آینده مبهم در انتظار مردمان سرزمین قهوه | فراتاب
کد خبر: 3638
تاریخ انتشار: 24 مرداد 1395 - 15:04
سمیرا فرخ منش
روسف 68ساله نخستین رییس جمهور زن برزیل بود. کسی که در پیشینه برزیل عقب افتاده، چریک چپ گرای جوانی بود که علیه حکومت وقت مبارزات زیادی انجام داده و شکنجه های بسیار شده بود.

فراتاب گروه بین الملل: در محوطه بزرگ و پر سر و صدای برگزاری افتتاحیه المپیک 2016در برزیل همه منتظر بودند تا مقام بلندپایه سیاسی این کشور در جایگاه میزبانی آن سالن پر نور و هیاهو قرار گرفته باشد و به مهمانان این رویداد برجسته ورزشی که از 206 کشور جهان قدم به سرزمین پهناور قهوه و سویا و موسیقی گذاشته اند،تبریک و خوشامد بگوید.اما تا پایان افتتاحیه صندلی وی خالی ماند و نه خبری از روسف رییس جمهوری برزیل بود و نه داسیلوایی که به زحمت سهمیه میزبانی سی و یکمین بازی های المپیک را گرفته بود.دلیل آن هم برای همه کسانی که اخبار چندماهه اخیر برزیل و تحولات آن را شنیده بودند،آشکار بود. برزیل درحال حاضر دچار معضلاتی شده که ابتدا ماهیت اقتصادی داشت اما پس از گذشت مدت زمانی،تبدیل به یک بحران جدی سیاسی شد.پای تصمیم گیران رده بالای دولت به میان آمد و نمایندگان طیف چپ های برزیلی که چندین سال است زمام امور این کشور را در دست دارند در حال رانده شدن به حاشیه چارچوب سیاست های این کشور هستند.تا جایی که چند ماه اخیر نه تنها حیثیت سیاسی نزدیک به 40 چهره سیاستگذار کشور دچار خدشه شد،بلکه مناقشات جدی میان توده مردم نیز پیددار گشت و این میان رکود و پسرفت اقتصادی چشمگیر برزیل را نیز باید به این جنجال دامنه دار اضافه کرد.کشوری که در سه دهه اخیر به سبب رویکردهای ویژه اقتصادی در حوزه توسعه،مبدل به الگویی شده بود که برای بسیاری از کشورهای توسعه نیافته،یک مدل اقتصادی به حساب می آمد.اما تحولات این کشور نشان داد که برزیل آنچنان هم خوش اقبال نبوده و راهبردهای کلان موفقیت آمیزش پایدار باقی نماند.

در شرایط کنونی که بازی های المپیک در برزیل در حال برگزاری است و هزاران توریست از پنج قاره جهان در این کشور به سر میبرند،موقعیت اقتصادی این کشور در وضعیت مساعدی به سر نمیبرد.از دوسال گذشته تا کنون به تدریج شاخص های بورس کاهش پیدا کردند و قیمت مواد خام هم روبه سقوط گذاشت.وضعیت اقتصادی از ثبات خارج شد و نوسان شدیدی گریبان تولید در این اقتصاد نوظهور را چنگ میزند.تاجایی که سه ماه پیش بانک مرکزی برزیل پیش بینی کرد رشد اقتصادی کشور به منفی سه و نیم درصد هم برسد.اما با همه اینها آنچه که در این میان پرسش برانگیزتر به نظر میرسد،تصویری از برزیل بود که در حال آسیب دیدن است و بخشی از تحلیلگران روسف را علت اصلی این آسیب دیدگی و توقف حرکت چرخ هایی که روسای جمهور پیشین آن را به راه انداخته بودند،میدانند.کسی که امروز هم با بحران مالی روبروست و هم سایه سیاه رسوایی های سیاسی بر سر جایگاهش در ریاست جمهوری افتاده.تا جایی که بنابر رای مجلس و استیضاح وی،امکان کنارگذاشتنش از پست ریاست دولت وجود دارد.

 برزیل پیش از روسف

این کشور علی رغم وضعیت ناگوار اقتصادی که داشت، در دهه 80 روند روبه رشدی را آغاز کرد که هم در حوزه اقتصاد خیز بلندی برای پریدن برداشت و هم ادعای توسعه سیاسی اش زبانزد تحلیلگرانی شد که به فرآیند تبدیل سیستم های توسعه نیافته به درحال توسعه مشغول بودند. زمانی که برزیل از دست نظامیان رهایی پیدا کرد،فردایی روشن و به دور از بی ثباتی های اقتصادی و تنگناهای سیاسی در ذهن مردمان این بزرگترین کشور امریکای جنوبی به تصویر درآمد. فردایی که در آن خبری از عقب ماندگی های یک سرزمین توسعه نیافته و خفقان های سیاسی حاصل از حکمرانی نظامی های کودتاچی نبود.

این تصویر با ورود "کاردوسو"ی تئوریسین به عرصه سیاست کشور،که مغز متفکر برزیلی ها در حوزه نظریه اقتصاد و وابستگی و مطالعات کشورهای شمال و جنوب به حساب می آمد،رنگ واقعی تری به خود گرفت.وی موفق شد با طراحی و ارایه یک "طرح واقع گرایانه" (Real plan)  ثبات نسبی از دست رفته را به برزیل بازگرداند و این کشور را از خمودگی های اقتصادی،مبدل به یک الگوی پویا و کارآمد برای بقیه نظام های مشابه گرداند.تا جایی که به گفته بخشی از تحلیلگران،سرعتی که برزیل در رسیدن به اقتصاد قدرتمند نوظهور در پیش گرفته بود، توان آن را داشت که این کشور را در آینده 20ساله در کنار سه کشور چین،روسیه وهند قرار داده و مبدل به یکی از رهبران اقتصادی بکند که از نقطه زیر صفر شروع کرده و به بالای نمودار رسیده بود.پس از کاردوسو نوبت به لولا رسید. او نیز کارنامه موفقی را در حیطه نوسازی های کشورش از خود به جا گذاشت و توانست با سیاستهای مناسب،تولید ناخالص داخلی را افزایش داده و به همان میزان از تورم باقی مانده بکاهد. لولا که از حزپ چپ گرای برزیل به مقام ریاست جمهوری رسیده بود توانست با طرح معروف خود،ملقب به "گرسنگی صفر"،حدود 40 میلیون برزیلی را از طبقه فقیر به سمت طبقه متوسط شهری هدایت کرده و نام برزیل را از لیست بدهکاران جهانی خارج کند.اوضاع در زمان لولا طوری پیش میرفت که توده مردم برزیل به گرایشات حزب کارگر نیز تمایل بیشتری پیدا کرده بودند و با اعتماد دوباره به نماینده این حزب،دیلما روسف را برای جانشینی لولا انتخاب نمودند.

 

برزیل پس از روسف

روسف 68ساله نخستین رییس جمهور زن برزیل بود. کسی که در پیشینه برزیل عقب افتاده، چریک چپ گرای جوانی بود که علیه حکومت وقت مبارزات زیادی انجام داده و شکنجه های بسیار شده بود. با انتخاب وی هم حزب کارگر که زمان نظامیان جایگاهی نداشت،روح دوباره ای در کالبد خود دمیده بود و مبدل به یکی از احزاب اصلی حکمران در مناسبات سیاسی برزیل شد و هم لولا داسیلوا توانسته بود یکی از وفادارترین شاگردانش را جانشین خود کند و به ادامه راهی که آغاز کرده بود،امیدوار باشد.

اما روسف به توانمندی کاردوسو یا خوش شانسی هم حزبی و مرشد خود لولا نبود.چراکه حدود 3سال پس از به روی کار آمدن وی،برزیل آرام آرام شروع به لرزیدن در جایگاه مستحکم خود کرد. پایه های قدرت اقتصادی کشور به تکان خوردن افتاد و زمزمه های نارضایتی لایه های مختلف اجتماعی از دولت به گوش رسید.این روند تا جایی رشد پلکانی خود را ادامه داد که این اقتصاد تازه بیدار شده،به بی حالی دوباره و رخوتی  نگران کننده افتاد و کار به جایی رسید که رشد تجارت خارجی اش که از پایه های اصلی اقتصاد توانمند برزیل بود، در 2013 با یک سقوط 87 درصدی روبرو شد.اتفاقی که در 15 سال اخیر بی سابقه بود. درکنار اینها القاب جدیدی نیز برای روسف به گوش میرسید.همچون رشوه گیری، تقلب در انتخابات، پولشویی و اختلاس های دولتی. اوضاع برای روسف به سمت ناگوار شدن پیش میرفت و در این میان افشاگری درباره پرونده "پتروبراس" نیز بر وخامت اوضاع افزود و گره بحران سیاسی-اقتصادی که روسف دچارش شده بود را کورتر کرد. در این پرونده وی و بخشی از همکارانش در دولت متهم به دایره وسیعی از جرایم اداری- مالی هستند که در صورت ناتوانی در کسب رای،چاره ای جز کنار رفتن از قدرت برایشان نیست.

 

چه عاقبتی در انتظار برزیل است؟

با وجود آنکه هنوز نقش مستقیم روسف در جرایمی که به آنها متهم است ثابت نشده، اما پرسش قابل توجه آنجاست که حتی در صورت بازگشت به صندلی ریاست،وی میتواند ازعهده بحرانی که برزیل گرفتار آن شده برآید؟باید قبول کرد که تحولات بین المللی و خاورمیانه و منازعات تروریستی و رکود اقتصادی جهانی در وضعیت برزیل بی تاثیر نبوده.اما آیا روسف براستی در صورت پس گرفتن پست ریاست جمهوری،قادر به حل کردن آشفتگی های امروز برزیل هست؟نکته آنجاست این کشور 200 میلیون نفری که این روزها میزبان برگزاری المپیک تابستانی است و حتی درباره بودجه تامین مالی آن نیز شبهه های بسیار وجود دارد،دچار بحرانی شده که دو پیام آشکار را صراحتا با خود حمل میکند:

نخست اینکه علی رغم پذیرش همه گیر بودن پدیده فساد در برزیل و سابقه دار بودن آن،باز هم رسوایی اخیر دولت حاکم،ماهیتی متفاوت با گذشته دارد.برزیل در زمان حکومت نظامیان یا حتی پس از دهه 90نیز با جلوه های فسادانگیز و بوروکراسی پیچیده وغیرشفاف روبرو بود،اما نمیتوان انکار کرد که توسعه اقتصادی،از پیش زمینه های توسعه سیاسی به شمار میرود.به عبارت دیگر شاید فساد پیشینه قدیمی در برزیل داشته باشد،اما مردم برزیل،مردمان سابق نیستند.بخش های عظیمی از توده های مردمی در این کشور،نزدیک به دو دهه است که با مفاهیمی همچون حقوق فردی،مقابله با رشوه گری و آزادی رسانه ها و احزاب آشنا شده اند و همچون گذشته،چشمان خود را برابر ابهامات سیاسی و اجتماعی نخواهند بست.همین امر به تنهایی توانست هم یک شکاف عمیق میان مردم ایجاد کرده و هم معتمدین گذشته را مبدل به گناهکاران کنونی کند.

دوم اینکه علی رغم توانمندی های برزیل و تبدیل شدنش به هشتمین قدرت اقتصادی جهان در زمان لولا و همه قله هایی که فتح کرد،اما نباید از خاطر برد که اقتصاد برزیل یک اقتصاد نوپا بود.مانند نوزادی که تازه روی پا ایستاده و با تکان و تلنگری آماده افتادن است.در این میان حزب چپ گرای برزیل که نخست با لولا و سپس با روسف زمام امور برزیل را در دست گرفته بود،بیش از پیش به خود مغرور شده بود و همین امر باعث یکه تازی های بیش از اندازه تفکرات چپ در برزیل شد.درحالیکه احزاب چپ گرا باید به شدت مراقب آسیب دیدگی از سوی رقبای محافظه کار خود باشند.معیشت توده های مردمی و بیکاری و وضعیت رکود اقتصادی ازمهمترین خطراتی است که نظام های چپ را را تهدید میکند و اینطور به نظر میرسد که برزیل دهه اخیر گرفتار نوعی خودبزرگ بینی چپ گرایانه شده بود.همه اینها درحالی اتفاق می افتد که با آشتی دوباره آمریکا و کوبا نیز،تلاطم و افول قدرت به میان احزاب چپ کشورهای امریکای لاتین راه یافت و موجب تضعیف کارکردی آنها شد.

گرچه برزیل تمام تلاش خود را در برگزاری هرچه بهتر بازیهای المپیک میکند،اما جلوه های این بحران گسترده بر کسی پوشیده نیست.در همین ایامی که فلپس امریکایی،شادمان و سرافراز بیست و یکمین مدال طلای خود را در شنا گرفت و ایرانیان با کسب نتایجی نامناسب به ادامه مسابقات میپردازند،در خیابان های بعضی شهرهای برزیل بر سر ماندن یا رفتن رییس جمهوری تظاهرات برپاست و زادگاه اعجوبه هایی همچون پله و رونالدینیو،در تب و تاب بحران استیضاح روسف به سر میبرد و مردم در کوچه ها و روی دیوارها مینویسند:"ما دیگر نمی توانیم فساد بیشتری را تحمل کنیم.ما باید تازه شویم.ما به آغازی دوباره محتاجیم."

سمیرا فرخ منش عضو شورای نویسندگان فراتاب و دانشجوی دکترای علوم سیاسی

بازنشر این مقاله با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار