فراتاب – زهرا سعیدی: موضوع تأمین امنیت در کشور افغانستان به عنوان یکی از ناامن ترین کشورهای دنیا، از چالش های اساسی این کشور در دهه های اخیر می باشد. علاوه بر گروه شبه نظامی طالبان که تا سالها ثبات و امنیت کشور را با مشکل مواجه ساخته بود، ظهور دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در سالهای اخیر و نوع ارتباط و رقابت آنها با طالبان، این چالش را دو چندان نموده است که برای پی بردن به تأثیر این موضوع بر امنیت افغانستان، ابتدا باید به تبیین روابط طالبان و داعش پرداخت:
موضوع صلح و امنیت یکی از دغدغه های سیاسی مهم افغانستان در چند دهه اخیر می باشد. یکی از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در این روند، موضوع طالبان و نحوه برخورد یا تعامل دولت با آنان می باشد. گروه طالبان که چند سال پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و سرنگونی حکومت کمونیستی قدرت را به دست گرفته بود، در سال ۲۰۰۱ با حمله ارتش ایالات متحده، از قدرت برکنار گردید و تأمین بخش مهمی از امنیت بر عهده نیروهای خارجی از جمله آمریکا گذاشته شد. بعد از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، دولت جدید افغانستان متولی برقرای امنیت گردید، هرچند طالبان نیز در این دوره بیکار نمانده و جدال خونین خود با دولت جهت کسب قدرت را ادامه داده است. از این رو موضوع برخورد و تعامل دولت با طالبان به مسئله ای مهم جهت تأمین امنیت تبدیل گشته است. بنابراین، دولت جدید افغانستان با در پیش گرفتن استراتژی های متفاوت از جمله انجام مذاکرات صلح با طالبان، تمام تلاش خود را جهت دستیابی به امنیت و صلح به کار برد.
دورنمای آینده افغانستان و امنیت آن تا زمانی که رابطه دولت با طالبان مشخص نگشته، چندان روشن نخواهد بود
بازیگری داعش در افغانستان
در حالی که در سالهای اخیر امید می رفت دولت جدید افغانستان بتواند در مذاکرات خود با طالبان به نتایجی دست یابد، اما ظهور داعش و مواضع متفاوت طالبان نسبت به آنها، این معادلات را پیچیده تر نمود و باعث ایجاد چنددستگی میان طالبان در قبال این گروه شبه نظامی گردید. این مواضع از ارتباط و بیعت طالبان تا بیتفاوتی و حتی رقابت با داعش قابل مشاهده می باشد که اتخاذ هر یک از این مواضع تأثیرات خاص خود را بر امنیت افغانستان دارد.
در وضعیت همکاری و یا اتحاد طالبان با داعش، هرچند دولت افغانستان تا دورهای این ادعا را رد و تکذیب مینمود؛ اما وقوع برخی از حوادث تروریستی در افغانستان و مشخص شدن نقش داعش و طالبان در آن حوادث، خلاف ادعای رهبران این کشور را اثبات نمود.
استراتژی داعش که از نظر جغرافیایی مناطق وسیعی از خاورمیانه تا آسیای میانه و از جمله بخش های وسیعی از افغانستان، ایران و پاکستان را شامل می شود، همواره تمایل خود به عضوگیری از این کشورها و از جمله افغانستان را اعلام نموده که این مسئله می تواند ثبات و امنیت این کشور را با مشکلات افزون تری مواجه نماید.
اما در کنار بیعت و همکاری برخی از طالبان، بسیاری از آنان نیز به مخالفت و موضعگیری علیه داعش پرداخته اند که این اختلافات عمدتاً ناشی از رقابت ایدئولوژیکی و سیاسی این گروههای رادیکال است؛ زیرا به زعم بسیاری از طالبان، موافقت با داعش به منزله پذیرفتن خلافت و رهبری آنان می باشد، در حالی که برخی از طالبان با رد رهبری داعش، از نظر سیاسی به دنبال کسب قدرت و منافع سیاسی خاص خود هستند.
از این رو، رقابت و اختلاف میان این دو گروه در مواردی به رقابت های مسلحانه در بخش هایی از افغانستان نیز منجر شده که درگیری در ولایات هرات، زابل و ننگرهار مصداق بارزی از تأثیر این وضعیت بر امنیت افغانستان می باشد.
چشم انداز آتی امنیت در افغانستان
بنابراین، با توجه به این شواهد باید گفت دورنمای آینده افغانستان و امنیت آن تا زمانی که رابطه دولت با طالبان مشخص نگشته، چندان روشن نخواهد بود و هر چند فعالیت داعش تاکنون به صورت مستقیم تاثیر چندانی بر افغانستان نداشته است، اما اتحاد و رقابت طالبان با داعش می تواند چشم انداز تأمین امنیت در افغانستان را با مشکلی اساسی مواجه سازد.
به نظر می رسد افغانستان جهت گریز از این مسئله و پیشبرد اهداف خود در راستای تکمیل پروسه دولت ملت سازی و تحکیم امنیت، باید با جدی گرفتن مسیر صلح با طالبان، به تأمین امنیت خود بپردازد تا از این طریق مانع از نفوذ داعش در افغانستان گردد.