فراتاب ـ گروه سیاسی/ مهدی احمدی*:
قطعنامه 598، هشتمین قطعنامهای بود كه در 29 تیر 1366 از سوی شورای امنیت سازمان ملل در رابطه با ترک منازعه و آتش بس جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه علیرغم انتقاداتی که از سوی جمهوری اسلامی ایران به آن وارد بود، سرانجام در تاریخ 27 تیر 1367 مورد قبول مقامات جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. به مناسبت سالگرد پذیرش این قطعنامه از سوی ایران فراتاب گفتگویی با جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سفیر سابق ایران در پاکستان و چین انجام داده است که مشروح این مصاحبه در ادامه خواهد آمد:
شرایط ایران هنگام پذیرش قطعنامه 598 را چگونه ارزیابی می کنید؟
جواد منصوری: وضعیت ایران در 1367 با 1366 خورشیدی بسیار متفاوت شد به گونه ای که در جبهه های جنگ با ابزارها و تاکتیک های جدید و دخالت مستقیم آمریکا وضعیت به زیان ایران پیش رفت و نیروهای ایرانی از خطوط عملیات عقب نشینی کرده و بیشتر مراکز عملیاتی زیر بمباران موشکی عراق قرار گرفته بود. به نحوی که این ذهنیت بوجود آمده بود که یک عزم بین المللی برای شکست ایران و حتی از بین بردن تمام زیرساخت ها و تاسیسات حیاتی ایران وجود دارد که آخرین آن مسئله سقوط هواپیمای مسافربری ایران ایر بود که یک حادثه شگفت انگیز در جنگ های جهان را رقم زد چرا که تا آن زمان چنین اتفاقی علیه مردم غیرنظامی به وقع نپیوسته بود. به همین دلیل مسولان جمهوری اسلامی در جمع بندی نهایی خود از شرایط به این نتیجه رسیدند که به هیچ وجه صلاح بر این نیست که در چنین شرایطی جنگ ادامه پیدا کند اگر چه پذیرش قطعنامه 598 برای ایران قابل توجیه نیست اما نباید فراموش کرد که کشور در شرایطی پیش بینی نشده قرار گرفته بود که نپذیرفتن قطعنامه وضعیت جبران ناپذیری را برای ایران بوجود می آورد. در واقع در سال پایانی جنگ هیچ کدام از دولت های خارجی کوچکترین حمایتی را از این نداشتند و این امر نشان می دهد که هماهنگی بین المللی علیه ایران در حال شکل گیری بود.
پذیرش قطعنامه 598 چه تاثیری در فضای داخلی ایران داشت؟
جواد منصوری: شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 598 را در حالی به تصویب رساند که ایران در صحنه جنگ موفق عمل کرده بود و به نوعی این قطعنامه نسبت به تمام قطعنامه های قبل امتیازهای بیشتری برای ایران در بر داشت و استدلال های داخلی برای نپذیرفتن قطعنامه هم بر این بود که در ماه های آینده در جنگ شرایط بهتری پیش خواهد آمد و امتیازهای بیشتری بدست می آید اما در عمل این چنین پیش نیامد و مردم که تصور سقوط صدام حسین را داشتند و در پی تحقق شعارهای داده شده بودند پذیرش قطعنامه را بسیار گران می دیدند لذا باید بیان داشت که یکی از شرایط ویژه این بود که پذیرش قطعنامه 598 در زمان حیات امام خمینی انجام گرفت، چرا که در شرایط نبود امام پذیرش قطعنامه تبعات سنگینی در داخل ایران به بار می آورد اما به سبب موقعیت و جایگاه بنیانگذار انقلاب در میان مردم، پذیرش قطعنامه اگر چه بسیار تلخ بود اما مردم تحمل کردند.
پذیرش قطعنامه 598 از نظر جایگاه بین المللی نیز به عنوان نوعی واقع گرایی از طرف ایران و یا تغییر رفتار و مواضع نسبت به جنگ و دولت های منطقه تلقی شد و به همین دلیل در ابتدا استقبال زیادی از پذیرش قطعنامه به عمل آمد؛ اگر چه بعدها دشمنی ها به اشکال مختلف بروز کرد اما در زمان پذیرش قطعنامه برخورد مثبتی از طرف سازمان های بین المللی و دولت های بزرگ صورت پذیرفت. همچنین باید بیان داشت که نکته مهم قضیه این است که تصور دولت های بزرگ این بود که به دلیل شرایط نامناسبی که ایران مجبور به پذیرش قطعنامه شده در آینده نیز بسیاری از خواسته های خود را می توانند بر ایران تحمیل کنند که البته به دلیل نپذیرفتن همین خواسته ها در سال های بعد از پذیرش قطعنامه دیده می شود که به تدریج سطح دشمنی و خشونت آنها نسبت به ایران افزایش پیدا می کند.
چرا دریافت غرامت از عراق که یکی از مهم ترین تصمیمات در قطع نامه 598 بود هرگز محقق نشد؟
جواد منصوری: نکته بسیار مهمی که در قطعنامه 598 بسیار مهم است این که اگر متجاوز بودن عراق به صورت رسمی در قطعنامه مشخص می شد دو نتیجه مهم برای ایران در بر داشت یکی اینکه پیروزی بزرگی برای ایرن در بر داشت و دیگر اینکه این امر ضربه بزرگی برای حامیان عراق بود. از این رو در این قطعنامه متجاوز بودن عراق و پرداخت غرامت به گونه ای شفاف انعکاس داده نشد هر چن این قول داده شد که در آینده نسبت به آغازگر جنگ رسیدگی خواهد می کنند و تصور آنها بر این بود که زمانی که ایران قطعنامه را پذیرفت در شرایطی متجاوز بودن عراق را اعلام کنند ولی در خود متن قطعنامه این قضیه نیامده است.
دو سال بعد از پذیرش قطعنامه 598 دبیرکل سازمان ملل در بیانیه ای به صورت رسمی متجاوز بودن عراق را اعلام کرد هر چند این امر زمانی اتفاق افتاد که عراق برای اشغال کویت آمده شده بود و از این نظر هیچ گونه آمادگی و پذیرشی برای پرداخت غرامت در آنها دیده نمی شد ضمن اینکه دولت های بزرگ در مجامع بین المللی هم برای دریافت غرامت از عراق هیچ گونه کمکی به ایران نکردند بنابراین بیانیه دبیرکل سازمان ملل در حد یک حرکت تبلیغی و سیاسی باقی ماند چرا که تحقق نتایج متجاوز بودن عراق نیازمند پیگیری و جدیت سازمان های بین المللی و دولت های بزرگ داشت این اتفاق هرگز محقق نشد. هر چند در داخل ایران در خصوص دریافت غرامت از عراق فشار زیادی بر وزارت خارجه و دولت وارد می شد و دولت در این زمینه کارهای زیادی انجام داد اما به سبب اینکه عزم قاطعی برای نپذیرفتن پرداخت غرامت توسط عراق وجود داشت این امر به نتیجه نرسید.
نقاط ضعف و قوت قطعنامه 598 را چگونه ارزیابی می کنید؟
جواد منصوری: یکی از نقاط ضعف قطعنامه عدم متجاوز بودن عراق بود هر چند به صورت بسیار ضعیف این وعده داده شده بود که البته دبیرکل سازمان ملل در سال های بعد این کار را انجام داد اما در بحث غرامت و جبران خسارت های ایران پیش بینی نشده بود. نکته دیگر اینکه در قطعنامه از نظر وادار کردن دولت عراق به انجام تعهدات قانونی خود پیش بینی لازم به عمل نیامده بود. به عنوان مثال یکی از دلیل های آغاز جنگ توسط عراق پاره کردن و نقض قرارداد 1975 میلادی بود و در قطعنامه 598 به این امر اشاره ای نشد در واقع باید در این قطعنامه پابرجا بودن و حاکم بودن قرارداد 1957 مورد تاکید قرار می گرفت. یکی دیگر از نقاط ضعف قطعنامه 598 نامشخص بودن زمانبندی اجرای تعهدات توسط عراق بود به همین دلیل عراق به صورت دائم در اجرای تعهدهای خود در زمینه های مختلف کوتاهی می کرد و در بسیاری از موارد این تعهدات را انجام ندادند.
در خصوص نقاط قوت قطعنامه 598 باید گفت که در این قطعنامه یکی اینکه آتش بس و بازگشت به مرزهای قبل از آغاز حمله به ایران تصریح شده بود و همچنین درباره مبادله اسراء و تشکیل کمیسیون های مختلف در مورد حل و فصل تمام اختلاف های متعدد مواردی آمده بود که بخشی از این کارهای انجام شد و بخشی همچنان به تاخیر افتاد.
سیاست دولت های بزرگ و سازمان های خارجی در مواقع مختلف با ایران چگونه بوده است؟
جواد منصوری: مسئله دشمنی دولت های بزرگ با جمهورس اسلامی ایران از سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی در تمامی صحنه ها یک امر ثابتی بود و در هر کدام از موضوعاتی که در بیش از سه دهه گذشته بوجود آمده است دولت های بزرگ و در دنباله آن سازمان های بین المللی به زیان ایران عمل کرده اند و هیچ کدام از این کشورهای و سازمان ها حاضر نشده اند که بر اساس قانون و به عدالت رفتار کنند به همین دلیل ایران در بسیاری از موارد مورد ظلم و حق کشی و بی عدالتی واقع شده است. بهترین نمونه آن این بوده که در حالی که ایران بزرگترین قربانی تروریسم در جهان است ولی هنوز دولت های بزرگ و سازمان های بین المللی از بزرگترین تروریست ایرانی حمایت می کنند و این امر نشان دهنده اوج مظلومیت جمهوری اسلامی است.
نکته دیگر که حائز اهمیت بوده اینکه در مواقعی ایران به اشتباه به دولت های بزرگ اعتماد می کند و این دولت ها حداکثر سوء استفاده خود را از این اعتماد به عمل می آورند ولی ایران این مسئله را فراموش می کند که این مسئله بسیار خطرناکی است؛ چرا که وقتی این دولت ها از ضعف و بی توجهی به ایران به تهدیدهای آنها مطلع می شوند اقدامات خود را علیه این کشور ادامه داده و پیچیده تر می کنند.
در نهایت باید گفت که اگر ایران نقطه نظرات امام خمینی و مقام معظم رهبری را در ارتباط با واقعیت های نظام بین المللی به صورت عمیق درک شود قظعنا کمتر آسیب دیده ولی خب متاسفانه دولت ها در بسیاری از مسایل به طور ساده ای به مسایل برخورد می شود و از این نظر کشور دچار خسارت های سنگین می شود.
* پژوهشگر تاریخ شفاهی ایران معاصر