فراتاب: متن زیر توسط جناب آقای فاتح رشیدی رستمی یکی از مخاطبان فراتاب از شهرستان جوانرود در این خصوص نوشته شده است:
«نگاه کنید سرنوشت این خانم را که 38 سال پیش از عراق به ایران بخاطر صلح شاه و صدام (قراداد 1975 الجزایر) مجبور شد مهاجرت کند قراردادی که باعث آوارگی ملت کرد عراقی گردید اسمش ادیبه است ادبیه همراه خانواده به ایران آمد و در شمال ایران ازدواج کرد حاصل آن بچه ای شد بنام امید که حال مهندس نقشه برداری است اما رابطه ادیبه و همسرش چندان طولانی نمی شود و آنها از هم جدا می شوند بعد از متارکه با شوهر، بچه را که تنها یک سال داشته از او می گیرند و ایشان همراه خانواده پس از مدتی به کرمان و بعدها (1378) به کردستان عراق باز می گردد در زمانی که در کرمان هست مادر امید با عموزاده خودش ،به اسم آقا رسول، ازدواج می کند این در حالی است که به مادر می گویند که امید در تصادفی رانندگی کشته شده است و به «امید» هم می گویند که مادرش فوت شده است ... اما همسر وی که گویی بهش الهام شده امید زنده است تلاش وافری می کند تا او را بیابد و سرانجام همین گونه می شود و پس از سفرها و جستجوهای متعدد امید پیدا می شود و همانطور که در فیلم زیر می بینید این مادر و فرزند پس از 36 سال یکبار دیگر هم را می بینند و به آغوش می کشند تا به همه ما یکبار دیگر ثابت شود عشق مادر و فرزند فراتر از هر مرز و حد سیاسی است و آنان اینک به دیدن و یافتن هم شاد هستند. خداوند این شادی را از آنان نگیرد ظلمی که شاه و صدام به کردها کردند سرانجام خود آنها تقاصش را پس دادند و هر دو گرفتار دست عدالت شدند مسئولین شبکه سه ایران دستش درد نکند.»