ایران و روسیه و لزوم احتیاط در سوریه | فراتاب
کد خبر: 7949
تاریخ انتشار: 18 خرداد 1397 - 14:27
د.جهانگیر کرمی
مجموعه سوابق رفتاری روسیه در سیاست خارجی اش و نیز مواضع اخیر این کشور در قبال بحران سوریه، حاکی از آن است که ایران می بایست در روابطش با مسکو با احتیاط بیشتری گام برداشته و به تنوع سازی روابط خود در سیاست خارجی دست زند

فراتاب - گروه بین الملل: سیاست خارجی روسیه در سوریه یکی از موضوعات مهم سالهای اخیر خاورمیانه بوده است، اینکه روسیه که گفته می شود با خواست ایران و دعوت دولت بشار اسد قدم به سوریه نهاد، در نهایت بدنبال چه هدفی است، روس ها که اینک می گویند ایران و دیگر نیروها باید از سوریه خارج شوند رقیب جدی دیگری بنام آمریکا در سوریه دارند، برای بررسی هرچه بهتر این موضوع به سراغ دکتر جهانگیر کرمی استاد دانشگاه تهران و از پژوهشگران ارشد مطالعات روسیه رفته ایم، متن کامل گفت و گو در ادامه خواهد آمد:

به عنوان نخستین سوال بفرایید بطور کلی سیاست خارجی روسیه را در قبال بحران سوریه چگونه ارزیابی می کنید؟

سیاست خارجی روسیه در قبال سوریه را باید در چارچوب سیاست خاورمیانه ای این کشور تحلیل نمود. نگاه روسیه به خاورمیانه بر اساس تهدیدات افراط گرایی دینی و تروریسم، بهم خوردن موازنه منطقه ای و نگرانی های ناشی از مداخله گرایی غرب از یک سو  و منافع اقتصادی و تجاری در منطقه و نقش آفرینی بیشتر در معادلات منطقه ای از سوی دیگر قابل درک است.

اما جدای از مسایل کلی منطقه ای، مسکو در سوریه منافع و علائق خاصی هم دارد. همکاری و اتحاد در دوره شوروی، تداوم محدود همکاری ها تا دوران امروز، وجود تنها پایگاه نظامی خارجی در سوریه و همسایگی سوریه با ترکیه بر اهمیت این کشور نزد دولتمردان کرملین افزوده است‌.

لذا مجموعه این ملاحظات در کنار فعال شدن و هجومی شدن سیاست خارجی روسیه در دوره جدید پوتین از سال ۲۰۱۲ و بویژه رویدادهای اوکراین از سال ۲۰۱۴ به یک سیاست خارجی نظامی گرایانه و نقش آفرینی نظامی به عنوان اولین حضور و اقدام عملیاتی در خارج از قلمرو کشورهای جدا شده ار شوروی و پس از خروج ارتش سرخ از افغانستان در سال ۱۹۸۹منجر شد. بنابراین، می توان سیاست کرملین در سوریه را موضوعی چند وجهی با محوریت حفظ دولت رسمی حاکم بر این کشور قلمداد نمود.

 

برخی معتقدند که ورود روسیه به سوریه بیشتر بخاطر امتیازگیری روس ها از غربی ها در قبال بحران کریمه است، دیدگاه شما در این خصوص چیست؟

این موضوع که هدف مسکو امتیازگیری از غرب در بحران کریمه و اوکراین است، همه ی ماجرا نیست و این صرفا یکی از عوامل برانگیزاننده و عامل فوری تر بود و‌ نمی توان کل موضوع اقدام نظامی مسکو در شامات را به آن تقلیل داد. عواملی که در بالا در پاسخ به پرسش نخست به آنها اشاره کردم را باید متغیرهایی جدی در این رابطه دانست. لذا درست است که پوتین در شرایط فشار روانی رسانه ای غرب علیه دولت و شخص خودش و نیز آغاز تحریم ها و نتایج نگران کننده اولیه ی آن سعی کرد که از اقدام نظامی علیه تروریسم برای ترمیم و بهبود چهره روسیه و شخص خودش بهره بگیرد، اما باید چنین هدف و انگیزه ای را بیشتر در چارچوب فرصت جویی و فرصت طلبی یک کشور از شرایط تحلیل کرد تا عامل اصلی برای درگیر شدن در یک بحران بزرگ منطقه ای و با توجه به اینکه تا کنون چنین هدفی محقق نشده، پس باید دلایل مهم تری برای تداوم حضور و اقدام وجود داشته باشد.

 

با توجه به برخی سوابق رفتاری، برخی معتقدند که روسها نهایتا در یک نقطه ای سوریه را تنها خواهد گذاشت، دیدگاه شما چیست؟

این تصور ناشی از یک تجربه تاریخی مشخص و یک پیش داوری کلی است. تجربه صربستان در بحران کوزوو سال ۱۹۹۹ موجب شده تا چنین پنداشته شود که این بار نیز در موضوع سوریه چنین وضعیتی رخ خواهد داد. اما مطالعه وضعیت دولت روسیه آن زمان و امروز و ماهیت و منطق دو بحران کوزوو و سوریه چنین تصوری را کم رنگ می کند. من بعید می دانم که روسیه چنان رفتاری داشته باشد‌، اما این به معنای عدم امکان توافق مسکو و غرب نیست. اما این توافق احتمالی هم لزوما به معنای تنها گذاشتن شرکا و دولت سوریه نیست. در عین حال، اختلاف نظرهایی میان روسیه با ایران در موضوع سوریه وجود دارد که امکان بروز آنها در روند مذاکرات و توافق ها وجود دارد. ولی باز هم این اختلافات لزوما به معنای تنها ماندن ایران نخواهد بود‌. اگر چه ایران باید احتیاط لازم را در آن رابطه داشته باشد‌ و سیاست خارجی و منطقه ای خود را متنوع تر ساخته و توجه بیشتری به شرایط جهانی داشته باشد.

 

شاخه و شانه کشیدن های ترامپ علیه دولت سوریه با توجه به حضور روسیه چه نتایج و پیامدهایی خواهد داشت؟

در حال حاضر امریکا سیاست روشن و اراده جدی برای ورود موثر به بحران سوریه ندارد. اما به نظر می رسد که اگر عربستان هزینه حضور بیشتر را بپردازد و یا اسراییل احساس نگران شدید کند و لابی ها فعال شوند، امکان فشار بر امریکا و ورود محدود وجود دارد. واکنش روسیه هم به نوع حضور، منطقه حضور و اقدامات در دستور کار دارد. در صورتی  که این حضور خط قرمزهای روسیه را نشانه رود، طبعا روسیه آن را بدون پاسخ نخواهد گذاشت. عملیات اخیر بنابه اظهارات مختلف، از جمله تاکید لاوروف وزیر خارجه روسیه با لحاظ نگرانی های روسیه انجام شد. بعید است که ترامپ و پوتین صحنه ی سوریه را به یک بحران نظامی بین دو قدرت جهانی تبدیل کنند. ترامپ بر خلاف شلوغ کاری هایش در تهدید سوریه، در زمان عمل به نظر و مشاوره دست اندرکاران نظامی اهمیت می دهد.

 

چه میزان امکان توافق میان مسکو و واشنگتن بر سر سوریه وجود دارد و روسیه چه میزان انعطاف خواهد داشت؟

روس ها هیچ وقت باب مذاکره،گفتگو و توافق را با هیچ دولتی نبسته اند و در مورد امریکا هم چه‌ درباره سوریه و‌ چه سایر موضوعات، این گفتگوها در جریان بوده است. اما نکته مهم آن است که میان واشنگتن و مسکو حدود ده موضوع مهم وجود دارد که بحران سوریه یکی از آنهاست. در دوره ترامپ روس ها منتظر گشایشی بزرگ و یک معامله بزرگ همانند سال ۲۰۰۹بودند و هنوز هم هستند. اگر چنین رویدادی صورت گیرد، که احتمال آن در حال حاضر کمتر است، آن وقت طبعا موضوع سوریه هم می تواند روند جدیدی را تجربه  کند.‌ اما نباید از این موضوع غفلت داشت که صحنه سوریه علاوه بر سطح بین المللی که بسیار مهم است، ابعاد منطقه ای و داخلی مهمی هم دارد و این قدرت ها نمی توانند بدون لحاظ این دو سطح مهم، صرفا با توافق خود همه چیز را حل و فصل کنند. هم بازیگران منطقه ای و هم دولت سوریه و مخالفان مسلحش آنچنان دست بسته نیستند که توافق کاخ سفید و کرملین نتیجه نهایی را تعیین کند. هر توافقی مستلزم در نظر گرفتن منافع نسبی سایر طرف ها و توافق بیشترین تعداد از آنهاست.

 

گفت و گو از الهه قربان زاده کارشناس ارشد روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار