فراتابـ سرويس فرهنگی: سالها از حضور سلطه آمریکا در منطقه خاورمیانه می گذرد. کشوری که حدود یکصد سال پیش، مستشاران عمدتا نظامی خود را روانه منطقه ناشناخته خاورمیانه کرد، اکنون بر بسیاری از کشورهای همین منظقه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم حکمرانی می کند.
اکثر ما، فیلم معروف «لورنس عربستان» را دیده ایم. این فیلم که زندگی واقعی مردی به نام «توماس ادوارد لورنس» را به خوبی به تصویر می کشد، نمایانگر نخستین تلاش های غربی ها به خصوص آمریکا و انگلیس برای سلطه در منطقه خاورمیانه است. حقیقت این است که چون مستشاران آمریکایی هیچ گونه شناختی از عربستان، وضعیت فرهنگی، زبان و اطلاعات جغرافیایی این کشور نداشتند، در ابتدا مجبور به ایجاد ارتباط با کشیش های مسیحی عربستان جهت کسب اطلاعات لازم از راه هم کیشی شدند.
اما پس از جنگ جهانی دوم، چهره و موقعیت آمریکا در نظام بین الملل کاملا عوض شده بود. اگر پیش از آغاز جنگ آمریکا به عنوان یکی از قدرت های بالقوه در جنگ جهانی دوم شناخته می شد، پس از جنگ به یکی از دو قطب اصلی قدرت در جهان تبدیل شده بود. از سویی دیگر رقابت آمریکایی ها با شوروی و اندیشه کمونیسم در سرتاسر دنیا کملا مشهود بود. پس طبیعتا دو رقیب باید در سرتاسر جهان برای جلب کردن سایر کشورها به سمت خود تلاش می کردند.
به جز نکات بالا، مساله دیگری که نگاه آمریکایی ها را به موضوع خاورمیانه عوض کرد، آمریکای صنعتی و مترقی بود که در پی پیشرفت روزانه در عرصه صنعت، نیازمندی آن هر روز به نفت بیش از پیش می شد.
«اسامه خلیل»، نویسنده کتاب «کاخ رویای آمریکا» که به وسیله دانشگاه هاروارد منتشر شده، در کتاب خود، ضمن تبیین تاریخچه حضور آمریکا در خاورمیانه به نکاتی جالب از دوران «آیزنهاور»، رئیس جمهو اسبق آمریکا در این خصوص اشاره می کند.
«خلیل» در کتاب خود آورده که پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا با توجه به موقعیت جدید جهانی جدید خود دیگر نیازمند استفاده از متخصصین سیاسی و نظامی حرفه ای در امور مناطق مختلف جهان بود. به همین دلیل هم طبق قانون آموزش و پرورش دفاع ملی آمریکا، مصوبه سال 1958 ، اهداف آموزشی آمریکا با نگرانی های امنیتی مربوط به جنگ سرد گره خورد و بر سیاست خارجی این کشور ناشی از خروجی مطالعات خاور میانه توسط آکادمی مطالعات منطقه ای آمریکا در عربستان تاثیر گذاشت.
با بالا گرفتن احساسات ضد آمریکایی در عربستان، آکادمی های منطقه شناسی این کشور در عربستان تعطیل شد و رابطه گرم دو کشور به سردی گرایید. از آن پس، وظیفه آکادمی های رسمی تعطیل شده که آشکارا برای دولت آمریکا کار کرده و هزینه های کلان آنها از طریق بودجه فدرال تامین می شد، به اتاق های فکرهای این کشور در حوزه های مشابه سپرده شد که به صورت غیر مستقیم برای دولت آمریکا کار و سیاست های آن را تبیین می کردند.
نویسنده کتاب معتقد است پس از رخ دادن حادثه 11 سپتامبر و اعلام سیاست جدید جنگ جهانی علیه تروریسم از سوی آمریکا این اتاق های فکر بار دیگر به شکلی نسبتا مستقیم در اختیار نو محافظه کاران آمریکا درآمده و مامور تبلیغ و تبیین سیاست خارجی جدید آمریکا شدند.
گفتنی است، «اسامه خلیل» استادیار رشته تاریخ آمریکا و خاور میانه در دانشگاه سیراکیوز آمریکا است.
منبع:خبرگزاري مهر