کد خبر: 2157
تاریخ انتشار: 12 خرداد 1395 - 11:30
پرونده ویژه (10) قرارداد توسعه بندر چابهار
گروه خبری تحلیلی فراتاب دوازدهمین نشست شبانه تلگرامی اش را در تاریخ پنجم خردادماه با موضوع: قرارداد چابهار؛ چشم انداز همکاری تهران، کابل و دهلی برگزار نمود که مشروح آن در اختیار خوانندگان سایت فراتاب قرامی گیرد.:

 

گروه خبری تحلیلی فراتاب دوازدهمین نشست شبانه تلگرامی اش را در تاریخ پنجم خردادماه با موضوع: قرارداد چابهار؛ چشم انداز همکاری تهران، کابل و دهلی با حضور دو میهمان جناب آقای محمدرضا ستاری و جناب علی رمضانی بونش با برگزار نمود که مشروح آن در اختیار خوانندگان سایت فراتاب قرامی گیرد.:
قرارداد چابهار؛ چشم انداز همکاری تهران، کابل و دهلی (از اقتصاد تا مهار تروریسم و رادیکالیسم)

مدیر نشست: بهروز نامداری (عضو شورای تحریریه و نویسندگان فراتاب)
زمان: چهارشنبه 5 خرداد 1395
آدرس گروه فراتاب در تلگرام:
https://telegram.me/joinchat/BIjkDz55aO5WtMqVyScVtA

 

مقدمه :بهروز نامداری

عالی ترین مقامات اجرایی ایران ،افغانستان و هندوستان در هفته جاری قراردادی را جهت توسعه بندرچابهار ایران و احداث راه آهنی که از طریق این بندر افغانستان را به آبهای آزاد متصل می نماید امضا نمودند، که از یک طرف افغانها را امیدوار نمود که پس از سالها می توانند مستقل از پاکستان به دریای عمان و بنادر آن دسترسی داشته باشند و به عبارتی مبادی جنوبی کشور خود را از چنگال پاکستان بیرون بکشند، از طرف دیگر مقامات هند را به رقابت با چین در فتح بازارهای آسیای میانه امیدوار نمود و در نهایت به ایرانیان این نوید را داد که می توانند به هاب تجاری و ترانزیتی منطقه تبدیل شوند.

در این میان دو کشوری که از این قرارداد چندان خشنود به نظر نمیرسند پاکستان و چین هستند.چینی که با سرمایه گذاری 20 میلیارد دلاری در بندر گوادر پاکستان در پی توسعه این بندر و استفاده تجاری از آن است و پاکستانی که با توسعه چابهار هم مزیت بندر فوق الذکر را از دست رفته می بیند و هم هند را دوشادوش و پشتیبان همسایگان شمالی و غربی خودارزیابی می نماید.

از آنجا که در میان این کشورها از یک سو افغانستان به عنوان مهمترین بازیگر دولتی درگیر مبارزه علیه طالبان ،به عنوان مظهر تروریسم ،و پاکستان به عنوان مهمترین حامی دولتی این مظهر در شبهه قاره شناخته می شود و از سوی دیگر ایران و هندوستان به عنوان بزرگترین قربانیان منطقه ای این نوع تروریسم و به شمار می آیند می توان تبعات این قرارداد تجاری را تا دنیای مبارزه با تروریسم منطقه ای نیز دنبال نمود.

موضوع دیگری که در هفته جاری مجددا طالبان را به صدر اخبار خبرگذاریهای جهان برد کشته شدن ملا اختر منصور به عنوان دومین رهبر و انتخاب ملا هیبت الله آخند زاده به عنوان سومین رهبر این گروه تاثیر گذار در افغانستان بود در همین زمینه ها و جهت بررسی بیشتر موضوعات امشب میهمانان برنامه ابتدا به چشم انداز روابط تهران –دهلی - کابل از منظر این قراداد و تبعات آن در زمینه های متفاوت و سپس به تبعات این جابجایی در سطح رهبران گروه طالبان خواهند پرداخت.

سخنران نخست :

محمد رضا ستاری، پژوهشگر و روزنامه نگار در حوزه های سیاست خارجی و اندیشه سیاسی، عضو هیات تحریریه روزنامه تعادل، دبیر سرویس سیاسی اتاق خبر و دبیر سرویس سیاست خارجی سایت تحلیلی -خبری فراتاب. با موضوع :"چابهار و فرصت ها و چالش ها "به عنوان سخنران نخست آغازگر نشست امشب خواهند بود.بفرمایید جناب ستاری

با عرض سلام و شب بخیر خدمت همراهان فراتابی عزیزم.

بحث اهمیت سفر ناندرا مودی نخست وزیر هند به ایران و انقعاد پیمان سه جانبه چابهار میان ایران، هند و افغانستان را در سه بخش مورد بررسی قرار می دهم. در ابتدا سعی می شود که مهمترین مفاد قراردادهای میان ایران و هند مطرح شود. در مرحله بعد نگاه هند از این سفر مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در آخر نیز نگاه ایران به این سفر و همچنین فرصت ها و چالش های پیش روی پیمان چابهار به صورت فشرده بحث می شود.

در سفر ناندرا مودی نخست وزیر هند به ایران که با عزیمت محمد اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان تکمیل شد، 12 سند و تفاهم نامه همکاری میان دو کشور ایران و هند منعقد شده و دست آخر نیز سه رییس دولت سند تفاهم نامه چابهار را به عنوان دالانی استراتژیک مورد تایید و امضاء قرار دادند.

ایران و هند در موافقت نامه های خود بر ایجاد روابطی مستحکم بر پایه اشتراکات تاریخی تاکید کرده و در خصوص استفاده هر چه بهینه تر از فرصت های پیش رو اتفاق نظر داشتند. در این دیدارها بیشینه ساختن روابط دو جانبه، بخصوص در زمینه های اقتصادی، زیر ساخت، راه های مواصلاتی و همچنین سرمایه گذاری در بخش انرژی مورد تاکید قرار گرفت.

در این میان به واسطه موقعیت استراتژیک ایران در منطقه، قرار شد تا با بهره گیری از پتانسیل های بالقوه همچون بندر چابهار، فصل جدیدی از همکاری ها رقم بخورد.

هر سه رییس دولت تفاهم نامه چابهار را به عنوان کریدوری برای حمل و نقل میان ایران، هند و افغانستان و اتصال آن به آسیای مرکزی، بخش شرقی روسیه و اروپا موقعیتی تاریخی قلمداد کرده و این فرصت را برای گسترش صلح و ثبات در افغانستان بسیار مهم ارزیابی کردند.

در این میان مشارکت و سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران، مورد حمایت روحانی و مودی قرار گرفت و قرار شد تا پایان سال 2016 طرح تکمیل موافقت نامه فرزاد B نهایی شود. لازم به ذکر است که همزمان با سفر مودی به تهران، بخشی از بدهی های نفتی این کشور به ایران نیز تسویه شد که این مهم بیانگر بازگشایی در فضای تعاملات پولی- بانکی در فضای پسا برجام است.

در همین راستا، هند به عنوان ششمین اقتصاد جهان، حمایت کامل خود از عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی را مورد تاکید قرار داد. هندی ها تصریح کردند که شرایط را برای دسترسی هر چه سریعتر ایران به بازارهای مالی جهانی مهیا کنند.

در اقدام مهم دیگر مقرر شد تا کارگروه مشترک دفاعی نیز توسط وزرای دفاع دو کشور تشکیل شده و همکاری های نظامی در این میان مورد بررسی قرار بگیرد. این مهم به سبب آنکه ایران اتحادی نظامی با هیچیک از کشورهای منطقه نداشته و از لحاظ امنیتی متکی به خود محسوب می شود، به عبارت دیگر دچار یک انزوای استراتژیک می باشد، می تواند سر آغاز روند نوینی در همکاری های بین المللی ایران محسوب شود.

اما از منظر هند و نگاه هندی ها به این سفر باید دو مساله را مورد بررسی قرار داد. نخست آنکه هندی ها از لحاظ منابع انرژی بسیار در مضیقه قرار داشته و حجم منابع این کشور، تکافوی جمعیت میلیاردی و سیر توسعه در هند را نمی دهد. هر چند اصلاحات اقتصادی موفقی در این کشور در طول سال های اخیر صورت گرفته و آنها رشد اقتصادی 8 درصدی را در سال گذشته تجربه کرده اند، اما عدم وجود منابع، بخصوص در بخش انرژی، آنها را در مسیر توسعه دچار چالش خواهد کرد.

نزدیکترین منبع تامین انرژی برای هند منطقه خلیج فارس و ایران بوده و به همین جهت است که هندی ها در نگاه راهبردی خود، حساب ویژه ای بر روی ایران باز کرده اند.
از سوی دیگر حضور چینی ها در بندر گوادر پاکستان، از منظر هند هرگز پنهان نبوده است. چابهار و موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیک آن می تواند پایگاهی برای هندوستان در مسیر مهار چین در اقیانوس هند و همچنین همسایه چالش برانگیز آنها، پاکستان باشد.

هندی ها همچنین از چابهار به عنوان سکوی پرتابی برای دسترسی به بازار بکر افغانستان و آسیای مرکزی یاد کرده و برای تحقق این منظور، بر روی خطوط ارتباطی ایران حساب ویژه ای را باز کرده اند. باید تاکید کنم که بهره گیری از این فرصت برای ما فرصتی تاریخی محسوب می شود.

از منظر ایران باید اشاره کنم که پس از توافق هسته ای و شکست دیوار سخت ایران هراسی، کشورمان به عنوان یک بازیگر رسمی وارد معادلات جهانی و بخصوص منطقه ای شده است. هر چند پیش از آن نیز این بازیگری و ایفای نقش از سوی ایران صورت می گرفت، اما جنبه ای رسمی نداشت. در دوران جدید، سیاست خارجی ایران که در طول یک قرن گذشته و از زمان مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر بنا به مقتضیات زمانی موازنه ای منفی را تجربه کرده است، اینک با شرایط جدید به سمت موازنه مثبت متمایل شده است.

در مورد نگاه ایران به هند باید گفت که در گذشته درکی توام با واقع بینی از سوی ایران به هند وجود نداشت و همواره سعی می شد ارتباط با هند به عنوان کشوری غیر مسلمان، مورد نگرانی پاکستان واقع نشود. اهمیت این نگاه زمانی آشکار می شود که نگاهی به شرایط منطقه ای و ائتلاف سازی ها علیه ایران داشته باشیم. تعاملات بین المللی ایران متاسفانه تا کنون به سمت و سوی همکاری های استراتژیک سوق پیدا نکرده است و همین مساله می تواند در نظام پویای بین الملل که هر لحظه دچار تحولات برق آسا است، از وزن سیاسی و نفوذ ایران بکاهد.

به نظر می رسد که در همین راستا است که دولت یازدهم، با هوشمندی سعی کرده است، تا با پیوند زدن توافق های اقتصادی به تعاملات سیاسی و استراتژیک، هر گونه اقدامی مانند گذشته را از سوی رقبا هزینه مند سازد.

از منظر اقتصادی نیز اگر نگاه ایران همچنان به سمت سیاست های پیشین میل کند، نگاهی راهبردی محسوب نشده و درب به همان پاشنه خواهد چرخید. ایران در مراودات خود با هند، می تواند علاوه بر تامین انرژی این کشور، به بحث سرمایه گذاری و تربیت نیروی انسانی نیز نیم نگاهی داشته باشد. از سوی دیگر سرمایه گذاری 500میلیون دلاری هندی های در طرح توسعه چابهار و بندر گوادر که در اختیار چین است می تواند اهرم فشاری برای هندی ها در جهت تکمیل خط لوله صلح میان ایران، هند و پاکستان محسوب شود.

چرا که چینی ها اعلام آمادگی کرده اند، تا بخش عمده ای از هزینه های مربوط به تکمیل این خط لوله را در کشور پاکستان پرداخت کنند.
در بحث سوم در مورد چابهار باید بگویم که هر چند این توافق نامه می تواند منشاء عظیمی از تحولات مثبت اقتصادی در منطقه سیستان و بلوپستان به حساب آید، اما باید گفت که با ادامه سیاست های قبل این امر حتماً عقیم خواهد ماند.
متاسفانه دور تا دور نوار مرزی ایران، رنگ و بویی از فقر را تجربه می کند و نگاه اقتصاد محور قبلی به جای نگاهی انسان محور، نمی تواند اثر بخشی مورد انتظار را برای منطقه چابهار به ارمغان بیاورد.

نبود صنعت و نیروی انسانی متخصص در این منطقه یکی از موانع مهم در امر رشد و توسعه محسوب می شود. عملاً ما با ورود به چابهار با دو شهر فقیر و پیشرفته مواجه هستیم و پافشاری بر روی سیاست های قبلی، می تواند تنها دامن زننده به تضادهای اجتماعی باشد.
در بحث رشد و توسعه یکی از مهمترین عوامل، نیروی انسانی به عنوان سرمایه اجتماعی است. باید تاکید کنم که توسعه نه ساختن کارخانه است و نه احداث زیر ساخت. اینها همگی از مظاهر توسعه محسوب می شوند که می توان هم آنها را خرید، هم بدست آورد و حتی دزدید.

توسعه واقعی ابتدا از خود انسان و ذهن تربیت یافته او آغاز خواهد شد و رمز پایداری رشد و پیشرفت نیز در همین نکته متجلی است. همین سیر است که می تواند هزینه های مبادله را در فعالیت های اقتصادی و مراودات بین المللی به شدت کاهش داده و شکوفایی را رقم بزند.
در پایان بحث باید تاکید کنم که در جهان کنونی، این همکاری است که تضمین کننده امنیت و نفوذ بوده و در همین راستا است که باید در فضای پسا برجام به این سمت قدم برداشت. اکنون واژه معامله از اقتصاد به سیاست آمده است. بازی برد- برد، چیزی می دهیم و چیزی دریافت می کنیم و این است استراتژی دوران تازه.

اقای نامداری عزیز و دوستان گرامی. مباحث من به پایان رسید. تشکر از وقتی که اختصاص دادید.

 

با تشکر از جناب ستاری حال به سراغ سخنران دوم نشست امشب میرویم تا از دیدگاه های ایشان در خصوص موضوعات مربوطه مطلع گردیم

فرزاد رمضانی بونش: سردبیر سايت مرکز بین المللی مطالعات صلح،عضو شورای نویسندگان موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) از 1387،متخصص و کارشناس ارشد مسائل سیاسی افغانستان و تاجیکستان،مدیر خبرگزاری آسیا پرس از سال 93 تا 94 ،مدیر گروه علمی پژوهشی آسیا و اقیانوسیه موسسه مطالعات جهان 
 و ارائه بيش از 2000 مقاله ، يادداشت ، گفتگو و سرمقاله در صفحات سياسي و بین الملل سايت ها و مراكز تحليلي و روزنامه های با عنوان سخنرانی "طالبان افغانستان پس از ملا اختر منصور " به عنوان سخنران دوم به ارائه مطلب میپردازند.

با سلام و درود به دوستان
اخيرا رئیس‌جمهور آمریکا ضمن تأیید خبر کشته شدن ملا اختر منصور رهبر طالبان در پاکستان اعلام کرد نیروهای آمریکایی به عملیات ضد تروریسم در داخل خاک این کشور ادامه می‌دهند. در مقابل جنبش طالبان مرگ ملااختر منصور در حمله هوایی آمریکا را تایید می‌کند و شورای رهبری امارت اسلامی که متشکل از تعداد زیادی از علمای کرام ، اساتید تفسیر و حدیث ، سیاست مداران متدین و صاحبان تجربۀ جهادی است ، که از اعتبار شرعی اهل الحل و العقد برخوردار بود، مولوی هبت الله آخند زاده صاحب را به حیث زعیم جدید امارت اسلامی تعین نموده و چون أمیر شرعی با ایشان بیعت نمودند .همچنین جناب محترم الحاج ملا سراج الدین حقانی صاحب و فرزند ملاعمر به عنوان معاونان تعیین گردید.
طالبان اعلام كرد با أمیرالمؤمنین جدید جناب محترم شیخ الحدیث مولوی هبت الله آخند زاده بیعت نموده و در تحت سرپرستی ایشان ، به مبارزۀ بر حق خویش ادامه دهند .

واكنش هاي به مرگ منصور
مقامات آمریکا پس از این حمله مدعی شدند که «ملا اختر منصور» رهبر طالبان افغان را در این حمله به قتل رسانده‌اند. برخي معتقدند ملا اختر منصور رهبر گروه طالبان است که کشته شده. جسد را بدون شناسایی و تحقیقات مناسب به فردی با هویت محمد رفیق که هیچ آدرسی از وی موجود نیست تحویل داده‌اند.
دولت روسیه در پی انتشار اخباری مبنی بر احتمال رهبر جدید طالبان در چند روز نسبت به انتخاب سراج الدین حقانی، یکی از تندروترین چهره‌های افراطی به عنوان رهبر جدید طالبان هشدار داده بود.

دولت افغانستان از طالبان می‌خواهد که با استفاده از این فرصت به جنگ پایان داده و به زندگی صلح‌آمیز روی آورند.نیروهای امنیتی افغانستان هم‌چنین با شجاعت و شهامت از کشور، مردم و قانون اساسی در مقابل آنهایی که به جنگ ادامه می‌دهند، دفاع خواهند کرد.

مقامات پاکستانی
برخي مقامات اين كشور معتقدند کشتن «ملامنصور» بعد از مذاکرات صلح قابل قبول نیست؛ قرار بود آمریکا با ما هماهنگ باشد..اگر آمریکا خواهان ادامه روند صلح با طالبان است و از مذاکرات چهارجانبه حمایت می‌کند چه نیازی بود که رهبر طالبان را در خاک پاکستان هدف قرار دهد. از طرفی دولت پاکستان با احضار سفیر واشنگتن به نقض حریم هوایی این کشور توسط پهپادهای آمریکایی اعتراض کرده است.وزیر کشور پاکستان هم اقدام آمریکا در کشتن رهبر طالبان مذاکرات صلح را به چالش کشید. آمریکا با این اقدام خود مذاکرات صلح طالبان با دولت افغانستان را به چالش کشید.

برخي نيز معتقدند اگر ملا منصور کشته شده باشد این اتفاق 10 ماه قبل به وقوع پیوسته و کشته شدن وی در حمله پهپادها سناریوی آمریکا است که به هیچ وجه مورد تأیید نمی‌باشد.
روسیه: شواهد کافی درباره مرگ «ملا اختر منصور» وجود ندارد

رهبر جديد
مولوی هبت‌الله آخندزاده (متولد ۱۹۶۶ – ۱۹۷۱ در قندهار از ولایتهای شرقی افغانستان) امیرکنونی طالبان است. او پس از مرگ ملا اخترمحمد منصور توسط نیروی‌های آمریکایی به رهبری این گروه انتخاب شد. آخوندزاده به عنوان «شیخ الحدیث» نیز شهرت داشته است، در دوران حکومتداری طالبان قاضی‌القضات بوده است

چالش ها رهبري نوين
رهبر جدید طالبان باید نخست بتواند همه گروه های مختلف این جریان را باهم متحد کند، این گروه نمی خواهد مانند قبل، بار دیگر با انشعاب و چند دستگی مواجه شود. ممکن است دسترسی به یک نتیجه مورد قبول اکثریت، زمان ببرد. ملا یعقوب پسر 25 ساله ملا عمر می تواند در بین گروه های مختلف این جریان وحدت ایجاد کند زیرا وی فرزند موسس این جریان است . ولی جوانی وی چالشی است حضور ملا یعقوب پسر ملا عمر می‌تواند که تا اندازه اعضای طالبان را با هم نزدیک بسازد، اما جنگ را مانند گذشته جنگ پس از این هم مولوی سراج‌الدین و ملا ذاکر عهده دار خواهند بود و ممكن است پست مولوی هبت‌الله تشریفاتی باشد.

چالش مهم سرکرده جدید طالبان، جلوگیری از انشعاب های جدید و ریزش نیروهای این گروه به سمت گروه های تروریستی دیگر است و اختر منصور در این باره تلاش های زیادی کرد و سال گذشته نامه ای به «ابوبکر البغدادی» سرکرده گروه تروریستی داعش نوشت و به وی هشدار داد که اولا این نکته را روشن کند که افرادی که با پرچم داعش در افغانستان فعالیت می کنند، با آن گروه ارتباط دارند یا خیر ؟ و به البغدادی هشدار داد که پای خود را از افغانستان بیرون بکشد زیرا درغیر این صورت با واکنش طالبان مواجه خواهد شد.

یکی از مهمترین چالش های وی تصمیم گیری برای ادامه جنگ و یا گفت وگو با دولت افغانستان خواهد بود.

برخي نيز مدعی اند مذاکرات صلح با مرگ «ملا اختر منصور» پیچیده می‌شود باراک اوباما روز گذشته اعلام کرد که ملامنصور مانع پیشبرد مذاکرات صلح بود.شورای عالی صلح افغانستان همزمان با اعلام رهبر جدید طالبان مسلح از این گروه خواست تا به پروسه صلح بپوندد.

در واقع اخندزاده از نظر زمانی نیز در شرایط دشواری قرار گرفته است. مرگ ملا منصور در پاکستان تاثیرات زیادی بر مبارزه با تروریسم دارد. اما با مرگ منصور در خاك پاكستان ممكن است فرصت خوبی برای افغانستان به وجود آيد تا موضع خود را در قبال پاکستان با جهان جدی‌تر مطرح کند.

با اين حال بايد گفت طالبان در دوران نويني از شرايط خود قرار گرفته است و فرصت و چالش هاي گوناگوني فراروي خور در جهت ايفاي نقش آفريني و يا حركت به سمت تجريه در پيش دارد ..

قای نامداری عزیز و دوستان گرامی. مباحث من به پایان رسید. تشکر از وقتی که اختصاص دادید.

با تشکر از مدیریت دقیق زمان توسط میهمانان برنامه امشب اکنون به مدت 15 دقیقه پذیرای سولات دوستان هستیم

لازم به ذکر است پس از پایان زمان به سولات تا حد امکان توسط میهمانان برنامه به تفکیک پاسخ داده خواهد شد.

Zahra Saeedi :با سلام و خسته نباشید
لطفا آقای ستاری پاسخ دهند:
آیا با تفاسیر ضمنی جنابعالی مبنی بر ناخشنودی پاکستان و چین از این توافقنامه، ممکنه رابطه ایران با پاکستان و چین تحت تاثیر این توافقنامه تغییر کنه؟
از طرفی آیا وجود قراردادهای این چنینی ممکنه بازارهای اقتصادی چین در ایران رو با مشکل مواجه کرده و در تمایل این کشور به عضویت ایران در شانگهای تأثیرگذار باشه؟ چون به نظر میرسه بعد از برجام و رفع محدودیت های قانونی جهت عضویت ایران در این سازمان، گسترش همکاری های دو کشور در زمینه های اقتصادی با عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای می تواند مسیرهای چندجانبه ای را در روابط اقتصادی دو کشور باز کنه.

محمد رضا ستاری: خانم سعید گرامی. در صورتیکه پیمان های منعقد شده در راهبردهای استراتژیک میان کشورها خلل وارد نکند، این امر نمی تواند چالش های اساسی را در مسیر تعاملات ایران فراهم کند. همچنین نگاه چینی ها به بازار ایران به نظر می رسه که از هرگونه کارشکنی در این مسیر جلوگیری کنه. چینی ها فعلا در سیاست های منطقه ای خودشون به دنبال مراودات اقتصادی هستند. در ثانی عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگهای از سال 2008 در دست بررسی قرار گرفته و با توجه به گشایش های پس از توافق هسته ای و همچنین حمایت روس ها از عضویت ایران در این سازمان، فعلاً به نظر می رسه که در این مسیر مشکل خاصی بوجود نیاید.

 rihanna:

سلام و سپاس از ارائه دهندگان محترم
اقاي رمضاني بونش تا چه میزان این شایعه که چون گفته می شد احتمالا اخیرا ملااختر منصور مذاکراتی با روسیه داشته است و به همین دلیل از طرف امریکایی ها کشته شده استت با واقعیت تطبیق دارد؟
آقاي ستاري :آیا پیمان چابهار در عمل به معنی دور زده شدن پاکستان توسط سه کشور هند، افغانستان و ایران است؟ واکنش محتمل پاکستان به این پیمان چه بوده و یا خواهد بود؟

رمضانی: اين شايعه در يك سال گذشته همواره مطرح بوده وبرخي رسانه هاي غربي و منطقه اي به همكاري طالبان در شمال با روسها اشاره كرده اند. اما بي شك مذاكرات چندي وجود داشته است اما اين مذاكرات بر محور تاكتيكي و بد به جاي بدتر ( داعش) يا توجه به دشمن مشترك بوده است و همگرايي آنچناني نمي توان متصور شد.

ستاری :خانم تهامی گرامی:با توجه به روابط ایران و پاکستان و همچنین دیدارهایی که مقامات این کشورها در ماه های اخیر داشته اند، به نظر میاد که مقدمات ایجاد این تفاهم نامه به صورت هماهنگ با همسایه شرقی فراهم شده باشه. از سوی دیگر با توجه به پیوند استراتژیک و دفاعی میان پاکستان و عربستان، این سفر و تفاهم نامه های مذکور می تونه مهاری برای اقدامات احتمالی پاکستان محسوب بشه

ايرج كرمي:

سلام ... سوال من از هر یک از دو بزرگوار است.. آیا با توجه به این توافق با هند.. آیا امکان گردش جهت گیری سیاست خارجی ایران از نگاه به غرب به سمت شرق تغییر جهت خواهد داد? ایا این نشان دهنده مایوس شدن دولت از وعده های طرف غربی خواهد بود?

ستاری : آقای ایرج:با توجه به سابقه همکاری های ایران و غرب، می تونیم این نتیجه گیری رو بکنیم که جایگاه مغفول مانده نگاه به شرق برای ایران، کم کم در حال شکل گیری است. با توجه به اینکه روابط هند و ایالات متحده، روابطی بسیار نزدیک است، به نظر می رسه که دولت یازدهم با پیوند زدن برنامه های اقتصادی با متحدین مهم غرب، هر گونه اعمال تحریم ها و نیز بر هم زدن توافق رو برای اونها بسیار هزینه مند کند. این امر می تواند به عنوان یک تیر با دونشان برای ایران تلقی شود.

رمضانی : به نگاه من توازن گرايي در نگاه به بال شرقي سياست خارجي ايران مد نظر است اما از نگاه به غرب به سمت شرق تغییر جهت نخواهد داد. بي گمان سياست خارجي ايران نيز همچون بسياري از قدرت هاي منطقه اي و بين المللي متوجه توجه بيشتر قدرت هابه آسيا شده است.  

 Abolfazl Asghari:

با عرض سلام و تشكر،آيا با موافقتنامه چابهار بايد خط لوله صلح را پايان يافته دانست؟چه ميزان به اجراي توافقنامه ميبايست اميد داشت با توجه به نا امني عدم زير ساخت خصوصا راه اهن و راه و در مقابل سرعت چين در احداث زير ساخت ها در گواتر؟آيا در صورت اجراي موافقتنامه، چابهار خواهد توانست مهمترين بندر ايران شود و بالاتر از بنادر ديگر قرار گيرد؟

ستاری : آقای اصغری: در مورد خط لوله صلح باید بگویم که چند مساله اساسی وجود دارد. اول مخالفت آمریکا با این اقدام بود که به واسطه فضای بوجود آمده در زمان تحریم ها نهایت فشار را بروی هند در این مساله وارد کرده بود. از سوی دیگر نبود ثبات در منطقه غربی پاکستان و عدم توانایی مالی این کشور در تکمیل باقیمانده این خط لوله در خاک پاکستان یک دیگر از مشکلات محسوب میشه. در این میان یک شرکت چینی اعلام آماذگی کرده که 85 درصد از این خط لوله را در پاکستان تکمیل کنه. در همین راستا است که ایران می تواند با این اهرم، به هندی ها جهت ادامه همکاری در این بخش فشار وارد کند.

بهرامی مقدم

با سلام

طرح کريدور بين المللى شمال جنوب در سال 2000مورد توافق ايران هند و روسيه قرار گرفت اين طرح شبکه اى از راهها را از بندر نهرو در مومباى از طريق چابهار و بندر عباس به حوزه خزر روسيه و اروپاست که با 7200 کيلومتر دسترسى هند به مسکو را از 52 روز مسير سوئز به دوهفته کاهش مى دهد
اين طرح بندر عباس و چابهار را مى تواند به بزرگترين بنادر منطقه تبديل کند
ودرامد ترانزيتى ان براى ايران بسيار چشمگير است
بخش هاى از خطوط اين طرح ساخته شده اما خصومت امريکا مانع از تکميل ان مطابق برنامه تا 2016شده است
اين طرح بزرگ دسترسى اقتصادهاى پر رونق اسيا به اروپاى شرقى و روسيه و قفقاز را به نصف مسير سوئز کاهش مى دهد.
چگونه مى توان در شرايط مناسبات کنونى با امريکا چنين پروژه بزرگى را تحقق بخشيد.

ستاری : آقای بهرامی مقدم: یکی از فاکتور های مهم در تضمین این مهم، قدرت نوظهور هند در معادلات جهانی است. از سوی دیگر به نظر می رسه که هندی ها قصد ندارند در فضای پررقابت بین الملل تمام تخم مرغ های خود را درون یک سبد سرمایه گذاری کنند. از سوی دیگر با توجه به فضای بوجود آمده در دوران پسا برجام، و از بین رفتن بهانه غربی ها نسبت به ایران، این امر می تونه یکی از دستاوردهای بلند مدت در توافق هسته ای محسوب بشه. هر چند نباید چراغ سبز آمریکایی ها به هند را نیز در این خصوص فراموش کنیم.

 

 Somayeh B:herb:khshayesh:

سوال از آقای ستاری: آیا پیمان چابهار می تواند به معنای زمینه سازی برای تبدیل شدن روابط ایران و هند به یک رابطه استراتژیک و بلندمدت باشد؟

سوال از آقای رمضانی بونش: به نظر شما با کشته شدن ملااختر منصور، آیا فرصت جدیدی برای داعش و یارگیری بیشتر از بین طالبان فراهم گشته است؟ آینده رقابتهای داعش با طالبان و القاعده را در شبه قاره (پاکستان و افغانستان) چگونه پیش بینی و ارزیابی می کنید؟

 رمضانی : اين امر به متغيرهاي بسياري وابسته چون نقش آخندزاه در همگرايي طيف هاي درون طالباني. نوع پيشرفت مذاكرات صلح. نوع كنشگري اسلام آباد بر له يا عليه رهبري نوين. نوع كنشگري دولت هاي عربي و غربي در حمايت مستقيم و غير مستقيم از داعش و توان سركوب دولت كابل و... وابسته است در نگاهي كلي به نظر ميرسد داعش حتي در صورت تقويت مالي و نظامي از سوي حاميان بيروني جاي پاي گسترده اي در افغانستان نداشته باشد و به عبارتي چون طالبان بومي شده نيست. اما در پاكستان وضعيت تا حدي متفوات است وبه نوع بازي تاكتيكي ارتش پاكستان و گروه هاي مذهبي و تندرو نير مرتبط است.

ستاری :خانم بخشایش: متاسفانه یکی از نقاط ضعف در سیاست خارجی ایران، عدم وجود متحدی استراتژیک در میان کشورهای منطقه است. قطع رابطه برخی از کشورهای عربی و آسیایی در همراهی با عربستان سعودی می تونه برای ما زنگ خطری جدی محسوب بشه. هر چند زود است که بخواهیم راجع به پیوند استراتژیک میان ایران و هند اظهار نظر کنیم، اما فعلاً که بنظر می رسه مقدمات این کار با سفر آقای مودی به ایران فراهم شده.

 Mojtaba:

آقای رمضانی به نظرم شما با مرگ ملا منصور در خاک پاکستان افغانستان چگونه میتواند از ایم فرصت استفاده کند تا مواضع خود را در برابر پاکستان به جهان مطرح کند اصلا افغانستان چه مواضعی میتواند داشته باشد؟

 

 رمضانی : با توجه به تنش دو سويه مرگ منصور در خاك پاكستان مي تواند اهم فشار و بار رسانه اي ديپلماتيك سياسي و حتي حقوقي از سوي كابل بر عليه پاكستان داشته باشد. اما امكان پذيري و نگاه كابل به اين مساله خود موضوعي جدا است.

با توجه به پایان زمان طرح سولات اکنون از میهمانان و کارشناسان برنامه درخواست می شود به سولات مطرح شده در حوزه مربوطه در حد امکان به تفکیک پاسخ دهند.

 H@mid:

با عرض سلام خدمت کارشناسان محترم
تفافقنامه مذکور تا چه اندازه می تواند در عرصه عمل و نه گفتار بر وضعیت معیشت مردم سیستان و بلوچستان تاثیر بگذاره و از این مسیر بیشتر چه نوع کالاهایی ترانزیت خواهند شد ؟

ستاری : آقای حمید: همانطور که عرض کردم، متاسفانه در منطقه به دلیل عدم رشد اقتصادی و نبود نیروی متخصص، اجرای سیاست ها طبق روال قبل نتیجه ای در بر نخواهد داشت. بنظر می رسه که نگاه ایران از این فرصت باید از نگاه اقتصادی کوتاه مدت، به سوی راهبردی انسانی برای تربیت نیروی متخصص و احداث زیر ساخت های راهبردی تغییر پیدا کنه تا بتوان از این فرصت تاریخی، نه تنها در وضعیت منطقه بلوچستان، بلکه در نواحی شرقی کشور استفاده مطلوب و بهینه را برد.

 H@mid:

از طرف دیگر پیش بینی شما از ایجادزیر ساخت های این مسیر همچون راه اهن در ایران ظرف چند سال هستش تا این توافقنامه عملیاتی بشه؟

آثار و پیامدهای اقتصادی توافقنامه سه جانبه چابهار:
در واقع بندر چابهار در جنوب خاوری ایران تنها بندر اقیانوسی ایران در کرانه مکران و اقیانوس است. در این بین ایران در يك دهه اخير تلاش كرده با بهبود و توسعه بندر چابهار آنرا به کانون ارتباط بازرگانانی آسیای مرکزی با منطقه خليج فارس و خاور دور و ساير مناطق جهان کند. در این بین با اتمام راه آهن چابهار و زاهدان و سپس زاهدان و سرخس ، بندر چابهار عملا می تواند به نقطه پیوند بین کشورهای گوناگون از جمله هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه، قفقاز و شرق اروپا تبدیل شود. در بعد دیگری باید توجه داشت که فعال شدن چابهار دالان حمل و نقل بین‌المللی جنوب - شمال را فعال کرده و جنوب آسیا را به آسیای میانه وصل می‌کند و گزینه‌ی جدیدی را برای دیگر کشورها چون هند برای ورود مواد خام آسیای میانه فراهم می‌سازد. گذشته از این چابهار زمینه‌ی روابط بازرگانانی افغانستان با کشورهای منطقه را فراهم نموده و پل ترانزیتی و مکانی برای سرمایه‌گذاری خواهد شد. در واقع افغانستان محاط در خشکی (که همواره برای واردات و صادرات خود با چالش‌های گوناگونی دست‌ به ‌گریبان بود) از دردسرهای بهانه گیری همسایه‌ی جنوبی نجات می‌دهد و بازرگانان افغانستان را برای دوری از چالشهای ایجاد شده در بندر کراچی پاکستان کمک نموده تا از وابستگی بیشتر به پاکستان برهاند. در این بین چابهار، مسير بهتر و ارزانتر برای واردات و صادرات کالاها نسبت به بندر کراچی مى باشد. بندر چابهار ٧٠٠ کيلومتر به مرکز افغانستان نزديکتر و هزینه کمتری نیز دارد. گذشته از این با بهره برداری از تسهیلات بندرچابهار فرصت بکار گیری موقعیت ترانزیتی افغانستان فراهم خواهد شد و کابل می تواند گذرگاه انتقال بازرگانی برای کشورهای محاصره شده در خشکی آسیای میانه شده و سالانه میلیون‌ها دلار درآمد داشته باشد از این دید کابل بر این نظر است که افغانستان به چهارراه اقتصادی منطقه تبدیل کند و عملا چابهار می تواند نقش مهمی در وصل کردن راه‌های بازرگانی و ترانزیتی منطقه بازی کند و در کنار آن نیز افغانستان را به بازارهای جدید در خاورمیانه، اروپا و آمریکا وصل کند. در این بین این بندر میتواند فرصت سرمايه گذاری هند در افغانستان را مهياتر کند و با استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی در افغانستان و سرمایه گذاری‌های از طریق استخراج معادن مستقل تر گردد.
از سوی دیگر نگاه هند به بندر چابهار نگاه راهبردی است. هند در سال ۲۰۰۹ سرمایه گذاری هایی را در افغانستان انجام داد تا کرد تا بندر ملک را برای استفاده از چابهار آماده کند. لذا هند چابهار را بدیل بندر کراچی می‌بیند تا روابط اقتصادی خود را به افغانستان و کشورهای آسیای میانه آسان کند. در این بین با توجه به رشد اقتصادی 7 درصدی، جمعیت یک میلیارد و 250 میلیون نفری و نداشتن منابع گسترده انرژی چابهار میتواند نقطه ثقلی در توسعه روابط با ایران شده و روابط بازرگانانی و بازرگانی ایران و هند را از 13 میلیارد کنونی به فصل نوینی از همکاری ها گسترش دهد.
علاوه براین نیز باید توجه داشت که ایران تاکنون صدها میلیون دلار برای توسعه بندرچابهار هزینه کرده و توجه کشورها به مناطق آزاد کشورهای حاشیه اقیانوس هند می تواند به نوبه خود آغازگر همکاری منطقه‌ای نوینی بود و به منزله ایفای نقش جهانی چابهار در حمل و نقل و ترانزیت و صادرات کالا گردد. همچنین چابهار به عنوان یکی از قطب های مهم منطقه‌ای حمل و نقلی می تواند منطقه ایده‌آلی برای توسعه سرمایه‌گذاری، تولید و صادرات محصولات مورد نیاز بازارهای مصرف منطقه‌ای گردد و به گسترش نقش ترانزیتی ایران کمک کند.

A. Amani:

سلام چقدر این پیمان می تواند شروعی برای شاهراه‌ دریای عمان به‌ دریای خزر باشد؟ ایا هیچ راه‌ ریلی برای متصل کردن چابهار به‌ شمال وجود دارد؟

ستاری : آقای امانی: با توجه به موقعیت استراتژیک ایران به عنوان نقطه وصل میان غرب و شرق، و همچنین نیاز روس ها برای دسترسی به خلیج فارس، این پروژه پس از مدت ها به نظر میرسه که در حال اجرایی شدن باشه. همچنین بندر چابهار به دلیل وجود راه های مواصلاتی نسبتاً مناسب در مقایسه با سایر کشورهای همسایه، قرار است که به هاب ترانزیت و محور اتصال میان شمال و جنوب تبدیل بشه. زیر ساخت های ریلی در منطقه سیستان و بلوچستان همچنان مناسب نیست، ولی از شمال این طرح کلید خورده و با جدید دنبال میشه. بخصوص اینکه امروز وزیر اقتصاد آذربایجان از خط آهن قزوین، رشت؛ انزلی و آستارا دیدار کرده و این امر نشان دهنده اجرایی شدن مقدمات این مسیر مواصلاتی از شمال به جنوب هست.

 

 

 

با تشکر از میهمانان و دوستان حاضر در بحث امشب و با توجه به اتمام وقت نشست به امید آنکه موضوع مباحثه این برنامه توانسته باشد اندکی بر آگاهی جمعی حضار افزوده باشد همه دوستان را تا برنامه ای دیگر در این گروه تلگرامی به خدای بزرگ می سپارم.شب و روز همه سروران نیکو.

بدرود

شورای تحریریه سایت و گروه فراتاب

نظرات
آخرین اخبار