فراتاب - گروه بین الملل: کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در هفتههای اخیر تصمیم غافلگیرکنندهای گرفته است و در حالیکه ناظران بینالمللی با انتخاب ترامپ، امید چندانی به کاهش تنش در شبه جزیره کره نداشتهاند، ابراز تمایل جدی به خلع سلاح هستهای کرده است. این تصمیم پیونگ یانگ همزمان با سفر دو روزه هیاتی از کره جنوبی به کره شمالی به سرپرستی مشاور امنیت ملی دولت سئول اعلام شد. ایالات متحده و کشورهای غربی از این تصمیم استقبال کردند، اما کره شمالی چه زمانی پای میز مذاکره مینشیند؟
صدای واحد در سیاست خارجی
ایالات متحده برای بیش از سه دهه با کره شمالی بر سر برنامه هستهای آن منازعه داشته است. خوب یا بد، کره شمالی در تمام طول این سه دهه منازعه یک تصمیم گرفته است و با عزم راسخ پای آن ایستاده است. زمانی تصمیم گرفت مذاکره کند با جدیت آن را دنبال کرد. زمانی تصمیم گرفت از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای 1985 خارج شود و زمانی قاطعانه اعلام کرد که به سلاح هستهای دست یافته است. به طورکلی، همواره یک صدا از سیاست خارجی کره شمالی به گوش رسیده است. پیونگ یانگ هیچگاه در تردید و دوگانگی نبود. شاید به مزاق ما خوش نیاید، آنها را حکومتی تکسالار یا دیکتاتور بنامیم. کره شمالی را رژیمی بنامیم که حقوق ابتدایی مردم خود را زیر پا میگذارد، حقوق بشر را رعایت نمیکند و درگیر مشکلات اقتصادی عظیمی هستند. اما همه این موارد در سیاست خارجی کم اهمیت است، وقتی میخواهید با یک قدرت بزرگ بر سر مسائل حیاتی و امنیت ملی کشور مذاکره کند.
زمان مناسب برای آمدن پای میز مذاکره
به نظر، کره شمالی زمان مناسبی پای میز مذاکره آمده است. سلاحهای هستهای و هیدروژنی در اختیار دارد، به موشکهای بالستیک قارهپیما با قابلیت بالا دست یافته است و در مسائل شرق آسیا آن چنان به لحاظ نظامی قدرتمند شده است که هیچ یک از بازیگران بزرگ حاضر در آن منطقه (ایالات متحده، چین، روسیه و با کمی اغماض ژاپن) نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. شاید باز هم ما را سرزنش کنید و بگویید این کشور درگیر مشکلات عجیب سیاسی و اقتصادی داخلی است، اما برای سیاست خارجی مسائل داخلی چندان اهمیت ندارد، آنچه که مهم است این است که تصمیمسازی و تصمیمگیری در عرصهی سیاست خارجی از یک نوع یکپارچگی عملی برخوردار باشد.
کره شمالی با یک عزم جدی دو دهه مقاومت کرد، مسائل داخلی این کشور موضوعی به این مهمی و درهم تنیده با بقای نظام و کشورش را تحت الشاع قرار نداد و اکنون با فراغ بال میوه آن را میچیند. باید گفت که پیونگیانگ اکنون به راحتی برنامهی توسعهی سلاحهای هستهای، هیدروژنی و موشکی خود را بر نمیچیند.
هرچند چیز زیادی از محتوای نشست محرمانه کره جنوبی با کره شمالی منتشر نشده است، اما ظاهراً رهبر کره شمالی اعلام کرده است که در صورت تضمین امنیت رژیم و برچیدهشدن تهدیدات نظامی، دیگر هیچ دلیلی برای داشتن سلاحهای هستهای ندارد.اما تضمین امنیتی چه میتواند باشد؟ این تضمین امنیتی یعنی برچیدهشدن کامل سلاحهای هستهای ایالات متحده در کره جنوبی، از بین بردن پایگاههای نظامی ایالات متحده در کره جنوبی و ژاپن و عدم برگزاری مانورهای نظامی مشترک میباشد. کره شمالی چنان دستشان پر است که منطقاً نباید به کمتر از این قانع شوند.
هماکنون کره شمالی براساس برآوردها حدود 70 کلاهک هستهای در اختیار دارد و به توانمندی بالایی در فناوری موشکهای بالستیک قارهپیما دست یافته است. بنابراین، این کشور در یک زمان مناسب با فراغ بال و دستی باز پای میز مذاکره با ایالات متحده مینشیند.
هرچند با اهمیتیافتن جهانی شدن اقتصاد، اهمیت یافتن مسائل حقوق بشر و مداخله بشردوستانه کشوری نمیتواند به حکومت تکسالار خود ببالد، اما سیاست خارجی کارآمد و مقتدرانه، در جهان پرمخاطرهی پس از جنگ سرد همچنان زیاد به نوع حکومت شما کار ندارد. در یک منازعه دیپلماتیک بین المللی هم شرایط به همین نحو است. صداهای چندگانه، منازعات داخلی و سستی در تصمیمسازی چندان مطلوب برای چانهزنی در برابر قدرتهای بزرگ برای دست یافتن به حق و حقوق خود نیست. سلاح هستهای حق ذاتی هر کشوری نیست، اما دستیابی به آن امنیت یک کشور را در تقابل نظامی با دشمنانش به راحتی تضمین میکند. اگر کره شمالی امروز سلاح هستهای دارد و با فراغ بال پای میز مذاکره میرود، محصول یک صدای واحد در سیاست خارجی است.
باید بپذیریم که هر زمانی نباید مذاکره کرد. لیبی زمانی که مذاکره کرد و همه دستاوردهای چند دههای هستهای خود را در اختیار غرب قرار داد، دچار عدم قاطعیت در اعلام پیگیری برنامه سلاح هستهای خود بود. این در حالی است که کره شمالی برای بیش از یک دهه با قاطعانه گفته است که به سلاح هستهای دست یافته است و از سال 2006 رسماً آزمایش سلاح هستهای انجام میدهد.
امروز ایالات متحده با یک کره شمالی برخوردار از سلاح هستهای به عنوان واقعیت ناگزیر روبه رو است. کره شمالی به سلاح هستهای دست یافته است. چندان نمیتواند تضمینهای امنیتی لازم را به رهبران این کشور ارائه دهد، زیرا آنها به کم قانع نخواهند شد. دستیابی به سیاستی منسجم بر سر توسعه برنامه سلاح هستهای که با ترکیب مطلوبی از هوشیاری و جدیت اجرا شود در هر نظامی دشوار است، البته دشواریهای گزینش چنین سیاستی در نظامهای دچار عدم قاطعیت از سایر نظامها بیشتر است.
اجازه دهید با این انگاره این مختصر را به پایان ببریم. اگر امروز نگران رفتار ایالات متحده بر سر برجام هستیم، شاید دلیل آن به این مسئله بر میگردد زمان مناسبی مذاکره نکردیم، قاطعانه تصمیمسازی نکردیم و بدون سنجش بده و بستانها وارد مذاکره شدیم. سپهر بین المللی، عرصه اعتماد به رفتار دیگر بازیگران نیست، همچنان در عصر عدم قطعیت و ابهام به سر میبریم. ایکاش به مانند کره شمالی با دستی پرتر به استقبال مذاکره میرفتیم.
وحید قربانی، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی (Vahid_ghorbani@hotmail.com).
عیسی مرادی افراپلی، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی (isa.moradi1361@gmail.com).
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است