کد خبر: 8747
تاریخ انتشار: 21 خرداد 1397 - 11:30
در پژوهشی که توسط محققان ایرانی انجام شده است، نقش و جایگاه زنان ایرانی در بنگاه‌های اقتصادی خانوادگی کوچک و متوسط مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

فراتاب-گروه اجتماعی: بنگاه اقتصادی خانوادگی، نوعی فعالیت اقتصادی است که در همه جوامع وجود دارد و هنوز هم یکی از نهادهای اقتصادی اصلی در جوامع بشری به‌حساب می­‌آید. طبق تحقیقات انجام‌گرفته، کسب‌وکارهای خانوادگی بین 65 تا 90 درصد کسب‌وکارهای جهان را شکل می‌­دهند. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، معمولاً شرکت­های خانوادگی، حدود نیمی از نیروی کار را در بخش خصوصی استخدام می‌­کنند. این آمار و ارقام از یک­سو نشان‌دهنده اهمیت جایگاه بنگاه­‌های اقتصادی خانوادگی در اقتصاد همه کشورها و ازجمله ایران است و از سوی دیگر بیانگر نقش آن­ها در رشد و توسعه اقتصادی است.

زنان، به‌عنوان یکی از دو ستون اصلی خانواده، ازنظر تاریخی نقش پنهان مهمی در شرکت­ها و بنگاه­‌های اقتصادی خانوادگی ایفا کرده‌­اند. جایگاه زنان در فعالیت­های اقتصادی خانوادگی تحت تأثیر جایگاه خانوادگی آن‌هاست. بنگاه‌­های اقتصادی خانوادگی بیانگر شکلی از فعالیت‌­های اقتصادی است که اعضای یک خانواده در آن درگیرند. ازاین‌رو، ساختار و اصول حاکم بر خانواده به شکل­‌های مختلف در واحد اقتصادی اثر می­‌گذارد. به همین دلیل، نوع دیدگاه و نگرش به جایگاه زن در خانواده، تعیین کننده جایگاه او در بنگاه اقتصادی است.

در رابطه با این موضوع، گروهی از پژوهشگران کشورمان سعی کرده‌اند در مطالعه‌ای پژوهشی، به بازسازی معنایی نقش و جایگاه زنان در بنگاه‌­های اقتصادی خانوادگی کوچک و متوسط بپردازند.

در این تحقیق که توسط محققان دانشگاه تبریز و دانشگاه خوارزمی انجام شده است، پاسخ به این سؤالات مدنظر بوده است: این‌که از نگاه مدیرعاملان کسب­‌وکارهای خانوادگی، زنان خانواده چه نقشی در کسب‌وکار دارند و نقش آن‌ها چه تأثیری بر عملکرد بنگاه اقتصادی بر جای می‌­گذارد؟ میزان و شیوه درگیری آن‌ها در فعالیت بنگاه به چه صورت است؟ و زنان در ارتباط بین کسب‌وکار، به منزله نظامی اقتصادی و خانواده، به منزله نهادی اجتماعی، چه نقشی دارند؟

در این پژوهش که از نوع اکتشافی بوده است، از مصاحبه نیمه ساخت‌یافته با تعدادی از مدیرعاملان بنگاه‌های اقتصادی استفاده شده است و سپس داده‌های حاصله، با استفاده از روش‌ها و نرم‌افزارهای آماری، تجزیه‌وتحلیل شده‌اند.

در نتیجه این بررسی‌ها مشخص شد که نقش زنان تا حدود بسیاری، از هنجارها، ارزش­‌ها و نگرش‌­های فرهنگی حاکم بر هم محیط خانواده و هم محیط کسب‌وکار متأثر است. بر این اساس، نگرش و مدیریت مردسالارانه به منزله مهم­ترین نظام ارزشی و فرهنگی حاکم بر خانواده نقش و جایگاه زنان در کسب­وکارهای خانوادگی را تا حدود زیادی محدود می‌­کند.

بنابراین بنیان­گذاران و مدیرعاملان این شرکت­ها چه ازنظر مالکیت و چه در حوزه مدیریت کسب­‌وکار برای زنان (به‌ویژه همسران) نقش و جایگاهی صوری و غیر مهم قائل‌­اند! به همین دلیل، مالکیت آن‌ها در کسب‌­وکار، محدود به تعداد معدودی سهام است که بیشتر به منزله هدیه به آن‌ها تعلق گرفته است.

همچنین، طبق این نتایج، می‌­توان نقش زنان در کسب‌­وکار را تا حدودی جدلی توصیف کرد. به همین دلیل به‌نوعی با حضور دائمی آن‌ها در بنگاه اقتصادی مخالفت می‌­شود. در مواردی نیز که زنان به‌ویژه دختران و عروس‌­های خانواده در بنگاه اقتصادی حضور دارند، به­‌ندرت از حالت کارمندی خارج شده و به سمت­‌های مدیریتی، به‌ویژه مدیرعاملی بنگاه، ارتقاء پیدا می‌­کنند.

ستار محمدی تلوار، محقق جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه تبریز و سایر محققان مشارکت‌کننده در این پژوهش اعتقاد دارند: «عدم تمایل به حضور زنان در کسب‌­وکار یا نقش صوری و غیر مهم آن‌ها، هم ناشی از یک­سری کلیشه‌سازی‌های جنسیتی مانند احساسی و محافظه‌کار دانستن آن‌هاست و هم تا حدودی برای جلوگیری از بروز حساسیت‌­های آن‌ها به حضور زنان غیر فامیل و تأثیرات منفی آن بر کسب‌­وکار است».

به گفته این محققان، «حضور و ایفای نقش زنان در کسب‌وکارهای خانوادگی، چالش‌هایی در پی دارد. این چالش­‌ها عبارت­ند از روابط رقابتی/حسادتی و بی‌اعتمادی فامیلی. چالش‌­های مورد اشاره، خود ناشی از رخ دادن نوعی درجه‌بندی فامیلی هستند که آن نیز از بستر فرهنگی کل جامعه متأثر است. درواقع، درجه‌بندی فامیلی یکی از ویژگی­‌های اصلی ساختار حاکم بر روابط خانوادگی و فامیلی است».

آن‌ها می‌افزایند: «تقسیم فامیل به درجه یک، دو و غیره، نوع و میزان روابط خویشاوندی را تا حدود زیادی تعیین می­‌کند. در این میان، زنان گرایش بیشتری به حفظ و تقویت روابط خود درون خانواده هسته‌­ای دارند. این گرایش بر کم و کیف روابط فامیلی تأثیر منفی دارد و باعث نوعی بی‌­اعتمادی فامیلی می­شود. این چالش‌­ها پیامدهایی برای خانواده و بنگاه اقتصادی در پی دارند. گاهی باعث می‌­شوند تا روابط رو به سردی برود و حتی در مواردی به فروپاشی خانواده منجر شود. همچنین بازتاب ضعیف روابط فامیلی در فضای کسب‌وکار نیز دیده می‌­شود. به‌طوری‌که می‌­تواند به فروپاشی کسب‌وکار منجر شود».

درواقع، همان‌طور که یافته‌­های این پژوهش نیز نشان داده است، سرنوشت اکثر کسب‌وکارهای خانوادگی در نتیجه چالش‌­ها و مشکلات مذکور به فروپاشی می‌­انجامد. بنابراین، الزامات اجتماعی و فرهنگی بیرون از فضای کسب‌وکار هم در عملکرد و هم در تداوم نسلی بنگاه اقتصادی خانوادگی بسیار تأثیرگذار است.

محمدی تلوار و همکارانش معتقدند: «اگر کسب‌وکارهای خانوادگی بخواهند عملکرد موفقی داشته باشند و حتی از خلال نسل­‌ها تداوم پیدا کنند، باید با پیروی از اصول سازمانی، حاکمیت فردگرایی در فضای کسب‌وکار، شفافیت در شراکت و مواردی ازاین‌دست تلاش کنند تا به‌نوعی تفکیک فضایی بین خانواده و کسب‌وکار دست پیدا کنند. بدون شک، در چنین فضایی، زنان هم در خانه و هم در کسب‌وکار عملکرد بهتری خواهند داشت، زیرا حرفه‌­ای شدن به معنای حاکمیت شایسته‌سالاری نیز است و آن‌ها می‌توانند تا جایی که به نقش خانوادگی‌شان لطمه‌ای وارد نشود، در کسب‌وکار نیز مشارکت داشته باشند. همچنین، شایسته‌سالاری زمینه‌های بروز اختلافات کاری را که به­ ناچار به درون خانواده‌ها نیز کشیده می­‌شود، تضعیف می­‌کند و از تنش‌­های کاری و خانوادگی جلوگیری می‌­کند».

این یافته‌های جالب‌توجه که می‌توانند به کاهش نگرش و مدیریت مردسالارانه و افزایش گستره نقش و جایگاه زنان در کسب‌وکارهای خانوادگی و همچنین آگاهی از چالش‌های حضور زنان در بنگاه‌­های اقتصادی خانوادگی و تلاش برای کاهش آن‌ها کمک کنند، در قالب مقاله‌ای علمی پژوهشی در نشریه «زن در توسعه و سیاست» منتشر شده‌اند.

نشریه «زن در توسعه و سیاست» که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران به‌صورت فصل‌نامه منتشر می‌شود، اولین نشریه دانشگاهی درباره مسائل زنان است که به طرح مباحث اجتماعی، رفتاری، اقتصادی و سیاسی مربوط به زنان ایران می‌پردازد./ایسنا

نظرات
آخرین اخبار