فراتاب- سرویس بین الملل: بعد از آغاز بحران سوریه در سال 2011 شاهد ائتلافهای چند سطحی در عرصه بودهایم. مذهب، قومیت و وابستگیهای فرقهای - قبیلهای محورهای اصلی ائتلافهای شکل گرفته در داخل مرزهای سوریه بعد از 2011 بودهاند. در این میان مفصلبندی ائتلافها بر اساس دو محور اصلی شیعه و سنی بیش از هر ائتلاف دیگری موضوعیت داشته است. در برآوردی تخمینی اگر جمعیت مسلمانان را حدود 1/5 میلیارد نفر در نظر بگیریم، حدود 150 میلیون نفر از این جمعیت را شیعیان تشکیل میدهند. در بحران سوریه شاهد شکلگیری ائتلافهایی بدیع بر مبنای تشیع و اهل سنت بودهایم. این ائتلاف در سطحی گستردهتر بازتاب داشته و قدرتهای بینالمللی را به درون منازعات وارد کرده است. در نوشتار حاضر تلاش نمودهایم که ائتلافهای گذشته و پیشروی بحران سوریه را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. در همین راستا، در قالب بازشناسی نقش بازیگرانی همچون روسیه، آمریکا، ایران، ترکیه، عربستان، نیروهای بشار اسد، کردها، اعراب سنی و... 6 ائتلاف را مورد مداقّه قرار دادهایم.
1-ائتلاف ترکیه، آمریکا و اهل سنت در تقابل با ائتلاف ایران، روسیه، کردها و دولت بشار اسد
این همپیمانی تقریبا در ابتدای آغاز بحران سوریه به صورتی مشخص قابل رویت بود، اما بعد از آنکه آمریکا به ماهیت گروهای سنی سوریه بشدت مشکوک شد، آرام آرام از این صف بندی خارج شد و با اوج گرفتن جنگ کوبانی مابین کردها و داعش به پشتیبانی ترکیه، به کمک هوایی کردها رفت. اگرچه نباید فراموش کرد که آمریکا همزمان با دور شدن از این ائتلاف هرگز به ائتلاف روسیه نزدیک نشده است و به نوعی سرگرم چانه زنی در ژنو و ایجاد همپیمانی در داخل سوریه با عنوان نیروهای دمکراتیک سوریه بود که به دلیل حضور رزمندگان کرد این نیرو بسیارسریع رشد کرد.
2-ائتلاف ترکیه، روسیه، اهل سنت در تقابل با ائتلاف ایران، آمریکا، کردها، دولت بشار اسد
بعد از جدا شدن تدریجی آمریکا از ائتلاف ترکیه و سنیها و بهویژه بعد از امضا کردن برجام، نگاهها به شدت بدین سو سوق پیدا کرد که آمریکا به سوی ائتلاف ایران متمایل شده است، اگرچه ایران و آمریکا سخنانی از هماهنگی منطقهای بعد از برجام هم به میان آورده بودند، اما این در زمین، بازی ممکن نبود. منافع کلان آمریکا با جمعیت یک ملیارد و 300 ملیونی سنی منطقه از 100 سال پیش در جریان بوده و هرگز قادر به دل کندن از این منافع عظیم در مقابل جمعیت 150 میلیونی شیعه منطقه نیست، بهویژه آنکه در صورت هرگونه نزدیکی جدی آمریکا به ایران این جمعیت عظیم سنی به سوی روسیه متمایل خواهند شد که مشکلات را برای آمریکا دوچندان خواهد کرد.نمونه واضح کارشکنی های علنی عربستان بعد از برجام و بر تبل ایران هراسی کوبیدن مطبوعات عربی بر علیه ایران و نزدیکی شگفتانگیز ترکیه به روسیه بود.
پس این همپیمانی با چالش جدی منافع روبروست و در خوشبینانهترین حالت ایران و آمریکا قادر خواهند بود تنها دست به اجرای برجام بزنند و به ترک مخاصمه نسبت به یکدیگر اقدام کنند، یعنی عملا قادر به همپیمانی عمیقتر نیستند، البته ایران مشکلی با این همپیمانی نخواهد داشت، اما مشکل اینجاست که آمریکا وارد چنین گودی نخواهد شد.
3- ائتلاف ترکیه، روسیه، اهل سنت و آمریکا در تقابل با ائتلاف ایران، بشار اسد، کردها
ائتلافی فوقالعاده عجیب، اما در عین حال غیرممکن. روسیه با بمباران 2 ساله مواضع سنیها در سوریه و با دور شدن آمریکا از ائتلاف ترکیه و سنی ها، کم کم توانسته نظر جمعیت بزرگ سنی منطقه را به خود جلب کند و منافعی را در این کشورها برای خویش کلید بزند. نمونه آن همکاری عربستان با روسیه در مورد قیمت نفت و همکاری روسیه با ترکیه در یکی دو ماه اخیر می باشد.
اما مشکل اصلی این ائتلاف خود آمریکا است. آمریکا قادر به همکاری با روسیه نیست، چون عملا با همکاری روسیه در یک ائتلاف تمامی منافع خویش در شرق اروپا را زیر سئوال خواهد برد. همچنین آمریکا در سوریه قادر به عدم پشتیبانی از کردها نیست چون در صورت عدم پشتیبانی از کردها و نابودی نیروهای دمکراتیک سوریه دیگر هرگز قادر به بازگشت به زمین سوریه نخواهد بود و کل بازی را خواهد باخت و به بازیگری ناظر بدل خواهد شد، آمریکا نه تنها از پشتیبانی کردها دست نخواهد کشید که در نیروهای دمکراتیک سوریه به دنبال ایجاد ائتلافی کارآمد مابین کردها و سنی ها است.
4- ائتلاف ترکیه، روسیه، اهل سنت، آمریکا، ایران و دولت بشار اسد در تقابل با کردها
ائتلافی که در این روزها زمزمه آن در مطبوعات عربی به شدت به گوش میرسید و عملا چنین ائتلافی غیر ممکن است. زیرا مشکل سوریه و کشورهای نامبرده در سطح جهانی کردها نیستند که با حذف آنها همه چیز به روال سابق بازگردد. همچنین روسیه به هیچ وجه به حذف کردها رای نخواهد داد، چون تقریبا تمامی امتیازاتی که از ترکیه گرفته است ریشه در همین بحران کردها در ترکیه و سوریه دارد، حال یک لحظه به این بیندیشید که کردها در ترکیه و سوریه پاکسازی شوند آن زمان با یک ترکیه سنی شبه عثمانی چه باید کرد، روسیه بیشتر متمایل است که مشکل مابین کردها و ترکیه در همین سطح فعلی خویش باقی بماند نه کردها بیشتر پیشروی کنند نه ترکها و نمونه بارز آن هم در دیدار اردوغان و پوتین روی داد، اگرچه در این دیدار اردوغان تاکید کرد که باید دفتر کردها در مسکو تعطیل شود، اما روسها هرگز چنین کاری نکردند. همچنین آنها بهشدت از تنش مابین کردها و ارتش سوریه ناخشنوداند، چون از ائتلاف مورد نظر آمریکا یعنی ائتلاف تدریجی کردها با سنیهای سوریه در هراساند. از دیگر سو پاکسازی کردها نه به نفع آمریکاست، نه حتی ایران و دولت اسد. چون در صورت حذف کردها اسد با جمعیتی یکدست از سنیهای سوریه روبرو خواهد شد که بالغ بر 70 درصد سوریه را تشکیل میدهند، در پنج سال گذشته جدای از ارتش سوریه، کردها یکی از مهمترین نیروهای کنترل سنیها در سوریه بودند.
5- ائتلاف ترکیه، روسیه، اهل سنت، آمریکا و کردها در تقابل با ائتلاف ایران و دولت بشار اسد
این ائتلاف هم به دلیل حضور آمریکا و روسیه در کنار هم محکوم به شکست است. آمریکا و روسیه شاید موفق به ترک مخاصمه نسبت به یکدگیر شوند اما تا زمانی که نظم جهانی بر این روال است، هرگز قادر به همپیمانی با یکدیگر نخواهند بود. نمونه آن ترک مخاصمه استالین و روزولت بعد از جنگ جهانی دوم و ساختن سازمان ملل بود که بر بنیاد ترک مخاصمه روسیه و آمریکا بنا نهاده شد، نه همپیمانی؛ دقیقا دلیل ناکارآمدی این نهاد هم در طول تاریخ خویش همین نکته است، با دقت بنگریم؛ تنها زمانی که آمریکا قدرت یکه تاز جهان بوده، سازمان ملل کارایی عینی داشته و هر زمان روسیه به جایگاه جهانی خویش بازگشته است، سازمان ملل به جایی برای چانهزنیهای بیپایان تبدیل شده است. جنگ سرد نمودی دیگر از همان بنیاد اولیه سازمان ملل است. پس هرگونه ائتلافی با حضور همزمان روسیه و آمریکا عملا ناممکن است.
6- ائتلاف ترکیه، اهل سنت، آمریکا و کردها در تقابل با ائتلاف روسیه، ایران و دولت بشار اسد
آمریکا بشدت به دنبال چنین ائتلافی است، بهویژه آنکه کردها اكثرا سنی هستند و بهآسانی قادر جذب شدن در جمعیت یک ملیارد و 300 ملیونی سنی منطقه، اما مشکل اصلی این ائتلاف اختلافات عمیق و ریشهدار مابین ترکها و کردهاست، به گونه ای که تا به امروز چنین ائتلافی به دور از دسترس بوده. رویای حال حاضر ترکیه هضم شدن کردها در زیر بیرق سنیهای سوریه است بر علیه دمشق، اما این دقیقا برابر است با نابودی رویای کردها برای خودمدیریتی مناطق خویش و تا زمانی که در تفکر حزب عدالت و توسعه تغییری اساسی نسبت به حقوق کردها روی ندهد. چنین ائتلافی عملا قادر به شکلگیری نخواهد بود. اگرچه رجب طیب اردوغان این برگ برنده را هم در دست دارد که هر زمان که بخواهد پروسه آشتی با کردها را به جریان اندازد و با تغییر دیدگاه حزب متبوع خویش، عملا راه را برای این ائتلاف هموار کند، امری که با تغییرات 180 درجهای این حزب در رویارویی با آمریکا و روسیه چندان هم بعید به نظر نمیرسد.
بهویژه آنکه که قبلا نیز در مسیر پروسه صلح با کردها تا نقاط بسیار حساسی هم پیش رفته است، مقامات آک پارتی هرگز از مرگ این گزینه سخن نگفتد و تنها تاکید کردند که پروسه آشتی فعلا در فریز به سر می برد. پس آنچه از این رفتار کاملا مشخص است این مسئله است که آک پارتی فعلا ترجیح می دهد تا بدون امتیاز دادن به کردها تمامی گزینههای دیگر در منطقه را مورد آزمایش قرار دهد، درست مانند وضعیت حال حاضر که بعد از حمله به جرابلس روی داد. وضعیت فعلی سوریه نیز بیشتر از آنکه به جنگ و تشدید جنگ شبیه باشد به ترک مخاصمه از سوی تمامی بازیگران سوریه شبیه است.