به گزارش فراتاب به نقل از یونایتد ورلد: از نخستین روزهای وقوع انقلاب اسلامی احزاب کُرد عراقی روابط دوستانه و نزدیکی را با رهبران انقلابی ایران آغاز کردند، چرا که آنها از اقدام شاه در امضای معاهده 1975 الجزایر به شدت ناراضی بودند توافقی که کُردها خود را قربانی معامله شاه ایران با صدام حسین می دیدند. وقوع جنگ طولانی (1980-1988) میان ایران و عراق فرصت دیگری برای نزدیکی بیشتر کُردها با دولت جمهوری اسلامی ایران بود در این جنگ احزاب دموکرات و اتحادیه میهنی کردستان از متحدین استراتژیک ایران در جبهه شمالی علیه نیروهای صدام بودند. روابط طرفین در دهه 1990 و نیز پس از سقوط رژیم بعثی در 2003 همچنان خوب و رو به گسترش بود. البته در این بین رابطه ایران با جلال طالبانی گرم و نزدیک تر از رابطه اش با مسعود بارزانی بود.
ایران و دوگانه کُرد – شیعی در عراق جدید
هرچند در ساخت عراق جدید ایران با استفاده از دوگانه متحدین شیعی و دوستان کُرد خود، سعی در کمک به ساخت یک نظام جدید سیاسی و تازه در عراق بکند، اما در این بین گرایشهای ایدئولوژیک شیعی گرایانه در سیاست خارجی ایران، باعث شد تا آنها در میانه دو گانه کُردی –شیعی، به بخش شیعی در بغداد گرایش بیشتری پیدا کنند. این موضوع باعث شد تا پس از سه دهه از اهمیت راهبردی کُردها در عراق برای ایران کاسته شود.
تیرخلاص رفراندوم
افزایش گرایشهای گریز از مرکز در شمال عراق، و برداشتن حرکتهای تدریجی کُردها برای حرکت در مسیر جدایی و استقلال یکی از مسائل مهم و استراتژیک موثر در دورتر شدن روابط تهران و اربیل از یکدیگر شد. بخصوص اینکه محوریت استقلال طلبی در حزب دموکرات و توسط مسعود بارزانی رهبر وقت اقلیم کردستان بیشتر دیده می شد. گسترش تبلیغات رسانه های نزدیک به حزب دموکرات با حساسیت و نگرانی بیشتری در تهران دنبال می شد تا اینکه مسعود بارزانی با تعیین سپتامبر 2017 برای برگزاری رفراندوم استقلال در اقلیم کردستان و کلیه مناطق کردنشین، باعث تصمیم گیری سخت و پرهزینه ایران شد.
در این زمان استدلال ایران این بود که رفراندوم مذکور و جدایی محتمل اقلیم کردستان از عراق نه تنها باعث افزایش بی ثباتی در خاورمیانه می شود، بلکه به مانند یک موج دومینووار به دیگر کشورهای منطقه بخصوص کشورهای دارای جمعیت کُرد سرایت خواهد کرد. در نتیجه ایران به شدت با رفراندوم به مخالفت دست زد و با درخواست دولت عراق و همراهی دولت ترکیه، عرصه را بر اقلیم کردستان تنگ تر کردند، در ورود نیروهای نظامی و حشدشعبی به کرکوک و تمامی مناطق مورد مناقشه دیگر نیز تاثیر بسزایی داشت و حتی با همراهی ترکیه، برای مدتی حکومت اقلیم کردستان را تحت تحریم های زمینی از طریق بستن مرزها و هوایی قرار داد. این بی شک سردترین دوره روابط ایران و اقلیم کردستان طی همه این چهار دهه بود.
وابستگی متقابل و احیای روابط!
اما رویدادهای عملی پس از سقوط کرکوک در 16 اکتبر 2017 و آشکار شدن اختلافات عمیق میان جریان های اصلی دو حزب دموکرات و اتحادیه میهنی و فشارهای سیاسی، امنیتی و بخصوص اقتصادی باعث شد، تا مسعود بارزانی زودتر از موعد مقرر استعفا دهد. کُردها برای خروج از فشارهای گسترده و جلوگیری از روند از دست رفتن امتیازات و موقعیت خود، در انتخابات پارلمانی عراق شرکت کردند، انتخاباتی که یک پیام مهم داشت و آن اینکه فعلا کُردها دنبال استقلال طلبی نخواهند بود و مسائل خود را همچنان و بالاجبار در کشور عراق دنبال خواهند کرد.
انتخابات و احیای بارزانی
نتیجه انتخابات پارلمانی اما واقعیت دیگری را نشان داد، هرچند بارزانی و حزب دموکرات به عنوان پرچمدار پروژه رفراندوم شکست خورده به نظر می رسیدند اما در انتخابات پارلمانی عراق و سپس انتخابات پارلمان کردستان، با اقبال بسیار بیشتری از سوی مردم کُرد روبرو شدند به عبارتی دیگر انتخابات فرصتی برای احیای قدرت این حزب به شمار می رفت.
از سوی دیگر ایران نیز که خطر استقلال و تجزیه عراق، را دیگر دور شده می پنداشت در فضای جدید سیاست گشایش مجدد روابط را در پیش گرفت. در همین زمان احیای رابطه با اربیل در دستور کار تهران قرار گرفت.
دورنمای روابط تهران –اربیل در دوره نیچیروان بارزانی
هرچند بی شک همچنان مسعود بارزانی قدرتمندترین سیاستمدار کُرد در اقلیم کردستان است، اما نمی توان از نقش دیگر چهره ها و رهبران سیاسی کُرد غفلت کرد، انتخاب نیچیروان بارزانی به عنوان رهبر جدید اقلیم از جمله این مسائل است. نیچیروان مدت زیادی از زندگی خود را در شهر کرج در تهران سپری کرده، در رشته تحصیلی علوم سیاسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است و فارسی را بسیار خوب صحبت می کنند. او طی این سالها از خود چهره یک دیپلمات و اهل گفت و گو و سیاستمدار قابل انعطاف در حزب دموکرات نشان داده است، فردی که بر توسعه اقتصادی و تسری الگوی اقتصادی دوبی دوم در این منطقه تاکید دارد.
از دید تهران، نیز او کسی است که می تواند بیشتر از گذشته روابط تهران با اربیل را به یکدیگر نزدیک کند، بخصوص در زمانی که ایران در اثر تحریم های شدید آمریکا و ائتلاف های منطقه ای با رهبری عربستان و اسرائیل تحت فشار است، مناطقی چون اقلیم کردستان دارای اهمیت بسیار بیشتری نسبت به گذشته برای ایران خواهند بود همچنین نتایج انتخابات عراق و اقلیم کردستان نیز یکبار دیگر این واقعیت را به ایران گوشزد کرده است، که دست کم تا میان مدت این حزب دموکرات است که قدرت و بازیگر نخست و تعیین کننده در شمال عراق به شمار خواهد رفت.
از سوی دیگر کُردها هم با درس گرفتن از نتایج رفراندوم و بخصوص به دلیل نیازمندی به تسریع رشد اقتصادی خود و تقویت جایگاه سیاسی شان در سطح عراق و نیز منطقه، و تعادل سازی روابطشان با حزب اتحادیه میهنی در سلیمانیه، به بازسازی و در گام بعدی گسترش روابطشان با ایران نیاز مبرم دارند لذا به نظر می رسد دوره ریاست نیچیروان بارزانی، فرصتی خواهد بود برای بازسازی در گام نخست و سپس گسترش و اوج گیری روابط تهران –اربیل در گام دوم.
نویسنده: اردشیر پشنگ
منبع: سایت یونایتد ورلد
https://uwidata.com/4613-nechirvan-barzani-and-the-new-structure-of-erbil-tehran-relations/