کد خبر: 1855
تاریخ انتشار: 27 اردیبهشت 1395 - 12:25
بهرام ولدبیگی
متن کامل سخنرانی بهرام ولدبیگی مولف کتاب "برتارک طوفان، ملا مصطفی بارزانی به روایت مطبوعات ایران"

فراتاب: بهرام ولدبیگی مولف کتاب "برتارک طوفان، ملا مصطفی بارزانی به روایت مطبوعات ایران" در مراسم رونمایی از این اثر در سخنرانی خود ضمن اشاره به مبارزات طولانی رهبر فقید کُرد از پیوندهای دیرین و ناگسستنی کردها و ایرانیان و اعتقاد ملامصطفی به این مهم سخن راند و در وصف خدمات وی به ملت کرد گفت: بارزانی صدای ملت رنج کشیده و کهنسال کُرد را جهانی کرد. متن کامل سخنرانی این روزنامه نگار و نویسنده کُرد در این مراسم که در اختیار فراتاب قرار گرفته است، بدنبال خواهد آمد:

 

بسیار خرسندم از تشریف فرمایی اصحاب فرهنگ، تاریخ و روزنامه نگاری این مرز و بوم، اساتید گرانقدر و دیگر شخصیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی که در این نشست تاریخی حضور پیدا کرده‌اند. از جانب خود و جناب آقای محمدعلی جعفریه مدیر محترم نشر ثالث خیرمقدم عرض می‌کنم.

امروز روزی مبارک و روز یادآوری و بازخوانی تاریخ ماندگاریست تا صفحات وزین آن به مانند خود ورق بخورند و حقایق تاریخی جلوه‌ای زیبا به خود بگیرند چرا که اساس تاریخ مبارزه با فراموشی است. ما گرد آمده‌ایم تا تجلیل کنیم از روزنامه‌نگاران ایرانی که در خلال سال‌های 1324 تا 1358 رخدادهای تاریخی ملتی را در آنسوی مرز در کنار رهبر فقیدشان ثبت و ضبط کرده‌اند که امروز بخشی از آن در کتابی تحت عنوان "برتارک طوفان، ملا مصطفی بارزانی به روایت مطبوعات ایران" رونمایی می شود.

 

اساتید بزرگوار خانم‌ها و آقایان

تدوین تاریخ و تاریخ نگاری برای ملتی که در سرزمین خود، در برابر استیفای حقوق شهروندی، انفال و بمباران شیمیایی می‌شوند و آواره‌گی بیش از یک قرن سرنوشت آنها را رقم می‌زند، سخت‌ترین نوع پدید آوردن و ثبت رخدادهای آن می‌باشد. سرزمینی که چالدران، نوستالژی تاریخی آن است و آن جدایی‌های بی‌انتخاب از مام میهن. امروز اگر با همان زبان پیش با یکدیگر سخن بگوئیم ناخواسته همان تاریخ را نیز تکرار کرده‌ایم. گذشته‌ای که اولین نگارش‌های تاریخیمان با زبان فارسی بوده است.

ایران سرزمین مردمان مهربان، از سال 1292 آغوشش را برای کردهای ساکن در قلمرو جغرافیای عثمانی گشوده است، بدینسان که بخش بزرگی از تاریخ جنبش کردستان با تاریخ سرزمین ایران درآمیخته است. چنانکه این جلسه و این اجتماع معنادار فرهنگی، مظهر همان مهربانی ملت بزرگ ایران است که برای رونمایی از بخشی از این تاریخ مشترک برگزار می‌شود.

بارزانی: اکثریت مردم کردستان مسلمان هستند، دبیر کل پارت دموکرات کردستان اهل تشیع است و هزاران نفر مسیحی در کنار ما علیه بعثی‌ها پیکار می‌کنند برای ما شیعه، سنی و مسیحی فرقی نمی‌کند همه برادریم و برای یک هدف که استقرار عدالت و دمکراسی در عراق است نبرد می‌کنیم

به عنوان روزنامه‌نگاری علاقه‌مند به تاریخ معاصر، زمانی که تدوین این کتاب را آغاز نمودم، با سربلندی به هموطنان دیده و نادیده‌ام در طول چند دهه‌ی اخیر افتخار کردم که بخش‌هایی از تاریخ هم‌ تباران خود را در نهایت امانت‌داری ثبت کرده و در صفحات رنگین مطبوعات ایران، برای امروز ما به امانت گذاشته‌اند.

این حقیقت تاریخی را نباید انکار کرد که رویکرد ملامصطفی بارزانی نسبت به تاریخ باستان ایران، ملل و اقوام آریایی همانند دیگر رهبران کُردزبان در منطقه در طول یک قرن اخیر بسیار برجسته بوده است. رهبرانی همچون شیخ محمود حفید در کردستان عراق و احسان نوری پاشا در کردستان ترکیه که در دفاع از فرهنگ و شناسنامه آریایی خود در برابر حاکمان عثمانی مقاومت کرده و هویت آریایی خود را پنهان ننموده و آن را استمرار بخشیده‌اند.

 شیخ محمود حفید رئیس حکومت کردستان در سلیمانیه در نامه‌ای که در شهریور 1309 برای نماینده بریتانیا در بغداد ارسال می‌کند می‌نویسد:

«برای شما نیز روشن شد که دیگر همزیستی کرد و عرب غیرممکن است، پس از فجایع سهمناکی که عرب‌ها علیه کردها مرتکب شده‌اند دیگر برای ما صبری باقی نمانده است. بنام این ملت آریایی از شما می‌خواهم مردم کُرد را از اعراب جدا کنید.»

از سویی دیگر، احسان نوری پاشا فرمانده قوای ملیون کردستان ترکیه که سالها در ایران در تبعید زندگی کرد و در سال 1355 درگذشت و تهران خانه‌ی ابدی‌اش شد در مقاله‌ای تحت عنوان «سرنوشت ماد» در نشریه‌ی ماد، چاپ تهران، در دی ماه 1324 می‌نویسد:

«ایران چنانکه از نامش نمایان است مهد پرورش نژادآریان است، [...] کرد و ایران مترداف و متمم یکدیگرند [..] و کردان اولین سنگ بنای حاکمیت آریان را در ایران فعلی بکار گذاشته‌اند.))

بارزانی هم به عنوان مسلمانی آزاده با آموزه‌های مولانا خالد نقشبندی و دیگر نحله‌های عرفانی مأنوس بوده و در دفاع از ملت خویش جنبش نوین کردستان را رهبری و در امتداد فرهنگ مشترک، قرابت تاریخی با ایران را مدیریت کرده و با فرهنگ و تمدن آن مأنوس و در اندیشه‌های حافظ، سعدی، مولانا و عطار محشور بوده است.

آنگونه که دکتر منصور تاراجی سردبیر سابق روزنامه اطلاعات که در تیرماه 1353 در کوهستانهای کردستان با بارزانی گفت وگو کرده، می‌نویسد: «ژنرال بارزانی با فارسی فصیحش شنونده را به یاد متون ادبیات قدیم ایران می‌انداخت». مردی که رهبر بلامنازع سه میلیون کرد است، اعلام کرد شما آریایی هستید و ما آریایی، عید بزرگ شما نوروز است و عید بزرگ ما نوروز، ما دارای فرهنگ، تاریخ و سنن مشترک هستیم.

در تداوم این اندیشه بود که این مرد بزرگ در اسفند ماه 1357 در وصیت تاریخی‌اش در آمریکا مبنی بر این که پس از مرگ در کردستان ایران به خاک سپرده شود، احترام و نگاه معنادارش به فرهنگ و تاریخ این سرزمین را تجلی ساخت.

در بعد مذهبی هم در سال 1342 عده‌ای از روحانیون عراق در دفاع از حکومت و علیه کردها فتوا صادر کرده بودند. بارزانی با اعزام هیئتی به محضر آیت الله محسن حکیم مرجع عالیقدر جهان تشیع در نجف با نوشتن نامه‌ای به ایشان پیوند تاریخی جنبش کردستان با مرجعیت شیعه را رقم زد و نتیجه‌ی این گفت و گو، فتوای تاریخی آیت الله محسن حکیم در حمایت از بارزانی و جنبش کردستان در مبارزه با استبداد در عراق بود. از آن سالها روابط فکری و ائتلاف سیاسی کردها با برادران و خواهران شیعه در عراق و ایران تا به امروز در بغداد و تهران ماندگاریِ تاریخی دارد.

 

خانم‌ها، آقایان

تلاشهای روزنامه‌نگاران، مترجمان و نویسندگان ایرانی در خلال سال‌های 1324 تا 1358 در رابطه با انعکاس و ثبت وقایع جنبش کردستان و رهبری بارزانی در شایسته‌ترین بخش از جایگاه تاریخی ملت کرد قرار داشته و قابل تقدیر و ستایش می‌باشد. چندین دهه آمیختگی و قرابت ایرانیان با مبارزات مردم کردستان، امروز به عنوان گنجینه‌ای ماندگار در همبستگی و همگرایی فرهنگی دو ملت دست آوردی بزرگ و غیرقابل توصیف است.

در طول مبارزات حق‌طلبانه مردم کردستان عراق، فرزندان ایران زمین در مقاطع مختلف تاریخی در کنار بارزانی و مردم آن دیار حضور داشته‌ اند که امروز نامشان در کنار رنج‌های آن مردم ماندگار مانده‌ است. این روابط از سال 1325 آغاز شده و نام‌هایی چون صفر قهرمانی با سابقه‌ترین زندانی سیاسی دوران حکومت پهلوی، مرتضی زربخت و دیگر افسران همرزمش که به خاطر همراهی با بارزانی سالها در زندان‌های حکومت شاهنشاهی مقاومتی ستودنی داشتند، در این میان می درخشند.

دکتر منصور تاراجی سردبیر سابق روزنامه اطلاعات: «ژنرال بارزانی با فارسی فصیحش شنونده را به یاد متون ادبیات قدیم ایران می‌انداخت»

قابل ذکر است بارزانی در سالهای حضورش در اتحاد جماهیر شوروی از (1326 تا 1338) ارتباط گسترده‌ای با ایرانیان مبارز و تبعیدی داشته که گوشه‌هایی از این روابط در خاطرات خانم مریم فیروز فرمانفرمایان  و گفت‌وگوهای حمید شوکت با مهدی خانبابا تهرانی و خاطرات نجمی علوی، به خوبی بیان شده‌اند.

دکتر منصور تاراجی اولین روزنامه‌نگار ایرانی بود که همراه‌ جعفر دانیالی (عکاس) در سال 1353 به جبهه‌های جنگ کردستان رفته‌ و با ژنرال بارزانی گفتگو نمود. جهانگیر بلوچ، صالح نیک‌بخت از دیگر روزنامه‌نگارانی بودند که در آن سالها در سفرهای جداگانه به کردستان با بارزانی دیدار و گفت و گو کرده اند. آقای دکتر هوشنگ طالع و همکارانش نیز در روزنامه خاک و خون در تابستان سال 1345 در سفری به کردستان با بارزانی دیدار داشته اند. آقای محمد ابراهیم رنجبر امیری هم در سال 1325 به هنگام سفر بارزانی به تهران در طول ده روز همراه بارزانی بوده است. خوشبختانه آقایان دانیالی، امیری، نیک بخت و طالع امروز در این مجلس حضور دارند.

وظیفه‌ی اخلاقی و تاریخی است گرامی بداریم یاد فرزندان قهرمان ایران را که در خلال انفال صدوهشتادو هزارنفری مردم کردستان و در بمباران شیمیایی حلبچه در کنار پیشمرگان کردستان به شهادت رسیدند. آنچنانکه در کارناوال سرفرازی و قیام مردمی سال 1370 مردم کردستان، ایرانیان به رسم هم‌نژادی و همسایگی درد مشترکشان را با آواره‌گان تقسیم کرده و ایران را به روایتگر تاریخ این ملت تبدیل نمودند. همچنین یاد می کنم از فیلم‌برداران، گزارشگران، روزنامه‌نگاران و عکاسان هم وطنم که در آن سالها با انعکاس رنج‌های مردم کردستان عراق راوی روایت‌های جاودانه تاریخ شدند، عکاسانی چون احمد ناطقی که گاز شیمیایی را به جان خریدند تا عکس "عُمر خاور" حلبچه‌ای را جهانی کنند. یاد می‌کنم از دوست گرانقدرم کاوه گلستان عکاس پرآوازه ایران که به هنگام انعکاس رنجهای این مردم در کردستان عراق به شهادت رسید و بالاخره فرزندان این سرزمین که در مبارزه با تروریسم سیاه داعش در کنار هم‌تباران خود در شنگال و کوبانی، ملت ما را سربلند کردند. این‌ها فرایندی از تاریخ مشترک ایران و کردستان بود که امیدوارم در آینده گامهایی در دو سوی مرز برای ثبت این وقایع و بازخوانی آن برداشته شود تا یادمان نرود که از چه راهی آمده و به اینجا رسیده‌ایم که در تحولات امروز منطقه بیش از گذشته نیازمند تداوم این همگرایی می باشیم.

 

و اما کتاب بر تارک طوفان، ملامصطفی بارزانی به روایت مطبوعات ایران

براساس رسالت روشنگری و تحقق یاد و حقیقت، با همکاری جمعی از دانش آموخته‌گان تاریخ، روایت جنبش کردستان را آغاز تا هر آنچه مطبوعات ایران پیرامون آن منتشر کرده‌اند در پیوند با ریشه‌ها از نو بنویسیم. کتاب بر تارک طوفان اثریست مستند که جایش در کتابخانه‌های ایران و کردستان خالی بود و اولین جلد از یک مجموعه‌ی دوازده جلدی است که تقدیم به علاقمند تاریخ نموده ایم.  این كتاب مشتمل بر شش فصل است. با گاه‌شمارجنبش كردستان، زندگي و مبارزات بارزاني آغاز شده و به ترسيم وي در تحولات مهاباد پرداخته و سپس راهپيمايي تاريخي ايشان از مهاباد تا كرانه‌هاي رود آراس را نظاره‌گر شده و از سال 1324 تا 1358،  ملامصطفي بارزاني را به روايت مطبوعات ايران به تصوير مي‌كشد و در نهايت نيز با مكاتبات با رؤساي جمهور آمريكا و عراق و با گزارش‌هايى از تشييع جنازه ايشان فرجام مي پذيرد.

اسناد کتاب به ما می‌گویند بارزانی در شرایط سخت نبود رسانه و محاصره کردستان عراق، روابط گسترده‌ای با روزنامه‌نگاران در سراسر جهان داشته تا از طریق مصاحبه و گفت وگو صدای ملتش را در آن سرزمین ناشناخته به جهانیان منعکس و بدینوسیله توانست جنبش و رنج‌های ملت کهنسالش را جهانی نماید.

در کتاب برتارک طوفان فقط از مصاحبه‌ها و گفت و گوهای بارزانی، تفاسیر و اخبار مربوط به ایشان در مطبوعات ایران استفاده شده است. به طوری که بخشی از گفتگو‌هایش از جمله با حسنین هیکل سردبیر الاهرام مصر و جوزف کرافت خبرنگار واشنگتن پست در اردیبهشت ماه 1354 که از آخرین گفت‌وگوهای ایشان در تهران می‌باشند به دلیل اعتراض شدید به قرارداد الجزایر هیچگاه امکان چاپ در مطبوعات ایران را پیدا نکردند. امیدوارم در آینده امکان دیده شدن همه‌ی آنچه در مطبوعات و آرشیو و اسناد ایران پیرامون جنبش کردستان موجود است، فراهم گردد.

رهبر آرمانخواه کردستان با رویکرد تکثرگرایی و استفاده از همه‌ی نحله‌های مذهبی و فکری، جنبش را رهبری کرده و در آن سالها در گفتگو با یکی از روزنامه‌های تهران می‌گوید: اکثریت مردم کردستان مسلمان هستند، دبیر کل پارت دموکرات کردستان اهل تشیع است و هزاران نفر مسیحی در کنار ما علیه بعثی‌ها پیکار می‌کنند برای ما شیعه، سنی و مسیحی فرقی نمی‌کند همه برادریم و برای یک هدف که استقرار عدالت و دمکراسی در عراق است نبرد می‌کنیم.

اسناد و محتوای کتاب حاصل تلاش پرمخاطره ی روزنامه‌نگاران شجاعی است که در روزگار بزرگترین جنبش کردستان، رنج سفر به کوهستان‌های منطقه را به جان خریدند و رویدادها را آنگونه که اتفاق افتاده بود دیدند و در جراید معتبر آن زمان منتشر کردند تا تاریخ کردستان براساس واقعیت ورق بخورد که در این مقطع روزنامه اطلاعات در میان مطبوعات ایران بیشترین سهم را در انعکاس تحولات کردستان به خود اختصاص داده است.

مهمانان گرانقدر

این کتاب 38 سال بعد از درگذشت ژنرال کردستان منتشر می‌شود که در آن دیدگاههای ایشان بر مبنای اسناد و مدارک مستند با رهیافت جدید تاریخ‌نگاری ترسیم شده تا باورمندی شیخ پارتیزان به عنوان میراثی که در دل سنگ‌ها و کوهستانهای کردستان حک شده، پیوستگی‌اش با تاریخ گذشته برای ملت ما، مانایی ماندگارش را بیان نماید.

آنطورکه دیوید هرست خبرنگار گاردین در سال 1352 در سفر به کردستان می‌نویسد: بارزانی یکی از مردانی است که جهان سخت به وجودش نیاز داشته است کارهای قهرمانانه‌اش، فرارهای پرمخاطره‌اش و شکیبایی‌هایش از اندازه برون است او زمانی در بارزان تنها چند نفر پیرو داشت، امروز به صورت یکی از برجسته‌ترین رهبران ملی قرن بیستم درآمده و اینک حدود 100 هزارنفر پیشمرگ زیر فرمان دارد.

پیرامون قرارداد الجزایر و خیانت آمریکا، عراق و حکومت پهلوی و اینکه توافق کردند تا ملتی را از گردونه ی تاریخ خارج کنند، قضاوت را برای تاریخ به جای می‌گذاریم که سرنوشت تراژیک شاه ایران و صدام حسین چگونه رقم خورد در حالیکه شاه در سال 1354 در مصاحبه با روزنامه آیندگان در تهران اعلام کرد که «ایران دست از حمایت کردها برداشت، زیرا این شورش بی‌ثمر بود.»

صدام حسین هم در سال 1353 در بغداد در کنفرانس مشترک با جبهه‌ی خلق برای فلسطین به رهبری جورج حبش اعلام کرد که «کردها پایان یافته‌اند، اگر روزی در کوهستانهای برفی کردستان درخت خرما سبز شد آن موقع هم کردها دوباره به مبارزه ادامه داده و زنده می‌شوند.»

بارزانی در شرایط سخت نبود رسانه و محاصره کردستان عراق، روابط گسترده‌ای با روزنامه‌نگاران در سراسر جهان داشته تا از طریق مصاحبه و گفت وگو صدای ملتش را در آن سرزمین ناشناخته به جهانیان منعکس و بدینوسیله توانست جنبش و رنج‌های ملت کهنسالش را جهانی نماید

سپاس پروردگار را به جای می‌آوریم که امروز تاریخ از ملت ستمدیده‌ی کرد و رهبر فرهمندشان به نیکی یاد می کند و پیشمرگان روزگار بارزانی، شخصیت هایی چون جلال طالبانی، مسعود بارزانی و فواد معصوم و دیگر رهبران احزاب کردی، امروز در نقش رؤسای جمهور و رئیس اقلیم در عراق، مدیریت نوین را تجربه می‌کنند.

در نهایت امیدوارم این کتاب شایستگی ادای دین به مبارزات جاودانه‌ی یک ملت و شیخ دانا و دگراندیش طریقت آزادیخواهی که در صفحات تاریخ کردستان مظلوم واقع شده است را داشته باشد. انشااله در مسیر ماندگاری خدمات روزنامه‌نگاران، نویسندگان و مترجمان ایرانی به تاریخ کردستان این کتاب بزودی به زبان‌های کردی، ترکی، عربی، انگلیسی و روسی ترجمه، چاپ و منتشر خواهد شد.

با خرسندی اعلام می کنم از امروز نقد و بررسی کتاب با گفتار روحانی گرانقدر جناب حجت الاسلام و المسلمین دعایی، مدیرمسئول محترم روزنامه اطلاعات، جناب دکتر سید محمد صادق خرازی دیپلمات، تاریخ نگار و نماینده سابق ایران در سازمان ملل و سفیر ایران در فرانسه و جناب دکتر محمدعلی سلطانی تاریخ نگار فرهیخته‌‎ی سرزمین سبز کردستان، آغازی مبارک و میمون خواهد داشت. تمنا دارم در آینده‌ پژوهشگران و تاریخ‌نگاران به نقد و بررسی کتاب بپردازند تا در سیر تکوینی بازخوانی تاریخ رهبران، در دنیای امروز، ملامصطفی بارزانی هم با مستندات تاریخی و قرائت جدید برای امروز و فردای کردستان، از نو خوانده شود تا تحولات تاریخی در ایران و کردستان آنگونه که اتفاق افتاده اند، دیده شوند.

در پایان اجازه می خواهم به میمنت این روز تاریخی از جانب شما و روزنامه‌نگاران ایران این کتاب را در نهایت خضوع و خشوع تقدیم کنم به شهدای قهرمان کوبانی، شنگال و بارزان، رمز جاودانگی این جنبش.

با سپاس

26/2/1395- 15/5/2016

نظرات
آخرین اخبار