فراتاب ـ سرویس بین الملل
چشم انداز رخداد
میدان نظامی سوریه در سالهای اخیر شاهد تحولات عمیقی به خصوص از سال 2014، به این سو، در چینش و آرایش نیروها بوده است. در این میدان نظامی آشفته؛ که تقابل و درگیری نیروهایی که شمار آنها به بیش از 130 نیروی نظامی بزرگ و کوچک میرسد، تلاش هر جریان برای کسب مناطق سرزمینی بیشتر و نیز عقبنشاندن نیروهای مقابلشان است. حال در میان این نیروها، جبهههای اصلی نبرد در قالب چند لایهبندی خاص؛ یعنی اسد و حامیان آن، داعش، جبههالنصره و نیروهای معارض بشار اسد و کردها در قالب نیروهای سوریه دموکراتیک، قابل تشخیص است. کانون اصلی بحران نیز مناطقی مانند حلب، جنوب کانتون کوبانی، دمشق، الرقه، حمص و نیز صحنههای دیگری از جنگ است که به قلب نبردهای ماههای اخیر بدل شده است. در این میان کردها که تا به امروز توانستهاند اکثر مناطق کانتونهای خود را تحت کنترل گیرند، از یک سال پیش و با حمایت نیروهای ائتلاف توانستند بخش جنوبی و جنوب شرقی استان حسکه را نیز از نیروهای داعش بازپس بگیرند. دیگر دستاورد کردها، پیشروی از سمت غرب کانتون کوبانی و کنترل سد تشرین و مناطق استراتژیک اطراف آن در شهرستان "منبج" در استان حلب بوده که پیروزی بزرگی برای کردها بود.
نیروهای نظامی وابسته به اسد که در ماههای ابتدایی سال 2015 دچار شکستهایی شدند و در محورهای حمص، ادلب، حومه لاذقیه و حلب، درعا و قنیطره عقبنشینی نمودند
اما، نیروهای نظامی وابسته به اسد که در ماههای ابتدایی سال 2015 دچار شکستهایی شدند و در محورهای حمص، ادلب، حومه لاذقیه و حلب، درعا و قنیطره عقبنشینی نمودند، از اواخر سال 1394 و ابتدای 1395، با آمدن روسیه به میدان نبرد سوریه و حمایت از ارتش اسد، شاهد یک چرخش نظامی به نفع نیروهای حامی رژیم اسد هستیم.
داعش به عنوان رادیکالترین نیروی نظامی عرصه میدانی جنگ سوریه در محورهای "حمص"، و "دمشق" و "ریف" پیروزیهای کسب کرد. پیشروی این نیرو در بیابانهای استان حمص برق آسا بود و شهر باستانی "پالمیرا" را نیز کنترل کرده بود، که آن را نیز از دست داد. شهر دمشق و اطراف آن و نیز پناهگاه آوراگان فلسطینی در "یرموک" نیز از دیگر پیروزهای داعش بود. در این میان باید گفت که از ماه ژانویه 2016 به این سو، تغییرات چندانی در صحنهی نبرد سوریه رخ نداده است و بیشتر شاهد دستبهدستشدن چند منطقه میان نیروهای مختلف هستیم. حال تلاش میشود با ارائهی برخی نقشههای نظامی جدید خوانشی از اخرین تحولات یک ماههی اخیر جبهههای جنگ سوریه و تقابل نیروها در منطقه حلب و نیز جنوب کشور را ارائه دهیم.
آنچه در میدان نبرد سوریه از 6 تا 13 می 2016 گذشت:
6 می: داعش در استان حمص، پیشرویهای خود را علیه نیروهای ارتش بشار اسد شروع کرد. این نیرو با رسیدن به میدانهای گازی منطقهی شرقی این استان، به پیشرویهای خود ادامه داد. دامنه این پیشرویها در حمص به گرفتن ایستبازرسیهای اطراف فرودگاه هم رسید و مدعی شد که یک هلیکوپتر ارتش را نیز ساقط کرده است.
8 می: در این روز یک آتش بس توافقی میان برخی نیروهای اسلامی سلفی جهادی یعنی جیش الاسلام با رقبای سلفی خود بسته شد و این نیروها یک شورای 6 نفره را برای میانجیگری منازعات فیمابین تشکیل دادند.
9 می: روسیه در منطقه پالمیرا در بخش شرقی استان حمص یک پایگاه نظامی جدید ایجاد نمود. این تلاش برای استقرار یک سکوی دفاع ضد هوایی و نیز استقرار دیگر سلاحهای نظامی بود. این منطقه، با کمک روسیه و توسط ارتش اسد آزاد شده بود و روسیه در آن دست به برگزاری یک ارکستر سمفونی با حضور یکی از رهبران ارکستر سمفونی روسیه زد، که خود یک حرکت نمادین در نشان دادن چرخش گفتمانی در فضای نظامی و بحرانی عراق داشت تا نشاندهد که در فضای تنش گورستانی سوریه، توانسته نظم را در مناطق تحت کنترل خود و به خصوص پالمیرا ایجاد کند.
10 می: ماجرای درگیری در خان طومان: شهرک راهبردی "خان طومان"، یکی از اصلیترین راههای کمکرسانی گروههای مختلف به یکدیگر از شمال به جنوب استان حلب واقع در سوریه است. به لحاظ جغرافیایی خان طومان در جنوب غربی حلب در سوریه واقع شده است که در فاصله ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری جنوب این شهر قرار گرفته و به خاطر آنکه به اتوبان حلب ـ دمشق نزدیک است، اهمیت استراتژیک دارد. خان طومان یک روستا در شمال سوریه، در بخشی از کوه شمعون منطقه حلب، واقع در جنوب غربی حلب است. به گزارش دفتر مرکزی آمار سوریه، در سال 2004 جمعیت خان طومان 2781 نفر بوده است. این روستا در یک تپه واقع در شرق رودخانه قویق ساخته شده است.
خان طومان در دهه اول محرم سال گذشته (دسامبر 2015) که عملیات جنوب حلب تازه آغاز شده بود، از سوی ارتش آزاد شد. مدتی پیش النصره با همکاری چندین گروه دیگر به خان طومان حمله کرده بودند اما نیروهای ارتش سوریه با کمک حزبالله، نیروهای فاطمیون، نیروهای مقاومت عراقی و نیروهای ویژه مستشاری ارتش ایران، در مقابله آن حمله شدید، در این منطقه شروع پیشروی کردند.
در 10 می 2016، مرکز حقوق بشر سوریه (المرصد السوری) وابسته به مخالفان مسلح گزارشی را انتشار داد که حداقل 73 نفر طی درگیریهای خان طومان کشته شدهاند. به گفته «المرصد السوری» 43 نفر از کشتهها متعلق به گروههای مسلح معارض است که حداقل یک نفر آن فرمانده بود (یعنی ابوعائشه الحموی به همراه چهار نیروی دیگر این گروه به نامهای 1- ابوصطیف الانصاری.2- ابو حسن الانصاری.3- أبو حمزه الانصاری. 4- حکیم الشوکانی) و 30 نفر آن متعلق به جبهه ارتش سوریه و نیروهای متحد آن است. در این میان، یکی از فرماندهان ائتلاف تروریستی «جیش الفتح» میگوید که بعد از شهرک مهم الحاضر در جنوب حلب، که اکنون تحت کنترل ارتش سوریه است، خان طومان دومین نقطه مهم در جنوب حلب بود که به تصرف گروههای مسلح مخالف در آمد. صعبالعبور بودن و ویژگی جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه در کنار نزدیکی آن به اتوبان حلب ـ دمشق از جمله دلایل اهمیت این نقطه در جنوب حلب است.
11 می: اتشبس کوتاه مدت در حلب به پایان رسید و شاهد برخوردهایی و حملات هوایی در این شهر بودیم. نیروهای تحت حمایت رژیم اسد تلاش کردند تا با بسط گسترهی نفوذ خود در مناطق تحت کنترل اپوزیسیون سوریه در شمال حلب، پایگاه خود را مستحکم نمایند و نیز تلاش داشتند تا این شهر را به محاصره دراورند. این شهر کانون اولیهی مذاکرات صلح ژنو در مورد سوریه بود. انتظار این میرفت که آتش بس در این منطقه شکننده باشد و به واسطهی عدم شمولیت آن بر جریانهای سلفی و تروریستی تندرو، آنها به درگیریهای نظامی و حمله به مناطق غیر نظامی ادامه دهند. داعش یکی از این نیروها بود که با حملات خود به درگیریهای خونین دامن زد.
13 می: حزب الله مرگ مصطفی بدرالدین را تایید نمود که در طی یک انفجار در نزدیک فرودگاه بین المللی دمشق کشته شده بود و اسرائیل نیز متهم به دست داشتن در این عملیات بود. در همین روز، منطقهی شیخ مقصود حلب که کرد نشین است وجمعیتی 30 هزار نفره دارد. مورد تهاجم نیروهای مختلف از سلفیون اسلامی و حتا بشار قرار گرفت و به کشته شدن دهها شهروند کرد انجامید. گفته میشود این بخش تحت محاصره بوده و با مشکلات فراوانی برای تدارک منابع غذایی مواجه است.
بر اساس تئوری کشمکشهای سازنده کریس برگ، کشمکش در هر صورت در دو حالت کلی قابل صورتبندی است، یا سازنده است؛ به نفع تمام کسانی که طرف آن قرار میگیرند، یا مخرب است؛ به ضرر یک یا چند نفر تمام میشود.
نتیجه گیری
بر اساس و با استناد به آنچه مورد بحث قرار گرفت، شاهد تحولاتی در عرصه نظامی و میدانی سوریه بودیم که مهمترین بخش آن را باید در محاصره رقه دانست. خانطومان و حوادث آن نیز خود یکی از مهمترین خبرهای دو هفتهی اخیر را تشکیل داده است. اما باید اشاره نمود که از دو ماه پیش به این سو، شاهد تحولات چشمگیری که به معنای تغییر اساسی در میدان نبرد سوریه باشد، نبودهایم، اما میتواند انتظار داشت که حوادث مهمی در اطراف پایتخت داعش در حال صورتبندی است. کردها با حمایت مشاورهای آمریکا، دریافت سلاحهای روسی و نیز پشتیبانی هوایی از سوی ائتلاف امریکایی و ارادهی تاریخی و پرافتخار مبارزاتی خود، خواهان تحمیل شکستی دیگر و سنگین چون ماجرای کوبانی بر داعش هستند. اسد امیدوار است که بتواند در مناطق تحت کنترل خود و نیز مناطق مهمی چون حلب پیشروی نموده و بتواند در استان حمص و نیز دمشق هم به پایگاه محکمی دست باید و بتواند جبران دو سال عقب نشینی را بر معارضین و نیز تروریستهای اسلامی و داعش تحمیل نماید. در این میان داعش که از آن تبوتاب سال پیش و پیشرویهای برقآسا به وضعیت امروز که دستبهدست شدن مناطق میان آن و معارضین و ارتش و کردها است، رسیده است، پایتخت خود را در محاصرهی نیروهای کرد میبیند. باید گفت در وضیت فعلی، تلاش بر آن است تا یکی از دو طرح روسی یا آمریکایی برای پایان دادن به بحران سوریه به توافق میان نیروهای منطقهای و بین المللی برسد، اما باید گفت هیچ برونداد مثبتی در مورد مدیریت این بحران منطقهای تا به امروز وجود نداشته و در چشم انداز کوتاه مدت نباید امیدی به آیندهی آرام و نیز صلحامیز در سوریه داشت. آتشبسهای گاه و بیگاه نیز با کارشکنیهای یکی از گروهها به سرعت هر چه تمامتر شکسته میشود و سوریه همچنان مانند زخمی چرکین است که هر لحظه از سوی نیروهای داخلی، منطقهای و بینالمللی از نو خونآلود میشود. بر اساس تئوری کشمکشهای سازنده کریس برگ، کشمکش در هر صورت در دو حالت کلی قابل صورتبندی است، یا سازنده است؛ به نفع تمام کسانی که طرف آن قرار میگیرند، یا مخرب است؛ به ضرر یک یا چند نفر تمام میشود. در این میان، کشمکش در میان نیروهای مختلف سوری تا به امروز مخرب بوده است و برخی گروهها یا بیشتر نیروهای داخلی سوری، فکر میکنند که در حال کنار گذاشتهشدن و محروم شدن از دستاوردهای آتی این کشورهستند. نیروهای حاضر در تحولات سوریه، با نگاه مزیت نسبی و در قالب تئوری رئالیستی، خواهان بیشترین مزیت برای خود و هیچ نفع و بردی برای طرف مقابل هستند. در این میان باید گفت تا روزی که این دیدگاه بر وضعیت بازیگران داخلی، منطقهای و بین المللی حاکم باشد، نمیتوان انتظار برون رفت از وضعیت فعلی سوریه را داشت. شاید بتوان گفت امروز روز، وضعیت سوریه، به وضعیت برنده و بازنده تقسیم شده است، در این میان میتوان با نگاهی به عقبهی تاریخی دردناک تحمیل شده بر کردها در سوریه، کردها را مهمترین پیروز فعلی صحنهی نبردهای این کشور دانست، آنها با بازیگری خنثی (عدم وابستگی شدیدی به یکی از دو قدرت آمریکا و روسیه و کسب حمایت هر دو طرف)، توانستهاند تا امروز در عرصهی سیاسی و نظامی داخلی به دستاوردهای قابل توجه نایل آیند، اما در صف بازندگان منازعه سوریه، لیستی بلند بالا میتوان آورد که شامل قریب به اتفاق دیگر بازیگران این جنگ است.