کد خبر: 5959
تاریخ انتشار: 9 فروردین 1396 - 11:16
هاشم کرمی
در چند جبهه، متحدین یا متحدین بالقوه هر یک از طرفین در برابر یکدیگر صف آرایی کرده اند. در عراق، دولت این کشور بطور روزافزونی در حال تنگ تر کردن فضا برای مخالفان سنی و گروه های تروریستی درون این جامعه است. در یمن، ابعاد جنگ عربستان سعودی با شیعیان حوثی روز

فراتاب – گروه بین الملل: روابط ایران و عربستان سعودی تا پیش از انقلاب اسلامی، تحت تأثیر روابط آنها با ایالات متحده و سیاست جهانی این کشور برای مهار شوروی بود. در واقع، نقشی که آمریکا به هر یک از این دو کشور برای مهار شوروی داده بود، منجر به همکاری آنها با یکدیگر شده بود. اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، به تبع سیاست خارجی آن نیز تغییر مسیر داد و از همراهی با سیاست های آمریکا و تقابل با سیاست های شوروی در منطقه، به سمت سیاستی مستقل و نفی هر دو بلوک به اصطلاح شرق و غرب منجر شد. در نتیجه، پس از انقلاب اسلامی روابط ایران با عربستان سعودی رو به سردی گذاشت. این سردی روابط بر حمایت عربستان سعودی از صدام حسین برای جنگ با جمهوری اسلامی ایران منجر شد.

پس از پایان جنگ هشت ساله ایران-عراق دوره ای از بهبود روابط ایران-عربستان، با ابتکار ایران برای بخشش دولت های حامی صدام، ایجاد شد. اما در نهایت، سقوط صدام حسین و روی کار آمدن دولتی با اکثریت شیعی در عراق، که به معنای از دست رفتن حکومت چند دهه ای سنی ها و به عبارتی دیگر تضعیف عربستان در منطقه بود، افزایش نگرانی های این کشور از بسط نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه را به همراه داشت. با فزونی گرفتن امواج نارضایتی اعراب در برابر حکومت های خودکامه که بهار عربی نام گرفت و مورد حمایت ایران نیز واقع شد، نگرانی های عربستان سعودی به بالاترین میزان افزایش یافت. ترس از رسیدن دومینوی سقوط حکومت های دیکتاتوری به عربستان سعودی، موجب تغییر سیاست دیرین این کشور شد که مبتنی بر محافظه کاری بود. این تغییر سیاست خارجی عربستان سعودی به اشکال متفاوتی نمود پیدا کرد: از یک طرف، با دخالت نظامی در بحرین برای سرکوب نارضایتی ها، و حمایت از دولت یمن برای مقاومت در برابر درخواست تغییر ناراضیان، عربستان تلاش کرد تا دولت های حامی خود را بر سر کار نگه دارد؛ از طرف دیگر، با حمایت از کودتای ارتش در مصر، و شورش سنی ها در سوریه، تلاش نمود به تشکیل حکومت هایی بپردازد که می توانند دوست عربستان باشند. همزمان، با عدم همکاری در زمینه کاهش تولید نفت، به کاهش قیمت این محصول کمک کرد تا بلکه با اهرم اقتصادی بر ایران فشار بیاورد. ایران نیز به سهم خود، با تقویت دولت عراق و سوریه، در جهت مقابله با تلاش های عربستان سعودی گام برداشت.

هم اکنون، در نتیجه تقابل همه جانبه ای که بین ایران و عربستان سعودی در خاورمیانه به وجود آمده است، همزمان در چند جبهه، متحدین یا متحدین بالقوه هر یک از طرفین در برابر یکدیگر صف آرایی کرده اند. در عراق، دولت این کشور بطور روزافزونی در حال تنگ تر کردن فضا برای مخالفان سنی و گروه های تروریستی درون این جامعه است. در یمن، ابعاد جنگ عربستان سعودی با شیعیان حوثی روز بروز گسترده تر می شود و از جنگ سلاح های سبک به سرعت به جنگی تبدیل شده است که سلاح های پیشرفته تر و دوربردتری در آن استفاده می شود که حوزه جغرافیایی وسیع تری را تهدید می کند. در سوریه نیز، نبرد فرسایشی نیروهای دولتی سوریه در برابر شورشیان سنی و گروه های تروریستی وابسته به آنها، در نتیجه حمایت های روسیه و ایران، به نفع دولت سوریه تمام شده است. برخی تحولات دیگر نیز که می توان به عنوان تحولاتی به نفع عربستان ارزیابی کرد، مانند موفقیت ارتش مصر در کودتا و تغییر حکومت، عملاً تأثیر چندانی بر قدرت گیری این کشور در برابر ایران ندارند چرا که دولت مصر به شدت نیازمند توجه به مسائل داخلی است و توان هرگونه دخالت در مسائل منطقه ای را ندارد. علاوه بر موارد مزبور، توانایی ایران برای کنترل اختلافات با کشورهای غربی بر سر پرونده هسته ای، فشار مضاعفی بر عربستان سعودی وارد کرده است؛ زیرا این توافق بدان معناست که عربستان سعودی دیگر برای دستیابی اهداف خود در برابر ایران، از چک سفید امضای حمایت غرب محروم شده است.

بطور کلی، حوزه های تقابل ایران و عربستان در خاورمیانه، به سه حوزه رقابت در زمینه انرژی، رقابت بر سر رهبری جهان اسلام و اختلاف در سیاست خارجی برمی گردد. هر دو کشور باید این را مدنظر قرار دهند که گسترده تر شدن حوزه های تقابل و جبهه های نبرد، از طرفی به معنای افزایش هزینه ها و سطوح بحران، و از طرف دیگر به معنای سخت تر شدن حل مسائل و موارد اختلاف خواهد بود. در نتیجه ی بروز این تقابل همه جانبه، هزینه های زیادی بر اقتصاد و نیروهای هر دو طرف وارد شده است. هم ایران و هم عربستان سعودی نشان داده اند که از اراده تغییر سیاست خارجی برخوردارند؛ و در صورتی که به تمایل و خواست مشترکی برای حل اختلافات برسند، با استفاده از تجارب خوبی که در دوران های رابطه مثبت با یکدیگر داشته اند، حل اختلافات میسر خواهد بود. همچنین، پیشینه روابط خارجی هر دو طرف، بیانگر این واقعیت است که همکاری ایران-عربستان، به عنوان دو قدرت مهم حوزه خلیج فارس، منافع بیشتری برای طرفین به همراه داشته است. برجسته سازی نقش دستگاه های دیپلماسی طرفین، برای ایجاد تمایل و خواست مشترک بین این دو کشور مهم خاورمیانه، لازم و ضروری به نظر می رسد. پذیرش متقابل نقش یکدیگر در حوزه های نفوذ، تمرکز بر منافع مشترک بویژه در حوزه انرژی و تنظیم سیاست خارجی با در نظر گرفتن منافع دیگر بازیگران خاورمیانه از مهم ترین گام هایی است که ایران و عربستان سعودی می توانند برای حل اختلافات خود بر روی آنها تمرکز کنند. در غیر این صورت، کشورهای غربی فضای مناسبی بدست خواهند آورد تا از آنها به عنوان وزنه هایی در برابر یکدیگر، برای پیشبرد اهداف خود در خاورمیانه، استفاده کنند.

 

 

هاشم کرمی، استاد علوم سیاسی دانشگاه گرمیان عراق، عضو هیات تحریریه فراتاب

منبع: دیپلمات

نظرات
ایوب
| |
2017-03-29 16:39:49
سلام ودرود به شما استاد کرمی، بسیار تحلیل منطقی ومشکافانه ای بود، ممنون
آخرین اخبار