کد خبر: 8776
تاریخ انتشار: 25 خرداد 1397 - 15:00
دکتر ابومحمد عسگرخانی

فراتاب - گروه بین الملل: ايران و ايرانيان نه تنها در ايجاد رژيم هاى بين المللى حقوق بشر، رژيم داورى هاى بين المللى بلكه در ارايه پندارهاى استراتژيك و ايجاد نقشى نمادين در جنبش هاى روشنفكرانه، آغاز نهضت هاى سياسى پوپوليستى و ظهور ملى گرايى فرهنگ محور پيشرو بوده اند بطوريكه سيماى برجسته اين تحولات را از اسطوره ها، استعاره ها، مدل ها و متد ها بر گرفته اند. نمونه بارز آن فلسفه وجودى درفش كاويان در ايران باستان است كه مظهر ملى گرايى و رئاليسم تلقى مي گردد. كمتر ملتى پيدا مي شود كه در تاريخ تمدن مانند ايرانيان از عهد قديم تا پايان امپراطورى ساسانيان سنگ زيرين ادبيات رئاليسم را در كوير علوم انسانى آن زمان بنا كرده باشد.

امروزه ملى گرايى نوين قدرت محور بر پايه قدرت نظامى اقتصادى، فرهنگى و فن آورى در تئورى و عمل همانند درفش كاويانى ساير مكاتب نظرى را تحت شعاع قرار داده است. نظريه هاى رقيب رئاليسم عمدتا فروپاشى دولت ها، زائد شدن مفهوم استقلال، همنوايي جامع ملت ها مضاف بر حقوق بنيادين بشر، بر ساخت دنيايي مملو از دوستى ها و صلح پايدار، ريشه كن كردن علل، پيشگيرى و اختتام جنگ را عنقريب وعده هاى كذب مي دادند، قادر به توجيه، توضيح ، پيش بينى و ارايه برنامه و دستور كار نيستند.
اكنون كه حكمرانى جهانى با باز تعريف چهار قدرت اجبارى، نهادى، ساختار ى و توليدى (بارنت و دول) خيزش هاى ملى گرايانه و قومى را سبب شده است، لزوم مطالعه رئاليسم سياسى-نظامى، اقتصاد ملى و مقاومتى، حقوقى و فرهنگى از اوجب واجبات علمى بويژه دانشگاهى و بطور جدى براى ايران تحت تحريم است.

ابومحمد عسگرخانى استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار