فراتاب - گروه بین الملل: من با این پیش فرض که نظم قدیم خاورمیانه دچار فروپاشی شده است مخالف هستم. قطعا تغییرات چشمگیری در آن ایجاد شده است اما در مجموع، وضعیت زیرسیستم خاورمیانه، دست نخورده باقی مانده است و تنها در حال تجربه یک گذار افزایشی، علیرغم تمام تغییرات فاحش است.
ایران توانایی سود بردن از اشتباهات سیاست آمریکا در منطقه و همچنین ناکامیهای برخی از رقبای منطقهای خود را دارد که میتوان این امر را در برخی عملها و عکس العملهای ایران مشاهده کرد. نفوذ منطقهای ایران گسترش قابل توجهی را کسب کرده است که به یاری آن در مقابل سیاستهای بازدارندگی دشمنان، که همان گسترش بازدارندگی است، کمک میکند.
همانطور که در کتاب های اخیر خود درباره مذاکرات هستهای نیز عنوان کردهام، نفوذ ایران در منطقه، به این کشور در استراتژی مذاکرات هستهای کمک کرد تا بتواند گزینه حمله نظامی را خنثی کند. امروزه، نفوذ ایران ابعاد قدرت نرم را نیز در جهت امنیت خلیج فارس، کارگزاری قدرت در لبنان، پروسه صلح سوریه، میانجیگری میان بغداد و کردهای خودگردان و بسیاری مسائل دیگر ، پیدا کرده است.
مساله امیدبخش این است که امیدواریم طرح چهار مرحلهای ایران برای یمن نیز مورد قبول واقع شود و این نیز یکی دیگر از جوانب «دیپلماسی هوشمندانه» است که احتیاج به روابط حسنه ایران و عربستان سعودی دارد.
در واشنگتن چه می گذرد؟
استراتژی جدید درباره ایران، که اخیرا از طرف کاخ سفید اعلام شد، در واقع ادامه همان استراتژی بازدارندگی ایران است، اما فاقد تخصص کافی و نادیده گرفتن حوزههای مشترک منافع ایران و روسیه، نکتهای که من و همکارم دکتر انتصار در مقاله اخیر که در هاروارد چاپ شد به آن پرداختهایم.
به طور قطع دولت آمریکا از نقش ایران به عنوان یک محور منطقهای آگاه است و این خیال نیز وجود ندارد که ایران را از نقشه ژئوپولتیک منطقه حذف کنند، این در حالی است که سیاست ترامپ بر اساس بازسازی توازن منطقه به نفع متحدان منطقهای خود است، که در جنگ در سوریه علیرغم صرف منابع زیاد اما در حال از دست دادن آن هستند.
برای دستیابی به این نتیجه، ورود مرحلهای آمریکا به جنگ سوریه برای مقابله با نفوذ ایران را شاهد هستیم و باید نظاره گر بود که این امر چگونه بر جنگ سوریه در ماه آینده تاثیر خواهد گذاشت. بحث قدرتهای فرامنطقهای اما زمانی که به رقابت ایران و عربستان برسد دارای پیشینههای متفاوتی است. به طور مثال فرانسه در زمان ماکرون دارای امکان متمایز برای بازی نقش میانجی است، اما همان فرانسه عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس را به چشم شریک تجاری پرسود و خریدار تسلیحات نظامی میبیند و ما شاهد آن هستیم که ماکرون و وزیرخارجه او علایم نزدیک شدن به طرف دیگر را نشان میدهند اما ترکیه و اتحادیه اروپا میتوانند بر روی بازی این نقش میانجی گری حساب باز کنند.
چین نیز در همین عرصه است، به دنبال حمایت از از توازن روابط خود با عربستان و ایران است و همچنین به دنبال آیندهای برای این کشور است که نقش بیشتری را در سایه ساخت روابط استراتژیک خود با پاکستان، در منطقه بازی کند. از طرف دیگر، آمریکا کاملا طرف عربستان است و نمیتوان برروی آن به مثابه یک میانجی حساب باز کرد. روسیه نیز بازیگر بزرگی در منطقه خلیج فارس نیست و نفوذ کمی نیز دارد.
در حال حاضر شاهد بازگشت بحث تغییر حکومت در گفتمان آمریکا هستیم که البته این به سختتر شدن ایجاد روابط حسنه میان ایران و آمریکا منجر میشود هرچند که آمریکا شروع به پذیرش ایران به عنوان یکی از محورهای منطقه با دغدغههای مشروع امنیت ملی خود، کرده است. من رابطه کنونی ایران و آمریکا را به مثابه «» میدانم که باعث روابط خصمآمیز میان یک ابرقدرت ناخوانده و یک قدرت منطقهای جسور ، میشود.
اما همه آنها به آینده برجام مرتبط است و من معتقدم که ترامپ در نهایت در برجام خواهد ماند چراکه این به نفع خود آمریکا نیز هست. برای این امر از الان چندماه وقت نیاز است و کاخ سفید نیز باید به دنبال رابطه بلندمدت با ایران باشد از روابط تجاری ایران و آمریکا تا دیالوگ در جهت نظم و امنیت منطقهای با ایران. برعکس این اتفاق نیز ممکن است، رخ دهد و ترامپ از برجام خارج شود، در هر دو این سناریوها میتوانیم شاهد سیاست خارجی دوران پسا اوباما باشیم که نشاندهنده اوج ایران ستیزی در واشنگتن است، اما بنابر تحلیل متغیرهای متعددی ، معتقد به ادامه برجام هستم و نه خروج ترامپ از آن.
روزنامه سازندگی