فراتاب – گروه فراسفر / رومینا باقری: ساختمان بزرگ و باشکوهی که از حیث معماری و فرم شکل از دیگر ساختمان های اطراف خود متمایز هست. یکی از بزرگترین و مهم ترین مرکز فرهنگی و هنری روسیه و دنیا محل برگزاری اپرا، موسیقی کلاسیک، باله و بالماسکه هست جاییکه برای اولین بار چایکوفسکی موسیقیدان فقید روسی باله دریاچه غو را در آنجا اجراکرد، این مکان جایی نیست جز بالشوی تئاتر؛ بزرگترین و زیباترین مکان فرهنگی و هنری مسکو که از نامش نوع ابهت آن پیداست. بالشوی در زبان روسی یعنی بزرگ و بالشوی تاتر به معنی تاتر بزرگ هست.
فرم و شکل ساختمان، نوع برش های ستون ها و نورپردازی های خاصش، جلوه شکوهمندی به آن داده و در مرکز مسکو تو گویی بی مهابانه از رهگذرهای پایتخت، دلبری میکند و به نوعی پذیرای آنهاست. این ساختمان بسیار زیبا اولین بار در سال1776 میلادی توسط شاهزاده پیتر اورسوف (1733_1833) تاسیس شد کسی که به هنر تئاتر عشق بی پایان داشت و پول زیادی را در این زمینه خرج کرد. اورسوف در 28 مارس 1776 مجوز دولتی به دست آورد مبنی بر اینکه با امتیاز خاص اجازه برگزاری هر نوع نمایش و کنسرت در مسکو را خواهد یافت و غیر از او به هیچ کس دیگر چنین اجازه و امتیازی داده نشود! بدین ترتیب کار عملی بالشوی تئاتر شروع شد اما از قضا در شب اولین نمایش به دلیل بی توجهی کارمندان در تئاتر آتش سوزی رخ داد و طی چند ساعت کل ساختمان در نظر گرفته شده به تلی از خاکستر تبدیل شد. به سبب خسارات جبران ناپذیر، اورسوف از امتیازات محروم شد و این امتیاز به دیگر رقبا تعلق گرفت.
پس از واقعه مذکور، ساختمان سه طبقه جدید تئاتر در مدت 5 ماه با کمک های مالی دولتی بنا گردید. این ساختمان از سمت غرب به شرق ساخته و نمای آن به کوچه پتروفسکی ختم می شود که به همین سبب نام تئاتر پتروفسکی را بخود گرفت. اما با این حال نام های مختلفی به این ساختمان تئاتر داده شده است از جمله «تئاتر پتروفسکی» (1780_1805)، «تئاتر بالشوی پتروفسکی» (1853_1825) و سرانجام «بالشوی تئاتر» از 1856 تا زمان کنونی.
این سالن بزرگ و مرتفع توسط 42 لوستر روشن می گردید، آئینه های بزرگ و بی نظیری که به آن زینت بیشتر بخشید و سبب درخشش فراوان می گردید به زیبایی سالن می افزود. این سالن حدود 2000 نفر ظرفیت داشت. تماشاچیان در دو بخش می نشستند در طبقه دوم سالن های کوچک و بزرگ و یک گالری قرار داشت. سالن اصلی به چهار طبقه تقسیم می شد که بیش از 8 هزار نفر گنجایش داشت. در هر طبقه 26 لژ وجود داشت که اشراف سالانه آنها را اجاره می کردند. سالن عمومی با شمع هایی روشن می شد که در محل های مختلف کار گذاشته شده بودند.
تئاتر پتروفسکی یک ویژگی فوق العاده نسبت به تئاترهای دیگر داشت که البته در آن زمان هیچ یک از تئاترهای دیگر جهان این ویژگی را نداشت و این مدیریت جمعی هنرمندان بود که تمام موضوعات و مسایل هنری را بعد از بحث و گفتگو حل و فصل می کردند، آنها پذیرش نمایشنامه ها و تقسیم نقش ها، حق الزحمه ها را بر عهده داشتند. اما بعد از ظهر روز هشتم اکتبر 1805 تئاتر پتروفسکی یکبار دیگر آتش گرفت و خسارات جبران ناپذیری به آن وارد گردید.
تئاتر پتروفسکی از سال 1806 به تشکیلات سلطنتی محلق گردید و به این ترتیب به یک اداره دولتی تبدیل گردید و به همین دلیل تعمیرات آن سرعت یافت تا آنکه مجدداً در سال 1808 رسما افتتاح شد. فعالیت های گروهی حتی در زمان جنگ با فرانسوی ها (ناپلئون بناپارت) در سال 1812 متوقف نشد و هنرمندان تئاتر تنها در 30 اوت در مجبور به ترک سالن تئاتر و شهر شدند چون خطر تسری جنگ به داخل شهر افزایش پیدا کرد اما در همین بحبوحه آتش سوزی برای سومین بار دامن این سالن تئاتر را گرفت. در سال 1816 کمیسیون بازسازی که روی طرحی جدید و خلاقانه کار کرده بودند نسبت به تجدید بنا و حتی افزایش مساحت تئاتر پتروفسکی رای دادند.
روز 17 ژانویه سال 1825 ساختمان جدید تئاتر پتروفسکی افتتاح شد. طرح ساخت بنای جدید بین مهندسین ساختمانی به مسابقه گذاشته شد و طرح رئیس آکادمی آندری میخاییلف (1771_1849) در بین همه برنده شناخته شد. مسئولیت معماری ساختمان نئاتر جدید به عهده معمار معروف پوزپ بویوف (1785_1834) یکی از استادان برجسته کلاسیک روسی نیمه دوم قرن نوزدهم گذاشته شد.
سالن جدید تماشاچیان 2 تا 3 هزار نفر گنجایش داشت و شامل سالن عادی و لژهای ویژه می شد. عظمت تئاتر هر کسی را به حیرت می انداخت. در حجم و عظمت، بعد از تئاتر میلان، بزرگترین تئاتر در اروپا بشمار می رفت. تئاتر جدید به نام تئاتر بزرگ پتروفسکی نامیده شد.
در هوای تیره صبح 11 مارس سال 1853 به دلایل نامعلومی آتش عظیمی برپاشد که در یک چشم یه هم زدن تئاتر تبدیل به خاکستر شد اینبار نیز پس از کش و قوس بسیار تصمیم دوباره ای برای بازسازی سالن تئاتر گرفته شده و برای اینکار مسابقه ایی برپا شد. معماران معروفی من جمله کتون، کافوس و انکوتین شرکت کردند که در اخر امر کافوس (معمار دورگه روسی _ایتالیایی) مسابقه را برد. در بازسازی بالشوی تئاتر ارتفاع و وسعت پرده و دیگر بخش ها افزایش یافت بطوری که در پایان ساخت و ساز، حاضران شاهد رونمایی از بزرگترین تئاتر جهان شدند.
یکی از بزرگترین شاهکارهایی که کافوس به بالشوی بخشید تابلوهای پشت صحنه آن است که او به شیوه و سبک عالی و جدید ساخته بود. مدیر بالشوی تئاتر یکی از بزرگترین لحظات تاریخی شهر مسکو یعنی مقاومت مسکو در محاصره جنگ 1812 در مقابل فرانسوی ها را انتخاب کرد. این پرده به مدت 40 سال صحنه بالشوی تئاتر را زینت بخشید بود ولی در سال 1896 آنرا به منظره «نگاهی به مسکو از کوهای فیروبلوف» اثر آندریف تبدیل کردند.
آخرین نمایشنامه در بالشوی سلطنتی در 28 فوریه سال 1917 بر روی صحنه رفت و با به قدرت رسیدن کمونیست ها این تئاتر تعطیل شد.
سرنوشت بالشوی تئاتر، سال های سال موضوع بحث و گفتگو بود، بعضی می گفتند که این محل باید به مرکز موسیقی و هنر دولت جدید سوسیالستی تبدیل شود و بعضی هم در شرایط جدید انقلابی، امکان گشایش دوباره تئاتر را اصلا تصور نمی کردند زیرا برای گام های بعدی تئاتر، شرایط مساعد را نمی دیدند. بعضی وقت ها سوال در مورد بودن و نبودن تئاتر آنقدر جدی می شد که نظرهایی در مورد از بین بردن و حتی نابود کردن ساختمان تئاتر مطرح شد و می گفتند که این سالنن به یک کاخ مردنی و منجمد تبدیل شده است.
گروهی آنرا محلی برای بورژواها و تماشای زندگی کاپیتالیستی می دانستند و اعتقاد داشتند حیف سوختی ای است که برای گرم کردن آن به کار می رود چه رسد به خرج های دیگر! و می گفتند در آن را ببندید و سوختش را در اختیار حمام های عمومی بگذارید که مورد استفاده کاگران و زحمتکشان قرار گیرد.
اما نهایتاً دو سال پس از انقلاب، رهبران بلشویک، تئاتر در 12 اکتبر 1919 جلسه ای را دایر و در ان موضوع تعطیل کردن تئاترهای مسکو را مطرح کردند که با اکثریت ارا تایید شد و از جمله بالشوی تئاتر هم تعطیل شد. در سال 1920 خانم مالینوفسکا به مدیریت بالشوی تعیین گردید. این خانم با تلاش های فراوان توانست زندگی تئاتر و گروهای هنری آن را از نابودی نجات دهد. او به شخص لنین مراجعه کرد و موفق شد رفیق لنین را برای بازگشانیی بالشوی تئاتر متقاعد کند. در نوامبر کارمندان بالشوی تئاتر تصمیم گرفتند نخستین دوره تئاتر بعد از انقلاب اکتبر را آغاز کنند.
در بین تماشاچیان، آدم های جدید، کارگرها و نظامی ها هر روز زیادتر می شدند. این ها کسانی بودند که در گذشته حتی تصورش را هم نمی کردند در لژهای مخصوص بنشیند. در تشکیلات بالشوی تئاتر کمیسیون ویژه برای فروش و تقسیم بلیط های ارزان قیمت برای نظامیان، کارگران و محصلین تشکیل گردید. در سال 1920 با پیشنهاد کوبامسکوا در سالنی که قبلا «سالن امپراتوری» نام داشت صندلی گذاشته و برای کنسرت های ویژه آماده شد. این سالن به افتخار یکصد و پنجاهمین زادروز تولد بتهوون به سالن بتهوون معروف شد. حادثه ناگوار و فراموش نشدی که برای بالشوی تئاتر پیش آمد در سال 1941 یک هواپیمای جنگنده آلمانی بمبی 500 کیلویی را بر روی بالشوی پرتاپ کرد این بمب خسارات بسیار زیادی به تئاتر وارد ساخت بخصوص قسمت های فنی خسارت های زیادی دید.
در سال 1942 گروهی از هنرمندان هنرهای تجسمی به رهبری کورینه بازسازی قسمت های خسارت دیده را آغاز کردند آنها هر روز 10 تا 12 ساعت فعالیت داشتند. طی 240 روز در شرایط سخت جنگی، کمبود غذا، سردی و گرسنگی توانستند کار خود را به سرانجام برسانند.
امروزه بالشوی تئاتر مشهورترین و عظیم ترین تئاتر دنیا به شمار می رود که همچنان فعالیت دارد و هر بالیرین معروفی رویای پا به روی صحنه گذاشتن در این سالن در دارد و براستی عظمت وجلال اون زینت بخش مسکو است.
لازم به ذکر است در حال حاضر قیمت بلیط های دیدن تئاتر در این سالن بین 50 تا 700 دلار آمریکا قیمت دارد.
نویسنده: رومینا باقری، دانشجوی کارشناسی ارشد انیمیشین در دانشگاه وگیک مسکو
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است