آیا آمریکا توانایی ورود به جنگی جدید را دارد؟ | فراتاب
کد خبر: 8966
تاریخ انتشار: 1 آبان 1397 - 19:38
اندیشکده رند بررسی کرد:
اندیشکده رند در گزارشی تحلیلی با توجه به افکار عمومی آمریکا در پی جنگ‌های افغانستان و عراق، رشد قابلیت‌های نظامی- دفاعی روسیه و چین به‌عنوان قدرت‌های هسته‌ای نتیجه گیری کرد نه‌تنها جنگ با این دو کشور که تقابلات موجود هم عواقب بسیار جدی در پی خواهد داشت.

فراتاب- گروه بین الملل: علیرغم تهدیدات رو به رشد اخیر روسیه و چین علیه آمریکا و تقویت احتمال وقوع جنگی بزرگ میان آن ها، حضور نظامی آمریکا در افغانستان و عراق نوعی بیزاری و خستگی عمومی درون جامعه آمریکا نسبت به جنگ ایجاد کرده است .

مردم آمریکا معتقدند این جنگ ها باعث شده است کشورشان بیش از آن که در مقام یک قدرت بزرگ جنگی ظاهر شود، کلیه منابع و نیروهای خود را در مسیر مبارزه با تروریسم و مقابله با نیروهای شورشی متمرکز کند. از طرفی در صورت آغاز جنگ احتمالی از سوی روسیه و چین، وزارت دفاع آمریکا نیاز به یک استراتژی هوشمندانه و قوی دارد تا بتواند در برابر این حملات از آمریکا محافظت نماید و بر موانع پیش رو غلبه کند؛ زیرا اقدامات اخیر روسیه و چین نشان دهنده تمایل آن ها به بر بهم زدن نظم بین المللی و ایجاد تزلزل در موقعیت فعلی آمریکاست. از این رو وزارت دفاع آمریکا به منظور ممانعت از ماجراجویی بیشتر دو کشور مذکور باید در حوزه تکنولوژی های جدید سرمایه گذاری کند، آن ها را به خدمت بگیرد و نیروهایش را در موقعیت های مکانی مناسبی مستقر نماید تا بتوانند به سرعت نسبت به حملات احتمالی واکنش نشان دهند. اما تا زمانی که جامعه آمریکا خطر وقوع چنین جنگی را جدی فرض نکند، وزارت دفاع نمی تواند به آسانی برای افزایش میزان بودجه و یا تغییر رویکردهای خود در این زمینه اقدام کند.
رفتارهای اخیر حکومت روسیه و چین نگرانی هایی برای آمریکا ایجاد کرده است. برای مثال از آنجایی که هر دو کشور با مسائلی همچون مشروعیت و مقبولیت حکومت های خود نزد جامعه و همچنین مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند، تمایل دارند تا با ماجراجویی در خارج از مرزهای خود بر ضعف ها و ناکارآمدی های داخلی شان سرپوش بگذارند. علاوه بر این، ماجراجویی روس ها در کریمه اوکراین و سوریه، ترور مخالفان سیاسی در خارج از مرزهای کشور ، دخالت در سیاست های داخلی آمریکا، اروپا و سرکوب مخالفانش در داخل ، نشانگر تمایل واضح این کشور به نادیده گرفتن هنجارهای بین المللی موجود و به چالش کشیدن نظم موجود است. به همین ترتیب نیز چین در جنوب دریای چین پاسگاه جزیره ای را ایجاد کرده و ژاپن، فیلیپین و سایر کشورهای شرق آسیا را بر سر دعاوی سرزمینی به چالش کشیده است و کماکان تهدیدی جدی برای تایوان محسوب می شود. روسیه و چین برای پیشرفت توانمندی های خود در حوزه سیستم های هواپیمایی و به منظور مقابله با هواپیماهای جنگی آمریکا سرمایه گذاری و تمرکز ویژه ای کرده اند؛ بنابراین از این جهت نیز تهدیدی جدی برای آمریکا محسوب می شوند .
حتی اگر احتمال بروز جنگ میان آمریکا با چین و روسیه بعید باشد، وقوع آن می تواند تبعات و پیامدهای گسترده ای داشته باشد. تهاجم روسیه به حوزه بالتیک می تواند سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را در هم بشکند و اروپا را با چشم انداز تهاجم بیشتر روسیه تهدید کند. یک حمله احتمالی چین به تایوان در صورتی که موفقیت آمیز باشد، می تواند آغاز شروع یک بحران بزرگ در آسیا و سراسر جهان محسوب شود و همچنین می تواند این پیام را به متحدان آمریکا از جمله ژاپن، کره جنوبی و سایر اعضای جامعه جهانی مخابره کند که آمریکا در موضع ضعف قرار گرفته، دیگر توانایی محافظت از متحدان خود را ندارد و نمی تواند به حفظ ثبات در عرصه بین المللی کمک نماید.
گسترده شدن منازعات میان آمریکا با روسیه و چین به آشفتگی هرچه بیش تر بازارهای مالی و تجاری بین المللی منجر خواهد شد. هر دو کشور روسیه و چین دارای تسلیحات هسته ای هستند و توانایی استفاده از این تسلیحات را در جنگ احتمالی مذکور و در مقابله با آمریکا دارند که منجر به آسیب های جدی فراوانی خواهد شد. علاوه بر آن در هر جنگی جریان ها و روابط اقتصادی مختل می شود. برای مثال جنگ احتمالی آمریکا با چین بر تجارت فی مابین دو کشور تاثیری فراتر از آنچه در اختلاف تعرفه فعلی دیده می شود، خواهد گذاشت. بررسی این موارد گویای این است که آغاز جنگ احتمالی مذکور به هیچ روی به نفع آمریکا نخواهد بود. لذا آمریکا باید از تمام ابزارها برای جلوگیری از وقوع جنگ استفاده کند و در عین حال میزان آمادگی خود را برای وقوع احتمالی چنین جنگی افزایش دهد. در این زمینه وزارت دفاع آمریکا اقداماتی انجام داده، اما لازم است که اقدامات بیشتری صورت پذیرد. نیروی هوایی آمریکا به تهیه تانکرها، بمب افکن ها و جنگنده های جدید مبادرت ورزیده و همچنین پایگاه های خود در شرق آسیا را نیز تقویت کرده است. نیروی دریایی کشتی های بیشتری ساخته و ارتش در حال توسعه قابلیت تهاجم و شلیک های غیر مستقیم است.
اما به طور گسترده تر آمادگی برای این جنگ احتمالی می تواند مستلزم تغییر نسل در نیروهای مسلح ارتش آمریکا باشد تا شاهد تغییر رویکرد در عملیات مبارزه باشیم. مراکز فرماندهی آمریکا که بر عملیات ضد تروریستی و مقابله با گروه های شورشی تمرکز کرده اند، ممکن است برای سرعت و مقیاس جنگ احتمالی مذکور مناسب نباشند. وزارت دفاع آمریکا به احتمال قوی ناچار خواهد شد تا به چگونگی نحوه تخلیه غیر نظامیان از مناطق جنگی، رسیدگی و مدیریت اطلاعات طبقه بندی شده و اعطای مجوز قانونی برای استفاده مهلک و مرگبار از نیروی زور و فشار بپردازد.
اخیرا آمریکا موقعیت خود را در اروپای شرقی نیز بهبود بخشیده که این امر می تواند به منظور استقرار نیروها و تجهیزات کافی برای جلوگیری از تجاوز و حمله روسیه به خاک این کشور صورت گرفته باشد. در همین راستا می توانیم به سرمایه گذاری های بیش تر در دفاع موشکی اشاره کنیم که به بهبود قابلیت های آمریکا در اروپا و آسیا منجر می شود. با این همه اما خطر فراگیر جنگ احتمالی مذکور برای آمریکا نامعلوم است و عواقب منفعل بودن در این باره ممکن است بسیار شدید و زیانبار باشد. بهتر آن است که از هم اکنون تمهیدات لازم را برای دفع خطرات جنگ بیاندیشند، تا زمانی که برای این کار بسیار دیر شده باشد.
منبع: اندیشکده رند
نویسنده: مایکل اسپیرتاس


برگردان به فارسی: عطیه بلبل امیری، کارشناس ارشد روابط بین الملل
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار