فراتاب – گروه فرهنگی: کتاب «آشوویتس یکتا؟ ارنست نولته، یورگن هابرماس و 25 سال دعوای تاریخنگاران» در اواخر اردیبهشت 1395 با ترجمۀ مهدی تدینی از سوی انتشارات کویر به چاپ رسید. کتاب به بزرگترین دعوای نظری آلمان در دوران پس از جنگ جهانی دوم میپردازد که از آن با نام «دعوای تاریخنگاران»(1) نام میبرند. با در گرفتن مناقشهای نظری میان ارنست نولته، تاریخنگار و متفکر برجستۀ آلمانی و یورگن هابرماس، فیلسوف نامدار آلمانی، بخش بزرگی از تاریخنگاران، متفکران و روزنامهنگاران آلمانی گروهی در حمایت از نولته و گروهی در حمایت از هابرماس وارد منازعهای نظری شدند که دو سال به طول انجامید و در جریان آن بیش از 1.200 مقاله و دهها کتاب به رشتۀ تحریر درآمد. اما گویی این دعوا هنوز پایان نیافته است و کتاب «آشوویتس یکتا؟» (چاپ 2011) نیز پس از 25 سال به مرور و بازنگری در این دعوا پرداخته است.
ارنست نولته(2)
نولته (متولد 1923 م) فلسفه خوانده بود. شاگرد مارتین هایدگر، فیلسوف نامدار آلمانی بود و در دهۀ پنجاه در رشتۀ فلسفه به درجۀ دکتری رسیده بود. اما دلمشغولی نولتۀ فلسفهخوانده تاریخ بود و با رویکردی فلسفی روی به تاریخ معاصر آلمان و جهان آورد. او در این راه کوشید فهمی فلسفی از پدیدۀ «فاشیسم» به دست آورد. ثمرۀ پژوهشهای دامنهدار او این بود که از میانۀ دهۀ 1960 مجموعهای از کتابها را پیرامون فاشیسم منتشر کرده بود که مهمترینشان «فاشیسم در دوران آن»(3) و «جنبشهای فاشیستی»(4) بود. نولته پس از آن فاشیسمپژوهیاش را بسط داد و به ایدئولوژیپژوهی تبدیل کرد و از جمله مهمترین کتاب دیگری که در این زمینه نوشت کتاب «مارکسیسم و انقلاب صنعتی»(5) (1983) بود که رویکرد و شناختی سراسر متفاوت از مارکسیسم در آن به دست داده است. در میانۀ دهۀ 1980 بیش از 20 سال بود که ارنست نولته را به عنوان تاریخنگار فیلسوف و متفکری برجسته میشناختند. در بسیاری از دانشگاه معتبر جهان از جمله دانشگاههای ام.آی.تی، ییل، کمبریج، لاهه و بیتالمقدس به عنوان استاد مدعو حضور یافته بود. اما در سال 1986 سرنوشت توفانی بزرگ پیش پای او نهاد و تزهای او دستمایۀ دعوای نظری بزرگی شد.
شکلگیری «دعوای تاریخنگاران»
در سال 1986 از نولته دعوت شد تا در نشستی در شهر فرانکفورت به نام گفتگوهای رومِربرگ(6) شرکت کند و نظرش را پیرامون برخورد آلمانیها با گذشتهشان شرح دهد. اما گویا با اعمال نفوذ از جانب هابرماس دعوت از نولته پس گرفته میشود و نولته متن سخنرانی خود را به شکل مقالهای درمیآورد و تحویل یوآخیم فِست(7)، از دبیران روزنامۀ فرانکفورت آلگماینه(8) میدهد و آن مقاله چاپ میشود. یک ماه بعد، هابرماس جوابیۀ مفصلی به آن مقاله میدهد و در آن به نولته و چند تاریخنگار دیگر به شدت میتازد و آنها را متهم میکند به اینکه میکوشند ناسیونالسوسیالیسم (نازیسم) را توجیه و هویت ملی آلمانی را احیا کنند. اما اتهام اصلی متوجه ارنست نولته بود. هابرماس مدعی شده بود نولته «یکتایی آشوویتس» (یعنی بینظیر بودن یهودیکشی) را زیر سوال برده است.
اما دلیل این اتهامهای سنگین علیه نولته چه بود؟ دلیل این بود که نولته میان جنایتهایی که بولشویکهای شوروی مرتکب شده بودند و جنایات ناسیونالسوسیالیستها (نازیها) ارتباطی برقرار کرده بود و آنها را با هم مقایسه کرده بود. پس از پیروزی کمونیستها در روسیۀ شوروی و شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی، حزب کمونیست برای آنکه خاستگاههای نظام بورژوایی را از میان بردارد و ایدئولوژی مارکسیستی را به طور کامل پیاده کند، کوشید طبقۀ زارعان را که «کولاک»(9) نامیده میشدند از میان بردارد. در جریان این پاکسازی بزرگ اعضای این طبقه که چندین میلیون انسان را شامل میشد روانۀ اردوگاههای کار اجباری در سیبری شدند. این اردوگاهها را مجمعالجزایر «گولاگ»(10) مینامند. در جریان این نابودیِ طبقاتی، میلیونها انسان جان باختند که از آن با نام «کولاککشی» یاد میشود. نولته کولاککشی و یهودیکشی را از جهاتی قابل قیاس میدانست و رابطهای میان آنها برقرار میکرد، زیرا هر دو جنایت را جنایتهایی «ایدئولوژیک» میپنداشت که قابل قیاسند. اما منتقدان نولته و در رأس آنها هابرماس معتقد بودند نولته با این قیاس، «یکتایی» یهودیکشی (یعنی «بینظیری» آن) را خدشهدار کرده است. این در حالی است که نولته باور داشت تا پیش از آنکه یک پدیده با پدیدههای متناظر مقایسه نشود اصلاً نمیتوان یکتایی آن اثبات کرد و اساساً قیاس شرط تعیین یکتاییِ یک پدیده است.
اما آنچه ذکر شد تنها روبنای «دعوای تاریخنگاران» است و در زیر این روبنا مناقشهای بسیار بزرگتر نهفته است. دعوای تاریخنگاران نزاعی چند لایه است: دعوایی فلسفی، سیاسی، فرهنگی و علمی. دو جناحی که در دعوای تاریخنگاران با یکدیگر درگیر شدند از چندین جهت با یکدیگر در تضاد بودند و در این مناقشه برخوردی بزرگ میان آنها رخ داد. این تضادها را میتوان اینگونه برشمرد: 1. اختلاف سیاسی میان جناح چپ و راست، 2. اختلاف در نگرش نسبت به تاریخ و سیاستگذاری در امر تاریخ(11)؛ اختلاف بر سر هویت ملی، 3. اختلاف در شناختشناسی و نظریۀ علمی.
در کتاب آشوویتس یکتا ماتیاس برودکُرب(12)، ویراستار و گردآورندۀ کتاب، پس از 25 سال که از شروع «دعوای تاریخنگاران» گذشته، به سراغ بازیگران و سخنگویان اصلی این مناقشه رفته و مجموعهای از مقالات و مصاحبهها را پیرامون دعوای تاریخنگاران جمعآوری کرده است که به ما اجازه میدهد در مورد موضوعاتی که ذکر شد بیشتر بخوانیم و بدانیم. کتاب از جنبههای مختلف به این مناقشه پرداخته و صدای هر دو طرف دعوا را بازتاب داده است. یکی از نکات جالب کتاب مصاحبهای خواندنی است که ویراستار خود با ارنست نولته انجام داده است. یکی دیگر از نکات جالب و البته تکاندهندۀ کتاب برخورد هابرماس با ویراستار کتاب است! شاید چیزی که بیش از همه مخاطب فارسیزبان را به شگفت آورد رفتاری است که در این کتاب از هابرماس دیده میشود، تا جایی که ماتیاس برودکُرب مجبور شده پیشگفتاری با عنوانِ «دفاع از هابرماس در برابر هابرماس!» بر کتاب بنویسد و در آن کوشیده میان رفتار توجیهناپذیر هابرماس و نظریات او تمایزی قائل شود. پیرامون عملکرد خاص هابرماس در جریان دعوای تاریخنگاران نیز نکات جالبی گفته میشود که بسیار تأملبرانگیز است.
این کتاب را مهدی تدینی ترجمه کرده است. این مترجم سالهاست که به طور تخصصی در زمینۀ فاشیسم و ناسیونالسوسیالیسم آثاری را ترجمه کرده و این کتاب نیز کاملاً در همین زمینه جای میگیرد.
پینوشتها:
- Historikerstreit
- . Ernst Nolte (https://en.wikipedia.org/wiki/Ernst_Nolte)
- Faschismus in seiner Epoche
- این کتاب با عنوان کامل «جنبشهای فاشیستی؛ بحران نظام لیبرال و تکامل فاشیسم» در سال 1393 با ترجمۀ مهدی تدینی و از سوی انتشارات ققنوس به چاپ رسید و خود ارنست نولته بر ترجمۀ فارسی پیشگفتاری نوشته است.
- Marxismus und Industrielle Revolution
- Römerberggesräche
- Joachim Fest
- Frankfurter Allgemeine
- Kulak
- Gulag
- Geschichtspolitik (policy of memories)
- Mathias Brodkorb