فراتاب - سرویس بین الملل: ناگارنو قره باغ منطقه ای است که در قفقاز جنوبی واقع شده است که 5 درصد از خاک آذربایجان را به خود اختصاص داده که حجم جمعیتی آن را هم 21% آذری و 77% ارمنی تشکیل می دهد. این منطقه در شمال غربی ایران و شرق ارمنستان قرار دارد. قره باغ همواره محل منازعات قومی و تاریخی بوده است که مناقشات سیاسی و تفاوت های هویتی میان اقوام آذری و ارمنی نیز تنور جنگ و منازعات قومی را داغ تر کرده است. هر کدام از طرفین، قره باغ را بخشی از تاریخ قومی خود می دانند.
روند شکل گیری بحران قره باغ
این منطقه بدلیل موقعیت استراتژیک خود در قفقاز همواره محل نزاع و گذر قدرت های گوناگونی چون ایران ، روسیه و ترکیه بوده، که در برش های تاریخی مختلف، بخشی از قلمروی یک امپراتوری بوده است. آرتساخ نامی است که از طرف ارامنه نام قدیمی و سرزمین تاریخی ارمنیان و قره باغ می باشد و از سوی آذرها نام ولایتی تاریخی است که متعلق به قومیت آنهاست. روند شکل گیری رخ داد های سیاسی منطقه ای نیز شعله های منازعات قومی را همواره زنده نگه داشته است. سیاست های امپراتوری عثمانی در قبال ارامنه و وقایع تاریخی تلخ قتل و عام ارامنه توسط نیرو های عثمانی هویت قومی ارامنه را با ذهنیتی تاریخی شکل داده است. پس از شکل گیری کشور های آذربایجان و ارمنستان در گیرودار سقوط امپراتوری تزاری و انحلال جمهوری ماورء قفقاز در حدود سال 1918 مسئله ی بغرنج اراضی بوجود آمد که پیشینه و ذهنیت تاریخی طرفین نیز، بحران را عمیق تر می شاخت. حکومت آذربایجان در اعلامیه ای در تاریخ 28/1/1919 قره باغ را بخشی از سرزمین خود اعلام کرد. که پس از اعمال حاکمیت بلشویک ها بر قفقاز ابتدا قره باغ ، نخجوان و زنگه زور از سوی مسکو بخشی از حکومت کمونیستی آذربایجان شمرده می شد که با پیوستن ارمنستان به جبهه کمونیست این موضع گیری از سوی مسکو تغییر یافت و رهبران حزب کمونیست آذربایجان نیز از ادعای خود دست کشیدند و منطقه قره باغ و نخجوان بخشی از سرزمین ارمنستان شد. اما این روند با تغییر سیاست های شوروی دگرگون شد و در قرارداد 1921 میان شوروی و ترکیه در ماده ی 3 نخجوان و قره باغ بصورت جمهوری های خود مختار به آذربایجان تعلق یافت و زنگه زور نیز به حاکیمیت ارمنستان در آمد و همچنین در این قرار داد در ماده ی 14 شوروی مکلف شد که مفاد قرار داد را به جمهوری های قفقاز بقبولاند که در دوران استالین این موضوع قطعیت یافت و منطقه ای با نام قره باغ کوهستانی برای اسکان در اختیار ارمنیان قرا گرفت. این مناقشه با توجه به قدرت حاکیمت بلشویک ها و قدرت مرکزی شوروی برای سال ها بصورت حل نشده خاموش ماند. با روی کار آمدن گوباچف و سیاست های شوروی در این دوران ساکنین قره باغ با تصور تغییر اساسی در موقعیت خود خواستار پیوستن به ارمنستان شدند که این خواسته ابتدا بصورت یک طومار به مسکو ارسال شد که پس از بی توجهی مسکو در غالب تجمع و تظاهرات شکل جدیدی یافت. این روند در سال 1988 با درگیر میان ارمنی ها و آذربایجانی ها بالا گرفت که با حمله گروه مسلحی از ارمنی ها به محله هایی از شهر و پاسخ غیر نظامیان مسلح آذربایجانی خشونت افسار گسیخته ای فوران یافت. پارلمان قراه باغ در 12 ژوئن 1988 به جدایی کامل قره باغ از آذربایجان و پیئستن به ارمنستان رای داد. که با مخالفت شدید مسکو و باکو همراه بود. در این گیرو دار درگیر یهای قومی در این منطقه ، آذربایجان در 31 اوت 1991 و ارمنستان نیز در 23 سپتامبر 1991 اعلام استقلال کردند. اما در این میان قره باغ همچنان مسئله حل نشده و محل درگیر ی های این دو کشور باقی ماند. اختلافات ارضی این دو کشور تازه استقلال یافته بصورت منسجم تر و با رنگ و بوی ملی گرایی بشکل بحران هویتی بدل شد.
شعله های درگیری و جنگ برافروخته شده تا جولای 1994 گدازان بود، که توافقنامه آتش بس میان کشورهای آذربایجان ، ارمنستان و NK با میانجگری روسیه و قرقیرستان امضا شد. طی درگیری های قره باغ حدود 15000 تلفات و هزاران هزار پناهنده و آواره در ارمنستان و آذربایجان از خود بجای گذاشت. در این میان می توان به گروه مینسک با حضور ایالات متحده، روسیه، فرانسه و دیگر اعضای این گروه چون : بلاروس، آلمان ، ایتالیا ، هلند ، سوئد ،فنلاند و ترکیه اشاره کرد. از سوی دیگر، حضور ایران بعنوان یکی از بازیگران مهم منطقه ای در حل مناقشه بسیار موثر و قابل توجه بود. با این همه، پناهندگان بسیاری در دو کشور آذربایجان و ارمنستان وجود دارند. بر اساس گزارش کمیسر عالی سازمان ملل در سال 2011 پناهندگان ارمنی در حدود 3300 و پناهندگان آذری در حدود 595000 نفر در آذربایجان تخمین زده شده اند.
دورنمای مناقشه قره باغ
آنچه که تاکنون در خصوص مناقشه قره باغ عنوان شد صرفأ شرح مختصری از وقایع قره باغ بود که نشان دهنده عمق شکاف های قومی و منازعات منطقه میان دو کشور و دو قومیت در قفقاز جنوبی است. شمار پناهندگان و آواره های بجا مانده از درگیری ها و قربانیان بازمانده نیز نشان از پیچیدگی و دشواری در حل مناقشه قره باغ در آینده است. اختلافات ارضی و سرزمینیی که همواره بهانه ی پررنگی برای بروز اختلافات هویتی و قومی است. اختلافاتی که گاه بشکل مشخصی از سوی قدرت های فرا منطقه ایی تشدید می شود و دست آویز دوستی ها و دشمنی های کشور های موثر در این منطقه می باشد.