فراتاب- گروه بین الملل: مرور مواضع هسته ای دولت ترامپ پاسخگوی پرسش هاییست که کسی نباید آنها را مطرح کند. عدم استفاده از تسلیحات هسته ای از 1945، دستاورد بزرگی است که غالباً به آن اهمیت می دهیم. علیرغم روند تدریجی افزایش تعداد کشورهای دارای این تسلیحات در هفت دهه گذشته، هیچ کشوری از سال 1945 از این تسلیحات استفاده نکرده است و با وجود برخی رویدادهای نگران کننده، من موردی که در آن، دولتی اقدام به شلیک بمب اتمی علیه کشوری دیگر کند، نمی یابم. تداوم این روند خوشایند و ایده آل برای همیشه، تا حد ممکن باید هدف مهم همه انسان ها باشد. دلایل مشخصی مبنی بر اینکه چرا سلاح های هسته ای هرگز استفاده نشدند، وجود دارد:
حمله به یک قدرت هسته ای مسلح دیگر به وضوح اقدامی احمقانه است؛ چراکه خطر نابودی خود را به همراه دارد و نیز هیچ دستاورد سیاسی ای در مقابل نمی تواند هزینه های بمب های هسته ای را جبران کند. حمله به کشورهای دارای این تسلیحات با نیروهای متعارف همانند آنچه که سوریه و مصر در جنگ یوم کیپور 1973 انجام دادند، امکان پذیر است؛ اما اگر چنین قصدی دارید، بهتر است اهداف خود را محدود کرده و مراقب باشید بقا و استقلال دولتی که بدان حمله کرده اید را تهدید نکنید.
استفاده از تسلیحات هسته ای در حمله به دولت غیرهسته ای، با هدف کسب پرستیژ و اعتبار بسیار هزینه بر خواهد بود؛ مگر اینکه دولت غیرهسته ای اقدام واقعاً وحشتناکی مرتکب شده و یا مایل به انجام چنان کاری، به نظر برسد. خبر خوب اینکه هوش و عقلانیت بالایی برای سنجیدن این اقدامات نیاز نیست.
اقدامات گسترده در راستای منع تکثیر تسلیحات هسته ای، موجب کاهش احتمال استفاده از این تسلیحات شده است. گرچه این کمپین نتوانسته از ورود سایر کشورها به جمع کشورهای هسته ای جلوگیری کند، اما این اطمینان را داده که این اتفاق تدریجی رخ خواهد داد و اجازه ورود سایر کشورها را بر اساس برنامه زمانی خود تنظیم می کند. با گذشت زمان و بهبود فرماندهی و کنترل و نیز توافقنامه های امنیتی دیگر، استفاده تصادفی و غیرمجاز کاهش یافته است؛ تابوی در حال ظهور علیه تسلیحات هسته ای احتمالاً به شکل عدم استفاده از آن تقویت شود. سیاستمداران و کارشناسان این حوزه فعالانه تلاش می کنند به جای تفکری که تسلیحات هسته ای را فقط در قالب بمب های بزرگ می داند، این سلاح های مهیب را با افزایش هزینه های سیاسی عبور از آستانه ویژه ای، در دسته بندی مفهومی خاصی قرار دهند. بشریت نیز خوش شانس بوده چراکه تنها در برهه هایی از سال 1945 تاکنون که امور می توانستند روند کاملاً متفاوتی طی کنند، شاهد آن بوده است.
همه این مطالب را گفتم چون تسلیحات هسته ای بار دیگر به صدر اخبار برگشته اند.
یکی از دلایل اصلی آن، نگرانی گسترده از قابلیت های پیشرفته هسته ای و موشکی کره شمالی است. مقامات دولت دونالد ترامپ بارها اعلام کرده اند که کره شمالی قادر به حمله به سرزمین ایالات متحده آمریکا نیست و تلاش های متعدد آنان مانند صحبت از آنچه که به «اعتصاب بینی خونین» موسوم شده، به جهت ترسشان از امکان گسترش و شیوع جنگ در سراسر شبه جزیره کره با آغاز جنگ واقعی است.
دلیل دوم، انتشار بخشی از گزارش جدید موضع هسته ای پنتاگون است که پیش نویس بلندپروازانه و هزینه بری را جهت مدرن سازی زرادخانه هسته ای ایالات متحده ارائه می دهد؛ این طرح صرفاً جهت اطمینان از مطمئن و قابل اعتماد ماندن تسلیحات ایالات متحده (هدفی که کاملاً معقول است)، نمی باشد، بلکه پنتاگون می خواهد نسل جدیدی از تسلیحات هسته ای کوچک تر با توانایی هدف گیری بسیار انعطاف پذیرتر را توسعه دهد تا استفاده حقیقی از این تسلیحات، امکان پذیرتر شود. این مرحله همانطور که برنامه ریزان می گویند، برای رسیدن به محیط استراتژیکی که به طور فزاینده ای پیچیده می شود و نیز برخی گزینه های هسته ای سطح پایین روسیه که این کشور درصدد توسعه آن است، ضروری است. به طور خلاصه این گزارش نه تنها حفاظت محتاطانه از بازدارندگی موثر را توصیه می کند، بلکه خواستار این است که مالیات دهندگان آمریکایی هزینه بالایی برای استفاده از بمب هسته ای بپردازند. این اقدام بدین جهت نیست که نویسندگان این گزارش خواستار مبارزه با جنگ هسته ای هستند بلکه بدین دلیل است که معتقدند چنین توانایی، کشور آنان را بسیار امن تر می کند.
بی پرده بگویم من چنین مباحثی را تاحدی بی نتیجه می پندارم. زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره این مسائل کرده ام، در ابتدای حرفه تدریس، کلاس های استراتژی هسته ای و کنترل تسلیحات را درس داده ام. متاسفانه من این روزها خیلی تمرکزی روی این موضوع ندارم، اما همچنان در این زمینه مطالعه می کنم و هنوز چیزی نخوانده ام تا عقیده ام مبنی بر اینکه تسلیحات هسته ای ارزش واقعی سیاسی ای جز بازدارندگی در مقابل حمله به تمامیت ارضی و منافع حیاتی فرامرزی دولت ندارد، را تغییر دهد. این تسلیحات برای تهدید و اجبار، کاربردی و خوب نیستند و آنچنان که طرفداران این تسلیحات بدان معتقدند، موقعیت ژئوپلتیکی بالایی نمی بخشند و مسلماً به دارندگان خود اجازه تحمیل شرایط به رقبای فاقد این تسلیحات را نمی دهند. اگر تسلیحات هسته ای به دارندگان خود، قدرت و نفوذ زیادی می بخشیدند، برخورد با رهبرانی چون اسلوبودان میلوسویچ، صدام حسین، معمر قذافی یا بشار اسد (بدون اشاره به کاسترو در کوبا و کیم در کره شمالی) خیلی راحت تر بود.
نویسنده: استفان والت استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد
منبع: فارن پالیسی
بازگردان به فارسی: ندا کهریزی کارشناس ارشد روابط بین الملل دانشگاه رازی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.