فراتاب ـ کوهن پیش از مرگش قصد داشت تعدادی از مقالات حائز اهمیت خودش را بهطور یکپارچه و در یک مجلد به چاپ برساند. این کتاب اولین مجلدی است که در راستای تحقق این نیت وی و با کوشش مایکل اتسوکا، استاد فلسفۀ کالج لندن به چاپ رسیده است. عدالت برابریطلبانه مشتمل است بر مقالاتی که پیشتر منتشر شده بودند بههمراه تعدادی مقاله که برای نخستینبار در این مجلد انتشار مییابند.
کوهن در مجموع، نه مقالۀ منتشرنشده داشته که از این تعداد، پنج مقاله در این مجلد گردآوری و چاپ شدهاند. پنج مقالهای که در این مجلد آورده شده، عبارتاند از: «سخنی درباب رونق عدالت برابریطلبانه»، «سرمایهداری، آزادی و طبقۀ کارگر»، «تخیلاتی دربارۀ مالکیت خصوصی و آزادی»، «آزادی و پول» و «بازگشت به مبانی سوسیالیستی». این مقالات در حوزۀ برابریطلبی، آزادی و مالکیت و روششناسی در فلسفۀ سیاسی و عمل نگاشته شدهاند. باید گفت موضوع اصلی این مجموعه بهطور کلی تساویگراییِ مکتب لاک است. این مجموعه بهتفصیل به مسائل محوری مربوط به آزادی و برابری پرداخته است. البته بخش زیادی از این مجلد برای افرادی که با این حوزه آشنایی کامل دارند، تکرار مکررات است. اما درهرحال گردآوری مقالاتی که در واقع بخش زیادی از مباحثات محوری فلسفۀ سیاسی را شکل میدهند، خالی از لطف نخواهد بود.
بخش اول این کتاب با عنوان «تساویگرایی لاک» مشتمل است بر شش مقاله درباب برابریطلبی و مقالۀ دیگری که پیشتر منتشر نشده بود با نام «سخنی در باب رواج عدالت برابریطلبانه»۱ و «برابریِ چه؟»۲ بخش دوم کتاب با عنوان «آزادی و مالکیت» هم مشتمل است بر دو مقاله درباب آزادی و مالکیت که پیشتر منتشر شده بود و دو مقالۀ جدید دیگر که ضمیمهای هستند بر «آزادی و پول». بخش سوم کتاب با عنوان «نظریۀ ایدئال و عملکرد سیاسی» از چهار مقاله با موضوعات گوناگون تشکیل شده است: مروری که کوهن بر «برابری و جانبداری» ناگل نگاشته بود، مقالۀ دیگری با نام «بازگشت به مبانی سوسیالیستی»، مقالۀ جدید «چگونه فلسفۀ سیاسی را ابراز کنیم؟» و مقالۀ کوتاه و جدید دیگری که بسط گزیدهای از «نجات عدالت و برابری» است.
کوهن در «چگونه فلسفۀ سیاسی را ابزار کنیم؟» خطاب به دانشجویان، سه نکتۀ ارشادی مطرح میکند: تأکید بر اهمیت شفافیت و هراسنداشتن از احمق بهنظررسیدن و اینکه تصور نکنیم دیدگاههای مخالف آشکارا نادرستاند. وی معتقد است که باید سه سؤال مشخص را با دقت از یکدیگر تمیز داد: ۱. عدالت چیست؟؛ ۲. حکومت چه کاری باید انجام دهد؟؛ ۳. وضعیت اجتماعیِ امور باید چه چیزی را موجب شود؟ کوهن درخصوص هر یک از این سؤالات توضیحات مفصلی مطرح کرده است. هرچند بهگفتۀ برخی شاید بهتر بود این قسمتها چاپ نمیشد؛ چون دلیل خاصی برای گنجاندن این مطالب در این کتاب وجود ندارد.
در بخش تقریباً جدیدی که در واقع بسطی است بر «نجات عدالت و برابری»، کوهن علیه این تفکر که اصول عدالتِ توزیعی فقط در مورد ساختار اولیۀ جامعه کاربرد دارد (و نه عملکرد افراد)، استدلالات مفصلی آورده است.
کوهن در این قسمت استدلالاتی علیه ساختارگرایی در عدالت مطرح میکند. او مدعی میشود ساختارگرایی در تبیین اصول بنیادین عدالت توزیعی و همچنین در تمیز اقتضائات عدالت از جنبههایی بهغیر از جنبۀ اخلاقی ناتوان است. وی علاوه بر استدلالاتش علیه ساختارگرایی، این تفکر را نیز به چالش میکشد که عدالت تنها یا در درجۀ اول، مسئلۀ ارزیابی ساختار اولیۀ یک جامعه است.
جاشوا کوهن در دانشگاه استنفورد دربارۀ این کتاب گفته است: «کوهن در این کتاب بهنحوی شگفتانگیز به بحث دربارۀ دو اندیشۀ مهم پرداخته است: اینکه نابرابری تصادفی ناعادلانه است و اینکه فقر آزادی را محدود میسازد. مقالات کوهن بینش وسیعی در بررسی حقایق بنیادین عدالت، فرادست مینهد. در این کتاب با مخلوطی از صراحت و ژرفا مواجهید؛ یعنی چیزی که فلسفه را به اوج میرساند.»
اندرو ویلیامز هم دربارۀ این کتاب چنین اظهار نظر کرده است: «این کتاب یکی از کتب بسیار مهم فلسفۀ سیاسی است که در این دهه منتشر شده است. مطالعۀ آن برای هر کسی که در حوزۀ عدالت توزیعی فعالیت دارد، ازجمله فلاسفه، نظریهپردازان حوزۀ قانون و سیاست و اقتصاددانان ضروری است.
اطلاعات کتابشناختی:
کوهن، جرالد. عدالت برابریطلبانه و مقالاتی دیگر در حوزۀ فلسفۀ سیاسی، انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۱۱
Cohen، Gerald Allan. On the currency of egalitarian justice، and other essays in political philosophy. Princeton University Press، 2011
منبع: سایت ترجمان
پینوشتها:
[۱] on the currency of egalitarian justice
[۲] equality of what