محمد حسن گودرزی*- هفته گذشته و هنگامی که دنیا نگاه خود را معطوف خلیج فارس و تنش بین ایران و آمریکا کرده بود و با نگرانی تحولات را نظاره می کرد، در گوشه دیگری از جهان و در منطقه ای که همواره و به طور کلیشه ای با فقر، جنگ، قبیله گرایی و عقب ماندگی نزد جهانیان به تصویر کشیده شده سران و رهبران چند کشور تصمیم بزرگی در عرصه اقتصاد آن منطقه گرفتند.
رهبران ۱۵ کشور آفریقایی سر راه اندازی ارز واحد این قاره به توافق رسیدند تا این قاره هم رفته رفته به سوی استفاده از پول مشترک گام بردارد.
اقدامی که روز یکشنبه و در اوج توجه رسانه های جهانی به اقدام ایران در رابطه با افزایش غنی سازی اورانیوم کامل شد و سران کشورهای این قاره برای ایجاد یک منطقه آزاد تجاری بین این کشورها با هدف انتفاع بیش از یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر در قالب 3.300تریلیون دلار با هم به گفت وگو نشستند.
هنگامی که به روند این اقدامات و ظرفیت های این قاره نگاه کنیم، به راحتی متوجه خواهیم شد که با وجود اختلافات سیاسی و مسائلی مانند رشد نامتوازن اقتصادی در بیشتر کشورهای آفریقا، سران این قاره تلاش کرده اند که توسعه، اتحاد و همگرایی را جایگزین اختلاف و قبیله گرایی کنند و به این نظریه که قرن 21، قرن آفریقا است جامعه واقعیت بپوشانند. مثال روشن در این مورد حضور گسترده سرمایه گذاران چینی در این قاره است.
نیاز چین به مواد معدنی و نفت که آفریقا را می توان غنی ترین قاره در این زمینه قلمداد کرد و حضور نیروی کار متخصص و ساده که در عین حال ارزان هستند، باعث شده که چین سرمایه گذاری های عظیمی در این قاره انجام دهد تا هر دو طرف از این برنامه های متنوع سرمایه گذاری منتفع شوند.
از نظر سیاسی چین کشوری است که علاقه ای به دخالت در مسائل سیاسی کشورهای دیگر (برخلاف آمریکا و اروپا) ندارد و به نوعی نقش پلیس جهانی را برای خود متصور نیست. به همین دلیل دولت های آفریقایی با هر نوع و روش حکومت از چینی ها استقبال می کنند.
با توجه به این مسائل می توان گفت که در صورت موفقیت اِکو به عنوان واحد پولی مشترک آفریقا و راه اندازی منطقه آزاد تجاری در این قاره که برخی از کشورهای آن در زمره اقتصادهایی به شمار می روند که به سرعت رو به رشد هستند، می توان به راحتی این پیش بینی را کرد که آفریقا به رقیبی جدی برای اتحادیه اروپا، ژاپن و آمریکا در عرصه اقتصاد جهان و اِکو به چالشی بزرگ برای یورو تبدیل خواهد شد.
در حقیقت استفاده از اِکو در کشورهای غرب آفریقا که واحد پولی آنها براساس یورو است، می تواند تهدیدی جدی برای اروپایی به شمار بیاید که در اقتصاد و سیاست این منطقه از جهان به صورت سُنتی و در قالب استعمار گرایی حضور داشته، آنهم در زمانی که این اتحادیه با معضلات و مشکلاتی بی سابقه مانند برگزیت و قدرت گرفتن احزاب مخالف این اتحادیه در کشورهای اروپایی درگیر است و خطر فروپاشی بزرگترین بلوک اقتصادی و سیاسی دنیا بیش از هر زمان دیگری این قاره را تهدید می کند.
اما موضوعی که مهمتر از همه این مسائل مطرح است، تاکید و همگرایی کشورهای آفریقا بر اتحاد اقتصادی با یکدیگر است.
در واقع در زمانه ای که برخی از رهبران پیشروترین کشورها جهان از نظر سیاسی و اقتصادی مانند آمریکا و بریتانیا، راه جدایی را انتخاب کرده و ساز تکروی را در قالب کلمه حمایتگرایی (Protectionism) می نوازند و در نقاطی مانند خاورمیانه علیرغم وجود نقاط اشتراک فرهنگی و اقتصادی بسیار، اختلافات سیاسی به سرعت بوی تهدید و جنگ می گیرد، آفریقایی ها به این نتیجه رسیده اند که راه ماندن در اقتصاد جهان و تاثیرگذار بودن در تحولات اقتصادی و سیاسی در قرن 21 از طریق اتحاد و نه انزوا و دشمنی با دنیا است.
* روزنامه نگار حوزه بین الملل