فراتاب – گروه بین الملل: ملک سلمان، پادشاه عربستان، در تاریخ 31/3/96 در یک فرمان رسمی فرزندش، محمد بن سلمان را به عنوان ولیعهد و جانشین جدید خود اعلام کرد. محمد بن سلمان علاوه بر سمت ولیعهدی، معاون نخستوزیر و وزیر دفاع عربستان نیز است ولیعهد جدید عربستان ۳۱ سال دارد و در چند سال اخیر قدرتمندترین فرد در خاندان پادشاهی عربستان به شمار میرود. او فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه ملک سعود ریاض است. در سال ۲۰۰۹ به عنوان مشاور ویژه پدرش سلمان که در آن زمان فرماندار ریاض بود، منصوب شد.در سال ۲۰۱۳ زمانی که پدرش سلمان ولیعهد عربستان شد، محمد بن سلمان ریاست دفتر پدرش را بر عهده گرفت. او در آوریل ۲۰۱۴ عضوی از کابینه شد. پس از مرگ ملک عبدالله در ژانویه ۲۰۱۵ و رسیدن سلمان به پادشاهی، جایگاه محمد بن سلمان نیز در رهبری عربستان به سرعت ارتقا یافت.محمد بن سلمان نخستین ولیعهد در میان خاندان پادشاهی عربستان است که نوه ملک سعود بنیانگذار عربستان و از نسل سوم خاندان سعودی است. پس از مرگ ملک سعود، همه پادشاهان و ولیعهدها از میان فرزندان او بودند.این تغییر و تحول با توجه به سن و سال و ضعف جسمانی پادشاه فعلی عربستان سعودی اهمیت بسیار زیادی دارد. البته پیش از این نیز به خوبی میشد نفوذ و اثر گذاری محمد بن سلمان در سیاست داخلی و خارجی عربستان سعودی را دید اما رسمیت یافتن جانشینی او به عنوان ولیعهد، به جای پدر، مشروعیت بخشی اساسی به همه آن چیزی است که تا کنون در جریان بوده و بعد از این نیز احتمالا با قوت بسیار بیشتری ادامه خواهد یافت.
نقش امریکا در تثبیت قدرت محمد بن سلمان
برکناری ولیعهد محمد بن نایف از سمت مهم وزارت کشور عربستان و نایب الرئیسی شورای وزیران نشان دهنده این واقعیت است که جنگ پنهان قدرت بین دو وزیر کشور و دفاع یعنی محمد بن نایف و محمد بن سلمان در نهایت به نفع پسر پادشاه پایان یافت و اکنون همه سرنوشت عربستان در دست فرد جوانی است که فقط به پشتیبانی آمریکا توانست آینده قدرت در عربستان را به نفع خود تغییر دهد. در واقع در آمریکا هم جناح نظامی در پنتاگون به تثبیت موقعیت محمد بن سلمان رای داد تا جنگ طلبی را در آینده منطقه تقویت کند . جناح امنیتی ها در آمریکا بویژه سازمان سیا به شدت از محمد بن نایف حمایت می کرد. محمد بن نایف که از ولیعهدی سلمان شاه عربستان برکنار شد ، سالها خودش و پدرش با دستگاه های امنیتی آمریکا کار کردند. در فوریه 2017 از سوی مایک پومپئو رئیس سازمان سیا ، عالی ترین نشان اطلاعاتی آمریکا (مدال جورج تنت) به محمد بن نایف اهدا شد. وی به عنوان نماد مبارزه با تروریسم از سوی نهادهای امنیتی آمریکا معرفی می شد . برای اینکه آمریکایی ها محمد نایف را رها کنند و این شاهزاده جوان را انتخاب کنند، او باید چیزی را به آمریکایی ها عرضه و ارائه کرده باشد که هیچ کسی جرات اداره و یا حتی ارائه آن را نداشته باشد. به نظر می رسد او باید اسرائیل را به رسمیت بشناسد. اگر او این کار را انجام دهد آمریکایی ها از او حمایت خواهند کرد. آن ها در این صورت حتی تاج پادشاهی را نیز بر سر او می گذارند. در همین حال عربستان سعودی و امارات متحده عربی دو هفته است که قطر را به بهانه حمایت از حماس به عنوان یک گروه ضد صهیونیستی تحت محاصره در آورده اند.
- با این اقدام به نظر می رسد که امریکا با توجه به نفوذ سنتی و عمیق خود در عربستان، به این نتیجه رسیده است که موضع قدرت در عربستان باید یکسره شود. خصوصا که عربستان در آرایش جدید منطقه ای مورد نظر امریکا می بایست نقش ویژه ای را بر عهده بگیرد. نقشی که نیاز به یک آرامش و ثبات در ساختار قدرت دارد. حال آنکه فرزندان عبدالعزیز در آستانه مرگ بودند و هریک چندان بر اریکه شاهی نمی پاییدند و در نهایت کثیری از مدعیان پادشاهی مانع اصلی برای ایفای این نقش محسوب شده و باید این مشکل یکسره می شد. با توجه به اینکه عربستان قرار است در آرایش جدید منطقه ای امریکا در ائتلاف عربی – صهیونیستی و امریکا که به بهانه جنگ با تروریسم و در واقع با هدف مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران و تضعیف و حذف محور مقاومت، فعال شود، محمد بن سلمان به دلیل بلند پروازی هایش و هزینه هایی که حاضر است برای این بلند پروازی پرداخت کند؛ مانند قرارداد 450 میلیارد دلاری اخیر عربستان با امریکا، گزینه ای مناسب محسوب می شود.
محمد بن سلمان وضعت داخلی عربستان
پس از آنكه جناح سديري خانواده سعودي (كه به زوجه ملك عبد العزيز آل سعود و دختر أحمد السديري و مادر برادران هفتگانه منتسب مي باشند) براي بار دوم پس از ملك فيصل وملك فهد، قدرت را به دست گرفتند اقدام به تصفيه و پاكسازي مخالفان از داخل خاندان سعودي كردند نوك پيكان آن نيز بيشتر متوجه فرزندان پادشاه سابق ملك عبدالله و همكاران وي به ويژه فرزندان أمير طلال بن عبد العزيز و به ويژه وليد وخالد بود ودر این رابطه محمد بن سلمان نقش بسزایی داشت. عبدالعزیز وصیت کرده بود فرزندانش پس از فوت او به صورت زنجیره ای و بر اساس سن و سال به مقام پادشاهی برسند. این وصیت او در عرضی کردن مقام ولایتعهدی در میان فرزندان ذکورش تا حدود زیادی در بیش از 6 دهه گذشته سبب انسجام ساختار سیاسی و جلوگیری از تفرقه و درگیری قدرت در درون خاندان حاکم شده بود.با فرمان ملک سلمان این سلسله جانشینی های عرضی در میان اولاد ذکور عبدالعزیز قطع شد و قدرت به واسطه جانشینی محمد بن سلمان به احتمال زیاد از این پس در طول خانواده سلمان بن عبدالعزیز منتقل خواهد شد.اگرچه در نظام سیاسی عربستان سعودی پادشاه به عنوان "ولی امر" از اختیارات و قدرت قابل توجهی برخوردار است، اما معمولا نظر بر این بود که قدرت او محدود به تایید و پذیرش از سوی اعضای ارشد خاندان سلطنتی است. به خصوص گفته میشد که ترتیبات وراثت سلطنت باید مورد تایید اعضای خاندان سلطنتی باشد. مشخص نیست که آیا اقدام ملک سلمان در راستای تمرکز و تثبیت قدرت در خانواده خود نیز مورد تایید امیران سعودی قرار گرفته و آیا چالشی در برابر آن وجود داشته است یا نه.
در فرمان پادشاه سعودی، رای مثبت هیئت بیعت به تغییرات اخیر ذکر شده اما برخی خبرگزاریهای گفتهاند که این هیئت اخیرا تشکیل جلسه نداده و تاییدیه ذکر شده به تصمیم آن در زمان انتصاب محمد بن سلمان به سمت نایب ولیعهد مربوط میشود.در نظام قبیله ای سیاسی عربستان که بر اساس ریش سفیدی اداره می شود. به قدرت رسیدن فرد جوانی در این سن تمام مناسبات سیاسی و عشیره ای گذشته را با چالش جدی روبرو می کند. به نظر می رسد در حال حاضر جنگ داخلی پنهان در آل سعود وجود دارد و شاهزادگان سعودی با یکدیگر دچار اختلافات زیادی شدهاند. سیستم حاکمان سعودی در حال فروپاشی سیاسی است و شاید به زعم خودشان این جا به جایی و تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد این کشور کاری منطقی است که انجام دادهاند تا از این طریق بتوانند تا حدودی همگرایی را در درون خود ایجاد کنند. در واقع این آرایش سیاسی سعودیها به دلیل جلوگیری از تنش های داخلی است.لکن به نظر می رسد محمد بن سلمان دست برای فراهم کردن شرایط پادشاهی خود دست به یکسری پاکسازی ها بزند که شواهد نیز همین را نشان می دهد. تعیین یک شخص (سعود المعجب) به عنوان دادستان کل عربستان مانند آنچه در بیشتر کشورهای مدرن دیده میشود و ارتباط مستقیم آن با دفتر پادشاهی را فقط میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد به ویژه این که فرد تعیین شده از شخصیتهای نزدیک به بن سلمان است.دادستان جدید بر اساس اختیارات خود میتواند همه افراد و شخصیتها را پای میز محاکمه بکشاند، بنابر این، شخصیتهای مخالف بن سلمان در معرض خطر قرار گرفتهاند.
انتخاب محمد بن سلمان و تاثیرات منطقه ای
حاکمان سعودی برای فرار از بحران های داخلی و تنش هایی که بین آنها وجود دارد، دست به جا به جایی سیاسی خواهند زد و نگاهشان بیشتر به خارج از عربستان خواهد بود. حذف بن نایف گرچه از لحاظ سیاسی و بینالمللی و هرم داخلی قدرت عربستان از اهمیت بالایی برخوردار است، اما این رویداد تأثیر چندانی در سیاستگذاریهای منطقهای و بینالمللی عربستان نخواهد داشت. بر کسی پوشیده نیست که تصمیمگیری و اجرای سیاستهای کلان عربستان از مدتها پیش تحت سلطه محمد بن سلمان قرار داشته و محمد بن نایف تأثیر چندانی در این رویکرد نداشته است.
- محمدبن نایف و محمدبن سلمان دیدگاه های متفاوتی در زمینه موضوعات منطقه ای از جمله قطر، یمن و حتی ایراندارند. محمد بن نایف نگاهی معتدلی نسبت به دیگر سران سعودی داشت و مایل نبود که نگاهی تهاجمی به موارد گفته شده داشته باشد. لذا به دلیل همین تفاوت دیدگاه ترجیح داد که محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد فعالیت خود را آغاز کند و در رده دوم حاکمیت باشد، زیرا تشخیص مقام های آمریکایی بر این است که مرگ پادشاه عربستان نزدیک است.
- روابط ایران و عربستان به یک مرحله کاملا تهاجمی و غیرقابل بازگشت رسیده است، با اقدام پادشاه عربستان یعنی سلمان بن عبدالعزیز که فرزند خود را به عنوان ولیعهد معرفی کرد، نمی توان انتظار داشت که روابط تهران و ریاض به وضعیت مناسبی بازگردد و حتی ممکن است شاهد چالش های جدی بین بین دو کشور باشیم. محمد بن سلمان یکی از شاهزادگان و امرای عربستان سعودی است که نگاه و نقشی تهاجمی نسبت به محور مقاومت دارد، همچنین او رابطه نزدیکی با دونالد ترامپ و همینطور نخست وزیر رژیم صهیونیستی ،بنیامین نتانیاهو، دارد. وی علاقه دارد تا عربستان تابعی از اراده آمریکا و لابی صهیونیستی باشد. بنابراین با توجه به نکاتی که مطرح شد، به نظر می رسد آمریکایی ها احساس کردند که مرگ سلمان بن عبدالعزیز یعنی پادشاه فعلی عربستان، نزدیک است و بر او فشار وارد کردند تا فرزند خود را به عنوان ولیعهد منصوب کند.
سعید رمضانی دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است