کد خبر: 9296
تاریخ انتشار: 22 تیر 1398 - 20:48
پروفسور «معصومعلی معصومی» در گفت و گو با فراتاب:
کنگره مشاهیر کُرد کاری نوآورانه، زیبا و ارزشمند بود

فراتاب- گروه فرهنگی: سال 1374 بود که اولین بیمارستان تخصصی جراحی قلب در کرمانشاه راه اندازی شد، پیش قراول این حرکت بزرگ پروفسور «معصومعلی معصومی» بود که در کنگره «مشاهیر کُرد» به عنوان یکی از مفاخر و نامداران بزرگ کُرد در حوزه پزشکی مورد تجلیل قرار گرفت. کنگره «مشاهیر کُرد» به مدت دو روز در سنندج برگزار شد و شامگاه روز چهارشنبه با معرفی و تجلیل از 30 نفر از مفاخر قوم کُرد به کار خود پایان داد. در این کنگره نامدارانی حضور داشتند که تنها نامشان به تنهایی کافی بود تا کفه ترازو به سمت مطلوبیت و غنای هر همایش و کنگره ای سنگینی کند، یکی از این مفاخر کُرد، پروفسور «معصومعلی معصومی» جراح و متخصص قلب از دیار کرمانشاه است.

پروفسور معصومی بنیانگذار اولین بیمارستان تخصصی قلب و عروق به نام بیمارستان امام علی (ع) در شهر کرمانشاه در تالار مولوی دانشگاه کردستان و در کنار بسیاری از بزرگان و مفاخر، نظاره گر برنامه های اجرایی کنگره مشاهیر کُرد در سنندج قرار گرفت و اولین تندیس نخستین کنگره «مشاهیر کُرد» در حوزه پزشکی به او رسیده است، او متخصص و جراح قلب است که تمام عمر و جوانی اش را در این راه گذرانده است، او کسی است که سنگ بنای کاری بس بزرگ را با دستانی خالی اما دلی پرامید یعنی راه اندازی اولین بیمارستان تخصصی جراحی قلب در کرمانشاه گذاشته است.

کنگره، آغازی خوب با بهره گیری از یک وجه مشترک برجسته به نام کُرد

هماهنگی ها برای یک گفت و گوی مفصل با او با هماهنگی و همکاری «حسین خوش اقبال»، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار کردستان صورت می گیرد و در لابی «هتل شادی» شهر سنندج این دیدار میسر می گردد. در همان ابتدای سخن نظرش را درباره «کنگره مشاهیر کُرد» جویا می شویم، می گوید: كنگره يك كار بسيار زيبا نو آورانه، تازه و ارزشمند بود به دلیل اینکه از يك وجه مشترك برجسته به نام «كُرد» كه موجب افتخار همه ماست استفاده شد و حول اين محور در واقع يك تجمع قابل توجه و بزرگي اتفاق افتاد. ما معتقديم كه فرهنگ، زبان، دين و هويت وجه مشترك بين انسان هاست و اين اختلاف نيست بلکه تفاوت است. هر چه قدر اين تفاوت ها برداشته شود از اين وجه مشترک ها بهره برده می شود. بايد قبول کنیم وجه مشترك باعث پيوند و اتصال انسان ها مي شود و از اين وجه مشترك استفاده شد که شروع بسيار ارزشمندي بود. در این کنگره از همه كُردها و با همه اختلافات و تفاوت ها آمده بودند این اتفاق موید این موضوع است که این کنگره كاری بزرگ و در سطح بزرگي بود كه در کردستان اتفاق افتاده است.

پروفسور «معصومعلی معصومی» برگزاری این کنگره را شروع کاری ارزشمند می داند و می گوید: اين شروع كار است و خيلي كلّي و در سطح گسترده بود و در بحث كلّي هم كلي گويي مي شود، شايد نتيجه قابل توجهي هم نداشته باشد اما به نظر من شروع خيلي ارزشمندي است و انتخاب ها نيز انتخاب هاي بسيار خوبي بودند البته نه به اين خاطر كه من جز منتخبين بوده ام.

حضور کم رنگ بانوان در میان مشاهیر

او البته نقدهایی نیز نسبت به کنگره دارد. وی نقدها را این گونه تشریح می کند: چند اشكال در اين كنگره وجود داشت. به نظر من انتخاب مشاهير در همه حوزه ها صورت نگرفته بود شايد به این دلیل که كردستان يك استان فرهنگي هنري است توجه و تمركز اغلب بر روي فرهنگ و هنر بود اما بايد بدانيم كه ما مشكلاتي داريم و اگر همايش ها بر روي حل يك مشكل و برون ده باشد نتيجه خواهد داشت و اميدواريم اين قدم و قدم هاي بعدي هدف محور باشد.

همچنین حضور بانوان در میان لیست مشاهیر با توجه به نسبت جمعيتي و ارزشي كه در جامعه دارند و تلاش هايي كه در جامعه دارند اما حضور کم رنگ تری به نسبت آقایان در کنگره داشتند. به عقیده من اگر دست اندرکاران جست و جو مي كردند حتماً موارد خوبي از بانوان را به عنوان مشاهیر پيدا مي كردند كه پيشنهاد مي كنم مد نظر قرار بگيرد.

حرف و نقد، مبناي تصميم سازي تصميم گيران است

منتخب «کنگره مشاهیر کُرد» در کنار نقدهایی که دارد پیشنهادی نیز دارد. «پپيشنهاد من اين است كه كار گروه هايی تشكيل شود تا مشخص شود چه مشكلاتي داريم و بر اساس اين مسائل و مشكلات، اشخاص ارزشمند را دور هم جمع كنيم. مطمئنا آنها مي توانند به همدیگر همفكري و مشورت دهند و بازخورد خوبي داشته باشد.»

معتقدم بايد اين كنگره به صورت اجرايي، عملياتي و تخصصي و با كارگروههاي مشخص ادامه پيدا كند چرا كه فكر مي كنم اين كنگره آغاز بسيار خوبي است و نبايد تمام شود.

به عقیده پروفسور «معصومی» ما يك مشكل داريم و آن هم اين است كه هميشه فكر مي كنيم ما بايد به جاي ديگران هم فكر كنيم اين در حالي است كه ما بايد از ديگران بخواهيم در مورد خود و مردمشان چه فكر مي كنند.

او با تاکید بر لزوم پذیرش نقد از سوی کسانی که مورد انتقاد قرار گرفته اند، می گوید: حرف و نقد ديگران مبناي تصميم سازي تصميم گيران است. تصميم سازان انسان هاي متفكر، انديشمند و خلاقي هستند كه جوانب مختلف هر موضوع را خودشان بررسي مي كنند و تصميم گيرندگان، مسئولين هستند.

رزومه ای به شیوه ای متفاوت

می خواهیم بدانیم چه مسیری طی شده است تا پروفسور «معصوم علی معصومی» را امروز به عنوان یکی از مفاخران کُرد می شناسیم. خودش می گوید متولد روستا هستم، هميشه درسخوان بودم. 6 سال اول دبستان را در روستا گذراندم و از 12 سالگي روستاي خود را ترك و مستقل زندگي كردم. در واقع هم خانه دار بودم هم خودم را اداره مي كردم و هم راه غربت را با تشویق و راهنمایی پدرم در پیش گرفتم.

دکتر «معصومی» به شیوه ای متفاوت رزومه خود را ارائه می دهد، او به گذشته ها می رود و می گوید: در جدالي كه بين يك بيمار با بيماري اش ديدم و از قضا آن بيمار، همكلاسي من بود و از بیماری قلبی رنج می برد. در آن زمان در ایران هیچ گونه عمل جراحی قلبی انجام نمی شد این دوست به من اطلاع داد که این کار در ایران شروع شد و همين انگيزه بزرگی در من ايجاد کرد.

او هرچند با افتخار از روستازادگی خود سخن می گوید و به آن می بالد اما از مشکلات آن نیز سخن می گوید: مشكلي كه ما روستازادگان هميشه داشتيم اين بود كه تشويق نمي شديم و بلكه تحقير مي شديم به همين دليل جرات نمي كرديم كه راه هاي بزرگ تر را شروع كنيم. اجازه ورود به مدرسه اي كه هميشه آرزو داشتم وارد آن شوم را نداشتم چون متعلق به لردزادگان بود اما بيش از 30 بار مراجعه كردم تا پذيرفته شدم و اين يعني سماجت و پشتكار. مشكل دوم روستازادگان اين است كه فكر مي كنند جاهاي ديگر خبري هست و بنابراين جرات ابراز ندارند.

برگ برنده ای که رو می شود

به نظر دکتر معصومی، باید جسور بود و امیدوار. او این جسارت را در راه اندازی دانشگاه کرمانشاه در زمان جنگ و به واسطه پشتیبانی از جبهه ها، به رخ می کشد، خودش در تعریف این گونه می گوید: به سرعت راه انداز دانشگاهی شدم كه هميشه آرزوي ديدنش را داشتم و اولين رئيس دانشگاه كرمانشاه شدم در حالی که هيچ تجربه اي نداشتم اما اميد و پشتكار داشتم.

می گوید برایم سخت بود ببینم هموطنانم برای درمان نیازمند به بیگانه ها باشند. «خدا را هميشه طلب مي كردم كه به من كمك كند و توانستم دانشگاه علوم كرمانشاه را به جايي برسانم كه اولين گروه فارغ التحصيلي را داشته باشيم. با ديدن همشهريانم كه براي درمان به خارج از كشور مي رفتند و با ديدن پزشكان کم سواد هندي و پاكستاني در كرمانشاه هميشه خود را سرزنش مي كردم که چرا نباید خودمان درمانگر مردمانمان باشیم.»

پروفسور «معصوم علی معصومی» برگ برنده ای دارد که آن را در آزمون جراحی قلب رو می کند. در این آزمون توانست از 150 نمره 141 نمره را کسب کند تا ثابت کند که اعتماد به نفس، پشتکار و جدیت برگ برنده است اما این برگ برنده برایش کافی نبود چرا که دوست نداشت برای جایی کار کند که به آن نیازی ندارد به همین دلیل به کرمانشاه برگشت و کار خود را شروع کرد.

خیزشی با چاشنی عشق!

مبنای کار پروفسور «عشق» بوده است و با همین مبناست که اولین سنگ بنای کاری بزرگ را می گذارد. «با مبنای داشتن عشق کار، گروهی 50 نفره را برای آموزش روانه تهران کردم و با دست پر و یک گروه بسیار بزرگ به کرمانشاه برگشتیم اینجا دیگر کار بزرگ را انجام داده بودیم و ورق برنده با ما بود. یک خیزش و هماهنگی بزرگی در استان و کشور برای کمک به ما به وجود آمد و نتیجه این تلاش ها بیمارستانی شد که 250 تخت قلب دارد. به نظر من اگر ما این کار را نمی کردیم معلوم نبود کسی دیگر این را انجام دهد یا لااقل تا الان این اتفاق نمی افتاد. الان 250 تخت بیمارستانی داریم که به کردستان، ایلام، کرمانشاه و بعضا به لرستان خدمات می دهیم و متجاوز از 30 هزار عمل جراحی قلب در کرمانشاه انجام شده است و اگر این تخت ها نبود فاجعه ای می شد چرا که برخی از بیماران امکان مراجعه به تهران را نداشتند.»

روزگار تلخ غریبی

روزهایی از گذشته کمی برایش دلتنگ است، دلتنگ از برخی نامهربانی ها و جفاها که در حقش شد اما همچنان خنده را بر لبانش دارد. «کتابی به نام «برنامه ریزی و مدیریت در مراکز درمانی و غیر درمانی» به چاپ دانشگاه رساندم و همان گروه به نتیجه ای رسید که به جایی به نام «همراه سرا» نیاز داریم. کلمه «همراه سرا» از بیمارستان ما شروع شد و امروز در برخی از بیمارستان ها اجرا می شود.»

می پرسم چه شد که شما خود مبدع طرح «مهمان سرا» بودید آن طرح را اجرا نکردید؟ با همان لبخند می گوید: چون من را بیرون کردند قربان! در بیمارستانی که ماحصل عمرم بود بیشتر از 11 سال نتوانستم خدمت کنم و در دورانی که دوران تلخی بود همه ما غریب شدیم همه ما را بیرون کردند اما ما آنهایی بودیم که اگر ما را از در بیرون می کردند از پنجره وارد می شدیم.

منتخب کنگره «مشاهیر کُرد» تاکید دارد که نباید خودمان را دست کم بگیریم و می گوید: متریال اصلی آموزش پزشکی، بیمار است که آنچه در ایران است در جاهای دیگر نیست، تخصص را هم همگی داریم اما فقط خود کم بینی داریم و اعتماد به نفس نداریم.

پروفسور دوست داشت کردستان هم پا به پای کرمانشاه در حوزه قلب رشد می کرد و به بالندگی می رسید، انتظاری که تاکنون برای کردستان محقق نشده است. او در این خصوص می گوید: «انتظار داشتم که کردستان هم پا به پای ما جلو برود ما هم به سهم خودمان در آن زمان با کردستان همکاری کردیم اما این اتفاق نیفتاد در حالی که استان های دیگر از ما الگوبرداری کردند و موفق هم شدند. ما سالی 13 جراح قلب در ایران تربیت کردیم نتیجه این شد که در سال 1371 حدود 30 جراح قلب در کشور داشتیم تلاش کردیم تا واحدهای آموزشی قلب را در کشور راه بندازیم و بسیار هم در سطح بالایی توان آموزش دارند نتیجه این شد که الان در کشور 105 مرکز جراحی قلب و 250 جراح قلب داریم.»

می خواهم بدانم چه شرایطی در آن زمان حاکم بود که «معصوم علی معصومی» توانست به جایی برسد که اینک یکی از مشاهیر کُرد لقب گرفته است و چگونه می توان پروفسور «معصومی» های دیگری را بتوانیم تکثیر کنیم. این گونه پاسخ می دهد: من از فقر بلند شدم و فقیری را می فهمم و مرتب به خودم القا کردم. اگر افراد کم درامد و زجر دیده را به حال خود رها کنید به سرعت جذب پول و شخصیت و ظاهر می شوند باید آنها را داشته باشید، باید مرتب به آنها یادآوری کنید و آنها نیز الگوبرداری کنند هر چند من یک مربی به نام «پدر» داشتم که من را راهنمایی می کرد.

توریست درمانی، رویایی تحقق نیافته

می پرسم قرار بود کردستان، قطب توریست درمانی شود به نظر شما چرا این امر هنوز محقق نشده است؟ می گوید: توریست درمانی زمانی محقق خواهد شد که ما توانمند باشیم و ما باید یک بخش پزشکی قوی داشته باشیم که با موفقیت و کار آنها را جذب کنیم. نمی توانیم مردم را گول بزنیم باید آنقدر جاذبه ایجاد کنیم که مردم خود راغب برای آمدن شوند. ما باید با موفقیتمان و کارهای بزرگ و ارزشمند، دیگران را جذب کنیم. باید بدانیم که با ظاهرسازی نمی توانیم این کار را انجام دهیم بنابراین به نظر من باید متخصصین برجسته ای وارد شوند که اخلاق مدار و علم مدار باشند و موفقیت هایشان با موفقیت های جهانی برابری کند و در ضمن باید نقاط قوت همدیگر را نیز بیان کنیم.

پیامی ویژه برای مردم

گفت و گو پایان یافته است اما پروفسور می خواهد پیامی را به مردمش منتقل کند او می گوید: من یک پیام ویژه پزشکی برای مردم دارم. از سال ها پیش انجمنی به نام انجمن پیشگیری از بیماری های قلبی داریم که از بیماری های قلبی پیشگیری کند. در کرمانشاه کارهای زیادی در این رابطه انجام دادیم. دنیا به این نتیجه رسیده است که تحرک و تغذیه دو عامل مهم هستند که بیماری های قلبی و سرطان را کاهش می دهند در این مورد نیاز داریم که پزشکان ما در این راه قدم بگذارند و کاری کنیم که مردم بیمار نشوند و این کار بر مبنای آموزش مردم تحقق می یابد. در کرمانشاه صدها ساعت کلاس آموزشی در این زمینه داشتیم اما چرا نباید در کردستان این کلاس ها برگزار شود؟ استان های دیگر از ما الگو گرفتند و بسیار هم جلو رفتند. ما مسئول جان مردم هستیم. در حال حاضر معضل اصلی جامعه ما تقلب غذایی، چربی زیاد و تحرک ناکافی است بنابراین باید از مطب ها خارج شویم و در حوزه آموزش چهره به چهره وارد شویم. جامعه ایران به سمتی می رود که 40 تا 45 درصد از مردم به علت بیماری های قلبی و عروقی می میرند این رقم خیلی بالاست و باید کاری کرد.  

 

گفت و گو از ظریفه احمدی - فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار