فراتاب: از تجربهی چندصدساله و از دهها نمونه در جهان، بر ما معلوم است که رمزِ دستیابی به رشد اقتصادیای که بتواند همهی افراد یک کشور را غنی کند، در واقع خیلی هم ساده است. آنچه حکومتها باید انجام بدهند این سهند: ۱) استقرار حاکمیت قانون و داشتنِ نظام و قوهی قضایی مستقل، ۲) احترام گذاشتن به مالکیت و قراردادهای خصوصی و آزاد گذاشتنِ آنها برای به وجود آوردن رقابت، هم در درون کشور و هم در ورای مرزها، و ۳) تامینِ یک نظام بانکی و پولیِ سالم.
متاسفانه ایران در سال ۲۰۱۶ در هر سه زمینه باید بهتر کار کند تا بتواند اقتصادش را دوباره زندگی ببخشد و مردمش را غنی کند. سیاستهای باثبات دولتی و حکومتی که بتواند به حاکمیت قانون، و نه به حاکمیت افراد، احترام بگذارد، در کنارِ بانکِ مرکزیای که بر نرخِ رشدِ منابع نقدینگی محدودیت تحمیل کند، میتواند به کمک ایران بیاید، اما بزرگترین مشکلِ اقتصاد ایران، آن زمینهی دوم است، آنچه که میتوانیم به طور عام «ازادی اقتصادی»ش بخوانیم. ردهی پایین کشور در شاخص آزادی اقتصادی فریزر، به همراه امتیاز پایینی که ایران در شاخص سهولت کسبوکار به دست آورده، نشان میدهند که احترام به حقوق مالکیت و قراردادهای خصوصی تا چه اندازه کم است.
برای مثال، اگرچه «خصوصیسازی» شرکتهایی که سابقا دولتی شده بودند، گامی است در مسیر درست، اما فقط سپردن این داراییها به دیگر سازمانهایی که هنوز به طور غیرمستقیم توسط حکومت مدیریت میشوند، راه درستِ انجام کار نیست. به عوض فکر کردن در راستای «خصوصیسازی»، حکومت باید «انحصار زدایی» را ترغیب کند و راههایی بیابد که بتوان از طریقشان سطح رقابت را در اقتصاد ایران بالا برد. تبدیل کردن انحصارهای دولتی، به انحصارهای خصوصی، نتیجهش همین میشود که امروز هست.
رقابت آن عاملی است که تولیدکنندگان را مجبور میکند قیمتهاشان را پایین نگه دارند، در راه تولید محصولات بهتر و تازهتر ابتکار به خرج دهند، و خدمات و کالاها را مدام با قیمتهای پایینتر عرضه کنند. یکی از راههای به وجود آوردن این رقابت، آن است که موانع نظراتی و تنظیمی را برای افرادی که میخواهند کسبوکارهای تازه -هم کوچک و هم بزرگ- به راه بیندازند، کم کنیم. ایرانیها سنت دیرینهی رفتار کارآفرینانه و تاجرانه دارند و این سنت میتواند به رشد اقتصادی واقعی بدل شود، به شرط آنکه از یوغِ اقداماتِ دیوانسالارانی که میخواهند سهمِ ناحقِ خودشان را از اقتصاد بردارند، آزاد شود.
به علاوه، مرتفع کردنِ موانع بر سر راه تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی، رقابت بیشتری به اقتصاد ایران خواهد آرود. آغوش گشودن به واردات بیشتر، و پایین آوردن تعرفهها، به تولیدکنندگان ایرانی فشار خواهد آورد تا کارآمدتر و مبدعانهتر رفتار کنند و در این روند قیمتهاشان را پایین بیاورند. این اثراتِ حاصل از رقابت باعث میشد پول بیشتر در جیب شهروندان عادی بماند، و کمک میکند آنها از جایی نزدیکپ خط فقر، به بالا صعود کنند.
ایران کشوری است غنی از منابع و از مردمی تجارتدوست. در طول تاریخ طولانیش همیشه چهارراهِ تجارت بوده و از همین بابت ثروت و فرهنگِ مادی غنی تولید کرده. اگر در مسیرِ این سه ستونِ موقفیت اقتصادی دست به اصلاحات بزند میتواند آن ثروت را بازیابد، به ویژه اگر موانع بر سر راه رقابت داخلی و خارجی را مرتفع کند.
منبع: سایت بورژوا