کد خبر: 9122
تاریخ انتشار: 6 بهمن 1397 - 19:49
ثریا مقدمی فر
عروسی پیرشالیار در واقع مراسم سالگرد ازدواج یک پیر عرفانی منطقه هورامان به نام شالیار است. طبق روایات تاریخی ماجرای عروسی پیرشالیار به داستان شفا یافتن شاه بهار خاتون دختر شاه بخارا بر می گردد که پیر شالیار به لطف خداوند او را شفا می‌دهد.

فراتاب_ گروه فرهنگی: واژه «اورامان» یا «هورامان» از دو بخش «هورا» به معنی اهورا و «مان» به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده ‌است و در مجموع «اورامان» به معنی «سرزمین اهورایی» و جایگاه اهورا مزداست. همچنین «هور» در اوستا به معنی «خورشید» نیز آمده است و هورامان «جایگاه خورشید» نیز معنی می‌دهد.

مراسم یادبود پیر شالیار، یکی از سنت های کهن کردستان و منطقه اورامان (به زبان کُردی هورامان) است این مراسم سالی دوبار در فصل‌های بهار و زمستان برگزار می‌شود که اهالی منطقه از آن به‌عنوان "عروسی پیر شالیار" نام می‌برند. مراسم فصل زمستان، در اولین چهارشنبه و پنج شنبه نیمه بهمن ماه یا همان چله زمستان برگزار می شود.
هر چند نام این مراسم، عروسی است ولی در اصل این مراسم یک آیین سنتی است که در آن دام قربانی می‌کنند و به ذکر و راز و نیاز با خداوند متعال می‌پردازند. این مراسم آیینی است که بعضی از مورخان، برگزاری آن را به بیش از هزار سال گذشته نسبت می‌دهند.
در این مراسم در بیشتر خانه‌های منطقه هورامان نانی با نام "گته مژگه" پخت می‌شود. این نان از آرد گندم، مغز گردو و عطریات کوهی منطقه هورامان تهیه می شود و در روز جمعه بر سر مزار پیران می‌برند. نانهای پختە شده در تمام روستا گردآوری شده و سپس در روز عروسی پیر شالیار میان زائران و ساکنان منطقه  توزیع می‌شود.

عروسی پیرشالیار در واقع مراسم سالگرد ازدواج یک پیر عرفانی منطقه هورامان به نام شالیار است. طبق روایات تاریخی ماجرای عروسی پیرشالیار به داستان شفا یافتن شاه بهار خاتون دختر شاه بخارا بر می گردد که پیر شالیار به لطف خداوند او را شفا می‌دهد. ماجرا از این قرار بوده که شاه بهار خاتون، کر و لال بوده و تمام طبیبان از مداوای او عاجز می مانند تا اینکه آوازه پیر شالیار اورامان به بخارا می رسد و پادشاه بخارا وعده می دهد هر کسی دخترش را شفا دهد وی را به عقد او در می آورد. بالاخره عموی پادشاه با عده ای از اطرافیانش به سمت منطقه هورامان به راه می افتند تا دختر را به نزد پیر شالیار بیاورند.
وقتی که به نزدیکی روستای هورامان می رسند گوش‌های دختر شنوا می شود و وقتی هم به نزدیکی‌ خانه پیر شالیار می رسند صدای نعره دیوی توجه آنها را جلب می‌کند و سریع دیو از تنوره ای که هم اکنون اهالی به آن تنوره دیوها می گویند و نزدیک خانه پیر شالیار هست، بر زمین می افتد و کشته می شود. در این اثنا زبان شاه بهار خاتون هم باز می‌شود و شروع به صحبت کردن می کند.
پادشاه بخارا طبق وعده خود، دخترش را به عقد پیرشالیار در می آورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا می کنند و این مراسم سال به سال توسط مردم منطقه که مرید و پیروان پیرشالیار بوده اند به همان شیوه کهن، برگزار می شود.

 

ثریا مقدمی فر

دانشجوی دكتراي شيمي نساجي دانشگاه امير كبير

 بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

منبع تصاویر: اینترنت

نظرات
آخرین اخبار