کد خبر: 6607
تاریخ انتشار: 23 شهریور 1396 - 14:39
کیوان دادمهر

فراتاب گروه اجتماعی: عملکرد دولت های نهم و دهم در تمامی سطوح و از جمله در دانشگاه ها، سبب شد در سال 1392، جامعه ایران به منظور جلوگیری از تداوم و تکرار آن مسیر و حرکت به سوی مطلوب ها، به پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات کمک کنند. با آغاز دولت تدبیر و امید، نسیم امید در دانشگاه علامه طباطبایی نیز وزیدن گرفت و با انتصاب چهره ای اصلاح طلب و پیرو مشی اعتدال یعنی دکتر حسین سلیمی برای ریاست دانشگاه در شهریور 92، تلاش ها برای بازگشت دانشگاه به مسیر اصلی خود آغاز شد. دانشگاه علامه که در ابتدای سال 92 به خاطر مسئله ی بورسیه های غیرقانونی و جذب های گسترده و خارج از ضوابط، در موج های سیاسی و رسانه ای در حال غرق شدن بود، می بایست به ساحل آرامش می رسید تا زمینه برای کار علمی که رسالت اصلی یک دانشگاه است فراهم شود. دکتر سلیمی در سکانداری دانشگاه در کار خود و در چارچوب محدویت های دولت و وزارت علوم موفق بود.

علیرغم موفقیت های نسبی مدیریت دانشگاه علامه، در روزهای اخیر گزارش های غیرواقعی و به دور از اصل عدل و انصاف علیه دانشگاه و مدیریت حسین سلیمی منتشر شد که نقطه آغاز آن چاپ مقاله ای در روزنامه وقایع اتفاقیه بود. بزرگی نام این روزنامه سبب شد که بابت درج گزارش غلط خود عذرخواهی کند. اما علیرغم این عذرخواهی برخی از سایت های خبری به بازنشر آن گزارش و انتشار گزارش های دیگری پرداختند. به عنوان کسی که  تجربه 10 ساله حضور در دانشگاه علامه طباطبایی را داشته ام و تمام دوران مدیریت پیشین را با تمام وجود حس کرده ام، تصور میکنم از حق و قدرت مقایسه و قضاوت درباره عملکرد مدیریت دانشگاه برخوردارم. من ارتباط خاصی با دکتر حسین سلیمی ندارم؛ نه او از من توقع خدمت دارد و نه من انتظار نعمت و گردن بی طمع همواره بلند است. اما برعکس گذشت و بخشش در مسائل شخصی، باید در مسائل عمومی اهل صراحت و ایستادگی بود. باید از حق پوشی و حق کشی دوری کرد و طریق حق گویی را انتخاب کرد، حتی اگر زمینه حق شنوی وجود نداشته باشد. باید با زبان صریح و ساده از حق جویی سخن گفت حتی اگر با گوش های  صم و سنگین مواجه شود. براین مبنا لازم است نکاتی را مطرح کنم و به «نقد یک به اصطلاح نقد» و بازنشر آن بپردازم.

  1. بنده گزارش روزنامه وقایع را مطالعه کردم. نگارنده آن گزارش نه در روش حاذق بود و نه در بیان حقایق صادق. فروکاستن دیدگاه خانواده بیش از بیست هزار نفری دانشگاه علامه به نظر چند فرد، با نظری یکسان، به مسلخ بردن روشی است که نویسنده گزارش مدعی است از آن استفاده کرده است. طرح اتهامات کلی مانند تعلیق و اخراج دانشجو به دلایل سیاسی بدون ذکر حتی یک نام و مصاحبه با او، اشاره ی بدون سند به بازنشستگی و تعلیق اجباری اساتید، بدون ذکر یک نام، اشاره به ضعف امکانات رفاهی دانشگاه بدون اشاره به ضعف و کمبود بودجه ی تمامی نهادهای دولتی و از جمله وزارت علوم و دانشگاه و ... گویای غرض و سوء نیت نویسنده است. زیرا در بحث مستدل است که سوء نیتی وجود ندارد. من به راز چرایی نگارش آن گزارش دانا هستم و البته دل و ذهن من زندان آن راز و محرم آن باقی خواهد ماند.

 گزارش یاد شده  برچسب هایی به حسین سلیمی زده بود که هر فرد منصفی که سلیمی را می شناسد، انگشت بر لب و انگشت در گوش از آن تعجب می کند و از درک چرایی آن عاجز می ماند.  سلیمی نه پیرو هوای نفس، برای خود است و نه جویای قفس برای دیگران. او خود به نقصان ها و ضعف ها آگاه است و نیازی به گفتن آنها با زبان طعنه و دل پر از کینه نیست که نیک می دانم با هزاران زبان به عنوان مدرس روش تحقیق، عیبجوی خویشتن است.  نویسنده باید بداند که گزارش غیرواقعی او مایه جهل و نه فضل او خواهد بود. هنگامی که صحبت از عملکرد یک مدیر است برخی به خاطر غرض و برخوردار نبودن از ذهینیت مفهومی پیچیده، با سیاه و سفید دیدن امور، دیو یا فرشته ترسیم کردن آن قادر به دیدن نقاط خاکستری نیستند و با دواندن اسب فضاحت در میدان وقاحت آبروی دیگران را به بازی می گیرند. گزارش یاد شده به معنی واقعی کلمه از این دست بود که پرداختن بیش از این به آن را جایز نمی دانم.

  1. متاسفانه برخی سایت های خبری بدور از رعایت اصول روزنامه نگاری حرفه ای و تحقیقی به بازنشر گزارشی پرداختند که روزنامه وقایع بابت آن عذرخواهی کرد. چنین اقداماتی اعتبار سایت های خبری را نزد مخاطبین طبقه متوسط و به ویژه خانواده بزرگ علامه طباطبایی خدشه دار می کند. هیچ یک از سایت های خبری که به بازنشر آن گزارش پرداختند، زحمت پرس و جو به خود بابت بررسی صحت و سقم گزارش را نداده اند.

کسی مخالف بررسی عملکرد مدیران دولتی و ازجمله دانشگاه علامه طباطبایی توسط رسانه ها نیست. کسی با شفاف سازی و آگاه سازی مردم توسط رسانه ها مخالف نیست. کسی مدعی نیست که دانشگاه علامه و دیگر نهادهای دولتی فاقد ضعف و نقصان هستند. کسی به دنبال این نیست همه جا را گُل و گلاب نشان دهد. اما نباید هم عملکرد یک نهاد را کاملا گِل و منجلاب نشان دهیم. دانشگاه علامه طباطبایی تافته ای جدا بافته از وزارت علوم و دولت نیست. باز و بسته بودن فضای هر دانشگاهی باید در کلیت فضای دولت مورد توجه قرار گیرد. همه ما داستان رد صلاحیت وزرای پیشنهادی برای وزارت علوم را به یاد داریم. به یاد داریم که فرجی دانا به خاطر دانایی به خلاف قانون ها استیضاح و برکنار شد. در این چارچوب باید از حسین سلیمی و هر مدیر دیگری توقع داشته باشیم.

همانند کلیت دولت در سال 1392، حسین سلیمی یک وضعیت خاص و بغرنج را در سال 92 تحویل گرفت. ویرانی چنان زیاد و گسترده بود که بسیاری از مدیران حاضر به ورود نبودند. حسین سلیمی که خود در اواخر سال 91 در معرض اخراج یا بازنشستگی اجباری بود، با رغبت پرچم خدمت را برداشت. او می توانست کنج عافیت را به عنوان مسیر انتخاب کند و دندان جمود و زبان حسود را ببندد. سلیمی تحصیل کرده علوم سیاسی است، او به خوبی نسبت به موانع پیش رو آگاه بود. او می دانست بر سر راه او ذهن هایی مانند سنگ و دل هایی تنگ قرار دارد که تعامل با آنها همچون کوبیدن میخ بر سنگ دشوار است. علیرغم این موانع او مسئولیت دانشگاه را پذیرفت که بزرگترین دانشگاه علوم انسانی کشور، دانشگاه بماند. او با پذیرش مسئولیت به دنبال تحصیل ادب و معرفت در دانشگاه بود و نه جویای نام و نان که نیازی به آن نداشت.

سبک مدیریتی حسین سلیمی دوری از خودمحوری و خودشیفتگی و پیروی از خرد جمعی است. زیرا فقط این رویکرد می توانست ویرانه های دانشگاه را برطرف کند. او و تیم همراه، به خوبی می دانستند باید در یک فرایند تدریجی و گام به گام دانشگاه را به مسیر اصلی برگردانند. اینجاست که باید گفت سلیمی و تیم همراه به جسم، جوان بودند و به تدبیر، پیر. تحصیل کرده های علوم انسانی می داند با دستور، یک مسئله اجتماعی حل نمی شود، بلکه باید زمانی بگذرد، برنامه ای گذرانده شود و گام هایی برداشته شود. از این رو انتظار حل ناگهانی همه مشکلات، غیرواقعی است.

همانگونه که دولت در سطح کلان قادر نبود تمامی مشکلات را در مدت چهار سال اول حل کند و در ایام انتخابات همه به درستی شعار می دادیم که «در نیمه راهیم و به عقب بر نمی گردیم» وضعیت دانشگاه علامه طباطبایی و دیگر دانشگاه ها نیز نیاز به زمان و فرصت دوباره دارند. همه ما روزی در قبال کسانی که بنیاد بد، بنا نهادند، سکوت کردیم و بی تفاوت بودیم، اما برخی مواقع، خواهان فروریختن آن بنای بد به یکباره هستیم. غافل از اینکه آن بنا ریشه دوانده است، عمق پیدا کرده است، قدرتمند شده است و حتی برای برخی مشروعیت پیدا کرده است.

 لذا انتظار می رود در پیشبرد روندهای معقول، رسانه ها از دامن زدن به احساسات و هیجانات خودداری کنند که دود آن چشم همه را کور می کند. ایجاد حس یأس در میان مردم، حرکتی ظریف در میدان حریف، یعنی ناامیدی است. همه می بایست در دایره انتظارات معقول و خواسته های بجا بکوشیم و نه اینکه در دیگ خیال و وهم های محال بجوشیم. مدیران دولت دکتر روحانی به احسان نیاز دارند، اگر توان احسان نداریم، حداقل عصیان نکنیم، بهتان نزنیم، دل ها را پرریش و خسته نکنیم، حرمت و عزت آنها را محترم بشماریم، طریقت و نه طبیعت آنها را مبنای قضاوت قرار دهیم و البته از آنها مطالبه گر باشیم. کسی منکر زخم ها و غم ها نیست، اما وظیفه ما اهالی رسانه این است که بر زخم و غم مرهم و نه سَم بگذاریم. کسی منکر این نیست که ما با فاضله ها، فاصله ها داریم، اما باید مردم را از آخر و عاقبت منفی کسانی آگاه کنیم که وعده تحقق یکباره فاضله ها را دادند. ناامیدی در میان مردم سبب می شود بخشی از جامعه فریب فروغی را بخورد که از سراب می دمد، به کسانی دل ببندند که از گل و لاله می گویند، اما زبان آنها پر از خس و خار است.

  1. دانشگاه علامه طباطبایی بر حسب رسالت واقعی آن در چهار سال گذشته پشتوانه و حامی کنفرانس های ملی برای کمک به دولت دکتر حسن روحانی بوده است. برای مثال در جریان مذاکرات هسته ای، اساتید دانشگاه علامه نه تنها به عنوان بازوی مشاو عمل می کردند، بلکه دانشگاه با برگزاری همایش ها و کنفرانس های ملی زمینه مشارکت دیگر اندیشمندان را نیز فراهم کرد. مشابه این کنفرانس ها در دانشگاه علامه در حوزه مسکن و شهرسازی، تعریف و تدوین منشور حقوق شهروندی، موضوعات اقتصادی و.. برگزار شد که خود اقدامات ارزشمندی در دفاع از دولت روحانی بود. دولت دکتر روحانی به درستی به دنبال تعامل با چشم بینای دانشگاه بود و تلاش کرد که همانند دولت قبل از سپردن مشعل مدیریت و تصمیم گیری کشور به افراد کور، خوداری کند و دانشگاه علامه نیز به خوبی از این وضعیت استقبال کرد و به مثابه بازوی علمی و مشاوره ای دولت عمل کرد. هرچند بی ارزش کردن کارهای ارزشمند تلخ و دردآور است، اما من امیدوارم حسین سلیمی و دیگر مدیران دولت دکتر روحانی با قدرت به کار خود ادامه دهند و از ناملایمات و بی اخلاقی ها، رنج به دل راه ندهند و بدانند که «رهرو آزاده را پروای رهزن» نیست.

 

مطلب منتشر شده لزوماً دیدگاه فراتاب نیست

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار