فراتاب - گروه بین الملل: او را قویترین رهبر جهان مینامند؛ چرا که همزمان با ریاست بر کاخسفید، فرمانده کل قوا در آمریکا هم هست و بالاترین مقام سیاسی در کشوری است که بزرگترین اقتصاد جهان را دارد. این دو ویژگی کافی است که شغل او را هم"سختترین" کار دنیا بنامند.
اگر صندلی او "مهم ترین" است پس تعجبی هم ندارد که برای رسیدن به آن باید از "هفت خان" گذشت.
هفت خانی که کارزارهای عبور از آنها اغلب طولانی و نفسگیر است و ماهها قبل از روز رأیگیری آغاز میشود.
این رقابت مستلزم کار شبانهروزی و سفرهای پی در پی در کشوری پهناور است که شرق و غرب آن بیش از ۸۰۰۰ کیلومتر از هم فاصله دارد و تفاوت زمانی میان دو ایالت در دو سر آن (مِین و هاوایی) شش ساعت است.
نخستین خان این کارزار، اعلام داوطلبی برای نامزدی در داخل یک حزب است.
فرد داوطلب معمولا پیش از هر چیز کمیتهای از مشاوران و کارشناسان تشکیل میدهد تا پس از بررسی همه جوانب و جذب اولیه منابع مالی، مشاوران به او بگویند آیا داوطلب شدنش کاری "عاقلانه" است و "اقبالی" برای پیروزی در این رقابتها دارد یا نه.
پس از این که داوطلب توانست حمایت اولیه چهرههای سرشناس حزب را کسب کند و مشاوران انتخاباتی برجستهای به او "چراغ سبز" نشان دادند، رسما داوطلبی خود را اعلام میکند.
بعد از این اعلام رسمی، رقابتهای درون حزبی آغاز میشود، کاندیداها سفرهای ایالتی و گفتگوهای رسانهای را شروع میکنند، ستاد انتخاباتی تشکیل میدهند، شماره حساب برای کمکهای مالی باز میکنند، شعار و نشان خود را منتشر میکنند و کمکم آماده شروع انتخاباتهای ایالتی میشوند.
انتخابات مقدماتی معمولا از اولین روزهای سالی شروع میشود که قرار است در ماه نوامبر آن رأیگیری اصلی برای انتخاب رئیسجمهوری و معاونش برگزار شود.
روز رأیگیری برای انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا هر چهار سال یک بار در روز بعد از اولین دوشنبه ماه نوامبر است.
برای آنها که همه آمریکا را "یکی" میدانند و فرق زیادی میان ایالتهای این کشور قائل نیستند، قوانین پیچیده و گوناگون انتخابات مقدماتی احزاب معیار خوبی است برای شناخت تفاوتهای ایالتی و نظام فدرالی در این کشور ۳۲۰ میلیونی.
انتخابات ایالتی در مرحله مقدماتی (پرایمری)
در این نوع انتخابات، ساکنان یک ایالت مثل انتخابات سراسری از میان داوطلبان نامزدی در درون حزب، یکی را انتخاب میکنند.
این نوع انتخابات میتواند به صورت 'باز' یا 'بسته' برگزار شود هرچند در تعداد معدودی از ایالتها هم ترکیبی از روشهای بسته و باز به کار گرفته میشود.
در انتخابات مقدماتی باز، همه شهروندان واجد شرایط در یک ایالت، فارغ از این که عضو یک حزب باشند یا نباشند میتوانند بعد از ثبت نام اولیه یا حتی ثبت نام در روز انتخابات، در رأیگیری شرکت کنند.
در انتخابات مقدماتی بسته، فقط کسانی که رسما عضویت یک حزب را پذیرفتهاند میتوانند در رأیگیری شرکت کنند.
البته در بعضی از ایالتهای آمریکا همچون آلاسکا هم ترکیبی از دو روش بسته و باز استفاده میشود که طی آن این مسئولان احزاب هستند که در مورد اجازه دادن به رأیدهندگان غیر عضو حزب یا عضو حزب رقیب، تصمیم میگیرند.
در برخی ایالات هم احزاب، صرف حضور در انتخابات اولیه و انداختن برگه رأی به صندوق را برابر با تمایل افراد برای به عضویت در آمدن یا هواداری از حزب خود محسوب میکنند.
انتخابات ایالتی به شکل اجلاسی (کاکِس)
در این نوع انتخابات که معروفترین آن شاید مربوط به ایالت آیوا باشد، اعضای احزاب در همایشهای منطقهای در یک روز معین و در نقاط مختلف یک ایالت دور هم جمع میشوند و پس از بحث و گفتگو در مورد داوطلبان حزب و گوش کردن به سخنرانیهای آنها یا سران محلی حزب، از دواطلب مورد نظرشان به صورت علنی حمایت میکنند.
حمایت علنی در این نوع انتخابات ایالتی به این شکل است که حاضران با بالا بردن دست خود و شمارش آن توسط ناظران رأی میدهند و یا در پایان اجلاس به گروههایی که هر کدام حامی یک داوطلب است تقسیم میشوند و باز هم نتایج به صورت سنتی، توسط ناظران در سالن اجلاس شمارش میشود.
تفاوت اصلی میان دو سیستم مقدماتی و اجلاسی در این است که اولی (پرایمری) به صورت سراسری و دقیقا مانند انتخابات ملی و معمولا در همان شعب اخذ رأی و روز سهشنبه (روز انتخابات در آمریکا) برگزار میشود، اما دومی (کاکِس) توسط احزاب برگزار میشود.
یک فرق اساسی دیگر میان این دو نوع سیستم انتخاباتی آن است که در انتخابات مقدماتی، مانند انتخابات سراسری، رأی به صورت مخفی به صندوق انداخته میشود، اما در کاکِس، وقتی افراد در اجلاس حزب شرکت میکنند و علنا از یک دواطلب حمایت میکنند، رأی خود را آشکار میکنند.
از لحاظ هزینه برگزاری، مخارج انتخابات مقدماتی توسط دولت محلی تأمین میشود در حالی که هزینه کاکِس را حزب برگزار کننده تقبل میکند. شاید هم هزینههای گزاف انتخابات اولیه در سطح ایالتی یکی از عللی بوده که در دهههای اخیر، بیشتر ایالتها به برگزاری انتخابات ایالتی از نوع مقدماتی روی آوردهاند، در حالی که سبک اجلاسی (کاکِس) به صورت کلاسیک و سنتی در سدههای گذشته تنها راه برگزاری انتخابات ایالتی بوده است.
تا اواخر قرن نوزدهم احزاب آمریکا تقریبا در همه ایالتها به سبک اجلاسی (کاکِس) نامزد خود را انتخاب میکردند، اما به تدریج ساکنان ایالتهای مختلف با انتقاد از 'نفوذ فراوان' رهبران احزاب در سیستم انتخاباتی کاکِس، به سمت سیستم مقدماتی (پرایمری) روی آوردند.
به طوری که اکنون تنها ۱۰ ایالت آلاسکا، آیوا، کلورادو، هاوایی، کانزاس، مینهسوتا، مِین، نوادا، داکوتای شمالی و وایومینگ از سیستم اجلاسی (کاکِس) استفاده میکنند و مابقی ۴۰ ایالت آمریکا انتخابات اولیه را به سبک مقدماتی (پرایمری) برگزار میکنند.
طبیعی است که وقتی نام احزاب در آمریکا به میان میآید، همه چیز به دو رنگ قرمز و آبی ختم میشود؛ جمهوریخواهان و دموکراتها.
به عبارت دیگر، این واقعیت که در ۱۶۳ سال گذشته همیشه کرسی ریاست جمهوری آمریکا نهایتا نصیب یکی از دو حزب اصلی شده، این ابهام را دامن زده که 'دموکراسی آمریکایی' چیزی بیشتر از یک فضای دو قطبی نیست.
اما به نظر کارشناسانی چون محسن میلانی، این باور بیشتر متاثر از سیستم انتخابات در این کشور است که 'رأی بیشتر' را به عنوان برنده میشناسد و نه لزوما 'رأی اکثریت' را.
محسن میلانی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه جنوب فلوریدا:
باید اذعان کرد که سیستم انتخاب رئیسجمهوری در آمریکا بینظیر است. انتخابات در بسیاری از کشورهای دموکراتیک دیگر خیلی کوتاه و کم هزینه است، اما در آمریکا رقابتهای مقدماتی و نهایی چیزی حدود دو سال طول میکشد و در دورههای اخیر بیش از ٢ میلیارد دلار در جریان این کارزارها هزینه شده است.
انتخابات در آمریکا دموکراتیک است، اماجوانب غیردموکراتیک هم در آن دیده میشود و مشکلات خاص خود را دارد. برای مثال، در این کشور اقلیت کوچکی میتواند نفوذ زیادی در نتیجه انتخابات داشته باشد.
سیستم انتخاباتی آمریکا به گونهای است که در آن فقط دو حزب، جمهوریخواه و دموکرات، میتوانند غالب شوند.
در اکثر انتخابات ایالتی کاندیداهایی انتخابات را خواهند برد که فقط از رقبای خود رأی بیشتری کسب کنند؛ یعنی احتیاجی به کسب رأی اکثریت ۱+۵۰% ندارند. در حالی که در بسیاری از سیستمهای دمکراتیک اگر هیچ کدام از نامزدها به این حد نصاب نرسند، دو کاندیدا با بیشترین رأی به مرحله دوم انتخابات میروند.
از لحاظ قانونی در روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (امسال هشتم نوامبر) شهروندان مستقیماً به کاندیداهای محبوب خود رأی میدهند، اما این معتمدان ایالتی (الکتورها) هستند که نهایتا رئیسجمهوری را انتخاب میکنند. در اکثر ایالات، کاندیدایی که بیشترین رأی (نه اکثریت آرا به معنی ٥٠٪ +١ رای) آن ایالت را به دست میآورد، تمام سهمیه معتمدان را از آن خود میکند.
در معدودی از ایالتهای آمریکا تعداد معتمدانی که به کاندیداها رأی میدهند دقیقاً انعکاسی است از تعداد آرایی که آن کاندیدا به دست آورده.
ولی در کل، سیستم امروز انتخابات در آمریکا به گونهای است که یک کاندیدا ممکن است بیشترین رأی را در کل کشور نصیب خود کند، ولی به عنوان رئیسجمهوری انتخاب نشود.
برای مثال، در انتخابات سال ۲۰۰۰ میان جرج دبلیو بوش و ال گور، آقای گور در حدود نیم میلیون رأی بیشتر کسب کرد، اما نهایتا انتخاب نشد (چون آقای بوش موفق شده بود تعداد بیشتری نماینده به کالج انتخاباتی بفرستد.)
طرفداران این نظام انتخاباتی معتقدند که این سیستم به ثبات سیاسی در آمریکا کمک بیشتری میکند و مانع از آن میشود که هیئت دولت یا کرسیهای مجلس میان احزاب اصلی و کوچک تقسیم شوند و اختلاف نظر میان آنها به ثبات سیاسی لطمه بزند.
به علاوه، این سیستم انتخاباتی مانع از آن می شود که چند ایالت پرجمعیت (مانند کالیفرنیا یا نیویورک) تعیین کننده اصلی و همیشگی نتیجه انتخابات باشند.
____________________
اعلام نتایج؛ روش 'درصدی' در برابر روش 'همه چیز برای برنده'
یکی دیگر از تفاوتهای قوانین ایالتی و حزبی در آمریکا مربوط به اعلام نتایج انتخابات مقدماتی است.
در حالی که حزب دموکرات آمریکا تقریبا همواره از روش درصدی (توزیعی) برای اعلام نتایج استفاده میکند، حزب جمهوریخواه تصمیمگیری در این حوزه را به اختیار ایالتها گذاشته تا یکی از دو روش درصدی یا 'همه چیز برای برنده' را انتخاب کنند. اما این حزب هم در دهههای اخیر بیشتر به استفاده از روش توزیعی متمایل شده است چرا که بسیاری رأی دهندگان، روش 'همه چیز برای برنده' را "اجحاف در حق اقلیت" توصیف میکنند.
اعلام نتایج بر اساس روش درصدی (توزیعی) به این ترتیب است که احزاب پس از رأیگیری، تعداد نمایندههای ایالت را بر اساس میزان رأی کسب شده، میان نامزدها تقسیم میکنند. برای مثال، اگر نامزدهای الف، ب و ج در یک ایالت با ۱۰ معتمد به ترتیب ۵۰، ۳۰ و ۲۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهند، در سیستم درصدی (توزیعی) نامزد الف ۵ نماینده، نامزد ب ۳ نماینده و نامزد ج ۲ نماینده خواهد داشت.
اما در سیستم 'همه چیز برای برنده' نامزد الف که بیشترین رأی را کسب کرده، یا در روش اجلاسی توانسته حمایت بیشتری جلب کند، هر ۱۰ نماینده را به خود اختصاص خواهد داد که این نمایندگان در گردهمایی ملی حزب حضور مییابند و برای انتخاب نامزد نهایی حزب رأی میدهند.
انتخاباتهای اولیه در ۵۰ ایالت آمریکا معمولا تا ماه ژوئن به اتمام میرسد و همه چیز آماده تصمیمگیری نهایی در گردهمایی ملی حزب میشود.
شرط برنده شدن در این انتخابات هم کسب تعداد لازم نماینده (دلیگیت) است که برای حزب دموکرات ۲۳۸۳ دلیگت (از مجموع ۴۷۶۵ نماینده ایالتی) و برای جمهوریخواهان ۱۲۳۷ نماینده (از مجموع ۲۴۷۲ نماینده ایالتی) است.
گردهمایی ملی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات که اغلب در میانه یا اواخر تابستان برگزار میشود، معمولا مراسمی است برای معرفی نامزد نهایی حزب و اعلام اهداف حزب برای اداره کشور در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری.
به صورت عرفی و سنتی، دواطلبی که به حد نصاب لازم در انتخابات ایالتی رسیده میتواند با ضریب اطمینان بسیار بالایی به کسب نامزدی حزبش در جریان گردهمایی ملی امیدوار باشد (چرا که اکثر نمایندگان ایالتی به رأی دادن به نامزدها بر اساس نتایج انتخابات ایالتی متعهد هستند)، اما از آنجا که احزاب در آمریکا برای انتخاب نامزد نهایی خود الزامی 'قانونی' به نتایج انتخاباتهای مقدماتی ندارند و نمایندگان ایالت در تئوری میتوانند "بنا بر دلایل مستحکمی" نظر خود را تغییر دهند، نتیجه رسمی نهایی فقط در جریان گردهمایی ملی حزب اعلام میشود.
این همان چیزی است که در ماههای نخست رقابتهای ایالتی امسال (۲۰۱۶) در ارتباط با پیشتازی دونالد ترامپ مطرح شد و بسیاری از احتمال رد نامزدی او در گردهمایی ملی حزب جمهوریخواه، با وجود پیروزیاش در انتخابات ایالتی سخن گفتند.
اِلِین کِیمارک، از کارشناسان ارشد موسسه مطالعاتی بروکینگز و نویسنده کتاب "دنیای مقدماتیها؛ همه چیز درباره انتخابات مقدماتی آمریکا"، در گفتگوی اخیرش با برنامه 'هوای تازه' شبکه ملی رادیوهای عمومی در آمریکا (ان.پی.آر) در این باره مثال جالبی زده است.
____________________
الین کیمارک، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد و پژوهشگر ارشد موسسه تحقیقاتی بروگینگز:
...مثال جالب در این باره، میتوانست در سال ۲۰۰۸ روی دهد. اگر به خاطر داشته باشید، در آن سال سناتور جان ادواردز از ایالت کارولینای شمالی، نامزدی بسیار جدی در رقابتهای درون حزبی دموکراتها به نظر میرسید. نام او در سال ۲۰۰۴ برای پست معاون رئیسجمهوری مطرح شده بود. سناتور کنگره بود و سابقه سیاسی بارزی داشت. او در کورس رقابتها نتوانست به اندازه هیلاری کلینتون و باراک اوباما دلیگیت (نماینده) جمع کند اما فرض کنید که او با کسب دلیگیتهای بسیار - حتی فرض کنیم بیشترین - به گردهمایی ملی دموکراتها در ماه ژوئن آن سال میرفت.
خب اگر باز هم به خاطر داشته باشید، تابستان آن سال افشا شد که جان ادواردز، در همان ایام انتخابات مقدماتی، روابط خارج از زناشویی داشته و معشوقهاش از او حامله هم شده. همچنین فاش شد که او از پولهایی که مردم به ستاد انتخاباتی او هدیه کرده بودند برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی اخلاقی استفاده کرده بود. حالا فرض کنید که این رسوایی چند ماه زودتر و دقیقا قبل از گردهمایی ملی حزب دموکرات در ماه ژوئن منتشر میشد.
خب طبیعی است که فکر کنیم، نمایندگان ایالتی که بر اساس نتایج انتخابات اولیه ملزم به حمایت از جان ادواردز بودند به یک باره خود را در موقعیتی جدید میدیدند. آنها با خود میگفتند 'ما فکر میکردیم او نامزد مناسبی است، اما در آن زمان از این رسوایی بیخبر بودیم و حالا مشخص شده که او نامزد مناسبی نیست.'
{در چنین موقعیت فرضی} آنها دو راه داشتند؛ یکی راه قانونی (آییننامه حزب) که اجازه حذف نامزد پیشتاز انتخابات مقدماتی را میدهد و دوم راه حل سیاسی. طبیعی است که شما همیشه میتوانید راه قانونی را بر اساس منطق سیاست تنظیم کنید.
____________________
با وجود فرض ممکنی که الین کیمارک مطرح میکند، در نیم قرن گذشته تقریبا همیشه داوطلبانی که پیروز انتخابات ایالتی بودهاند، به عنوان نامزد نهایی حزب خود معرفی شدهاند.
بدین ترتیب، اگر پایان رقابتهای درون حزبی را روزی که یکی از دواطلبان به حد نصاب لازم (۲۳۸۳ دلیگت دموکرات و ۱۲۳۷ دلیگت جمهوریخواه) رسیده فرض کنیم و همایش سراسری احزاب را تنها فرصتی برای رسمیت بخشیدن به آن بدانیم، آن وقت باید گفت رویارویی رسمی دو حزب جمهوریخواه و دموکرات برای تصاحب کاخسفید، معمولا از اوایل تابستانی سالی شروع میشود که قرار است در میانه پاییز آن (نوامبر) انتخابات برگزار شود.
به عبارت دیگر، هنوز چهار ماه مانده به روز انتخابات برای آمریکاییها و تمام مردم جهان 'مصاحبه شغلی' برای انتخاب 'قدرتمندترین رئیسجمهور جهان' به پایان رسیده و فقط دو نفر ماندهاند که یکی از آنها برای چهار سال آینده آدرس پستیاش را به کاخسفید تغییر خواهد داد.