فراتاب؛ محمدرضا ستاری: همزمان با پیشروی ارتش سوریه به سمت دوما به عنوان آخرین پایگاه تروریستهای مستقر در شرق دمشق، روز گذشته رسانههای خبری مدعی شدند که حمله شیمیایی به دوما طی دو روز گذشته نزدیک دهها کشته و زخمی برجا گذاشته است. متعاقب با این اتفاق رسانههای غربی مدعی شدند که ارتش سوریه با استفاده از گاز کلر عامل این حمله بوده است به طوریکه آمریکا ضمن محکوم کردن آن تاکید کرده که دولت سوریه با حمایت بی چون چرای روسیه مسئول این حمله است.
این در حالی است که روسیه اعلام کرده که این اخبار به منظور توجیه برای حمله به سوریه عنوان شده و کلاهسفیدها و سازمانهای حقوقی که مقرهایشان در آمریکا و انگلیس قرار دارد در خصوص شهادتها خود با این کشورها در حال تبانی کردن هستند.
آیا حمله شیمیایی توسط اسد توجیه منطق دارد؟
بحث حملات شیمیایی در سوریه امری جدیدی نیست و همزمان با شروع بحران سوریه تاکنون بارها موجب مناقشاتی میان طرفین درگیر در میدان سوریه شده است. در این میان حتی آمریکاییها با استناد به این حملات، طرح هجوم نظامی علیه سوریه را در دستورکار خود قرار داده بودند و کشورهای غربی نیز این عمل را به عنوان دستاویزی برای فشار بر دمشق مورد بهرهبرداری قرار دادهاند. در این رابطه سوالی که مطرح میشود این است که با توجه به حساسیتهای بالا در خصوص حملات شیمیایی به غیرنظامیان سوری و اینکه دمشق در حال پیشروی در غوطه شرقی و دوما است، آیا لزوم استفاده از سلاح شیمیایی توسط نیروهای اسد توجیهی منطقی دارد؟
در این رابطه چند سناریو قابل طرح است. نخستین سناریو مربوط به سرنوشت پیچیده حاکمیت سوریه در آینده تحولات این کشور است. این امر با توجه به تثبیت نسبی اسد و همزمان با حمله ترکیه به شمال سوریه به نظر میرسد که بار دیگر به عنوان موضوعی جدی میان بازیگران سوریه مطرح شده است. در این میان اگر این حملات از سوی دولت سوریه انجام نشده باشد، ربط دادن آن به دشمق نشان دهنده تغییر معادلات میان قدرتهای درگیر در جنگ سوریه بر سر سرنوشت بشار اسد است. از سوی دیگر اگر اسد واقعاً مسئول چنین حملاتی در دوما باشد، با توجه به حضور و همراهی روسها با دمشق برای آزادسازی مناطق تحت اشغال گروههای تندرو، بعید به نظر میرسد که این اقدام بدون چراغ سبز روسیه صورت گرفته باشد. در چنین وضعیتی برخی تحلیلگران معتقدند که با توجه به نقش و تاثیر روسیه در تحولات سوریه این مساله نشان دهنده نوعی معامله مسکو با غرب بر سر سرنوشت اسد است.
آماده کردن افکار عمومی برای حمله به سوریه
با این مقدمه و در حالیکه از چند روز گذشته مذاکراتی برای خروج جیش الاسلام برای خروج از دوما آغاز شده و ارتش دولتی موفقیتهای چشمگیری را در عملیات آزادسازی غوطه شرقی به دست آورده است، همانطور که ذکر شد منطقی نیست که دولت با دست زدن به چنین عملی، زمینه فشار خارجی را علیه خود فراهم سازد. بنابراین سناریوی دوم میتواند مبنی بر برانگیختن افکار عمومی و به دست آوردن بهانهای همچون سال گذشته برای حمله واشنگتن به پایگاه الشعیرات سوریه باشد.
آمریکا در تازهترین استراتژی خود با وجود مخالفت برخی از مقامات این کشور اعلام کرده است که قصد دارد نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج کند. این امر در گزارش دو روز قبل سیانان حائز نکتهای مهم است، جایی که ترامپ در جمع اعضای کاخ سفید با اعلام اینکه دولتهای عربی بدون حمایت ما دو هفته نیز دوام نخواهد آورد، از طرح راهبردی جدید آمریکا در قبال سوریه پرده برداشت. ترامپ در همان زمان مبارزات انتخاباتی به صراحت اعلام کرده بود که اعراب برای ادامه حمایتهای باید هزینههای آن را پرداخت کنند. او همچنین چند روز قبل نیز تاکید کرده بود که برای ادامه حضور آمریکا در سوریه، عربستان باید هزینههای ما را تقبل کند. این امر در حالیکه آمریکا نیرویی از کردها و اعراب در شمال سوریه ایجاد کرده است به نوعی نمایانگر قصد واشنگتن برای تلطیف افکار عمومی و هدایت امور از پشت صحنه و همچنین انداختن هزینههای این حضور بر دوش متحدین عرب خود است.
در چنین وضعیتی سناریوی سوم مانور رسانهای آمریکا بر روی این حملات و ایجاد وضعیتی دوگانه در خصوص واکنش این کشور در آینده تحولات سوریه است. هماهنگونه که برخی تحلیلگران معتقدند این حمله شیمیایی به دوما میتواند خوراکی مانند سال گذشته برای حمله نظامی آمریکا به پایگاههای دولت سوریه باشد، همانطور که در فروردین سال 96 نیز این اقدام در خصوص الشعیرات صورت گرفت. آنچه در طول یکسال گذشته از دولت ترامپ شاهد بودیم، اتخاد نوعی استراتژی بر مبنای دامن زدن به آشوب، ابهام، عقبنشینی و ضربه زدن است. این امر در مواجهه کاخ سفید با توافق هستهای نیز کاملاً نمایان است، در نتیجه در خصوص وضعیت سوریه این ابهام از عکسالعمل آمریکا همزمان با اعلام خروج احتمالی نظامیان این کشور از سوریه، نوعی دوگانگی را برای بازیگران دخیل در بحران سوریه ایجاد میکند که قدم بعدی واشنگتن در روزهای آینده چه خواهد بود؟
ابهام در سرنوشت جیش الاسلام
در همین حال سناریوی بعدی مربوط به سرنوشت گروههای حاضر در مناطق تحت نفوذ دمشق به خصوص جیشالاسلام است. واقعیت این است که حمله نظامی آمریکا به سوریه اگر نتواند سرنوشت جیش الاسلام را تغییر دهد، چندان منافعی برای عربستان نخواهد داشت. در این رابطه اندیشکده راهبردی تبیین طی گزارشی آورده است که با احتساب وابستگی جیش الاسلامِ تحت محاصره در دوما به عربستان و امکان لابی ریاض برای واکنشی درخور از سوی واشنگتن، یک گزینهی محتمل میتواند این باشد که آمریکا به همراه متحدانش فشاری سخت بر روسیه و سوریه وارد آورند تا شرایط برای خروج جیش الاسلام از دوما فراهم شود.
جیش الاسلام در صورت خروج از دوما گزینههای زیادی پیش روی خود ندارد و عمده گزینهها مربوط به مناطق تحت نفوذ ترکیه است. در چنین شرایطی مقصد مطلوب تمامی رهبران جیش الاسلام نیست. مقصد کنونی جرابلس و یا ادلب است. طبیعی است که عربستان از انتقال گروهی وابسته به خود به مناطق تحت نفوذ ترکیه رضایت نداشته باشد. لذا این امکان وجود دارد که با اعمال نفوذ عربستان و تهدیدات آمریکا، انتقال اعضای جیش الاسلام از دوما به منطقهای در جبهه جنوب – درعا عملیاتی شود که ترکیه نفوذی در آنجا ندارد. منطقه دیگر، میتوان التنف در مرز عراق، سوریه و اردن باشد که یکی از پایگاههای نظامی آمریکا در آنجا مستقر است. با این وجود باید منتظر ماند و دید که طی روزهای آینده بازیگران حاضر در بحران سوریه در خصوص این تنش و معادله جدید در تحولات میدانی این کشور چه واکنشهایی را از خود نشان خواهند داد؟
محمد رضا ستاری - دبیر گروه دیپلماسی فراتاب
باز نشر این مطلب با ذکر منبع فراتاب بلامانع است.