فراتاب - گروه بین الملل: یک سیستم همواره ممکن است با خطا روبهرو شود. این خطا ممکن است بهاینعلت رخداده باشد که سیستم هدف موردنظر خود را بهدرستی درک نکرده است و یا عملکرد سیستم در فرایند رسیدن به آن هدف با اختلال روبهرو شده است. سیستمهای انسانی و سیاسی نیز از بروز چنین خطایی مصون نیستند و حتی به دلیل عملکرد پیچیده و دشواری کنترل پیامدهای این سیستمها، احتمال بروز خطا در آنها میتواند بیشتر از احتمال بروز خطا در سیستمهای مکانیکی باشد.
در مواجه با تنش بین ایران و آمریکا که بعد از انتخاب دونالد ترامپ آغازشده است میتوان نشانههایی از این خطای سیستمی را دید. اگر هدف آمریکا این باشد که با نمایش تهدیدهای معتبر ایران را وادار به کنار گذاشتن برنامه موشکی خود کند اما این تهدیدها وارد مرحله اجرا نشود، باید بگوییم که آنها در حال طراحی سیستمی هستند که دررسیدن به هدف خود ناتوان است و میتواند آنچه سیستم باید از آن دوری کند را به واقعیت تبدیل سازد.
دلیل وقوع این خطای سیستمی این است که در فرایند تصمیمگیری جدید آمریکا تنها گزینهای که روی آن اشتراک نظر وجود دارد سختگیری نسبت به ایران است و آمریکاییها بهسرعت در حال اجرایی کردن تمام گزینههایی هستند که برای رسیدن به این هدف در اختیاردارند. آنها طرح جنگ پیشگیرانه با ایران را به بحث میگذارند، ایران را تحریم میکنند، میخواهند سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی قرار دهند، متحدین خود را برای یک اقدام علیه ایران بسیج و توانایی نظامی خود در منطقه را تقویت میکنند. آمریکاییها با سرعتی سرسامآور در حال خرج کردن گزینههای غیرنظامی و تقویت اعتبار تهدید خود هستند درحالیکه هیچکدام از این گزینهها به نتیجه نرسیده است و سپاه بر آزمایشهای موشکی خود پافشاری میکند.
این اشتراک نظر در تصمیم گریی ایالاتمتحده و از سوی دیگر ناکارآمدی گزینههای اجرایی آمریکا را بهمرورزمان در برابر گزینههای سیاسی کمتر و دو انتخاب اجباری قرار میدهد، یا با ایران باید جنگید و یا از مقابل این کشور کنار رفت. این سیستم تا این لحظه ثابت کرده است که از دستیابی به هدف خود ناتوان است، از سوی دیگر در سیستم تصمیمگیری ایران نیز این اشتراک نظر شکلگرفته است که در برابر تهدیدهای آمریکا بایستی سرسختانه ایستاد و عقبنشینیها نهتنها فشار ایالاتمتحده را کاهش نمیدهد بلکه موجب افزایش فشار این کشور خواهد شد. ایران سرسختانه میخواهد که آمریکا را به نقطهای برساند که بین دو گزینه جنگ و یا عقبنشینی از فشار و تهدید یک گزینه را انتخاب کند ،البته بهترین گزینه برای ایران این است که آمریکا در این مناقشه عقبنشینی کند.
این شرایط میتواند به خطای سیستمی بیانجامد که ناشی از محدودسازی گزینههای موجود در سیستم تصمیمگیری آمریکا است، آمریکاییها در مقابل پافشاری ایران خود را در شرایطی قرار دادهاند که یا باید بپذیرند که توانایی حمایت از متحدین خود را ندارند و با پذیرش این امر در خاورمیانه، ناچار هستند با این واقعیت را در اروپا و شبهجزیره کرده و جنوب شرق آسیا نیز پذیرند که نتیجه آن پایان عصر نظم آمریکایی است و یا بایستی وارد جنگ نظامی تمامعیار با ایران شوند.
آمریکاییها بیش از این نمیتوانند در میدان تحریم و با استفاده از گزینههای سیاسی به تهدید خود ادامه دهند چراکه برخلاف گذشته اجماع جهانی برای این تحریمها وجود ندارد، متحدین آمریکا در ناتو درگیر مشکلات داخلی خود هستند، ایران در سوریه و عراق نقش مؤثری در مبارزه با تروریسم ایفا کرده است و از همه مهمتر سپاه پاسداران عزم جدی برای مقاومت در برابر آمریکا دارد. این مناقشه میتواند پایان نظم آمریکایی باشد و یا به جنگ شکل بدهد که فردای پسازآن شناختهشده نیست. چین و روسیه میدانند که اگر دونالد ترامپ در خاورمیانه موفق شد قدم بعدی اروپا و یا شبهجزیره کره خواهد بود، همچنین روسیه با تکیه همیشگی بر روی اصل موازنه قوای استراتژیک این اجازه را به آمریکا نخواهد داد که با حذف ایران این وضعیت را تغییر دهد. شروع این جنگ میتواند به واکنش سیستم بینالملل علیه آمریکا تبدیل شود.
زمان برای دونالد ترامپ بهسرعت درگذر است و او با حرکات فعلی خود، سیستم آمریکا را در معرض خطای سیستمی تصمیمگیری قرار میدهد که ممکن است نتیجه آن جنگی طولانی و دردآور برای آمریکا و قطعاً زایش نهایی خاورمیانه جدید باشد.
منوچهر شفیعی، کارشناس ارشد روابط بین الملل و عضو هیئت تحریریه فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است