کد خبر: 9170
تاریخ انتشار: 25 اسفند 1397 - 14:43
منصور براتی
«شکنندگی دولت ها» یکی از مفاهیم نسبتاً جدید در علوم سیاسی و روابط بین الملل به حساب می‌آید که افزارها و امکاناتی کاربردی را جهت تحلیل عملکرد دولت‌های مختلف در زمینه‌های گوناگون فراروی پژوهشگران قرار می‌دهد.


به گزارش فراتاب به نقل از کادراس «شکنندگی دولت ها[1]» یکی از مفاهیم نسبتاً جدید در علوم سیاسی و روابط بین الملل به حساب می‌آید که افزارها و امکاناتی کاربردی را جهت تحلیل عملکرد دولت‌های مختلف در زمینه‌های گوناگون فراروی پژوهشگران قرار می‌دهد. این مفهوم که در سال‌های اخیر به صورت یک شاخص درآمده از سوی «بنیاد صلح[2]» به صورت سالانه بر روی 178 کشور جهان مورد تطبیق داده می‌شود. این شاخص با محاسبه نمره هر واحد سیاسی در حوزه‌های مختلفِ مورد بررسی اقدام به گرفتن نمره میانگین دولت‌ها کرده و رتبه هر دولت را نیز از منظر شکنندگی ارائه می‌کند.

 

معیارهای شاخص دولت شکننده

به طور کلی شاخص دولت شکننده که تا چند سال پیش با عنوان شاخص «دولت درمانده[3]» نیز شناخته می شد به شکست‌ یا موفقیت دولت‌ها در اجرای موثر وظایف خود در زمینه‌های گوناگون از جمله، حفظ امنیت و جلوگیری از مداخلات خارجی، ارتقای مشروعیت سیاسی، توسعه اقتصادی، ارائه خدمات عمومی، حاکمیت قانون، مطالبات اقوام و ... می‌پردازد. هرچه واحدهای سیاسی رتبه پایین‌تری به دست بیاورند از منظر شکنندگی، وضعیت بغرنج‌تری خواهند داشت و هرچه رتبه آن‌ها از 1 دورتر شود، وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد. برای نمونه در این شاخص دولت‌های یمن، سوریه و افغانستان رتبه های نخست را معمولاً به خودشان اختصاص می‌دهند و کشورهای اروپایی و آمریکا معمولاً در رده‌های بالای 100 قرار می‌گیرند.

معیارهای این شاخص در سه دسته کلی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار می گیرند. در دسته اجتماعی «فشارهای جمعیتی[4]»، «پناهجویان و افراد بی‌خانمان درون مرزها[5]»، «شکایات گروهی[6]» و «فرار مغزها و نیروی انسانی» مورد بررسی قرار می‌گیرد و در حوزه اقتصادی معیارهایی همچون «توسعه نامتوازن[7]» و «فقر و تنزل اقتصادی[8]» مبنا قرار می‌گیرد. همچنین در دسته سیاسی نیز «مشروعیت سیاسی»، «خدمات عمومی»، «حقوق بشر و حاکمیت قانون»، «ساختار امنیتی[9]»، «چند‌دستگی نخبگان[10]» و نهایتاً «مداخلات خارجی» ارزیابی شده و کارنامه سالانه هر واحد سیاسی را تشکیل می‌دهد.

 

شکنندگی دولت‌ها و جرایم سازمان‌یافته

تجربه ثابت کرده هرچه میزان شکنندگی دولت‌ها افزایش می‌یابد جرایم سازمان‌یافته، تروریسم و نیز جرایم سایبری نیز درون مرزهای آن‌ها افزایش می‌یابد؛ قاچاق مواد، قاچاق انسان، جرایم رایانه‌ای و تروریسم از جمله مواردی به شمار می‌آیند که به طور مستقیم با مسائلی نظیر، فساد دولتی، حاکمیت قانون و نیز برقراری امنیت در مرزها و داخل کشورها مرتبط هستند. یافته‌های پژوهشی در «مرکز مطالعات استراتژیک کلیگندال» نشان از آن دارد که دولت‌های شکست خورده، به مثابه مأمنی برای سازمان‌های تروریستی و خرابکار عمل می کند، زیرا این سازمان‌ها می‌توانند به خوبی در چنین کشورهای اقدام به برنامه‌ریزی، اجرا، حمایت و فعالیت‌های مالی تروریستی کنند. زیرا یا اصولاً حکومت‌های درمانده یا از حضور و فعالیت‌های این سازمان‌ها مطلع نمی‌شوند و یا در صورت اطلاع قادر به تضعیف و نابودسازی آن‌ها نیستند.

پناهگاه‌های سازمان‌های تروریستی در این کشورها «سیاه‌چاله‌های تروریستی[11]» خوانده می‌شود. البته شکل‌گیری این سیاه‌چاله‌ها فراتر از ضعف‌های حکومت‌ها نیازمند «مزیت‌های نسبی تروریستی[12]» است. این مزیت‌های نسبی عبارتند از تنش‌های اجتماعی، منازعات داخلی، شکست‌ در اجرای سیاست‌های کلان، فساد، فرصت‌های اقتصادی نامتوازن، توسعه‌نیافتگی اقتصادی و نیز پاره‌ای عوامل خارجی. در واقع هرجا ضعف‌های حکومت و مزیت‌های نسبی تروریستی با هم جمع شوند سیاه‌چاله های تروریستی پدیدار می‌گردند.

همچنین تجربه کشورهایی همچون افغانستان و عراق بهخ خوبی بازنمایاننده این واقعیت است که سازمان‌های تروریستی در فقدان دولت‌های کارآمد آزادانه به اعمال قدرت بر مناطق مختلف این کشورها پرداخته و فوراً وارد روندهای کشت، تولید و حتی تجارت مواد مخدر نیز شده‌اند.

 

خاورمیانه و دولت‌های شکننده

خاورمیانه یکی از مراکز مهم گروه‌های تروریستی و فعالیت‌های مخرب سازمان‌یافته است و در عین حال دولت‌های این منطقه از جهان عمدتاً با مشکلاتی نظیر بی‌ثباتی، جنگ داخلی، فساد دولتی، ضعف اقتصادی  درگیر هستند دیکتاتوری‌های بی‌اعتنا به قوانین اساسی، دموکراسی و حاکمیت قانون در این منطقه از معدود نظام‌های مردم‌سالار بسیار بیشتر هستند.  در نمودار زیر  رتبه جهانی هر یک از دولت‌های خاورمیانه از سال 2011 تا 2018 از منظر شکنندگی جمع آوری شده و میانگین رتبه هر دولت نیز محاسبه شده تا نهایتاً رتبه هر یک از 16 کشور در این 8 ساله مشخص شود.جمع‌آوری رتبه این کشورها 8 سال گذشته و گرفتن میانگین آن نکات جالب توجهی را برای پی دارد که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم. البته دو کشور افغانستان و پاکستان را نیز به دلیل اهمیت آن‌ها در حوزه جرایم سازمان‌یافته مسامحتاً در جدول زیر منظور کرده‌ایم.

 

جدول رتبه‌بندی کشورهای خاورمیانه از منظر شکنندگی دولت

 

نخستین نکته قابل توجه آنکه یمن در 8 سال گذشته، شکننده‌ترین دولت خاورمیانه بوده و امارات متحده عربی، از این منظر بهترین وضعیت را داشته‌است. یمن و و امارات همچنین رکورد‌دار بدترین و بهترین رتبه از منظر شکنندگی دولت در نیز در بین کشورهای خاورمیانه به خود اختصاص داده‌اند؛ یمن از منظر شکنندگی دولت در سال 2018 پس از سودان و سومالی در جایگاه سومین دولت شکننده جهان قرار گرفته و در سوی دیگر طیف امارات متحده عربی در سال 2017 رتبه 147 جهان را به دست آورده که بهترین رتبه یک کشور خاورمیانه‌ای در 8 سال اخیر به حساب می‌آید و به نزدیک به رتبه کشورهای اسلواکی، اسپانیا و لهستان است.

نکته جالب دیگر این است که با وجود جنگ دخلی گسترده و عدم وجود دولت در بخش‌های وسیعی از سوریه طی چند سال گذشته، میانگین رتبه این کشور هنوز هم به دلیل رتبه‌ نسبتاً مناسب در سال‌های 2011 و 2012 از پاکستان، عراق، افغانستان و یمن بهتر است. عراق نیز با وجود روند نسبتاً صعودی از سال 2011 تا 2014، با ظهور داعش مجدداً دچار تنزل جایگاه شده و رتبه‌ای بهتر از سومی را به‌دست نمی‌آورد. افغانستان نیز با در سال‌های اخیر تنها 3 رتبه جایگاه خود را بهبود بخشیده که چندان محلی از اعراب پیدا نمی‌کند.

جمهوری اسلامی پاکستان نیز که بهترین رتبه خود را در سال 2018 به دست آورده در مسیر رو به رشد به پیش می‌رود. در این میان اما جمهوری اسلامی ایران تنها کشور خاورمیانه‌ای به حساب می‌آید که از سال 2012 به بعد به طور مداوم در مسیر ارتقا به پیش رفته و از رتبه 34 در این سال به رتبه 52 جهان رسیده و به طور میانگین در جایگاه هفتم خاورمیانه قرار دارد. اما رتبه ایران براساس آمار سال 2018 هشتم است و وضعیت بهتری از لبنان دارد.

به‌جز دولت‌هایی یاد شده سه کشور ترکیه، اردن و مصر، به ترتیب با بیشترین میزان تنزل، رکورددار بیشترین افت در جایگاه هستند؛ به طوری‌که ترکیه 46 رده، اردن 15 رتبه و مصر 9 رتبه افت کرده‌اند. با این وجود میانگین رتبه دو کشور ترکیه و اردن همچنان قابل قبول است. دولت عمان نیز اگرچه در مجموع جزء بهترین کشورهای خاورمیانه از منظر شکنندگی دولت به حساب می آید اما به 8 رتبه تنزل از 2011 تا 2018 روبه‌رو شده است.

از سوی دیگر اما رژیم صهیونیستی و کرانه باختری، جمهوری اسلامی ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز به ترتیب با 24، 17، 8 و 6 رتبه ارتقای جایگاه در طول 8 سال گذشته بیشترین عملکرد مثبت را به خود اختصاص داده اند.

کویت نیز که وضعیت نسبتاً خوبی داشته، در 8 سال گذشته چندان تغییری نکرده است. دولت قطر نیز که 2014 تا 2017 روندی رو به رشد را طی کرده، به دلیل محاصره پنج کشور عربی در ژوئن 2017 دچار 6 رده تنزل شده ولی با این وجود همچنان در جایگاه پانزدهم خاورمیانه قرار دارد و تنها امارات وضعیت بهتری از این کشور دارد. چه‌بسا در صورت حل و فصل بحران قطر این کشور بتواند به سرعت جایگاه امارات متحده عربی را نیز درنوردد و بهترین وضعیت را در بین واحد‌های سیاسی خاورمیانه به دست آورد.

 

 پی‌نوشت‌ها


[1].Fragile State Index

[2].Fund for Peace

[3].Failed State Index

[4] -منظور از فشارهای جمعیتی (Demographic Pressures) فشارهایی است که از سوی جمعیت ساکن در مرزهای هر دولت و محیط داخلی به آن وارد می‌شود. مثلاً نیاز مردم به غذا، آب آشامیدنی سالم، بهداشت و ..

[5]- این معیار بیشتر در کشورهایی موضوعیت پیدا می‌کند که به طور کامل و یا برخی مناطق آن درگیر جنگ، جنگ داخلی یا منازعات قومی است و در نتیجه این منازعات تعداد افرادی که خانمان خود را از دست داده و ناچار از فرار از محل زندگی خود می‌شوند به شدت افزایش می‌یابد. در حال حاضر، سوریه، عراق و یمن دارای چنین شرایطی هستند.

[6] - مقصود از شکایات گروهی، اختلافات و تعارضاتی است که میان گروه‌های مختلف قومی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی به‌وجود می‌آید. برای مثال اختلافات موجود میان شیعیان، سُنی‌ها و کُردها در عراق از این قسم است. در هر دوره از تاریخ این کشور یکی از گروه‌ها نسبت به دیگران از امتیازات بیشتری برخوردار شده است، مثلاً در دوره حکومت صدام حسین، اقلیت سنُی از امتیازات بیشتری برخوردار بود و پس از سقوط وی امتیازات شیعیان افزایش یافته است.

[7]. Uneven Economic Development

[8]. Economic Decline and Poverty

[9] - این معیار به طور عمده تهدیدات امنیتی موجود علیه یک دولت را مورد بررسی قرار می‌دهد. شورش، بمب‌گذاری، جنبش‌های اعتراضی، کودتاها، گسترش تروریسم و افزایش تلفات ناشی از این دست حملات و رویدادها در این معیار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

[10]- منظور از چند‌دستگی نخبگان (Factionalized Elites) تحت‌الشعاع قرار گرفتن عملکرد نهادهای سیاسی با مسائل قومی، طبقه‌ای، نژادی، مذهبی و ... است. در این مورد نیز عراق مثال گویایی است، زیرا در این کشور حتی تقسیم شدن پست‌های مدیریتی و سیاسی نیز از طریق دسته‌بندی‌های چندپارگی طایفه‌ای و مذهبی قرار می‌گیرد.

[11] . Terrorist Black Hole

[12]. Terrorist Comparative Advantages

نظرات
آخرین اخبار