کد خبر: 6748
تاریخ انتشار: 4 آبان 1396 - 02:21
ایلان گلدنبرگ و ماراکارلین
ایلان گلدنبرگ و ماراکارلین معتقدند که عدم تایید توافق هسته ای به معنای خروج از توافق نیست ولی قطعا آن را به خطر می اندازد.

فراتاب - گروه ترجمه: دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در چند روز گذشته پایبندی ایران به تعهداتش در توافق هسته ای را رد کرده است اما این به معنای خروج امریکا از توافق نیست ولی قطعا توافق را به خطر خواهند انداخت. آمریکا در توافق هسته ای ایران بر دو مولفه ی اصلی تمرکز می کند: 1- تاریخ انقضا 2- رفتارهای بد ایران. اولین مولفه به انقضای محدودیت های ایران در توانایی عنی سازی اورانیوم پس از 10 تا 15 سال آینده؛ دومی به اقدامات بی ثبات کننده ایران در منطقه و حمایت از پروکسی ها و نائبان منطقه ای در کشورهای عراق، لبنان، سوریه و یمن و همچنین برنامه موشکهای بالستیک تاکید می کنند. مسئله اساسی که ما در پنتاگون روی آن کار می کردیم این بود که اگر رئیس جمهور آمریکا مجبور شود که بین گزینه وحشتناک ( مهیب) ایران هسته ای یا اقدام به تهاجم نظامی؛ چه اقدامی را انجام می دهد. دولت ایران تا پایان سال 2013م با تکیه بر میزان ارانیوم غنی شده در زرادخانه هسته ای خود توانایی ساخت 6 تا 8 بمب را داشته است. و برای رسیدن به آن به یک تا دو ماه زمان نیاز داشتند. وی معتقد است که در دوران سیاست خارجی رادیکال محمود احمدی نژاد وضعیت و شرایط هسته ای با پیچیدگی بیشتر روبرو شده است. و اقدامات گستاخانه ی ایران در به چالش کشیدن آمریکا و شرکایش در منطقه در ان زمان باعث تعمیق نگرانی های پنتاگون در مورد تهران هسته ای شد که این می توانست زمینه افزایش قدرت این کشور را فراهم می کند و حل و فصل توافق هسته ای در این دوره دور از انتظار بود. و ما در پنتاگون بر علیه سیاست خارجی ایران سه گزینه پیش روی رئیس جمهور گذاشتیم.


گزینه اول اقدام نظامی آمریکا بر علیه تاسیسات هسته ای ایران
گزینه دوم پذیرش ایران هسته ای
گزینه سوم تهاجم نظامی اسرائیل به ایران بدون آگاهی آمریکا


دو نویسنده معتقد هستند که گزینه اول تنها برنامه هسته ای ایران را به صورت موقت به تعویق می اندازد در حالی که تخصص و دانش آن ها را در زمینه ایجاد و ساخت سلاح هسته ای از بین نمی برد. و حتی این اقدام ممکن است تلاش و عزم ایران را برای دستیابی و ساخت سلاح هسته ای مصمم تر کند و همچنین می تواند خطرات متعددی را برای ما داشته باشد. وی معتقد است که واکنش ایران در این مورد به صورت شدید و تهاجمی است. راهبرد ایران حمایت از اقدامات پروکسی خود بر علیه نیروهای آمریکایی در منطقه و به طور خاص در عراق است( که مسئول مرگ بسیاری سربازان آمریکایی است) و رویکردهای دیگر این کشور شامل حمایت از حملات تروریستی علیه تاسیسات آمریکا در سرتاسر جهان از طریق نیروهای پروکسی خود ، توانایی موشک های بالستیک و کروز خود برای حمله به پایکاه های آمریکا در کشورهای قطر، امارات متحده عربی، بحرین، کویت و حتی اسرائیل؛ مین گذاری در تنگه هرمز و مختل کردن بازار جهانی نفت و افزایش شدید قیمت نفت می باشد. هر چند که واکنش آمریکا به این اقدامات می تواند گسترده باشد و زیرساخت های نظامی ایران را از بین ببرد ولی پیامد این اقدام برای ایران شدیدتر از آمریکا است هر چند که این گزینه برای آمریکا هزینه آور و غیر جذاب می باشد. گزینه دوم پذیرش ایران هسته ای است. از دیدگاه دو نویسنده؛ این امر می تواند در آینده زمینه تهدید به حملات هسته ای علیه اسرائیل و شرکای دیگر آمریکا را فراهم کند هر چند که این مفروض که ایران زمینه انتقال سلاح هسته ای خود را به پروگسی خود حزب الله فراهم می کند غیرمحتمل به نظر می رسد اما نگرانی بزرگ برای ما این هست که ایران با چتر هسته ای چگونه رفتار خواهد کرد و دولت های منطقه چه واکنشی نشان خواهند داد. عربستان سعودی در واکنش به این اقدام درصدد دستیابی به سلاح هسته ای تلاش می کند و این امر زمینه مسابفه تسلیحاتی را در بی ثبات ترین منطقه جهان را تشدید می کند. و همچنین دولت اسرائیل که صاحب زرادخانه تسلیحات هسته ای است که امروزه احتمال وقوغ جنگ بین ایران و حزب الله شایع است و اگر این کشور حاضر به عقب نشینی نگردد می تواند زمینه تهدید به کاربرد سلاح هسته ای از سوی ایران را ایجاد کند و این امر خاورمیانه را شبیه بحران موشکی کوبا و بحران هسته ای پاکستان – هند با شدت بیشترو خطرات بزرگتر همراه می کند. گزینه سوم تهاجم تظامی اسرائیل به ایران بدون آگاهی آمریکا است. اما در طول آن دوره در پنتاگون ما این مسئله را بررسی می کردیم که آیا با این اقدام ، ایران دولت امریکا را به دلیل رابطه استراتژیکش با اسرائیل به عنوان همدست درنظر می گیرد. این امر ممکن است واکنش ایران به این اقدام صرفا در روش محدود بر علیه اسرائیل نباشد بلکه در زمینه گسترده تر بر علیه منافع آمریکا با شروع جنگ منطقه تلافی کند. در طول آن دوره در مورد این گزینه در اسرائیل بحث های گسترده ای وجود داشت و حتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیب به چنین حمله تنها به مقامات امنیتی خود دستور داده بود اما در نهایت اسرائیلی با محاسبه ای که انجان دادند خطر تهاجم را بسیار زیاد در نظر گرفتند و در نهایت از تهاجم منصرف شدند.


وی با طرح سه گزینه فوق در پنتاگون یاداوری برای تاریخ امروز در رفتار و واکنش دولت ترامپ به بحث های جاری در مورد آینده برجام چشم اندازی را ارائه می کند. پس از ارزیابی های مخالف جامعه اطلاعاتی آمریکا، اظهارات مقامات کابینه وی، آژانس بین المللی انرژی اتمی و متحدان ارو.پایی نسبت به عدم تایید پای بندی ایران به توافق هسته ای توسط دونالد ترامپ، مسیر و آینده پیش رو در مورد توافق هسته ای نامشخص است. اگر کنگره تصمیم به بازگرداندن و اعمال تحریم علیه ایران را بگیرد این منجر به خاتمه برجام است و در نتیجه با مخالفت های گسترده ی متحدان آمریکایی همراه است و رژیم تحریم های بین الملل هم تضعیف می شود و دیگر ایران به پای میز مذاکره بر نخواهد گشت و بلکه از تعهدات هسته ای خود تحت این توافق رهایی پیدا می کند. اما حتی اگر کنگره خویشتن داری خود را نشان دهد این اقدام به برجام ضریه خواهد زد و اعتماد جامعه بین الملل را متزلزل می کند و به ایران یک فرصت مناسبی را فراهم میکند که استدلال کند که آمریکا با اتخاذ گام های ابتدایی در از بین بردن توافق، به این توافق به خوبی عمل نکرده است. ولی توجه جدی به مسئله رفتار منطقه ای ایران امری قابل ذکر است هر چند که از پرونده هسته ای ایران مجزا است. اما هیچ یک از آن ها به اندازه خطراتی نیست که دولت ترامپ در حال ایحاد آن است. وی معتقد است که عدم تایید پای بندی ایران به توافق هسته ای و اتخاذ گام های خطرناک ممکن است باعث خاتمه به توافق می شود ولی با پایان این توافق ما فورا وارد بحران نخواهیم شد و در نهایت ضرورتا منجر به جنگ نخواهد شد ولی در طول زمان ایران به تلاش و پیشروی در ساخت بمب هسته ای ادامه می دهد و این در فردا تا 10 سال آینده می تواند خطرات گسترده ای را ایجاد کند بنابراین امروزه رئیس جمهور آمریکا با دو گزینه دشوار روبرو است: 1- تهاجم نظامی به ایران 2- پذیرش ایران هسته ای

 

منبع: اندیشکده بروکینگز

  برگردان به فارسی: علیرضا علیپور

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار