فراتاب - گروه ادبی، محتوای خوابهای شاهنامه، تلفیقی از خودآگاه، نیمه خودآگاه و نا خودآگاه است که هر یک در جایگاه خود رؤیاهای صادقانه محسوب میشود. چون ضمیر ایرانیان و انیرانیان (نيروهاي اهريمني كه مانع به آرامش رسيدن ايرانيان هستند) با یکدیگر متفاوت است، رؤیاهای آنان نیز با یکدیگر گوناگون است. رؤیاهای انیرانیان مملو از نمادهای ترس آور و هراسناک است و پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد و بر عکس رؤیاهای ایرانیان به دلیل دینداری، پاکی و بیآلایشی آنان و گذشتة مملو از مهرورزی و وطنپرستی، اغلب نوید شادی و بهروزی و پیروزی به همراه دارد. در حقیقت رؤیاهای شاهنامه پیک ایزدان هستند و حامل پیام مهمی از مینو برای شخص رؤیابین خواهند بود که به دلیل اعتقاد به درستی رؤیاها، موجب بروز واکنش از سوی شخصیتها میشود. در شاهنامه برخی از خوابها کاملاً نمادین، برخی نیمه نمادین و برخی دیگر صریح و روشن نمود میباشند و فردوسی در این کتاب گرانسنگ، به نتیجة خوابها عنایت خاصی نشان داده و اثرات خوابها را در دو بعد روانی و رفتاری مدّ نظر داشته و از آن در جهت پیشبرد اهداف متعالی خود کمال بهره را جستهاست. اگر چه نتایج حاصل از خواب نیز با هم متفاوت است اما از یک طرف میتواند نوید بخش خجستگی و شادکامی باشد همانند آن چه که در خواب سام واقع شد،
((سام پهلوانی است، بیدار دل و یزدان پرست و مایة افتخار و سر بلندی شاهان ایرانی. هرجا دشمنی به ایران تاخته است، سام برای دفاع از میهن، علم پیکار بر افراشته.
او شبی در خواب میبیند که مردی هندو، سوار بر اسبی تازی مژده فرزند وی را می دهد:
شبی از شبان داغدل خفته بود
ز کار زمانه برآشفته بود
چنان دید کز کشور هندوان
یکی مرد، بر تازی اسپی دوان...
ورا مژده دادی به فرزند اوی
بر آن برز شاخ برومند اوی
سام پس از بازگونمودن رؤیای خود برای موبدان و سرزنش شدن از جانب آنان به دلیل رفتار ناپسند با فرزندش دوباره در شب بعد در خواب میبیند، از سمت کوه البرز درفشی بلند بر افراشته شده است و جوانی زیبا رو و خوش قامت در جلوی سپاهی در حرکت است و دو موبد دوشادوش او راه می روند، یکی از آن دو موبد پیش آمده و سام را مورد سرزنش قرار داده و رفتار او را زشت می داند نه سپید بودن موهای فرزندش را و میگوید:
یکی پیش سام آمدی زان دو مرد
زبان بر گشادی به گفتار سرد...
تو را دایه گر مرغ شایستیی
تو را پهلوانی چه بایستیی؟
گر آهوست بر مرد موی سپید
تو را ریش و سرگشت چون خنگ بید))
و از سوی دیگر خوابها ميتواننداسباب تباهی و ذلّت و خواری گردند، همانند خواب ضحّاک كه
در شاهنامه شخصیتی اهریمنی دارد و نماد پلیدی و نامبارکی است حتّی می توان گفت که همة بدیها و ددمنشیها در این نماد نمایان است. او مردی کینهتوز است و با اهریمن پیوندی تنگ دارد، به گفتة اهریمن پدر خود را میکشد تا بر تخت او بنشیند. با بوسههای اهریمن بر شانههایش دو مار میروید که خوراکشان مغز جوانان است.اژدها درفش است و هزار سال به پلیدی فرمان می دهد و در زمان پادشاهی او:
نهان گشت کردار فرزانگان
پراکنده شد کام دیوانگان
نهان راستی، آشکارا گزند
هنر خوار شد جادویی ارجمند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نبودی سخن جز به راز
این پادشاه با چنین گذشتهای در خواب میبیند که سه مرد جنگی ناگهان در کاخ پادشاهی او پدید میآیند،.
چنان دید کز کاخ شهنشهان
سه جنگی پدید آمدی ناگهان
دو مهتر یکی کهتر اندر میان
به بالای سرو و به فرّ کیان
کمر بستن و رفتن شاهوار
به چنگ اندرون گرزه گاوسار
دمان پیش ضحّاک رفتی به جنگ
زدی بر سرش گرزه گاو رنگ
یکایک همین گرد کهتر به سال
ز سر تا به پایش کشیدی دوال...
همانطور كه مشحون توجه است ، اين فردوسي است كه نهاد پاك و طينت پر رونق آدميان را در مقابل پلشتيهاي گروه ديگري از آنها قرار ميدهد تا اذهان را به سمت نگرش براي خويشتن خويش دعوت كند. رويا در شاهنامه بازتاب درونيات انسانهايي است كه نقش ميپذيرند تا ياد آور وجود سياهي و سپيدي در زمره اخلاقيات با يكديگر باشند
شايد از اين سبب است كه اين شاهكار ابوالقاسم فردوسي را شاه تمام نامه ها نام مينهيم ، نامگزاري كه خود وي بر آن صحه ميگذارد ،گنجي روان و دُرّي سُفته كه كمترين بهره آن براي پارسي زبانان زيستن اخلاقي تلقي ميشود.
صادق شیخ زاده، دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی و خواننده آواز ایرانی