هیاهوی بسیار و بهره وری کم | فراتاب
کد خبر: 6899
تاریخ انتشار: 6 آذر 1396 - 19:50
دکتر بهرام امیراحمدیان


فراتاب - گروه اجماعی:جاده های مناطق زلزله زده آن چنان از انبوه ماشین و وانت و کامیون و موتور سوار و آدم اشغال شده بود که هلال احمر فراموش شد و برای خدمات رسانی با دشواری روبرو. این فرایند یاری رسانی نه تنها پسندیده نیست بلکه به گمان بنده ناپسند است. این همان روش سنتی اداره هیئتی برخی مراسمات در بین محلات بکار گرفته می شود. بنابراین باید برای هر بحرانی برنامه ای از پیش مصوب وجود داشته باشد و هر کس وظیفه خود را انجام دهد. این مورد در ارتش به عنوان پاکتهای آماده باشها تدوین می گردد و بکار گرفته می شود. هنوز ما در کشور برنامه ملی آمایش سرزمین نداریم که ضروت برنامه ریزی جامع و بلند مدت شاید برای دو یا سه دهه است و توسعه پایدار و برنامه ریزی فضایی نامیده می شود. اگر چه برخی از سازمانها GISدارند ولی با هم هماهنگ نشده اند که یک GIS ملی پدید آورند تا در دوره بحران بکار گرفته شود. ما باید مدیریت علمی وکاربردی داشته باشیم که در شرایط کنونی بشدت بدان نیاز مندیم که قدرت ما را به اقتدار تبدیل کند. در مدیریت سنتی مسئولیتها سیال و غیرقابل پیگرد است.
در شرایط زلزله برای نمونه برخی هنرمندان و چهره های مطرح می خواهند نقش تختی دهه 40 را بازی کنند. برخی تختی قهرمانان ورزشی و برخی دیگر تختی اساتید دانشگاهها. تا زمانی که ما مسئولیت را به نهادهای مرتبط واگذار نکرده و از آنها انجام وظیفه و مسئولیت نخواهیم وضع به همین منوال است. وقتی حزب سیاسی در کار نیست انتخابات پارلمانی معنی ندارد. هلال احمر کارش کمک رسانی است. بودجه دارد، ساختار دارد و وظیفه مند است و تجربه و دانش و مهارت دارد به شرطی که او را در انجام وظایف آزاد بگذاریم و با احساسات و دلسوزی بی مورد بدست و پای آنها نپیچیم. ما مردم عادی و غیر متخصص در امر امداد رسانی که دوره ندیده و مهارت و تخصص نداریم در آنجا چه می کنیم؟راهبندان ایجاد می کنیم و با دلسوزی خودمان و با احساسات جلوی کار امدادرسانان را می گیریم و ضد توسعه عمل می کنیم. بیرون کشیدن زنده ها از زیر آوار یک کا تخصصی امنداد رسانی است. اینجا باید آموزش دیده باشند. حیات انسانهای زخمی بدان وابسته است.
وقتی می گویند کمک کنید، مردم نباید لوازم بدرد نخور خودشان را تلنبار کنند تا به دست زلزله زده برسد. مگر لباسها و پوشاک سایز بندی شده؟به چه سنی و چه جنسی می خواهند لباس بدهند؟ لوازم خانگی را چگونه می خواهند تفکیک و بسته بندی و توزیع کنند؟ این که خود بی نظمی آشکار است. اخیرا کتابی می خواندم از خانم آلکسیونا برنده جایزه نوبل ادبی در باره انفجار نیروگاه هسته ای چرنوبیل در دوره شوروی در 1986. در آن دوره امداد رسانی نابسامان و بردون برنامه موجب تلفات انسانی بسیار شده است. کتاب "زمزمه های چرنوبیل" ترجمه آقای دکتر شهرام همتزاده، خیلی آموزنده است برای کشورهایی که بدنبال تکنولوژی هسته ای هستند و امکان پدید آمدن بحران انفجار در آنها وجود دارد ضروی است که از سوی مسئولان مطالعه شود. درسهای آموزنده بسیار برای مسئولان و دست اندرکاران دارد.
بیایید کاری کنیم که مردم در صحنه حضور نداشته باشند. در آن صورت نهادهای مرتبط خود تمرین کرده و مهارت بخرج می دهند. خواندن کتاب سیاستنامه خواجه نظام الملک را به مسئولان توصیه کنیم که علت معضلات سپردن یک شغل به چند مرد و چند مرد به یک شغل را توضیح داده است. اکنون هزاران نهاد و شخص کار کمک رسانی هلال احمر را بر عهده گرفته اند. به قول ترکها : آرا قاریشیب مذهب ایتیب. یعنی میانه در هم برهم شده و دین فراموش شده است.

کسانی که از روی احساس همدلی و حس میهن پرستی و بدون مهارتها و آموزشهای لازم در این فرایند کمک رسانی مشارکت می کنند نا دانسته فرذایند کمک رسانی را اخلا می کنند. با پیوستن به این جریان نه می توانیم و نه خواهیم توانست مساله را حل کنیم. نهاد سازی، تحزب، شکل دادن جامعه مدنی و مسئولیت خواهی در چارچوبهای از پیش تعریف شده می تواند بحران را مدیریت کند. اینها چاره درد ماست. در سال 1341 زلزله شد تختی به کمک زلزله زدگان آمد و حماسه آفرید. آیا بازهم بدنبال تختی هستیم ها هستیم؟ از آن سال که من به یاد دارم خیابان ما در تهران آسفالت نبود و درشکه و گاری هم بودند و آب لوله کشی و برق هم همه گیر نبود و شرکتهای اتوبوسرانی شهری متعدد بودند (و همه را جمع و یک "شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه" که بعدها به "شرکت واحد معروف شد" تشکیل دادند) حالا دوباره شرکت واحد را منحل و شرکتهای متعدد وارد میدان شده اند. آیا باید رفتار ها همان باشد؟ حالا که ابزارها و امکانات خیلی عوض شده و همه چیز تغییر پیدا کرده. شبکه های ماهواره ای و تلویزیون و موبایل و اینتر نت و راههای ارتباطی زمینی و ریلی عالی و سواریها و هواپیما و کامیون و قطارهای مدرن و همه و همه دگرگون شده است. باید اداره سنتی و تختی پروری هم تغییر و مدیریت علمی و فنی بکار گرفته شود. اکنون زمان و مکان بر هم منطبق شده است. ایران در بسیاری از فنون و تکنولوژی و صنعت و علم و دانش و ارتباطات و بسیاری از زمینه های دیگر از نانو کنولوژی تا سلولهای بنیادی و صنایع هوافضا پیشرفت کرده آیا وقت آن نرسیده است که در روشهای اداره جامعه تغییراتی بنیانی داده شود؟
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم.
 

دکتر بهرام امیراحمدیان استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار