کد خبر: 603
تاریخ انتشار: 25 اسفند 1394 - 20:45
دکتر اسماعیل محمودی
بیست و شش اسفندماه سال 1366، یک روز پس از فاجعه دهشتناک حلبچه با 8 راکت آغشته به گاز خردل بمباران شیمیاییشد و در همان دم سیزده نفر از شهروندان بی گناه شهر جان بخشیدند و قریب صد نفر نیز آسیب جدی دیدند. اما هیچ گاه این فاجعه از سوی رسانه بازنمایی نشده است.

فراتاب: در ظهر روز  بیست و شش اسفندماه سال 1366 یعنی دقیقا درست یک روز پس از فاجعه دهشتناک حلبچه، روزی که بهت، سراسیمگی و ناباوری، فضای تمامی شهرهای کردنشین را فراگرفته بود ، «نودشه» این  شهر کوچک کردنشین نیز آماج حملات شیمایی  مرگ‌آفرینان صدامیان قرار گرفت. مردمی که ناباورانه به سوگ هم تبارانشان در آن‌سوی مرزها نشسته بودند، خود قربانی این خشونت عریان و توحش مدرن شدند. توحشی که  از یک سو محصول مدرنیته غربی و از دیگر سو  بدویت و بربریت فرزندان تکریتی بود.

نودشه شهر کوچکی در منطقه اورامان استان کرمانشاه است که به خاطر خیل دانش آموختگان، باغ های کم نظیر انار و داشتن چشمه های سرشار، زبانزد خاص و عام مردم مناطق کردنشین است. این شهر کوچک افتخارآفرین  در مدت 8 سال جنگ تحمیلی، زیر آماج توپ باران های سنگین  و مداوم رژیم بعث، سربلندانه  تاب آورد  و مردمش هیچ‌گاه حاضر به تخلیه شهر نشدند. ‌حماسه‌ این تاب‌آوری و پایداری چنان بر مرگ‌آفرینان بعثی‌ ناپذیرفتنی‌، باورناکردنی و سخت بود که  پس از حلبچه ، کمر به انتقام این شهر کوچک اما سرافراز بستند، گویی این قاصدان مرگ عهد بربسته بودند که شبح مرگ را بر تمامی شهر بگسترانند.   

 

درساعت دو ونیم ظهر روز بیست و شش اسفندماه 66، چند جت سوخو روسی بر فراز آسمان نودشه پدیدار شدند و در چند لحظه نفرین شده، 8 راکت آغشته به گاز شیمایی خردل را در دل شهر رها کردند و فضای شهر را از گاز خردل انباشتند و  در همان دم سیزده نفر از شهروندان بی گناه شهر جان بخشیدند و قریب صد نفر نیز آسیب جدی دیدند. اما دریغا در گذر زمان، میزان جان‌باختگان و آسیب‌دیدگان این فاجعه رو‌به‌فزونی گرفت و اینک نیز  همچنان ادامه دارد. چنانکه این روزها نزدیک 600 نفر از مصدومان این فاجعه‌، روزانه به سختی نفس می‌کشند. هادی اسماعیلی معلم آموزش و پرورش، آخرین قربانی این فاجعه بود که در دی ماه امسال غریبانه و دردمندانه جان سپرد‌.

 

دقیق 28 سال از فاجعه دلخراش 26 اسفندماه سال 1366 نودشه می گذرد، فارغ از پیامدهای هزینه‌بردار انسانی و مادی و نیز حاشیه‌های پر از حکایت و شکایت آن‌، دریغا این فاجعه هم‌چنان در محاق نسیان ، فراموشی، در حاشیه ماندن ‌و به عبارتی تاریخ‌زدایی و یاد‌زدایی است. جدا  از سهل‌انگاری شهروندان داشن آموخته نودشه و کم‌اعتنایی مسئولان در برجسته‌سازی آن، حکایت حلبچه و بعدها سردشت موجب مغفول ماندن از  روایت و بازروایت و رسانه‌ایی کردن این رخداد هولناک شد.

 

 گستردگی، فراخی و دردناکی ابعاد فاجعه حلبچه و شمار عظیم قربانیان و جان‌باختگان آن،  همان‌طور که اشاره شد موجب به حاشیه رفتن فاجعه نودشه و یادزدایی این رخداد مصیبت‌بار، در همان سال  و سال‌های بعدی شد‌. دریغا نودشه با این یادزدایی دچار فاجعه و مصیبت مضاعف گشت و فریاد مصیبت دیدگانش چندان شنیده نشد و چندان جدی گرفته نشد و دردناک‌تر اینکه در مراسمات یادمان‌های  سالیانه حملات شیمایی حلبچه و سردشت نیز هیچ‌گاه یادی از نودشه و  فاجعه نودشه نشد و کمترین اهتمامی بدان داده  نشد.  اینک گمان می‌رود پس از بیست و هشت سال سکوت دردناک و یادزدایی ناپذیرفتنی و غیر‌مسئولانه‌، اینک مستلزم یادزایی‌، برجسته‌سازی و دل‌نوایی از قربانیان این فاجعه است.

 

درست است فاجعه نودشه به عمق و گستردگی ابعاد حلبچه نبوده و نیست،  اما غریب ماندن و یادزدایی این فاجعه زخم‌اش عمیق‌تر از حلبچه بوده و هست، از این‌رو می‌طلبد در راستای تبیین ابعاد این فاجعه و یادی از قربانیان معصوم آن و نیز   جبران تاوان  یادزدایی‌ این فاجعه، نیز در کانون بزرگداشت‌های مراسمات حلبچه قرار گیرد و دیگر در فرایند یادزدایی و به حاشیه رانی نماند. امید است با برجسته سازی و یادزایی این فاجعه از سوی روزنامه‌نگاران و کنش‌گران مدنی و نیز مسئولین، التیامی ولو اندک بر زخم  و مصیبت‌های‌های عمیق این شهر و مردمش باشد.

دکتر اسماعیل محمودی (دکترای تاریخ و پژوهشگر مسائل سیاسی)

نظرات
ابراهیم شهریاری
| |
2016-03-15 14:36:28
سلام خسته نباشید عالی بود
آخرین اخبار