذرگاه مهمی با ترکیه است را در کنترل داشته باشند اما با حملات داعش قادر به حفظ این مناطق نشده و درگیری های پراکنده در میان آن ها در جریان است .

گروه های شورشی اصلی در این ناحیه، شامل چندین گروه عرب و ترکمن مانند تیپ سلطان مراد، فیلق الشام، و گروه های کوچک تر که به نام سلاطین مختلف عثمانی نام گذاری شده اند. در حال حاضر بخش هایی از ارتش آزاد سوریه که جرء برنامه های منحل شده آموزشی پنتاگون بودند نیز به منطقه آورده شده اند.

 

مناطق تحت سلطه داعش( رنگ مشکی در نقشه بالا)

داعش در این مناطق بین شورشیان مورد حمایت ترکیه در شمال و نیروهای کرد در جنوب گیر افتاده است. آمریکا بدنبال کنترل سریعتر "خط اعزاز – جرابلس" و یا 90 کیلومتر مرز مشترک سوریه– ترکیه است.

 در مناطق تحت نظر داعش شهرهای مهمی از جمله منبج و دابق قرار دارند. شهر منبج   شهرهای "جرابلس" و "الباب" از یک سو و مناطق "عفرین" و "کوبانی" را به هم متصل میکند ودارای موقعیت سوق الجیشی مهمی است. ساکنین شهر منبج، عرب وترکمن و کرد ها هستند. در سال 2012 ، منبج زیر کنترل "ارتش آزاد سوری" بود، ولی به مرور زمان، در سال 2014 از طرف داعش اشغال شده است.

 هم چنین دابق شهر کوچکی در استان حلب در شمال سوریه و در فاصله ۳۵ کیلومتری شهر حلب و به فاصله 45 کیلومتری از  مرز ترکیه که داعش نشریه رسمی خود به زبان انگلیسی را با همین نام منتشر می‌کند. . طبق حدیثی که در صحیح مسلم نقل شده پیش از آخر الزمان نبردی در این ناحیه میان سپاه اسلام و رومیان برپا می‌شود که علی‌رغم کشته شدن تعداد زیادی از مسلمانان، به پیروزی مسلمانان منجر می‌گردد. پیروان داعش معتقدند که نشانه های این پیشگویی که در حدیث آمده با پیوستن مبارزان غربی به داعش و نیز ائتلاف  بین المللی بوجوده آمده برای مبارزه با داعش در حال تحقق است. هر چند بر اساس این حدیث در نبرد کوبانی داعش بسیاری از نیروهای خود را از دست داد.

 

یگان های مدافع خلق در عفرین (ناحیه زرد رنگ در نقشه)

این نیروها که در منطقه کوهستانی عفرین قرار دارند بدلیل موقعیت خاص کوهستانی این مناطق از وضعیت بهتری نسبت به کردها در دو کانتون کوبانی و جزبره قرار دارند و از چتر امنیتی ائتلاف به رهبری امریکا برخوردار نیستند. بدین دلیل پس از حضورپررنگ روسیه در سوریه گزارش های مبنی بر حمایت تسلیحاتی و هوایی این کشور به کردها در این مناطق وجود دارد. علاوه بر عفرین شهر مهم استراتژیک تل رفعت را نیز در اختیار دارند . نیروهای نظامی واحدهای مدافع خلق همزمان علاوه بر مخالفان اسلام گرا م با داعش نیز درگیر هستند. بر خلاف ایالات متحده، روسیه نمی خواهد با ممانعت از وحدت سرزمینی کردها، آن ها را با خود دشمن کند. علاوه بر این، پوتین می خواهد ترکیه را در مرزهای با سوریه در فشار گذارد که این مسأله یکی از اهداف اصلی منطقه ای روسیه از مداخله در سوریه است.

 

 خطر سقوط الرقه برای داعش

شهر الرقه مرکز استان الرقه در شمال شرق سوریه در سال 2013 میلادی و در جریان درگیری های داخلی  ابتدا به دست جبهه النصره افتاد و پس از آن گروه داعش مرکزیت خلافت خود را در این شهر قرار داد.

داعش امروز در سوریه تحت فشار است. هرچند داعش تاکنون توانسته تقریبا منطقه تعریف شده ای را در دو کشورعراق و سوریه در کنترل خود نگه دارد. تا حالا هر پیشرفت یا پسرفتی بدست آمده دولت اسلامی این ویژگی را حفظ کرده است و توانسته الرقه پایتخت اول خلافت را در سوریه هم چنان حفظ نماید.

 

مواضع دفاعی داعش در الرقه

شواهد حاکی از تحرکات نیروهای داعش در اطراف شهر (الرقه) است و آنها تلاش می کنند در برخی مناطق پوشش هایی را در مقابل حملات احتمالی هوایی و زمینی ایجاد کنند. تا به حال بخشی از مهم ترین پیروزی های اخیر علیه داعش در شرق و به دست  ائتلاف کُردی تحت حمایت آمریکا حاصل شده اند که با عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه و یا SDF شناخته شده است.

«نیروهای دموکراتیک سوریه» که  در ماه اکتبر 2015 تشکیل شده است . حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) به رهبری صالح مسلم و به کمک نیروی هوایی آمریکا و روسیه و نیروی نظامی خود، یعنی واحدهای مدافع خلق(YPG) ، کنترل قلمروی در مرز جنوبی ترکیه را در اختیار دارد که تقریبا دو برابر وسعت کشور لبنان است.

پس از شکست داعش در کوبانی، تل ابیض و شهر حسکه و سپس در شهر الهول در مرز عراق، و بیرون راندن آن ها از شدادی، کردها و متحدان محلی آنان در حال آماده سازی برای حملات بیشتر به سنگرهای داعش در الرقه و جنوب حسکه می باشند. اکنون نیروهای دموکراتیک سوریه به 30 کیلومتری «الرقه» رسیده اند. و برای آزادسازی آن کاملا آماده‌اند.

مشارکت اعراب در عملیات آزاد سازی الرقه بسیار حیاتی است زیرا جمعیت قابل توجهی از اعراب نیز ساکن این منطقه هستند. از مهم ترین نیروهای عرب در صفوف کردها میتوان به نیروهای شمس الشمال و گروه صنادید اشاره کرد.

نیروهای صنادید با ۴ هزار جنگجو اکنون اصلی ترین عرب سنی هایی هستند که در برابر داعش ایستاده اند. اصلی ترین گروه سنی مذهبی است که اکنون در شمال سوریه علیه تروریست های تکفیری می جنگند. بیشتر این نیروها از قبیله الشّمّر هستند که اکنون در جهان عرب بیش از ۴ میلیون نفر هستند.

آنها در هماهنگی کامل با کردها هستند این نیروها از اصلی ترین نیروهای شرکت کننده در عملیات آزادسازی استان حسکه از دست داعش بودند.کاخ سفید می خواهد به شدت از آنها حمایت کند چراکه راه دیگری برای اعمال فشار بر داعش در سوریه ندارد. البته حمایت واشنگتن از کردها موجب خشم ترکیه نیز شده است.

نتیجه گیری نهایی: این احتمال وجود دارد که مرز ترکیه و سوریه در طول چند ماه آینده با حمایت های مستقیم و لجستیکی ترکیه از گروه های وابسته و نزریک به این کشور بسته شود و کردها در این مناطق پیشروی های عمده ای نداشته باشند. این امر ائتلاف ضد داعش را بر آن داشته است که نیروهای دمکراتیک سوریه پیشروی هایشان را بر الرقه  مرکز خلافت داعش متمرکز نمایند چرا که نیروهای نظامی وابسته به حزب اتحاد دموکراتیک همچنان گروه با ارزشی در مبارزه با داعش در سوریه است اما از دست دادن الرقه به معنای آغازی بر پایان افسانه داعش میباشد. لذا همه ی توان خود را صرف حفظ آن خواهد کرد که این مساله باز پس گیری الرقه از داعش را بسیار سخت تر کرده است.

 

اردشیر پشنگ

با سپاس از ارائه خیلی خوب و دقیق جناب ولی زاده. در این بخش در خدمت سخنران دوم امشب جناب آقای یحیی زرین نرگس خواهیم بود.

 

یحیی زرین نرگس

با سلام به خدمت اساتید، پژوهشگران، کارشناسان و نیز همراهان همیشگی سایت و گروه تلگرامی فراتاب و نیز خسته نباشید به جناب ولی‌زاده عزیز و تشکر از مباحثی که ارائه فرمودند. تلاش می‌شود در یک بحث کوتاه و به شکلی مختصر تحولات برخی از جبهه‌های نبرد در سوریه از 6 می تا 13 می 2016 مورد بررسی قرار گیرد.

 

چشم انداز رخداد

میدان نظامی سوریه در سال‌های اخیر شاهد تحولات عمیقی به خصوص از سال 2014، به این سو، در چینش و آرایش نیروها بوده است. در این میدان نظامی آشفته؛ که تقابل و درگیری‌ نیروهایی که شمار آنها به بیش از 130 نیروی نظامی بزرگ و کوچک می‌رسد، تلاش هر جریان برای کسب مناطق سرزمینی بیشتر و نیز عقب‌نشاندن نیروهای مقابلشان است. حال در میان این نیروها، جبهه‌های اصلی نبرد در قالب چند لایه‌بندی خاص؛ یعنی اسد و حامیان آن، داعش، جبهه‌النصره و نیروهای معارض بشار اسد و کردها در قالب نیروهای سوریه دموکراتیک، قابل تشخیص است. کانون اصلی بحران نیز مناطقی مانند حلب، جنوب کانتون کوبانی، دمشق، الرقه، حمص و نیز صحنه‌‌های دیگری از جنگ است که به قلب نبردهای ماه‌های اخیر بدل شده است. در این میان کردها که تا به امروز توانسته‌اند اکثر مناطق کانتون‌های خود را تحت کنترل گیرند، از یک سال پیش و با حمایت نیروهای ائتلاف توانستند بخش جنوبی و جنوب شرقی استان حسکه را نیز از نیروهای داعش بازپس بگیرند. دیگر دستاورد کردها، پیش‌روی از سمت غرب کانتون کوبانی و کنترل سد تشرین و مناطق استراتژیک اطراف آن در شهرستان "منبج" در استان حلب بوده که پیروزی بزرگی برای کردها بود.

 اما، نیروهای نظامی وابسته به اسد که در ماه‌های ابتدایی سال 2015 دچار شکست‌هایی شدند و در محورهای حمص، ادلب، حومه لاذقیه و حلب، درعا و قنیطره عقب‌نشینی نمودند، از اواخر سال 1394 و ابتدای 1395، با آمدن روسیه به میدان نبرد سوریه و حمایت از ارتش اسد، شاهد یک چرخش نظامی به نفع نیروهای حامی رژیم اسد هستیم.

داعش به عنوان رادیکالترین نیروی نظامی عرصه میدانی جنگ سوریه در محورهای "حمص"، و "دمشق" و "ریف" پیروزی‌های کسب کرد. پیشروی  این نیرو در بیابان­های استان حمص برق آسا بود و شهر باستانی "پالمیرا" را نیز کنترل کرده بود، که آن را نیز از دست داد. شهر دمشق و اطراف آن و نیز پناهگاه آوراگان فلسطینی در "یرموک" نیز از دیگر پیروزهای داعش بود. در این میان باید گفت که از ماه ژانویه 2016 به این سو، تغییرات چندانی در صحنه‌ی نبرد سوریه رخ نداده است و بیشتر شاهد دست‌به‌دست‌شدن چند منطقه میان نیروهای مختلف هستیم. حال تلاش می‌شود با ارائه‌ی برخی نقشه‌های نظامی جدید خوانشی از اخرین تحولات یک ماهه‌ی اخیر جبهه‌های جنگ سوریه و تقابل نیروها در منطقه حلب و نیز جنوب کشور را ارائه دهیم.

بررسی اخرین تحولات سوریه از 6 می تا 14 می بر اساس نقشه‌های اخرین تحولات جنگ سوریه:

اولین نقشه از سوریه به صورت انلاین و مربوط به تحولات امروز سوریه ارائه خواهد شد و بر روی لینک کلیک کنید تا اخرین تحولات نظامی سوریه را شاهد باشید.

http://syria.liveuamap.com/en/2016/15-may-ahrar-alsham-ambush-2-motorbikes-in-southern-aleppo

 

آنچه در میدان نبرد سوریه از 6 تا 13 می 2016 گذشت:

6 می: داعش در استان حمص، پیشروی‌های خود را علیه نیروهای ارتش بشار اسد شروع کرد. این نیرو با رسیدن به میدان‌های گازی منطقه‌ی شرقی این استان، به پیشروی‌های خود ادامه داد. دامنه این پیشروی‌ها در حمص به گرفتن ایست‌بازرسی‌های اطراف فرودگاه هم رسید و مدعی شد که یک هلیکوپتر ارتش را نیز ساقط کرده است.

8 می: در این روز یک آتش بس توافقی میان برخی نیروهای اسلامی سلفی جهادی یعنی جیش الاسلام با رقبای سلفی خود بسته شد و این نیروها یک شورای 6 نفره را برای میانجی‌گری منازعات فی‌مابین تشکیل دادند.

9 می: روسیه در منطقه پالمیرا در بخش شرقی استان حمص یک پایگاه نظامی جدید ایجاد نمود. این تلاش برای استقرار یک سکوی دفاع ضد هوایی و نیز استقرار دیگر سلاح‌های نظامی بود. این منطقه، با کمک روسیه و توسط ارتش اسد آزاد شده بود و روسیه در آن دست به برگزاری یک ارکستر سمفونی با حضور یکی از رهبران ارکستر سمفونی روسیه زد، که خود یک حرکت نمادین در نشان دادن چرخش گفتمانی در فضای نظامی و بحرانی عراق داشت تا نشان‌دهد که در فضای تنش گورستانی سوریه، توانسته نظم را در مناطق تحت کنترل خود و به خصوص پالمیرا ایجاد کند.

10 می: ماجرای درگیری در خان طومان: شهرک راهبردی "خان طومان"، یکی از اصلی‌ترین راه‌های کمک‌رسانی گروه‌های مختلف به یکدیگر از شمال به جنوب استان حلب واقع در سوریه است. به لحاظ جغرافیایی خان طومان در جنوب غربی حلب در سوریه واقع شده است که در فاصله ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری جنوب این شهر قرار گرفته و به خاطر آن‌که به اتوبان حلب ـ دمشق نزدیک است، اهمیت استراتژیک دارد. خان طومان یک روستا در شمال سوریه، در بخشی از کوه شمعون منطقه حلب، واقع در جنوب غربی حلب است. به گزارش دفتر مرکزی آمار سوریه، در سال 2004 جمعیت خان طومان 2781 نفر بوده است. این روستا در یک تپه واقع در شرق رودخانه قویق ساخته شده است.

خان طومان در دهه اول محرم سال گذشته (دسامبر 2015) که عملیات جنوب حلب تازه آغاز شده بود، از سوی ارتش آزاد شد. مدتی پیش النصره با همکاری چندین گروه دیگر به خان طومان حمله کرده بودند اما نیروهای ارتش سوریه با کمک حزب‌الله، نیروهای فاطمیون، نیروهای مقاومت عراقی و نیروهای ویژه مستشاری ارتش ایران، در مقابله آن حمله شدید، در این منطقه شروع پیشروی کردند.

در 10 می 2016، مرکز حقوق بشر سوریه‌ (المرصد السوری) وابسته به مخالفان مسلح گزارشی را انتشار داد که حداقل 73 نفر طی درگیری‌های خان طومان کشته شده‌اند. به گفته «المرصد السوری» 43 نفر از کشته‌ها متعلق به گروه‌های مسلح معارض است که حداقل یک نفر آن فرمانده بود (یعنی ابوعائشه الحموی به همراه چهار نیروی دیگر این گروه به نام‌های 1- ابوصطیف الانصاری.2- ابو حسن الانصاری.3- أبو حمزه الانصاری. 4- حکیم الشوکانی) و 30 نفر آن متعلق به جبهه ارتش سوریه و نیروهای متحد آن است. در این میان، یکی از فرماندهان ائتلاف تروریستی «جیش الفتح» می‌گوید که بعد از شهرک مهم الحاضر در جنوب حلب، که اکنون تحت کنترل ارتش سوریه است، خان طومان دومین نقطه مهم در جنوب حلب بود که به تصرف گروه‌های مسلح مخالف در آمد. صعب‌العبور بودن و ویژگی‌ جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه در کنار نزدیکی آن به اتوبان حلب ـ دمشق از جمله دلایل اهمیت این نقطه در جنوب حلب است.

 

11 می: اتش‌بس کوتاه مدت در حلب به پایان رسید و شاهد برخوردهایی و حملات هوایی در این شهر بودیم. نیروهای تحت حمایت رژیم اسد تلاش کردند تا با بسط گستره‌ی نفوذ خود در مناطق تحت کنترل اپوزیسیون سوریه در شمال حلب، پایگاه خود را مستحکم نمایند و نیز تلاش داشتند تا این شهر را به محاصره دراورند. این شهر کانون اولیه‌ی مذاکرات صلح ژنو در مورد سوریه بود. انتظار این میرفت که آتش بس در این منطقه شکننده باشد و به واسطه‌ی عدم شمولیت آن بر جریان‌های سلفی و تروریستی تندرو، آنها به درگیری‌های نظامی و حمله به مناطق غیر نظامی ادامه دهند. داعش یکی از این نیروها بود که با حملات خود به درگیری‌های خونین دامن زد.

13 می: حزب الله مرگ مصطفی بدرالدین را تایید نمود که در طی یک انفجار در نزدیک فرودگاه بین المللی دمشق کشته شده بود و اسرائیل نیز متهم به دست داشتن در این عملیات بود. در همین روز، منطقه‌ی شیخ مقصود حلب که کرد نشین است وجمعیتی 30 هزار نفره دارد. مورد تهاجم نیروهای مختلف از سلفیون اسلامی و حتا بشار قرار گرفت و به کشته شدن ده‌ها شهروند کرد انجامید. گفته می‌شود این بخش تحت محاصره بوده و با مشکلات فراوانی برای تدارک منابع غذایی مواجه است.

 

نتیجه گیری

بر اساس و با استناد به آنچه مورد بحث قرار گرفت، شاهد تحولاتی در عرصه نظامی و میدانی سوریه بودیم که مهم‌ترین بخش آن را باید در محاصره رقه دانست. خان‌طومان و حوادث آن نیز خود یکی از مهم‌ترین خبرهای دو هفته‌ی اخیر را تشکیل داده است. اما باید اشاره نمود که از دو ماه پیش به این سو، شاهد تحولات چشمگیری که به معنای تغییر اساسی در میدان نبرد سوریه باشد، نبوده‌ایم، اما می‌تواند انتظار داشت که حوادث مهمی در اطراف پایتخت داعش در حال صورت‌بندی است. کردها با حمایت مشاوره‌ای آمریکا، دریافت سلاح‌های روسی و نیز پشتیبانی هوایی از سوی ائتلاف امریکایی و اراده‌ی تاریخی و پرافتخار مبارزاتی خود، خواهان تحمیل شکستی دیگر و سنگین چون ماجرای کوبانی بر داعش هستند. اسد امیدوار است که بتواند در مناطق تحت کنترل خود و نیز مناطق مهمی چون حلب پیشروی نموده و بتواند در استان حمص و نیز دمشق هم به پایگاه محکمی دست باید و بتواند جبران دو سال عقب نشینی را بر معارضین و نیز تروریست‌های اسلامی و داعش تحمیل نماید. در این میان داعش که از آن تب‌وتاب سال پیش و پیشروی‌های برق‌آسا به وضعیت امروز که دست‌به‌دست شدن مناطق میان آن و معارضین و ارتش و کردها است، رسیده است، پایتخت خود را در محاصره‌ی نیروهای کرد می‌بیند. باید گفت در وضیت فعلی، تلاش بر آن است تا یکی از دو طرح روسی یا آمریکایی برای پایان دادن به بحران سوریه به توافق میان نیروهای منطقه‌ای و بین المللی برسد، اما باید گفت هیچ برونداد مثبتی در مورد مدیریت این بحران منطقه‌ای تا به امروز وجود نداشته و در چشم انداز کوتاه مدت نباید امیدی به آینده‌ی آرام و نیز صلح‌امیز در سوریه داشت. آتش‌بس‌های گاه و بیگاه نیز با کارشکنی‌های یکی از گروه‌ها به سرعت هر چه تمام‌تر شکسته می‌شود و سوریه هم‌چنان مانند زخمی چرکین است که هر لحظه از سوی نیروهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی از نو خون‌آلود می‌شود. بر اساس تئوری کشمکش‌های سازنده کریس برگ، کشمکش در هر صورت در دو حالت کلی قابل صورت‌بندی است، یا سازنده است؛ به نفع تمام کسانی که طرف آن قرار می‌گیرند، یا مخرب است؛ به ضرر یک یا چند نفر تمام می‌شود. در این میان، کشمکش در میان نیروهای مختلف سوری تا به امروز مخرب بوده است و برخی گروه‌ها یا بیشتر نیروهای داخلی سوری، فکر می‌کنند که در حال کنار گذاشته‌شدن و محروم شدن از دستاوردهای آتی این کشورهستند. نیروهای حاضر در تحولات سوریه، با نگاه مزیت نسبی و در قالب تئوری رئالیستی، خواهان بیشترین مزیت برای خود و هیچ نفع و بردی برای طرف مقابل هستند. در این میان باید گفت تا روزی که این دیدگاه بر وضعیت بازیگران داخلی، منطقه‌ای و بین المللی حاکم باشد، نمی‌توان انتظار برون رفت از وضعیت فعلی سوریه را داشت. شاید بتوان گفت امروز روز، وضعیت سوریه، به وضعیت برنده و بازنده تقسیم شده است، در این میان می‌توان با نگاهی به عقبه‌ی تاریخی دردناک تحمیل شده بر کردها در سوریه، کردها را مهم‌ترین پیروز فعلی صحنه‌ی نبردهای این کشور دانست، آنها با بازیگری خنثی (عدم وابستگی شدیدی به یکی از دو قدرت آمریکا و روسیه و کسب حمایت هر دو طرف)، توانسته‌اند تا امروز در عرصه‌ی سیاسی و نظامی داخلی به دستاوردهای قابل توجه نایل آیند، اما در صف بازندگان منازعه سوریه، لیستی بلند بالا می‌توان آورد که شامل قریب به اتفاق دیگر بازیگران این جنگ است.

 

اردشیر پشنگ

با سپاس از تحلیل خوب و توام با نقشه های دقیق جناب زرین نرگس؛ از این لحظه به مدت 15 دقیقه فرصت برای طرح سوالات و ارائه کامنت خواهیم داشت، لطفا در صورتیکه می‌خواهید کارشناس بخصوصی سوال را پاسخ دهد، نام وی را ابتدای سوال بیاورید.

 

سوالات و پاسخ‌ها

 

ابوالفضل اصغری: با سلام و تشكر.آيا تركيه با توجه به اعمال قدرت بيشتر اردوغان پس از استعفا داوود اغلو اجازه قدرت نمايي بيشتر به كردها را خواهد ؟ و ايا در نهايت يكپارچگي سوريه حفظ خواهد شد؟

وفا ولی زاده؛ با توجه به استعفای داود اوغلو سیاست منازعه صفر با همسایگان در دستگاه سیاست خارجی ترکیه  کنار گذاشته خواهد شد در نتیجه می توان احتمال ورود نظامی ترکیه به مناطق شمال سوریه را بسیار قوی دانست و درصورت حرکت نیروهای دمکراتیک سوریه برای کنترل نواحی مابین اعزاز و جرابلس بدون تردید مقامات ترک بدون موضع نخواهد بود

یحیی زرین نرگس؛ باید گفت یکی از علل اهمیت حضور داوود اغلو را باید در این نکته دید که می‌توانست تند روی اردوغان را تا حدی تعدیل نماید و بر اساس تئوری منازعه صفر و عمق استراتژیک در آینده ای نزدیک شروع به ساماندادن سیاست خارجی منطقه ای ترکیه نسبت به سوریه دست زند. باید گفت در نبود داوود اغلو، این احتمال هست که بر روند فعلی تندروی اردوغان اگر افزوده نشود که جهت گیری رئیس جمهور نسبت به کردها در داخل ترکیه و نیز سوریه به همین شیوه مقابله گونه ادامه پیدا کند. باید گفت با برکناری داوود اغلو از رهبری حزب و نیز در اینده از پست نخست وزیری، احتمال اینکه روندهای تنش و کشمکش میان کردها و ترکیه و نیز ضدیت ترکیه با کردها تداوم یابد وجود دارد. از سوی دیگر خبری امروز درز نموده که میان یکی از نمایندگان اسد و نیز دولت ترکیه دیداری بر علیه کردها انجام شده است، در مورد صحت ان من خبری ندارم، اما میتوان این برداشت را داشت که ترکیه اجازه قدرت نمایی را به کردها نمیدهد و تلاش میکند تا با انها به مقابله بپردازد. یک پارچکی سوریه هم باید گفت در دو وضعیت کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت قابل درک است . در کوتاه سوریه کماکان درگیر جنگ خواهد بود، در میان مدت میتوان فدرالیسم و سه ایالتی شدن سوریه را در نظر به عنوان یک گمان و حدس در نظر داشت و در بلند مدت نمیتوان با صراحت گفت، اما سایکس پیکو در حال فروپاشی است سوریه و عراق در نقطه کانونی ان فروپاشی هستند.

 

سیوان احمدی: جناب وفا ولی زاده؛ پیش بینی شما از وضعیت معادلات آتی شمال سوریه، به ویژه کردها چیست؟ آیا کردها می توانند فدرالیسم موردنظر خود را در سوریه رسمیت ببخشند؟

می توان ابراز داشت که با توجه به روند تحولات چند ماه اخیر در سوریه اکنون کردها به وزنه ی سنگین در معادلات آتی سوریه تبدیل شده اند با نظر به حمایت های بین المللی که از کردها صورت گرفته است در آینده نزدیک میتوان پیش بینی نمود که نظام فدرال شمال سوریه از سوی نیروهای منطقه ای و فرا منطقه ای مورد پذیرش قرار گیرد.

 

سیوان احمدی: جناب یحیی زرین نرگس؛ وضعیت معادلات آتی کشور سوریه را چگونه پیش بینی می نماید؟به ویژه در ارتباط با دولت بشار اسد آیا حکومت مرکزی این توان را دارد که دیگر نیروهای رقیب را شکست دهد و مجددا حاکمیت را در کشور تحت کنترل اشته باشد؟

در مورد اینده سوریه من در جواب اقای اصغری گفتم که اینده سوریه در قالب یه الگوی سه بخشی کوتاه مدت، میان و بلند مدت قابل درک است. اما در مورد این که دولت اسد توانایی این را که بر رقیبان پیروز شود و مجددا کشور را به دست گیرد، باید گه نه تمایل و اراده داخلی، نه منطقه ای و نه بین المللی بر این منوال خواهد بود. اسد کارت سوخته بازی سوریه به عنوان حاکم مطلق و فرمانروا بر تمام کشور است. اسد راهی را رفته است که بازگشتی دران نیست.

 

آرام ولدبیگی: با سلام خدمت هر دو بزرگوار؛ کردها با مشارکت در عملیات آزادسازی رققه چه خواسته ای از نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا خواهند داشت؟آیا این شایعه درسته که کردها با این مشارکت چراغ سبز امریکا رو برای الحاق مناطق حائل کوبانی و عفرین رو به دست اوردند؟

وفا ولی زاده؛ حضور کردها در بازپس گیری رقه از داعش این سیگنال را مخابره میکند که سیاستمداران حزب دمکرات امریکا این قصد را داشته باشند که تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری برگه ای برنده را در معادلات سوریه داشته باشند در این مسیر کردها مهم ترین نیروی پیش برنده این سیاست هستند. در نتیجه با تحلیل شما موافق  هستم .  

یحیی زرین نرگس؛ تمام این موارد که شما فرمودید را میتوان به امکان هایی در نظر داشت و بر این موارد ده ها سناریو و گمانزنی دیگر را هم افزود، اما این که ایا چنین چراغ سبزی داده شده، باید گفت در کوتاه مدت بله این اراده از سوی امریکا برای اجازه ایفادی چنین نقشی و گرفتن مناطق اتصال دو کانتون از سوی کردها با چراغ سبز غرب مواجه شده است، اما در بلند مدت این تنها امریکا نیست که باید با کردها چنین همراه باشد، باید دید بازیگران منطقه ای و داخلی و نیز روسیه با این ایده و طرح همراهی خواهند کرد، اگرچه نسبت به روسیه میتوان این را با خوش بینی نگریست ،اما نسبت به ترکیه و نیز ایران و تا حدودی بازیگران داخلی کمی میتوان تردید داشت که اجازه براورده شدن چینن امری برای کردها را داشت. در کوتاه مدت مطالبات کردها مد نظر امریکاست، در بلتد مدت به خود امریکا ها نمیتوان چندان خوش بین بود

 

هاشم کرمی: با تشکر از دو محقق عزیز، احتمال دخالت نیروی نظامی زمینی ترکیه در سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟

یحیی زرین نرگس؛ در وضعیت فعلی با وجود بحران داخلی در ترکیه 1ـ جنگ میان کردها و دولت و ارتش 2ـ بحران حملات انتحاری و انفجاری در کشور که گاه و بیگاه انجام میشود 3ـ بحران درونی حزب حاکم در برکنار داوود اغلو میتوان گفت ترکیه چندان به دنبال گسیل کردن نیروهای نظامی به سوریه باشد. اگر چه این نیز امکانی است و شاید در لحظاتی بعد نادرستی ان مشخص شود، اما منظقی است که کمی با چشم تردید به حضور نظامی ترکیه نگاه کرد.

 

اسماعیل محمودی: با سلام و تشکر خدمت دوستان جهت ارائه خوب و قابل تاملشان ـ یک سوال داشتم خدمت زرین نرگس و یک سوال هم خدمت اقای ولی زاده ـ ایا موفقیت کردها به عنوان یکی از بازیگران اساسی پسا داعش با توجه به رویکرد ترکیه و حتی امریکا تداوم می یابد؟دوم اقای ولی‌زاده ایا اراده ایی جهانی برای غلبه بر داعش در رقه وجود دارد و مسایل سیاسی پس پرده رقه نیست؟

وفا ولی زاده؛ جناب دکتر محمودی صحبت به میان آوردن از وجود اراده ی جهانی برای حل بحران سوریه اندکی نادرست است واقعیت اینست که رقه در معادلات فعلی سوریه می تواند نقش برگ برنده سیاست های خاورمیانه حزب دمکرات امریکا را در انتخابات پیش روی این کشور داشته باشد.

یحیی زرین نرگس؛ جناب دکتر محمودی، باید گفت من در تمام پاسخ های پیشین بر اصل تقسیم سه گانه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در روابط کردها و دیگر نیروهای منطقه ای و بین الملل به مساله نگاه کردم، باید گفت در کوتاه مدت و میان مدت بله، نقش کردها پر رنگ بوده و موفقیت انها چشم گیر، در بلند مدت و فردای پسا داعش، در بعد بین الملل کردها مورد توجه قرار گرفته اند و اما باید بتوانند خود را با ساختار نظام بین الملل دولت محور کمی بیشتر منطبق نمایند و بتوانند روابط خود را با امریکا و غرب همچنان بهبود داده و مستحکم نمایند تا بتوانند به عنوان یک شریک استراتژیک مورد توجه غرب باشند. در بعد منطقه ای به تندروی های عربستان و ترکیه، کردها میتوانند نظر غرب را به خود جلب نمایند. اما باید توجه داشت، ترکیه حتا حاضر است بر علیه کردها با اسد نیز همراهی کند

 

 

عبدالله مهربان: ضمن سپاس از هر  دو کارشناس بزرگوار جناب  زرین عزیز و جناب ولی زاده گرانقدر؛ گسست ژئوپلتیکی جغرافیای کردنشین با دولت مرکزی در هر دو کشور سوریه و عراق چه تأثیری بر همگرایی کردها و دولتهای مرکزی این دو کشور داشته است؟... آیا این ترکیب بندی و  این دو تجربه, الگویی خاص و همسان را پیش روی ناظران سیاسی برای پیشبینی پذیری رفتار و تعامل با کردها در آینده قرار خواهد داد؟

یحیی زرین نرگس؛ این گسست ژئوپولیتیکی در سوریه را میتوان یک نقطه قوت دانست که باعث شد تا کردها مجبور به ورود به یک درگیری همه جانبه و مستقیم با دولت اسد نباشند و نیز اسد با مورد توجه قرار دادن لزوم توجه به مناطق پیرامونی از مبارزه با کردها صرف نظر کرده و نیز نیروهای خود را برای تمرکز در سوریه مفید از مناطق کرد نشین خارج کرد. این میتواند به تعامل دو نیرو و تلاش برای همراهی بیشتر میان انها در وضعیت پنهان و پشت پرده منجر شود که باید گفت تا به امروز که کردها هم وارد مبارزه مستقیم همه چانبه با نیروهای اسد نشده اند خود نشانی از همین لزوم است. در مورد عراق این گسست ژئو پلیتیکی در روابط سرزمینی میان کردها و نیز دولت مرکزی، به جای یک فرصت مغتنم برای همگرایی، یه چالش برای منازعه بر سر مناطق غیر همگون را پس از ظهور داعش فراهم نمود. در مورد بخش دوم سوال هر الگوی میتواند برای درک رفتار کردها از سوی تحلیلگران با توجه به تجربه تاریخی کردها، المان های پیشبینی پذیری را برای آنها به بار اورد، اما این مهم که این موضوع گسست ژئوپلیتیکی به یک الگو در نگاه انها به کردها تعامل با انها در فضایی که نیروی سومی میان حکومت مرکزی و کردها باشد، وجود دارد و به عنوان یک امکان میتواند مورد توجه قرار گیرد.

 

اردلان کایا: سلام خدمت هردو بزرگوار باتوجه به تغییر و تحولات در ترکیه و به نحوی برکناری اوغلو توسط اردوغان احتمال تغییر سیاست ترکیه در قبال کردهای سوریه باتوجه به فشاری که از طرف قدرتهای جهانی است وجود دارد یا همان سیاست قبلی همچنان پابرجاست؟ اگر نه؟ آینده کردهای سوریه در چه مسیری در جریان خواهد بود؟

وفا ولی زاده؛ پاسخ سوال شما با آقای اصغری مشترک است.

 

ریحانه تهامی: جناب زرين نرگس تحولات آتي خان طومان را چطور ارزيابي مي كنيد ؟

 

سهیلا قلیچی: جناب آقای زرین نرگس ضمن سپاس  به نظر شما مهترین پیام سقوط خان طومان چیه؟

 

یحیی زرین نرگس؛ جواب شما و خانم سهیلا. خان طومان نقطه فرسایش نیروهاست. نقطه ای که در ان تب و تاب تهاجمی اسد و همراهانش کمی متعادل شد و تا حدودی به وضعیت شکست مواجه شد، نیز نقطه ای است که دیکر در ان نیروهای النصره به خاطر ذهینت سختی که بر اسد و همراهان آن وارد شده در قالب یک شکست، حاضر به کوتاه امدن از ان نیستند. خان طومان نقطه است که در اینده شاهد مبارزات فرسایشی و دست به دست شدن این روستا خواهیم بود

 

سامان جعفری: باتشکرازآقای ولی زاده بنظرشما گرایش کردها به روسیه و امریکا در دراز مدت کدام یک از این کشورها میتوانند دوست و همپیمان دایم کردها باشند؟

جناب جعفری در پاسخ به سوال شما میتوان ابراز نمود کردهای سوریه در حال حاضر سیاست حفظ همکاری  واتحاد را هم با روسیه  و هم با امریکا را با ظرافت  خاصی پیگیری مینمایند و اساسا سخن به میان آوردن از اینکه کدام کشور می تواند دوست دائم کردها  باشد اندکی خطا است چرا که در سیاست عینی خاورمیانه حوادث هستند که روند معادلات را تعیین مینمایند

 

پایان نشست:

با سپاس از جناب آقایان ولی زاده و زرین نرگس گرامی برای ارائه های خوب و تحلیلهای قابل توجهشون، و سپاس از همه دوستان گرامی که چون 9 برنامه پیشین همراه ما بودین، در این لحظه پایان رسمی نشست دهم اعلام می شود.

نظرات
آخرین اخبار